
باید چراغ اعــــــتراضات مسالمتآمیز مـــــــدنی و مطالبات شهروندی بحق مردمان خوزستان را روشن نگه داشت. در هوای آلوده صنعتی، در فضای خاک آلود و در کنار جریان کمرمق کارون، برخورداری از حداقلهای زیستی و امکانات معیشتی و پاسداری از سلامت تن و پالودگی روان آنچنان کم اهمیت نیست که جایی در میان هیاهوها و مشغلههای مدیریتی نیابد.
در شرایطی که ضعف مدیریتی و راهبردهای صنعتی کلان در کنار بیتوجهی به اثرات زیستمحیطی و هشدارهای کارشناسان، به وضعیتی بحرانی انجامیده که شرایط زیست متعادل و سالم را ناممکن کرده، میبایست درخواستها و مطالباتی که مستقیما با تامین مولفههای یک زندگی حداقلی و ایجاد رفاه حداکثری نسبت دارند را به نمایندگی از افکار عمومی و به طرق مختلف و با استفاده از امکانات رسانهای و مردمی و نهادهایی که در حوزه عمومی فعالیت میکنند، مطرح و در مسیری صحیح هدایت کرد.
پی گرفتن چنین مطالباتی، مستدل کردن آن و ارائه راهکارهای ممکن فنی و علمی در حوزه عمومی و انتقال به لایههای مختلف مدیریت میتواند دولت و بازوهای اجراییاش را به درکی دقیق و صحیح از نیازها و کمبودهای منطقهای برساند و تحقق خواستهای عمومی را میسر کند. بیعدالتی دیرینه در توزیع امکانات و ثروت عمومی و بیتوجهی به مناطقی که تولیدکننده این ثروتاند، توسعه نامتوازن و از ریخت افتادن زیست طبیعی در اثر فعالیتهای نفتی و تغییرات اقلیمی و اکولوژیک و بحرانهایی از نوع طوفان خاک اخیر در کنار مصائب تلخ بهجا مانده از جنگ طولانی مدت و عدم بازآرایی عناصر رفاهی، به رو آمدن و مطرح شدن یکباره خواستها همراه با یک نوع احساس حاشیه بودن و فراموش شدن در دوران بعد از جنگ انجامیده است.
این توزیع نابرابر ثروت نه خاص این دوران و نه مختص به استان خوزستان است. اما طوفانهای اخیر و بحث انتقال آب کارون و کاهش شدید دبی این رودخانه و آلوده بودن آب شرب و مصرفی در کنار آسیبهای تنفسی بعد از بارشهای زمستانی ناشی از آلودگیهای صنعتی و فعالیتهای گسترده نفتی و همزمانی این اتفاقات با هم، به فضای اعتراضآمیز و مطالبهگر انجامیده است.
در این فضا بحق پرسیده میشود چرا توسعه شهری خوزستان بعد از آسیبها و ویرانیهای جنگ همپای برخی استانهای دیگر پیش نرفته است؟ چرا آمار فقر و بیکاری در این استان بهرغم امکانات ذاتی در بخشهای مختلف بالاست؟
چرا وزارتخانههای نیرو و نفت و بهویژه شرکت ملی نفت ایران، در قبال فعالیتهای گسترده در شهرهای متعدد و در مناطق مسکونی و محیطهای طبیعیای چون تالابهای جنوب غرب استان، با نقش موثر در تخریب و دستکاری محیطی و ایجاد آلودگیها، از ایجاد امکانات و زیرساختهای شهری، خدمات بهداشتی و درمانی، احداث اتوبان در محورهایی که به مناطق و تاسیسات نفتی منتهی میشوند، ارائه خدمات تفریحی و رفاهی و سرویسدهی به شهروندان خودداری میکنند و در این میان با تفکیک بین نیروهای شرکتی و سایر مردم کاملا انحصارطلبانه و تبعیضآمیز عمل میکنند؟ چرا این وزارتخانهها الزامات زیستمحیطی را رعایت نمیکنند؟
چرا از روشهای جایگزین با کمترین آسیبهای زیستمحیطی و انسانی در بحث اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری از منابع نفتی استفاده نمیشود؟ وزارت نیرو با انجام کدام مطالعات به احداث سدهای عظیم و تونلهای انتقال آب از سرچشمهها اقدام کرده است؟ و چراهایی از این دست. این مطالبات اگر پاسخی درخور نیابند، هم به سرخوردگی درازمدت اجتماعی منجر میشوند و هم راه را بر نفوذ افراطگرایی قومی میگشایند. بر همین مبناست که باید تغییری راهبردی، از سوی حاکمیت، نسبت به توسعه استان خوزستان بر مبنای معضلات جدید و بحرانهای زیستمحیطی اخیر و با تغییر رویکرد وزارتخانههای مهم نفت و نیرو در بحث جبران خسارات، کاهش آسیبها و ایجاد رفاه، صورت بگیرد.
- 18
- 1