مردها بیشتر از زنها درباره میزان درآمدشان دروغ میگویند. آنها معمولاً دلایل خودشان را برای این کار دارند. بعضیها فکر میکنند لازم نیست کسی درآمدشان را بداند و این را بخشی از اقتدار خود میدانند، بعضیها برای پیشگیری از خرج زیاد این کار را میکنند و بعضی هم ترکیبی از هر دوی اینها هستند. این البته میتواند بیانگر سیستم فکری پدرسالارانه مرد نیز باشد.
زنان هم درباره مسائل مالی دروغ میگویند آنها هم با دلایل ویژه خود این کار را میکنند؛ گاهی برای روز مبادا، گاهی برای حمایت از خود یا فرد دیگری و گاهی هم بهخاطر ترس از اینکه دیگری بخواهد همه درآمد را در اختیار خودش بگیرد.
تنها راهی که برای حل این نوع پنهانکاری دارید این است که باورهایتان را تغییر بدهید، بنای رابطه را بر اعتماد بگذارید برای این کار میتوانید با هم حرف بزنید اگر نگرانی خاصی وجود دارد که باعث این نوع پنهانکاری میشود ابتدا این نگرانی را رفع کنید.
با این حال پیش میآید فردی که تحت فشار مالی توسط دیگری قرار میگیرد گاهی درباره میزان هزینهها دروغ بگوید. زنی را در نظر بگیرید که توسط همسرش در مضیقه مالی است و سعی میکند هزینههای شخصیاش را از هزینههای خانواده پرداخت کند. مسأله در این موارد بسیار پیچیده است چون او بر اثر خشونت مالی همسر هزینهها را پنهان میکند.
علاوه بر این خیلی اوقات افراد درباره هزینهای که برای خانواده خودشان میپردازند به هم دروغ میگویند. مرد و زن هر دو ممکن است چنین پنهانکاریهایی داشته باشند فقط به این دلیل که طرف مقابل تاب و تحمل چنین هزینههایی را ندارد.
به ظاهر ماجرا که نگاه میکنید خیلی آن را تهدیدآمیز و جایی برای نگرانی نمیبینید. اما این ممکن است به یک بحران در رابطه تبدیل شود یا ممکن است نوعی تهدید یا آزار فرد مقابل به حساب بیاید. این در حالی است که مسأله میتواند از همان ابتدا براحتی حل شود. کافی است هزینههای جاری خانواده و هزینههای فردی مشخص شوند و هر دو نفر به پرداخت صادقانه هزینههای جاری خانواده متعهد باشند. در مورد هزینههای فردی هر کسی حق دارد آزادانه آن را برای خودش خرج کند بدون اینکه مجبور باشد به دیگری توضیح بدهد که با پولها چه کرده است. مادامی که این هزینههای فردی باعث بیاعتمادی در رابطه نمیشود دیگری نمیتواند در آن مداخله کند.
- 10
- 5