اسراری وجود داشت که فقط خوزه آنتونیو نیواس از آن باخبر بود. این اسرار در گلهایی بودند که تا قبل از آمدن دیگران، خوزه از روی موجود کنار زده بود. عکسهایی که از موجود ترسناک وجود داشت برای بعد از پاک شدن گل از روی سطح آن بود. محققان به مزرعهی خوزه رفتند تا همهچیز را کشف کنند.
خوزه با دستانش گلها را از روی آن جسم عجیب پاک میکرد. بعدها در روزنامه تیتر زدند: «کشاورزی که باستانشناس شد». آنتونیو نیواس پس از کشف آن موجود عجیب دست روی قلبش گذاشت. وحشتزده بود. جسم بهشدت عجیب و درعینحال واقعی بود. هرچقدر بیشتر گلها را پس میزد، آن موجود سیاه و چندشآور بزرگتر میشد. تکان نمیخورد. جسم عجیبوغریب بدجوری در گل جا خوش کرده بود. خوزه بهشدت ترسیده بود و نمیدانست که به کجا برود و چه طور آن موجود را از سر راه جریان آب مزرعهاش بردارد. البته او هنوز هم در شهر کوچک کارلوس در آرژانتین زندگی و کشاورزی میکند اما سال ۲۰۱۵ را تا ابد از یاد نخواهد برد.
قبل از آمدن ماموران پلیس، خوزه با عجله به سمت خانه دوستش دوید تا او را از آنچه در وسط زمین کشاورزی اش دیده بود مطلع کند. شاید بتوانند کمی آن موجود را جابه جا کنند اما وقتی به آنجا برگشتند دیدند که پلیس ها حتی از سگ دوستش هم بیشتر ترسیدند و هیچ کاری از دستشان بر نمی آید.
دوستش نگاهی به آن جسم سیاه بیرون زده، انداخت و گفت : خوزه باید به اداره باستان شناسی زنگ بزنیم.
تکهای از یک کوه آتشفشان، قسمتی از تنهی یک درخت عظیمالجثه، موجودی فضایی از آسمان یا ... تا زمان رسیدن باستان شناسان همه این عبارات را تکرار میکردند و مدام حدسهای جدید میزدند.
از موجود عجیب عکسهای زیادی گرفتند. دانشمندان اعلام کردند که این فسیل متعلق است به یکی از حیوانات ماقبل تاریخ است.
«الجاندرو کرامارز» از باستان شناسان موزه علوم طبیعی «Bernardino Rivadavia» تأیید کرد که اینشی یک موجود واقعی است.
یکی از متخصصان حرفهای باستانشناسی بعد از دیدن عکسها گفت: بدون شک این پوسته متعلق به اجداد یکی از موجودات عجیبوغریب ماقبل تاریخ است. موجوداتی که پوستشان زرهی بود و بهاندازهی یک تن هم وزن داشتند.
پس بعد از تکمیل شدن مراحل تحقیقاتی، موجود عجیبوغریب به موزه منتقل شد.
اما طولی نکشید که دوباره صحبتهایی از غیرواقعی بودن این موجود مطرح شد. مگر امکان داشت که چنین چیزی سالها در یک مزرعهی کشاورزی سالم بماند! هیچکس چیزی نمیدانست. بازهم همه فقط حدس میزدند.
مجدداً کارشناسان دستبهکار شدند. این بار بهجای آزمایش روی موجود کشفشده روی زمین مزرعهی خوزه تحقیقاتی انجام دادند.
دکتر «کرامارز»، معاون تحقیقاتی این پروژه، به خبرگزاری فرانسه گفت: در این منطقه پیدا شدن فسیلهایی شبیه به این بسیار رایج است. موجوداتی که هزاران سال پیش منقرض شدهاند.
«آدریان لیستر»، متخصص موزه تاریخ طبیعی در لندن اعلام کرد که؛ این موجود، واقعاً واقعی است.
اما اسراری پشت حرفهای بهظاهر معمولی محققان وجود داشت. اسراری که فقط خوزه آنتونیو نیواس از آن باخبر بود. این اسرار در گلهایی بودند که تا قبل از آمدن دیگران، خوزه از روی موجود کنار زده بود. عکسهایی که از موجود ترسناک وجود داشت برای بعد از پاک شدن گل از روی سطح آن بود.
محققان اعلام کردند که گل زمین مزرعه بهعنوان یک مانع طبیعی از آن موجود در برابر دنیای خارجی محافظت کرده است. و همین باعث شده که تا هزاران سال پس از مرگ آنجا باقی بماند.
دهها میلیون سال پیش در آمریکای جنوبی و مرکزی، پستاندارانی زندگی میکردند که پوستهایی شبیه به زره داشتند. پوستشان بهعنوان محافظشان بود و از دمهای قویشان در جنگهای درون گروهی استفاده میکردند. آنها گاهی به شمال مهاجرت میکردند. زندگی آنها در کنار انسانهای اولیه هم ادامه داشت. تا اینکه به خاطر تغییرات اقلیمی و کشتار توسط انسانهای اولیه منقرض شدند.
خوزه آنتونیو نیواس یک فسیل یا درواقع پوستهای از موجودی به نام «گلیپتودون» (Glyptodon) را در مزرعهاش پیدا کرده بود. به گفتهی باستان شناسان این فسیل یکی از زیباترین نمونههای اینگونه جانور است که کمتر اثری از آن در دنیا وجود دارد.
کسانی که این مطلب را تا به اینجا دنبال کردند حق دارند که بدانند، «هنوز هم نوادگان این موجود عجیبوغریب در مناطقی از دنیا زندگی میکنند».
هیچ شوخی در کار نیست. جانوری به نام «آرمادیلو» در تمام آمریکای مرکزی و جنوبی و بخشی از آرژانتین تا جنوب ایالاتمتحده یافت میشود که نوع کوچکشدهای از گلیپتودون است.
- 33
- 14