سیناپرس ،وقتی که صحبت از انرژی میشود، جنبه اقتصادی آن مهم میشود و پای اقتصاد بدون کربن یا کمکربن هم به میان میآید. براساس توافقنامهای که میان کشورهای جهان در نشست بینالمللی پاریس به امضاء رسیده است، قرار است که به همت دولتهای متعد به توافقنامه، از میزان انتشار گازهای گلخانهای کاسته شود.
اقتصاد آمریکا از رئیسجمهور آن پیروی نمیکند!
هرچند که با انتخاب رئیسجمهور جدید آمریکا و براساس سیاستهای جدید او، قرار است این کشور از جمع کشورهای متعهد به این توافقنامه جهانی خارج شود، اما تجار بزرگ، سرمایهداران، سرمایهگذاران و صاحبان صنایع این کشور عملاً تعهد به توافق بینالمللی پاریس را ترک نکردهاند و به آن وفادار ماندهاند. این وفاداری به پیمان پاریس از جانب سرمایهداران آمریکایی دلایل مشخصی دارد؛
یک دلیل آن این است که در یک دوره کوتاه هشتساله در زمان ریاستجمهوری اوباما، سرمایهگذاری بسیار زیادی در این حوزه انجام شده و درنتیجه قیمت انرژیهای تجدیدپذیر از انرژیهای غیرتجدیدپذیر در این کشور کمتر شده است، بنابراین در عمل به دلیل صرفه اقتصادی، چارهای جز گرایش به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر باقی نمیماند.
دلیل دیگر این است که وقتی در کنفرانس مراکش، که برای پیگیری اهداف کنفرانس پاریس برگزار شد، بحث خروج آمریکا از این پیمان بینالمللی به میان آمد، کشورهای بسیاری ازجمله کشورهای اروپایی و چین ادعا کردندکه در صورت این انصراف از جانب آمریکا، علیه این کشور مالیات کربنی وضع خواهند کرد.
مالیات کربنی به چه معنا است؟
فرض میکنیم که مشخص است کشوری مانند آمریکا ۷۰ درصد انرژی موردنیاز خود را از منابع غیرتجدیدپذیر مثل منابع فسیلی تأمین میکند، در این صورت میتوان میزان اضافه شدن دیاکسیدکربن به جو زمین را براساس میزان انرژی مصرفشده تخمین زد. از طرفی از انرژی بهدستآمده از این منابع غیرتجدیدپذیر در جهت تولید محصولی در کشور مثالی آمریکا بهره گرفته میشود که آن محصول با قیمت مشخصی به کشورهای دیگر فروخته خواهد شد. کشورهای خریدار هم در این شرایط، به جبران ضرر و زیانی که درنتیجه ایجاد آلودگی در جو زمین به کشور خود و دیگر کشورهای جهان وارد میشود، درصدی از مبلغ آن محصول را به عنوان «مالیات کربنی» در نظر میگیرند و آن را به قیمت محصول میافزایند.
به این ترتیب آن محصول در بازار جهانی مزیت رقابتی خود را از دست میدهد، بهعنوان مثال خودرویی که قیمت آن در بازار جهانی ۲۰ هزار دلار بوده است، با وضع مالیات کربنی بر آن به قیمت ۲۴ هزار دلار فروخته خواهد شد. بنابراین این خودرو در کلاس خود و در رقابت با خودرویی که در کشوری دیگر با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر تولید شده، دچار افت و کاهش مزیت رقابتی میشود و کشور تولیدکننده آن با ضرر مواجه میشود.
چرا کشورهای نفتخیز به دنبال انرژی تجدیدپذیر هستند؟
موضوع مالیات کربنی هنوز در جهان چندان جدی نشده است، اما پیشبینیها حاکی از آنند که در آینده دنیا بسیار جدی و تأثیرگذار خواهد بود.
به همین دلیل کشورهایی مانند ایران که خودشان منابع بزرگی از سوختهای فسیلی در اختیار دارند، نخواهند توانست فقط با درنظرگرفتن منافع کشور خودشان به سوزاندن این سوختها ادامه دهند، چراکه در این صورت نه تنها به آنها از جانب دنیا مالیات کربنی بسته میشود، بلکه مورد تحریمهای سنگین جهانی نیز قرار خواهند گرفت. زیرا استفاده از سوختهای فسیلی منافعی خصوصی و آسیبهایی جهانی ایجاد میکند و دنیا این آسیبها را تحریم خواهد کرد.
بنا به همه این دلایل بهتدریج همه کشورهای دنیا، حتی کشورهای نفتخیز، به این نتیجه خواهند رسید که باید به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر قدم بردارند.
به نفعمان است که عجله کنیم!
اما در کشور ما متأسفانه این روند قدرت چندانی ندارد و با وجود اینکه سرمایهگذاریهایی در جهت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به جای سوختهای فسیلی انجام شده، اما اصلاً کافی و قابلتوجه نیست. حتی اخیراً در مجلس شورای اسلامی از جانب برخی نمایندگان بحثهایی مبنی بر مخالفت با چنین روندی شکل گرفته است.
اما نکته مغفول در این میان این است که وقتی اساس اقتصاد ما بر نفت شکل گرفته باشد و تمام دنیا به سمت انرژیهای تجدیدپذیر حرکت کند، خریداران نفت ما بهتدریج کمتر و کمتر خواهد شد و آنوقت تنها ما میمانیم و نفت که اگر برای مصارف خودمان هم آن را بسوزانیم، مجبور به پرداخت مالیاتهای سنگین و تحمل تحریمهای سخت خواهیم بود. بنابراین شاید بهتر باشد که موضوع پیوستن به جمع کشورهای دیگر منطقه برای جایگزین کردن انرژیهای تجدیدپذیر به جای سوختهای فسیلی، در رأس برنامههای دولت قرار گیرد و با جدیت و سرعت و سرمایهگذاری بیشتر، برای رسیدن به این حرکت جهانی عجله کنیم.
- 10
- 1