صنایع کشور باید به سمت رقابت در استفاده از فارغ التحصیلان خلاق بروند
بررسی وضع آموزش و صنعت در ایران، عمری به درازای تولد آنها دارد اما به نظر میآید مهندسی در ایران و فارغالتحصیلان رشتههای صنعتی، این روزها شرایط چندان مساعدی ندارند. در این بین اگرچه گروهی انگشت اتهام را به سمت آموزش نشانه میروند و بعضی کارشناسان هم از ضعف صنعت در ایران سخن میگویند اما «وحید احمدی» از مجموعه عواملی پیوسته سخن میگوید و راهحلهایی را هم مطرح میکند. او که تا چند ماه پیش، معاون پژوهشی وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری را برعهده داشت، حالا مشاور وزیر علوم و رئیس مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور است. احمدی در این گفتوگو و در آستانه روز مهندس از لزوم تحول در نظام آموزشی و ارتباط بیشتر آموزش با صنعتسخن میگوید.
در روز مهندس در ایران، وضع این حوزه در ایران چندان مناسب به نظر نمیرسد. بهطورکلی شما وضع آموزش مهندسی و همچنین صنعت ایران را چطور میبینید؟
واقعیت این است که ما خوشبختانه در حوزه مهندسی در کشورمان سابقه خوبی داریم، هم از لحاظ ظرفیت دانشگاهها و هم از لحاظ برنامهریزی که کارهای نسبتا خوبی انجام گرفت. میدانیم در حوزه مهندسی دانشگاههای بزرگ و صنعتی در کنار دانشگاههای مادر داریم که معنای آن این است که ما ظرفیت توسعه مهندسی را در کشور داریم. دانشگاههای صنعتی شریف، امیرکبیر، خواجهنصیر، سهند، شاهرود، صنعتی اصفهان و...
در کنار دانشگاههای بزرگ و دانشگاههای علمی- کاربردی ظرفیت فراوانی برای پرورش مهندسی در کشور دارند که مجموعا نشاندهنده این است که ما ظرفیت جدی برای توسعه مهندسی در کشور را داریم. البته طبیعی هم است، چون صنایع ما در کشور و توسعه صنعتی که مورد نیاز کشور است، اقتضا میکرد و همچنان نیاز است که به توسعه مهندسی کشور بپردازیم. راهاندازی کارخانجات و توسعه صنایع کشور که بار اقتصاد را بر دوش میکشد، صنایع نفت، صنایع تولیدی، فولاد و خودرو و... نیازمند آن است که این آموزش در کشور توسعه یابد و برنامه قوی در این زمینه داشته باشیم که در این سالها و حدود ۴۰سال بعد از انقلاب و قبل از انقلاب هم توجه جدی بوده و این توجه الان بیشتر هم شده است.
ولی اینطور هم نیست که نقصی وجود نداشته باشد. مشکل و مسأله مهندسی امروز ایران را چه میدانید؟
خلأ و مشکلی که در این زمینه وجود دارد این است که با وجود نیاز صنعت که ما را ترغیب به توسعه آموزش و مهندسی در کشور کرد و حجم دانشجویان زیادی به این رشتهها سرازیر شد، الان هم تعداد زیادی درحال تحصیل در این رشتهها هستند. صنعت ما مقداری با آن حالتی که بتوانیم تحقیقات و توسعه قوی داشته باشیم، فاصله دارد.
وقتی میگوییم مهندس تربیت میکنیم، صرف نیروی کاربر نیست بلکه فردی است که بتواند صنعت را تغییر مسیر دهد و تبدیل به صنعتی کاربردی با ارزشافزوده کند و به حالت رقابت با دنیا در بازارهای جهانی برسد و نیاز کشور را هم برطرف کند. معنای این موارد این است که R&D (تحقیق و توسعه فناورانه) خیلی بالا و قوی داشته باشیم و خروجیهای دانشگاه ما بتوانند وارد صنعت شوند و اثرگذار هم باشند اما الان چنین وضعیتی در مهندسی ایران دیده نمیشود و با کشورهای توسعهیافته در این زمینه فاصله داریم. این فاصله الان محسوس است.
درباره این فاصله از وضع ایدهآل، نظریات متفاوتی مطرح است که شاید اگر دلایل آن به وضوح مشخص و تبیین بشود، راحتتر بتوان برای آن چارهجویی کرد. شما دلیل این فاصله را چه میدانید؟
بعضیها میگویند به دلیل مواد درسی ماست که چندان کاربردی و بهروز نیستند و تلقی دیگر هم به ضعف صنعت برمیگردد که ارتباطی با دانشگاه و توسعه تحقیقاتی ندارد. باید به این دو موضوع بپردازیم و واقعیت این است که آرندی صنعت ما خیلی باید تقویت شود، چون الان از استانداردهای بینالمللی فاصله دارد؛
یعنی هر قسمتی از صنعت ما از فولاد، خودرو، صنعت، نفت و... نیازمند ارتباط با پژوهش و دانشگاه هستند، معنا این است که باید مهندسان ما رویکردی عمل کنند صرف یک بهرهبردار یا کاربر ساده نباشند بلکه باید مهندسان طراح با ضریب اثرگذاری بالا تربیت کنیم و به جامعه صنعتی کشور معرفی کنیم. مشخصا برای بهبود شرایط کنونی باید این دو بال را اصلاح و به هم نزدیک کنیم.
درباره محتوای درسی هم بحث کارانبودن یا بهروزنبودن مطرح است؟
بله و خوشبختانه وزارت علوم درهمین چند سال محتوای آموزشی را دچار تغییر و تحول کرده، اما طبیعی است فقط با تدریس نمیتوان افراد را تغییر داد؛ البته این قسمت الان مقداری تغییر کرده، ولی واقعیت این است که ما باید دگرگونی نظام آموزشی را داشته باشیم، به این معنا که تغییر صرفا با تغییر کتاب درسی و محتوا رخ نخواهد داد بلکه دانشجوی مهندسی باید در دوران تحصیل دستی بر آتش صنعت داشته باشد و مستقیم بتواند وارد آن شود.
دورههای کوتاهمدت و مهارتافزایی باید از نزدیک با صنعت برخورد داشته باشد، یعنی روشهایی که بتواند از لحاظ ذهنی و مبانی ارتباط با صنعت را تقویت کند و هم مبانی و هم ورود به صحنه عملی را آموزش ببیند و تجربه کند. اینکه ما فکر کنیم دروس باید تغییر کند، اگر به تنهایی رخ دهد، بازهم اشتباه و ناکارآمد است؛ یعنی مواد درسی همراه با کارگاهها، همراه با ارتباط با حوزههای تجربی در کارخانجات باید تغییر ولحاظ شود.
آقای دکتر احمدی، شما پیش از این معاونت پژوهشی وزارت علوم را برعهده داشتید و الان هم مشاور وزیر علوم هستید. تا چه اندازه این موارد، در این سالها لحاظ شده است؟
در آن دورهای که من در وزارتخانه بودم، بحثی داشتیم که با همکاری وزارت علوم، وزارت صنعت و معدن، شرایطی فراهم شود که دانشجو در طول دوران تحصیل بتواند تجربه حضور در صنعت را کسب کند؛ تجربه همراه با آموزش و صرفا این نباشد که فقط فرد برود و ببیند، آموزشی همراه با خلاقیت و نوآوری که وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل میشود، بتواند خودش شرکتی را تأسیس کند و صرفا به پستهای دولتی و موقعیتهای شغلی رسمی اکتفا نکند. در کنار این مبحث، سرفصلهای آموزشی در بسیاری از رشتههای مهندسی هم در همین سالها دچار تغییر و تحول اساسی شدند؛ یعنی تلاش این بوده که نظام آموزشی متحول شود.
به هر دلیلی الان تعداد زیادی از فارغ التحصیلان مهندسی در ایران بیکارند و ظرفیتی که میتوانست یک فرصت برای کشور باشد، تبدیل به یک معضل شده است. برای این مهندسان بیکار چه کاری باید انجام شود و چگونه میشود از این ظرفیت استفاده کرد؟
اگر به وضع کشورهای توسعهیافته و پیشرو در این زمینه نگاه کنیم، توجه به سمت دو نکته جلب میشود: یکی اینکه خود این ظرفیت گرفتن دانشجو یا فارغالتحصیل باید متناسب با وضع و نیاز جامعه باشد و دیگر اینکه همه نگاه جامعه فارغالتحصیل ما به سمت بافت و کار دولتی است.این مورد را باید در کشور به آن توجه کرد، مثلا الان بعضی رشتههای موجود در کشور هیچ بازار کار و زمینه اشتغالی در این جامعه ندارند ولی همچنان دانشجو میگیرند، درحالی که زمینه جذب آنها در بخش دولتی و خصوصی وجود ندارد.
درباره مورد دوم هم باید توجه کرد که در دنیا اغلب شرکتهای mse (بنگاه های کوچک و متوسط) یا سایتهای متوسط و کوچک نقش اثرگذاری در توسعه دارند. الان و در ایران این فارغالتحصیلان میتوانند با افزایش توانمندی نسبی با کمک دولت و همچنین ایجاد دورههای آموزشی، خود دست به کار شوند که به توسعه کشور هم کمک خواهد کرد. البته هم باید تحریک تقاضا باشد و هم هدایت عرضه. تحریک تقاضا معنایش این است که باید دولت به نحوی کمک کند که بازار ما به سمت سفارشگرفتن و تقاضا از دانشگاه برود و محصولاتی را در داخل تولید کنیم. باید شرکتها و کارخانجات ما تحریک شوند؛ با ابزارها و تشویقهای قانونی و با ایجاد تسهیلاتی برای فارغالتحصیلان و شرکتها، زمینه ایجاد کارخانجات کوچک فراهم شود و در سمت دیگر، بازار ما با تشویق و تسهیلات دولتی از این شرکتها کار بگیرند.
مشکل ما این است که بسیاری از صنایع به سمت سفارش از داخل نمیروند، هرچند که الان روند بهتر شده است و چیزی حدود ۴هزار و ۴۰۰ شرکت با حدود ۳۰هزار پرسنل در پارکهای علمی- فناوری مشغول به کارند. این نشان میدهد که ما ظرفیت و پتانسیل هدایت فارغالتحصیلان را داریم، هرچند که باید براساس قانون تعداد این شرکتها به ۲۰هزار برسد و هنوز فاصله زیاد است؛ یعنی ما باید حدود ۴هزار شرکت را براساس شاخصهای قانونی به ۲۰هزار برسانیم که زمینه داشتن این ۲۰هزار شرکت، سفارش از داخل و این شرکتهاست و تقاضای داخلی باید هدایت شود. دولت باید صنایع داخلی را با تشویق و تسهیلات وادار کند که از این پتانسیل استفاده کنند. پس دو بحث تحریک تقاضا و هدایت عرضه را باید بهطور جدی مدنظر داشت. در دانشگاه هم باید یکسری دروسی مرتبط با این حوزهها تعریف شود که این آموزشها را به دانشجویان بدهند.
الان و در حوزه مهندسی ما غیر از مپنا، کمتر شرکت موفقی را سراغ داریم که به سمت استفاده از این پتانسیل فارغالتحصیلان داخلی یا استفاده از تحقیقات و مقالات علمی دانشجویان رفت.
بله، به تناسب این فارغالتحصیلان، متاسفانه صنعت ما پیش نرفته است. نمونه دیگر، وزارت بهداشت است که خودشان استفاده میکنند و تربیت افراد بر مبنای نیاز وزارتخانه و مجموعه آن است درحالی که در وزارت علوم، دانشجویان برای دیگران و حوزههای دیگر تربیت میشوند، به همین دلیل باید یک هماهنگی و آمایش به وجود بیاید که این آمایش هم خوشبختانه درحال اجراست؛ اینکه ما چه رشتههایی را تقویت کنیم. علاوه براین، حوزههای تحقیقاتی و توسعه آرندیهای مورد نیاز در صنعت یا ایجاد صنعت رقابتی نیاز است. اگر رقابت در صنعت نباشد، ممکن است به سمت دانشگاه یا استفاده از افراد خلاق نروند و بیشتر به سمت افراد کاربر یا کسانی که بتوانند از صنعت استفاده کنند، بروند. باید صنعت ما و شرکتهای مختلف به سمت استفاده از خلاقیت فارغالتحصیلان مهندسی بروند و از افرادی که میتوانند در تحقیقات، نوآوری و خلاقیت تاثیرگذار باشند، استفاده کنند و در این زمینه باید رقابتی بین شرکتهای مختلف ایجاد شود.
محمدباقرزاده
- 19
- 6