تا همین دو دهه قبل ، جادههای شمال خیلی ترافیک پر حجمینداشت. پرایدها و پژو ۲۰۶ها هنوز به تولید انبوه نرسیده بودند و تعداد دارندگان خودرو هم آن قدر زیاد نشده بود که هر کس از هر فرصتی برای سفر به استانهای شمالی استفاده کند .
گرچه سفر کردن خوب است و روحیه افراد را تازه میکند اما یک واقعیت ناگفته در این بین وجود دارد و آن اینکه مسافران ، شهرهای شمالی را در زبالهها غرق میکنند بطوریکه طبق بررسیهای صورت گرفته علاوه بر تولید زبالههای شهری، برآوردها حاکی از تولید بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ گرم زباله در روز توسط هر مسافر در گیلان است که این زبالهها ، به زبالههای تولیدی ساکنان استان افزوده می شود.
امروزه در دنیا از زباله به عنوان طلای کثیف یاد می شود که با روشهایی همچون کمپوست، از همین بدبوهای غیرقابل تحمل ارزش افزوده ایجاد میکنند. کارشناسان حوزه انرژی معتقدند با دور ریختن زباله، علاوه بر آلودگی محیط زیست، بخش عظیمی از منابع تجدید پذیر نیز از بین می رود
این درحالیست که در کشورهای توسعه یافته، از صنعت بازیافت بعنوان یکی از راهکارهای ایجاد ارزش افزوده و بهره وری بیشتر از این بخش بهره گرفته می شود.
تولید زباله در ایران در مرز فاجعه
در ایران اما تولید زباله بالاتر از حد عادی است و حتی در همین راهپیمایی اخیر اربعین ایرانیها بنا به اعلام سخنگوی ستاد اربعین شهرداری تهران ۷۳ هزار تن زباله در مسیر راهپیمایی تولید و رها سازی کردند که ۲ هزار نیروی کارگر در ۱۵ روز آنها را از سطح معابر پاکسازی کردند. در داخل کشور نیز تولید زباله رکورد شکن بوده است و فقط از ۱۵ مهر تا ۱ آبان در مرز مهران ۱۱۵۰ تن زباله تولید و رها شده که آنها هم جمع آوری شدند.
اگر به صورت رندوم بخواهیم چند استان زباله خیز را نام ببریم میتوان گفت بر اساس بررسیهای به عمل آمده میزان تولید پسماند عادی شهری و روستایی در استان اردبیل روزانه حدود ۹۸۰ تن و سرانه هر نفر حدود ۷۷۰ گرم در روز برآورد شده است
در بوشهر اوضاع بدتر است و تولید زباله حتی از نرم عادی استاندارد جهانی نیز بالاتر است استاندارد جهانی سرانه تولید زباله بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ گرم است اما شهروندان بوشهری روزانه حدود ۸۵۰ گرم پسماند تولید میکنند که ۲۵۰ گرم از سرانه کشوری نیز بیشتر است.در استانهای شمالی نیز روزانه ۶ هزار تن زباله تولید میشود شیرابههای زباله در شمال به سمت شالیزارهای اطراف میرود؛ کشاورزان آن منطقه نیز برنج کاشت میکارند و برنج را به دست مردم میرسانند.
اما واقعیت این است که وقتی از زباله صحبت میشود همه توجهها به سمت سراوان رشت میرود. حتی خود گیلانیها هم میگویند که سراوان بزرگترین و فاجعهبارترین مرکز دفن زباله است اما وضعیت در دیگر شهرهای گیلان هم تعریف چندانی ندارد.
سراوان مرکز زباله جهان
خبر بسیار بد این است که چندی قبل سایتهای خبری چند کشور جهان با انتشار تصاویری شهر سراوان در ۱۷ کیلومتری شهر رشت را به عنوان مرکز تجمع زباله در جهان معرفی کردند. گیلان و مازندران مرکز بزرگ توریسم ایران است که در هر ماه از سال مسافران زیادی به آنجا سرازیر میشوند.با این حال حجم تولید زباله در این دو استان به مرز فاجعه باری رسیده بطوریکه از انباشت آنها یک وضعیت ناخوشایند در چند شهر کلیدی این دو استان ایجاد شده است.
از سوی دیگر، جنگلهای سراوان رشت با زیباییهای شگفت انگیزش، افزون بر سه دهه است که محلی برای تخلیه زبالهها شده به طوری که شیرابههای ناشی از آنها و بوی تعفن آن، موجب رنجش اهالی این منطقه شده است. این آلودگی در حالی روز به روز بیشتر میشود که توریستهای داخلی تقریبا اواخر هر هفته از دیگر استانها به مناطق شمالی سفر میکنند و طبق بررسیهای صورت گرفته تعداد بسیار زیادی از تهرانیها در ۲۰ کیلومتری شهر رشت ویلا و خانههایی خریده اند که این روزها بی آشنا با بوی بد زباله نیستند. شیرابههای ناشی از زباله در محل دفن، به شدت نگران کننده است به گفته برخی از اهالی، شیرابهها به رودخانه سیاهرود (رودخانه ای زیبا در دل جنگل سراوان) و در ادامه به رودخانههای گوهر رود و زرجوب سرازیر می شود.
سم پراکنی در شمال؟
در گیلان از شرقیترین شهر تا غربیترین نقطه گیلان از زباله در آسایش نیست. هر لحظه زباله ای جدید تولید میشود و شیرابههای زباله لکههای بیشتری از زمین و دریا را سمیمیکند بطوریکه روزانه به صورت میانگین ۳۰۰ تا ۵۰۰ کامیونت و نیسان از ساعت هشت تا پنج صبح فردا زباله در محلهای مشخص در گیلان مثل سراوان تخلیه می کنند.
در همان ۱۷ کیلومتری رشت ؛ روزانه ۶۵۰ تا ۷۵۰ تن زباله از کلانشهر رشت و ۳۰۰ تا ۴۰۰ تن زباله از برخی شهرهای اطراف گیلان برای دفن به این محل انتقال داده میشود و هر روز بر حجم زباله افزوده می شود.
اتفاق بدتر آن است که مثلا در سراوان بعد از تخلیه زبالهها، مبادرت به سمپاشی میشود تا اثرات سمیزبالهها از بین برود که خود همین سم پاشیها فضای آلوده تری را ایجاد میکند.
به خاطر نبود امکانات حتی زبالههایی با قدمت ۳۰ سال در جنگلهای گیلان وجود دارد که روی آنها پوشیده شده یا به اصطلاح کاور شده اند. این را مسئولان دفع پسماند شهرداری رشت گفته اند و تازه این گوشه ای از وضعیت یک شهر بحران زده به لحاظ زباله یعنی سراوان رشت است.
شمالیها: عاصی شده ایم
سالهاست که این صدا از گیلان شنیده میشود :« فکری به حال انبوه زبالهها کنید!» اما گویا گوش شنوایی وجود ندارد و هر بار بحث بودجه و مشکلات بیشتر مطرح میشود. در این میان خود اهالی بومیساکن در بخشهای زباله خیز از شرایط ایجاد شده ناراضی هستند. آنها میگویند درحق ما ظلم شده و تحمل این وضعیت نابسامان برای ما سخت شده است.
اهالی از وجود انبوه مگسها و حشرات موذی در این منطقه ناراحتند و میگویند مگسها وارد باغها و منازل روستاییان میشود و آسایش را از آنها سلب کرده است.تحمل این وضعیت بویژه در روزهای گرم سال، بسیار سخت تر است.وجود مگس آن هم به صورت انبوه و فله ای علامتی است که کمتر کسی در حوالی سراوان با آن بیگانه است به طوری که در و دیوار منازل و مغازها در سراوان رشت مملو از مگس است، بویژه در شب که تعداد مگسها افزایش می یابد و البته این مگسها تا کیلومترها آن طرف تر هم دیده میشوند.
از رامسر تا رودسر
کمیآن طرف تر از شهر توریستی رامسر همین وضع مشاهده میشود. سه شهر دیگر در این بین وضعیت روبه راهی ندارند. رحیم آباد برای زبالههایش جای بهتری بهجز پشت پارک بهارنارنج پیدا نکرده است. شهر زیبای کلاچای هم ساحل نوده را انتخاب کرده و چابکسر هم زبالهها را به پشت پمپ بنزینی در کنار شالیزارهای برنج میبرد. تا زمانی کارخانه کمپوست باز بود زباله را به آنجا تحویل میدادند و ریجکت تحویل میگرفتند ولی حالا تمام زبالهها در گوشه و کنار این شهرها خودنمایی میکند. چهارمین شهر هم در این بین وجود دارد و آن رودسر است شهری که مردمانی مهمان نواز دارد اما مشکل زباله آنها را کلافه کرده است.
آمل و اطراف ناراضی از بوی تعفن
معضل فراگیر و مزمن زباله در مازندران هم به نوبه خود یک مشکل بزرگ را به بار آورده است و در کنار آن البته معضل نبود راهکارهای کارشناسی هم وجود دارد. جاده هراز و آمل برای کمتر تهرانی اهل سفر نا آشناست. میزان سفرهایی که از این جادهها به آن مناطق انجام میشود به حدی زیاد است که تصور مدیریت زباله تولید شده در مقصد چندان آسان و ساده به نظر نمیرسد. ظاهرا تمام زبالههای تولید شده در مازندران به منطقه ای به نام عمارت برده میشود که مرکزیت زبالههای آمل و اطراف آن را شامل میشود. منطقه دفن زباله ' عمارت ' واقع در جاده هراز شهرستان آمل قرار دارد که در یک جاده کوهستانی و جنگلی واقع شده و یکی از ۲۷ محل دفن زباله شهری و روستایی استان مازندران است و زبالههای هفت شهر و ۷۲ روستای شهرستان آمل و غیر آمل در این محل تخلیه و انبار می شود.
بر اساس آمارهای موجود روزانه حدود یک هزار و ۲۰۰ تن زباله در روستاها و یک هزار و ۸۰۰ تن زباله در شهرهای مازندران تولید می شود و این رقم در ایام تعطیلات تابستان و نوروز به دلیل تعداد بالای گردشگر تا سه برابر افزایش می یابد. این میزان تولید زباله از یک سو و نداشتن واحدها مجهز کمپوست و زباله سوز از سوی دیگر در استان باعث شده تا ۲۷ نقطه جنگلی به وسعت بیش از ۳۰۰ هکتار از بهترین جنگلهای مازندران به انباشت غیراصولی زباله اختصاص یابد.
تولید زباله در وضعیت قرمز
بوی بد زباله تقریبا در بیشتر بخشهای جنگلی مازندران استشمام میشود و این به نوعی خود انتشار سمومیاست که در فضای محیط زیست تکثیر میشود. علی هورمزدی از کارشناسان محلی در مازندران در گفتگو با آفتاب یزد با اشاره به حجم ورودی زباله به منطقه عمارت میگوید: منطقه عمارت امل در زمینی به مساحت ۹ هکتار، روزانه میزبان ۴۱۰ تن زباله از شهرها و روستاهای اطراف است که به گفته بسیاری از مسئولین شهری و استانی و همچنین انجمنهای حامی محیط زیست این حجم ورودی خارج از توان سایت بازیافت است و چند سالی به مرحله اشباع رسیده است ؛ به زبان ساده تر بگویم دیگر کشش افزایش تولید زباله وجود ندارد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا از فناوریهای نوین برای دفع و بازیافت زبالهها استفاده نمیشود، گفت: تاکنون چندین بار خبرهایی از ایجاد کارخانه زباله سوز به گوش مازندرانیها رسیده که تاکنون نتیجه ای در بر نداشته است. و مردم آمل و ساکنین اطراف این منطقه نیز چندین سال است که به خبرهای ساخت کارخانه زباله سوز و پایان آلودگی و بوی بد دل خوش کردند.
به گفته این کارشناس، موضوع مطروحه در خصوص مرکز دفن زباله آمل پایان عمر مفید این مرکز و عدم جوابگویی به حجم عظیم ورودی زباله است و همین امر منجر به وضعیت نابسامان زباله در این بخشها شده است.
وی افزود: مسئولان محلی میگویند تفکیک زباله به صورت بهداشتی و مهندسی شده زیرساخت و بسترهای لازم را در این منطقه دارد اما به دلیل قدمت بالای زمینهای دفن زباله هنوز راه به جایی نبرده است.
هورمزدی میافزاید: ما در استانهای شمالی مشکل کمبود زمین برای جداسازی بهداشتی زباله داریم چون مشکل بزرگ در تمام بخشهای شمالی کشور این است که زمین در این مناطق یا جنگلی یا ساحلی و یا تملکی و کشاورزی است و مانند استانهای مرکزی و جنوبی کشور زمین و فضای پرت وجود ندارد. این کارشناس گفت: بیشتر مناطق شمالی کشور تا قبل گیلان و حتی بعد از گیلان آلوده به زباله است که تردد مداوم و حتی زندگی در این بخشها مشکلات و بیماریهای زیادی میتواند در درازمدت به همراه داشته باشد.
وی گفت: مردم مازندران هرقدر هم که شاکی باشند باز هم شهرداری بخشهای مختلف مدعی است که فضا برای سوزاندن و دفن نداریم و در نتیجه چاره ای نداریم و هر نقطه جدید برای تفکیک زبالهها عمرش خیلی زود به پایان میرسد چون اشباح میشود و دیگر فضایی برای دفن ندارد به این دلیل که حجم ورودی و تولید زباله بالاست.این کارشناس با بیان اینکه تمامی زمینها و املاک شهرداری در حوزه شهری است، ادامه داد: به عنوان مثال تاکنون چندین دفعه در سطح استانی و کشوری پیگیریها و درخواستهایی برای اختصاص زمینی جهت دپوی زباله شهر آمل و شهرهای اطراف شده است، که نتیجه ای در بر نداشت.
وی اظهار کرد: بحران زباله در بیشتر بخشهای مازندران اکنون از حد اخطاریه و هشدار فراتر رفته و دیگر تبدیل به بحران زیست محیطی شده است که با اشاعه بیماریها و همچنین نفوذ مشتقات و شیرآبه زبالههای دفن شده به رودخانه هراز سلامتی مردم نیز در معرض تهدید بزرگ قرار گرفته است. کارشناسان محیط زیست هم میگویند آلودگی آبهای سطحی و زیر زمینی، خاک و رودخانه هراز ، بوی بد ، سمیبودن استنشاق آلودگی و ... بحران زیست محیطی خطرناکی را ایجاد کرده است و به تدریج و با افزایش ورود گردشگر در فواصل مختلف این امر میتواند منجر به بیابان شدن و بی رمق شدن زمین در تولید اکسیژن شود.
> چاره کار چیست؟
ضعف مدیریت در ساماندهی زباله در مازندران و گیلان روز به روز عیانتر میشود؛ عدم برنامهریزی مناسب برای ساماندهی ۳ هزار تن زبالهای که در بسیاری از کشورها از آن با عنوان طلای کثیف نام برده میشود، چالشهای زیادی برای مناطقی که در محل دپو زباله واقع شدند ایجاد کرده است و خطر بروز بیماریهای خطرناک را در دراز مدت سرعت بخشده است.
نکته قابل تاملتر اینکه میزان زباله تولیدی در گیلان و مازندران در ایام تعطیلات بنا به اظهارات مسوولان استانی به دو برابر وضعیت فعلی میرسد، با این حال نه تنها به دپو زباله آن هم به صورت نامناسب اقدام نمیشود بلکه بر شیوه منسوخ شده و ابتدایی در سطح جهان مثل دفن غیربهداشتی یا کاورکشی موقت اصرار میشود. این در حالی است که انباشت زباله یکی از آفتهای زندگی مصرف زده شهری و نتیجه بیمبالاتی در ایجاد زیرساختهای توسعه شهر در مناطق مختلف است در این میان مازندران و گیلان که رکورددار میزبانی اقامتی و گذری گردشگران داخلی و خارجی است، مدتهاست که شاهد نابودی زیست محیط اطراف خویش است .
بی برنامگی و دلخوش کردن به راهحلهای موقت و مسکن گونه، استفاده از منطق تعلل و وعده بهجای فکر، عادت کردن به راهحلهای غلط، به ستوه آوردن اهالی پیرامونی محل دپو و یا دفن غیربهداشتی زباله، عدم مراقبت فرهنگی از روند رو به تزاید تولید بیتوجیه زبالههای شهری، مصرفیشدن روستاها، تحمیل مهاجرتها و تبعات آن، همه و همه از جمله دلایل عقبماندگی مدیریتی در قبال زباله شمال کشور بوده است.
کارشناسان میگویند برای برونرفت از چالشهای مربوط به زباله باید به صورت جدی برای تکمیل کارخانه زبالهسوز از محل اعتبارات ملی بودجه دریافت شود. از سوی دیگر برای تشویق مردم به کاهش تولید زباله باید اقدامات تشویقی صورت بگیرد و از جمله صدا و سیما به جای پرداختن به برنامههای بی محتوا سریالها و مستندهایی با مضمون فرهنگسازی به منظور کاهش تولید زباله و نیز تفکیک زباله در مبداء را در دستور کار قرار دهد. همچنین برای کاستن از تبعات گسترش زباله و بیماریهای ناشی از آن ایجاد کمیته بحران متشکل از دستگاههای اجرایی، بهداشتی و محیطی برای کاهش تبعات بهداشتی،کشاورزی، دامیو زیست محیطی دپوی زباله باید در سطح استان مورد توجه قرار بگیرد و خطرات ناشی از آن به صورت دائم رصد شوند تا مشکلات ناشی از این بحران به حداقل ممکن کاهش یابد.
- 14
- 5
کاربر مهمان
۱۳۹۸/۸/۸ - ۷:۳۰
Permalink