دو راه برای مبارزه با اپیدمیها وجود دارد: روشهای قرون وسطایی و روشهای مدرن. روش مدرن به معنای تسلیم در برابر قدرت عوامل بیماری زاست: تصدیق کنید که عوامل بیماری زا غیرقابل توقف هستند و سعی کنید با اختراعات مدرن قرن بیستم از جمله واکسنهای جدید، آنتی بیوتیکها و مراقبتهای بیمارستانی تخصصی از یک سو و دوربینهای حرارتی که در جستجوی افراد مبتلا به تب هستند، جلوی بیماری را بگیرید.
از سوی دیگر با شیوع بیماریهای اپیدمیک مبارزه کنید. راه قرون وسطایی، که از دوران اپیدمی «مرگ سیاه» به ارث رسیده است خشن است: مرزها را ببندید، کشتیها را قرنطینه کنید، شهروندان را در شهرهای شیوع بیماری وحشت زده منزوی کنید. برای اولین بار بیش از یک قرن پیش، جهان تصمیم گرفت که با یک ویروس جدید و وحشتناک به جای دستکش لاتکس، با مشت آهنین مقابله کند. این روش حداقل برای مدتی کار کرد و ممکن است هنوز هم در خدمت یک هدف مشخص موثر باشد.
رهبر چین، شی جینپینگ، توانست شهر ووهان را ـ که شیوع ویروس کرونا آنجا آغاز شد ـ با همین روش قرنطینه کند. زیرا چین مکانی است که یک رهبر همیشه از خود میپرسد، "مائو چه خواهد کرد؟ " و فقط همان روشی را اجرایی خواهد کرد که نظام باورهای اساسی چین از او میخواهد. بر اساس بوروکراسی مذکور، هیچ فردی اجازه خروج از ووهان را نداشت حتی اگر مجبور بود در خیابانها بخوابد.
کاخ سفید نیز در خلاف روال تاریخ اخیر آمریکا، تصمیم گرفت با اقدامات تهاجمی مانند ممنوعیت ورود غیر آمریکاییهایی که اخیراً در چین بوده اند با موضوع مواجه شود و به آمریکاییها توصیه میکرد که به چین یا کره جنوبی نروند و این یعنی همان روش قرون وسطایی که مدتها بود در این کشور دیده نشده بود. البته پیش از این نیز برخی ایالات و شهرها در شرایط حاد اقدام به قرنطینههای محلی کرده اند، اما طبق گفته دکتر هوارد مارکل، مورخ پزشکی و نویسنده کتاب "قرنطینه از سال ۱۸۹۲ تا کنون در تاریخ ایالات متحده هیچ نوع محدودیت ملی برای ورود به این کشور وجود نداشته است.
در آن سال، رئیس جمهور بنیامین هریسون دستور داد که کلیه کشتیهای هامبورگ ۲۰ روز در خارج از ساحل نگهداری شود، زیرا مقامات آن شهر، به عنوان یکی از بزرگترین بنادر جهان، مشکوک به وبا بودند. ظاهرا این طرح موفق شد. ایالات متحده در سالهای ۱۸۳۲، ۱۸۴۹، ۱۸۷۰ و ۱۹۱۰ شیوع وبا داشت، اما در سال ۱۸۹۲ خیر. بسیاری از چهرههای بهداشت عمومی جهان، بستن مرزهای یک کشور را یک تاکتیک باستانی و تقریباً غیرممکن در عصر جت میدانند. اما برای دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده چنین اقدامی طبیعی است.
وی در سال ۲۰۱۴، هنگامی که تعدادی از کارکنان پزشکی قهرمان آمریکایی در حین نبرد با ابولا در غرب آفریقا آلوده شدند درخواست کرد همانجا بمانند تا بمیرند! (البته آنها برگشتند و زنده مانده بودن). سرعت و کشندگی ظاهری این ویروس باعث شد تا پزشکان باتجربه کارگروه ویروس در کاخ سفید تا حدودی نگران شوند. این ویروس با سرعتی خیره کننده در حال انتشار است. گرچه دادههای دقیقی درباره وضعیت انتشار نداریم، به هر حال دادههای رسمی نیز بیش از حد نگران کننده اند و برخی کارشناسان سرعت انتشار این ویروس را به آنفلوآنزای اسپانیا که در سال ۱۹۱۸ در بخشهای گسنردهای از جهان قربانی گرفت تشبیه میکنند. در نتیجه، کارشناسان بهداشت کاخ سفید تأیید کردند که بهتر است ارتباطات هوایی با چین نیز تا مدت زمانی نامشخص قطع شود. آنها حتی ایستگاههای قرنطینهای را در پایگاههای نظامی ایجاد کردند شبیه همان کاری که ونیزیها در زمان اوج شیوع مرگ سیاه (طاعون) در جزیره ونیز انجام دادند.
این امر باعث شده است تا برای سایر متخصصان بهداشت عمومی وضعیتی پیچیده رخ دهد. اغلب متخصصان بهداشت عمومی معتقدند محدودیتهای مسافرتی میتوانند بیش از آن که باعث جلوگیری از شیوع بیماری شوند، منجر به بروز وحشت، احساس بدبختی و مرگ شوند. جمعیت قرنطینه شده ممکن است بیمارستانها را محاصره کنند و میزان عفونت را نیز تشدید کنند. مرزهای بسته میتواند ورود داروهای حیاتی مانند انسولین را قطع کند. بسته شدن کارخانه و مغازه به معنای از بین رفتن دستمزد، ایجاد مشکلات و احتمالاً تشدید رکود اقتصادی میشود.
به طور رسمی، سازمان بهداشت جهانی با محدودیتهای سفر و تجارت مخالف است. حتی زمانی که در ۳۰ ژانویه این بیماری خطرناک را یک اورژانس جهانی اعلام کرد، کشورها را تشویق به منزوی و ایزوله کردن یکدیگر نکرد. اما اکنون نوع واکنش سازمان بهداشت جهانی با کرونا در چین تفاوتی معنا دار با بیانیههای دیگر این سازمان دارد.
رئیس سازمان بهداشت جهانی که همراه تیمی از چین بازدید کرده است میگوید: این هفته چین "یکی از باستانیترین استراتژیها را انجام داد و در قالب یکی از بلند پروازانهترین، چابکترین و هجومیترین اقدامات بیماری را به شکلی تاریخی مهار کرده است. تنها نتیجهای که میتوان از این اظهار نظر گرفت این است که تیمهای الگویابی ویروسی در سازمان بهداشت جهانی نتیجه گرفته اند که محدودیتهای مسافرتی گسترش ویروس در خارج از چین را طی دو تا سه هفته اخیر کاهش داده است. از نظر ایالات متحده احتمالاً تأخیر ورود بیماری با کمک ایزوله کردن چین بسیار بیشتر بود.
دادههای مربوط به ترافیک هوایی نشان میدهد که پروازهای چین به ایالات متحده چندین برابر پروازهای چین به اروپا کاهش یافته اند. البته اکنون در کالیفرنیا مواردی از بیماری مشاهده شده است، اما هیچ نشانهای از شیوع گسترده بیماری مانند مواردی که در ایتالیا دیدیم در دست نیست. اقدامات سخت و بی رحمانه، آزادی خواهان مدنی را وحشت زده میکند، اما به نظر میرسد همین اقدامات سختگیرانه اند که زندگی را نجات میدهند، به ویژه هنگامی که در روزهای اولیه شیوع بیماری تحمیل میشوند. شناخته شدهترین نمونه مدرن را میتوان شیوع شدید ایدز در کوبا دانست. در دهه ۱۹۸۰، کوبا و ایالات متحده هر دو از عالم گیر شدن ایدز به شدت آسیب دیدند. در کوبا، ویروس ابتدا هزاران سرباز، پزشک و پرستار را که در آفریقا خدمت کرده بودند، آلوده کرد.
پاسخ رژیم کاسترو انجام آزمایش اجباری بود. سپس همه افراد آلوده را وارد اردوگاههای قرنطینه کردند. این اردوگاهها سیاه چالهها نبودند بلکه شامل خانههای ییلاقی، باغها، مراقبتهای پزشکی، غذای مناسب و ... بود. در همین حال، ایالات متحده یک رویکرد حقوقی و قانونی اتخاذ کرد. حتی اصرار برای آزمایش ایدز بدون مشاورههای مختلف روانی و پزشکی اولیه و رضایت بیمار ممنوع اعلام شد و همین موضوع نیز بسیاری از آزمایش دادن فراری داد و در نتیجه عده زیادی ناقل این بیماری بودند، اما خبر نداشتند. پس از توسعه سه گانه درمانی در اواسط دهه ۱۹۹۰، بیشتر اردوگاههای کوبا بسته شدند. اما تفاوت در تعداد افراد نجات یافته کاملا محسوس بود. میزان آلودگی کوبا برای دههها در حدود یک ششم آمریکاییها بود.
شهر نیویورک و کوبا تقریباً به یک اندازه بیمار داشتند. در ۳۰ سال اول اپیدمی، کمتر از ۲۵۰۰ کوبایی در اثر ایدز درگذشتند در حالی که در نیویورک این رقم بیش از ۷۸۰۰۰ نفر بود. البته ایالات متحده نمیتواند کل دنیا را قرنطینه کند. حتی اگر همه سفرهای هوایی متوقف شود، ویروس میتواند به آمریکای لاتین یا کانادا برسد و از مرزهای ایالات متحده نیز عبور کند.
اما انفجار نارنجک ویروسی در چین، برای سایر کشورها زمان خرید تا اقدامات آموزشی و احتیاطی را تشدید کنند و البته برای یافتن درمان و واکسن تلاش کنند. چین از سال ۲۲۱ قبل از میلاد سلطنت امپراتوری داشت. اما ایالات متحده زاده شورشهای مدنی است و به حقوق فردی بها میدهد. با وجود این، کنترل محلی و جناح گرایی سیاسی میتواند در صورت بروز بحران خطرات زیادی را به همراه آورد. در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ روشهای خاص خود واکنش نشان دادند.
شهرهایی مانند سنت لوئیس که به سرعت واکنش نشان دادند از لغو رژهها و بازیهای ورزشی تا تعطیل کردن مدارس، سیستمهای ترانزیت و دفاتر دولتی را آزمود و در نهایت مرگ و میر کمتری نسبت به همسایگان خود ثبت کرد. در شهرهایی مانند فیلادلفیا و پیتسبورگ که به دلیل فشارهای سیاسی و فشار شرکتهای محلی برای جلوگیری از تعطیل شدن احتیاط کمتری به خرج دادند تعداد تلفات بسیار بالاتر بود. دتر مارکل میگوید:"در هنگام شیوع یک بیماری اپیدمیک هر جامعهای نیاز به یک رهبر واحد دارد و این عقیده که همه گروهها حق دارند تصمیم بگیرند خطرناک است.
- 16
- 1