به گزارش خبرآنلاین،میراث فرهنگی و محیط زیست ایران در مسیر خود هر دو به یک جاده رسیدهاند. جادهای که انتهایش نابودی و تخریب است. میراثی که فرو میریزد، محیط زیستی که تخریب میشود.
جاده زندگی بیانتهاست. انسانها میآیند، لختی میماند، میراثی را بر جای میگذارند و میروند و شیشه عمر میراث را به دستان نسلهای آینده میسپارند. شیشهای که هر چه که میگذرد بیشتر از دیروز در ایران ترک بر میدارد و به شکستن نزدیک میشود. میراث فرهنگی در طول تاریخ ارتباط تنگاتنگی با محیط زیست داشته و دارد. تاریخ نشان میدهد که تمدنهای بشری آنجا که محیط زیستی مناسب برای زندگی داشتهاند، شکل گرفتهاند و میراثی از خود در آنجا گاه منحصر به فرد و گاهی معمولی به جای گذاشتهاند. بیدلیل نیست که حالا پس از هزاران سال که از بنای این میراث کهن میگذرد، همواره با تخریب محیط زیست و خودنمایی کردن بیشتر خشکسالی آنها هم در معرض نابودی قرار گرفتهاند. هرکجا که دریاچهای خشک، تالابی بیآب و جنگلی نابوده شده میراث گذشتگان نیز در معرض خطر قرار گرفتهاند و این هویت ایران است که در محل تلاقی میراث و محیط زیست در مسیر نابودی فراموش خواهد شد.
باغ ایرانی در معرض نابودی
حالا اما یک عکس دوباره در فضای مجازی دست به دست میشود. عکسی که حکایت از خشک شدن دریاچه عباس آباد و خطر احتمالی تخریب سد تاریخی و عمارتی با ارتفاع بیش از ۱۸ متر در میانه دریاچه دارد. این باغ مهمترین و بزرگترین باغهای تاریخی ایران بشمار میرود و به عنوان یکی از باغهای ایرانی در میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاست. بنای سد دریاچه عباسآباد از دوره صفویه در میان درهای عمیق با ارتفاعی حدود ۲۰ متر در پی و عرض و در قسمت تاج به ۱۰ متر و با طول۷۰ متری احداث شده و حالا که گرفتار خشکسالی شده قرار است به گفته سرپرست پایگاه میراث جهانی باغ عباس آباد امسال برای اولین بار در فصل خشکی مرمت و ترمیم شود.
خشکسالی حالا به جان دریاچه عباس آباد افتاده است. پدیدهای که به گفته صاحب دهشت، سرپرست پایگاه میراث جهانی باغ عباس آباد «کاملا طبیعی است. چرا که آب ذخیره شده در این دریاچه مورد مصرف بخش کشاورزی اراضی پایین دست قرار میگیرد، هر ساله در مرداد ماه شاهد این رویه طبیعی هستیم.»
میگویند آب دریاچه از آبهای زمستانی اطراف تامین میشود که با کمک کانالهای جمعآوری به دریاچه ریخته و در تابستان جهت آبیاری شالیزارهای برنج و تامین آب روستاهای اطراف مورد استفاده قرار میگیرد ولی در سالهای اخیر به علت بارشهای کم، ایجاد سد در بالادستها و به طبع آن خشک شدن رودها سطح آب آن بسیار کاهش یافته تا جایی که امکان بازدید از داخل امارت به وجود آمده است و همین ممکن است تهدیدی برای این عمارت باشد. جالبترین بخش این ماجرا آنجاست که این اتفاق در استانی رخ داده که به دلیل وجود مواهب خدادای و بارش فراوان نزولات آسمانی از جمله استانهایی است که از بیشترین ذخائر آبی را داد. دریاچه عباس آباد که در ۹ کیلومتری شهرستان بهشهر استان مازندران و در دامنه رشته کوههای البرز و در میان جنگلهای انبوه قرار دارد حالا به واسطه بهره برداری غیر اصولی از آب برای کشاورزی و توسعه ناپایدار و همچنین تغییر اقلیم روزهای خوبی را سپری نمیکند.
عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در نشست خبری خود درباره علت خشکی این دریاچه گفته است: همه دریاچهها و تالابها با سیلاب زندهاند. وقتی سدی ساخته میشود، سیلاب مهار میشود و دریاچه میخشکد. اگر حق آبه آن داده نشود خشک خواهد شد. همه تالابهای ما به این دلیل که حق آبه آن داده نشده خشکیده است. دریاچه ارومیه هم تغییر اقلیم در خشک شدن آن نقش کمی داشت و فقط ۱۸ درصد عامل خشکی بود.
مرگ زاینده رود را از یاد نمیبریم
حافظه تاریخی مردم اصفهان فراموش نمیکند زمانی را که لرزه بر اندام پل تاریخی اصفهان افتاد. پلی که بیش از ۴ سده با صدای دل نشین آب زاینده رود روزها و شبها را سپری کرده بود اما حالا چشمانش به مسیر خشکیده رودخانهای خشک شده که آب آن فقط دو ماه در سال و برای کشت کشاورزان شرق اصفهان به رویش گشوده میشود. نام سی و سه پل اصفهان فارغ از معماری بینظیری که الله وردی خان اوندیلادزه معمار عصر صفوی برایش طراحی کرده، به واسطه جشن آبپاشان و خاج شویان ارامنه که در روی این پل برگزار میشده در سفرنامههای سیاحان اروپایی دیده میشود.
پلی که حالا به سبب خشکسالیهای مکرر و بسته و باز شدن آب رودخانه زاینده رود ترک برداشته و پایههایش نشست کرده است. پایههایی که به عمق ۳۰ متر شمع کوبی شده تا روی شن و ماسههایی بنا شود که ستون فقرات اصفهان صفوی یعنی چهارباغ عباسی و چهارباغ بالا نیز بر روی آن ساخته شده بود. کارشناسان از زمانی که آب زایندهرود به واسطه صنایع سنگینی که از آب آن میمکید تا پا برجا بماند تا زمانی که آب رودخانه کاملا قطع شد تا کشاورزی اصفهان به طور کامل نابود نشود و جیب کشاورزان خالی نماند نسبت به شوک قطع و جاری کردن آب در زاینده رود روی پایههای سی و سه پل هشدار داده و گفته بودند که «این جریان دائماً به پلهای سی و سه پل صدمه وارد میکند. چرا که ماندگاری ملات پایههای سی و سه پل به آب بستگی دارد. زمانی که آب به این ملات نمیرسد، باعث ترک خوردن پایهها و فرونشست پل میشود.»
وقتی پلهای پشت سر خراب میشوند
با این حال اما چارهای به غیر از قطع و وصل کردن آب زایندهرود وجود ندارد وقتی که محیط زیست اصفهان نابود شده است. خبر ترک خوردن سی و سه پل اصفهان هر از گاهی به گوش میرسد. خطری که البته تنها بیخ گوش این پل تاریخی نیست و به گفته کارشناسان میراث این اتفاق برای سایر پلهای تاریخی که بر روی رودخانه زایندهرود بنا شدهاند نیز افتاده است. ۱۱ پل تاریخی از جمله پلخواجو، پل مارنان، پل چوبی، پل شهرستان و ... بر روی رودخانهای بنا شدهاند که گذشتگانمان آن را زاینده میخواندند و امروز به واسطه اجرای طرحهای عمرانی و صنعتی بدون ارزیابیهای زیست محیطی از احداث کارخانه ذوب آهن اصفهان گرفته تا طرح انتقال آب بهشت آباد و کوهرنگ نابود شده است. امروز نه تنها زاینده رود که صد و هجدهمین اثر طبیعی ثبت ملی شده حال و روز خوبی ندارد بلکه تک تک پلهای تاریخیاش نیز به «کمیته پایش پلهای تاریخی شهر اصفهان» زنده ماندهاند.
قطعا این تنها و آخرین خبری نیست که از مرگ محیط زیست و آثار و بناهای تاریخی ارزشمند ایران به گوش رسیده است. داستان ساخت سد سیوند در فارس را بیشتر میراث دوستان به یاد دارند. سدی که هرچند مخالفان بسیاری داشت که نگران آسیب به محوطه تاریخی پاسارگاد، مقبره کوروش و تپه تاريخي رحمت و همچنین نابودی طبیعت منطقه دشت پاسارگاد و تنگه بلاغی بودند اما این سد بالاخره آبگیری شد.
- 17
- 3