محمد کوشافر، فعال محیط زیست و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، به «شهروند» میگوید: «گیاه چمن در نظر برخی کفپوشی زیباست اما این گیاه به طور کلی نیاز آبی بالایی دارد و عمدتا مناسب مناطق مرطوب و نیمهمرطوب است و در حال حاضر مناسب اصفهان نیست. در سالهای اخیر مراکز تحقیقاتی و سازمان پارکها و فضای سبز اصفهان تلاشهایی برای معرفی گونههای کممصرف داشتهاند و از طرف دیگر ممنوعیتهایی برای کاشت چمن در اصفهان صورت گرفته است ولی به موازات آن در اواخر سال ۹۸ و آغاز سال ۹۹ شاهد کاشت چمن در خیابان چهارباغ بودهایم
[لیلی مقیمی ] چهارباغ عباسی در روزهایی که به پیشواز نوروز ٩٩ میرفت با کفپوش چمن مزین شد تا هم این گذر فرهنگی را زیبا کند و هم طراوت و شادمانی را برای اصفهانیها به ارمغان آورد. کاشت چمن در خیابانی که این روزها تبدیل به پیادهراه شده و همواره از آن بهعنوان هویت تاریخی اصفهان یاد میشود، موافقان و مخالفانی دارد. بعضی از فعالان محیط زیست این گیاه را گیاه آببری میدانند و معتقدند کاشت چمن یعنی نادیدهگرفتن بحران کمآبی در اصفهان. عده دیگری هم این رویکرد را افراطی میدانند و معتقدند که حجم چمنهایی که در چهارباغ کاشته شده کم است و به آب زیادی نیاز ندارد.
آنچه چهارباغ عباسی سال گذشته از سر گذراند
چهارباغ عباسی بخشی از هویت تاریخی شهر اصفهان است، بخشی از شناسنامه این شهر تاریخی است که این روزها به محلی برای بحث و جدل تبدیل شده است. پس از پروژه پرحاشیه سنگفرشکردن خیابان چهارباغ که بعضی از باستانشناسان آن را فاجعه دانستند و گفتند این کار بدون هیچ زمینه قبلی و مطالعهای انجام شده و باعث به هم خوردن لایههای تاریخی این خیابان خواهد شد. این تنها طرح پرحاشیه چهارباغ نبود، اجرای حوضها و آبنما در محور میانی محوطهسازی، تعیین حریم با سازههای فلزی و گلدانهای بزرگ و سیاهرنگِ جانماییشده در پیادهراه هم سروصدای زیادی به پا کرد.
چهارباغ سال گذشته از گزند آسیبهای محیط زیستی هم در امان نبود و حفاریهای صورتگرفته در محور میانی این پیادهراه ریشه بسیاری از چنارهای جوان و کهنسال را زخمی کرد. ریشههای ضخیم و قدیمی در مقابل چشمان رهگذران سر از خاک بیرون آوردند. فعالان و کارشناسان محیط زیست در گفتوگو با ایسنا از آسیبهای این اتفاق بر پیکر درختان گفتند: «خارجشدن ریشه چندساله از خاک و در معرض هوا قرار گرفتن آن موجب آسیب به درخت میشود، چنار ازجمله درختانی است که به آب فراوان و خاک مناسب نیاز دارد و خاک حتما باید به طور کامل روی ریشه آن را بپوشاند، اگر به هر دلیلی خاک از سطح ریشه کنار برود، ریشه نمایان میشود و این یک عارضه است؛ در این صورت باید بلافاصله روی ریشه درخت را با «خاک نباتی» پوشاند، از بینبردن ریشهها ممکن است رطوبت درخت را مختل کند و باعث استرس جدی آنها شود؛ درختِ آسیبدیده آهستهتر رشد میکند و در برابر حشرات، بیماریها و استرس ناشی از هوا مقاومت کمتری دارد. بهترین کار اضافهکردن خاک مناسب به ریشهها و تأمین رطوبت برای گیاه است تا بتوان ریشه را نجات داد و گیاه را از آسیب حفظ کرد.»
چمنکاری در چهارباغ
اواخر اسفند سال گذشته در حالی که شهر به جای نوروز حال و هوای کرونایی به خود گرفته بود، شهرداری اصفهان با کاشت چمن در چهارباغ عباسی به استقبال سال نو رفت؛ گیاه شاداب و چشمنوازی که حد فاصل محور میانی میدان امامحسین(ع) تا میدان انقلاب را پوشاند تا جلوه زیبایی به این مکان فرهنگی ببخشد. کاشت چمن در پیادهراه چهارباغ اما باعث شد تا برخی از فعالان محیط زیست، شهرداری را متهم به بیتوجهی به بحران آب در نصف جهان کنند؛ چرا که چمن گیاهی پرمصرف است.
بنابر اعلام وزارت نیرو، سالانه ۱۲۲میلیون متر مکعب آب برای آبیاری فضاهای سبز شهری مصرف میشود که برآورد شده نزدیک به ۷۰درصد این میزان برای نگهداری چمنهای طبیعی استفاده میشود. همچنین براساس تحقیقات صورتگرفته هر متر مربع چمن طبیعی به حدود ۱۸۰۰ لیتر آب در سال برای حیات نیاز دارد؛ البته به شرط آنکه منطقهای که چمن در آن کاشته شده آبوهوایی خشک نداشته باشد. سرپرست سابق سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری اصفهان در سالهای گذشته در گفتوگو با «ایمنا» تأکید کرده بود که چمن بارزترین گیاهی است که در فضای سبز شهری اصفهان استفاده میشود در حالی که با شرایط آبوهوایی موجود شهر همخوانی ندارد. انواع مختلف چمن ازجمله چمن اسپرت و چهارتخم که برای فضای سبز شهر استفاده میشود، از نوع چمنهایی است که با توجه به آبوهوای اروپا تولید و تکثیرشده و نمیتواند شرایط محیطی اصفهان را تحمل کند؛ اما شهرداری اصفهان معتقد است که چمن استفادهشده در چهارباغ عباسی از نوع کممصرف است و به دلیل استفاده از روشهای نوین برای آبیاری تهدیدی برای بحران آب در اصفهان نیست.
سعید سهرابی، مدیر پروژه چهارباغ عباسی، در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «وجود درختان بلندقامت در چهارباغ باعث شده تا این مکان در اکثر اوقات سایه باشد. بنابراین چمنهای آن نیاز کمتری به آب دارد. علاوه براین، برای آبیاری چمنها روشهای جدیدی مثل روش غرقابی به کار گرفته میشود. چه بخواهیم و چه نخواهیم به دلیل اینکه چهارباغ درختان کهنسالی دارد که ریشه دواندهاند نمیتوان آن را با آبیاری قطرهای سیراب کرد و باید به صورت غرقابی آبیاری شوند؛ زیرا این درختان رکن اساسی چهارباغ هستند و اگر از بین بروند، دیگر چهارباغی وجود نخواهد داشت؛ ضمن اینکه وقتی درختان به صورت غرقابی آبیاری شوند، چمنها نیز سیراب میشوند.»
چمن نمادی برای مصرف آب است
اما همه نگاه سهرابی را به چمنهای چهارباغ ندارند. محمد کوشافر، فعال محیط زیست و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، به «شهروند» میگوید: «گیاه چمن در نظر برخی کفپوشی زیباست اما این گیاه به طور کلی نیاز آبی بالایی دارد و عمدتا مناسب مناطق مرطوب و نیمهمرطوب است و در حال حاضر مناسب اصفهان نیست. در سالهای اخیر مراکز تحقیقاتی و سازمان پارکها و فضای سبز اصفهان تلاشهایی برای معرفی گونههای کممصرف داشتهاند و از طرف دیگر ممنوعیتهایی برای کاشت چمن در اصفهان صورت گرفته است ولی به موازات آن در اواخر سال ۹۸ و آغاز سال ۹۹ شاهد کاشت چمن در خیابان چهارباغ بودهایم. در این خصوص دو نکته مورد توجه است؛ اینکه چمن به آب زیادی نیاز دارد و همچنین نمادی برای مصرف است. شاید مقدار آبی که برای آبیاری چمنهای چهارباغ استفاده میشود، در برابر مصارف عمده دیگر چندان زیاد نباشد اما باید متوجه باشیم که چمنکاری میتواند نمادی برای مصرف و توهم فراوانی آب باشد.»
او میگوید وقتی در چهارباغ چمن کاشته شود دیگر نمیتوان فرهنگ کاهش مصرف و صرفهجویی را برای مردم توجیه کرد؛ زیرا که «ممکن است این استنباط در جامعه پیش بیاید که وقتی شهرداری بهعنوان الگو، چمن میکارد، پس کشت آن در حیاط خانهها هم غیرمعقول نیست و این یک شیوه فرهنگسازی غلط است. از شهرداری انتظار میرود وقتی با روشهای تبلیغاتی کاهش مصرف آب را ترویج میکند، خودش هم همین رفتار را در پیش بگیرد. ضمن آنکه نباید فراموش کنیم که براساس آمار در چند سال اخیر مردم اصفهان مصرف آب خانگی خود را به میزان قابل توجهی کاهش دادهاند.»
ممکن است درختان آسیب ببینند
پس از آن عملیات عمرانی که ریشه درختان چهارباغ را از خاک بیرون آورد و به نمایش گذاشت و بعدها با خاک پوشانده شد، هنوز سایه خطر روی سر درختان است. این چمنها خطر دیگریاند که کنار گوش درختان چهارباغ نشستهاند. کوشافر میگوید: «نگرانیهایی درباره ارتباط متقابل چمن و درختان در چهارباغ وجود دارد؛ مدیریت آبیاری برای چمن و درخت متفاوت است، خاک چمن بهویژه در فصول گرم معمولا به صورت پیوسته مرطوب است و این مورد به همراه افزایش زیستپذیری در لایه سطحی خاک به واسطه حضور ریشههای چمن، شرایط را برای فعالیت موجودات زنده ازجمله برخی میکروبها مناسبتر میکند و در نتیجه خطرپذیری این درختان ارزشمند را در ابتلا به آفات و بیماریها به واسطه وجود زخمهایی در سطح ریشه بالا میبرد. قابل ذکر است این موضوع نیاز به پژوهش، مطالعه و بررسی بیشتر دارد. با توجه به جذابیتها و زیباییهای متعدد چهارباغ میتوان با مطالعات کافی از گزینههای دیگری نیز استفاده کرد و شواهد تاریخی هم این موضوع را تأیید میکند.»
حمیدرضا صفوی، عضو هیأت علمی گروه آب دانشگاه صنعتی نیز در اینباره میگوید: «نسبت به مسائلی که به مدیریت مصرف آب مربوط میشود، نباید نگاهی افراطی و تفریطی داشت بلکه باید رویکردی معقولانه و علمی در اینباره داشت. زمانی مدیریت آب صرفا به تأمین و عرضه محدود میشد و به مدیریت مصرف خیلی اهمیتی داده نمیشد؛ در حالی که در مدیریت آب باید هم منبع و هم مصرف در نظر گرفته شود تا بتوان هر دوی آنها را مدیریت کرد. این دیدگاه چند سالی است که تغییر کرده و فقط بر نحوه مصرف آب تأکید دارد؛ در حالی که این مسأله میتواند در درازمدت مشکلاتی را برای مصرفکنندگان بهویژه بخشهایی که با سلامت انسان و محیط طبیعی در تماس است، به وجود بیاورد. بنابراین به نظر میرسد معقولانهترین راه این است که مدیریت مصرف و تأمین در کنار همدیگر قرار بگیرند.»
مخالفت با چمن نگاهی افراطی است
صفوی ادامه میدهد: «مخالفت با کاشت چمن در چهارباغ به دلیل مصرف بالای این گیاه، نگاهی افراطی است؛ زیرا بالاخره ما در محیط شهری زندگی میکنیم که مبلمان شهری بهویژه مبلمان طبیعی اهمیت بسیار زیادی دارد. پس نیاز است که عرصههایی از فضای سبز در شهر ایجاد شود؛ به گونهای که منافع مردم در نظر گرفته شود. برخلاف اینکه صنعت یا کشاورزی از آب به نفع منافع خود استفاده میکند در ایجاد فضای سبز چنین دیدگاهی وجود ندارد؛ بهویژه اگر این جایگاه در قلب اصفهان یعنی چهارباغ عباسی ایجاد شده باشد؛ خیابانی که به پیادهراه تغییر کاربردی داده و افراد میتوانند در آن راه بروند و از فضای سبز آن استفاده کنند. از سوی دیگر مساحتی که در چهارباغ به فضای سبز اختصاص داده شده، کم است و میزان آب را هم تهدید نمیکند.»
او یادآوری میکند که زمانی اصفهان باغشهر بود و حدود ٢٥هزار هکتار باغ داشت و به مرور زمان فقط ٥هزار و ٢٠٠ هکتار این باغها باقی ماند. او میگوید: «اگر این فضاها را نماد مصرف آب بدانیم، در حق شهر اصفهان ظلم کردهایم. باید در حد معقول از چمن و در کنار آن از سایر نمادها استفاده کرد.»
- 11
- 6