امروز، روز بزرگی است، از آن نظر که یکی از مهم ترین مهره های دستگاه قضایی را با لباس زندان مقابل قاضی نشاندند.
اکبر طبری، دومین چهره قدرتمند قوه قضائیه در دوران ریاست صادق آملی لاریجانی به شمار می رفت. او معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضاییه بود و چنانچه منابع موثق نقل می کنند، کار ویژۀ او در سال های حضور در قوه، شناسایی پرونده های کلان جاری در دادگاه ها بود و سپس تعامل با اصحاب پرونده و تبانی و جابجایی آراء و فسادهای نجومی نجومی نجومی ...!
اتاق کار او نزدیک دفتر رئیس قوه بود و در دستگاه قضایی چنان نفوذ داشت که طبق یک قانون نانوشته، حرف او در حکم دستور رئیس قوه قضائیه بود. دیدار با اکبر طبری، آرزوی کسانی بود که پرونده ای مهم در دستگاه قضایی داشتند و البته او تنها به پرونده هایی که برای خود و اطرافیانش آب و نان آنچنانی داشت ورود می کرد. برای او، حضور در قوه قضائیه، نه فرصتی برای عدالت پروری که زمینه ای برای کاسبی های کلان و حرام بود.
نمونه اش، پرونده رسول دانیال زاده ، ابر بدهکار بانکی است که گفته می شود ۴ هزار میلیارد تومان بدهی بانکی داشت و بازداشت شده بود ولی ناگهان آزاد شد و با رفع ممنوع الخروجی اش، از کشور گریخت. او سازنده یکی از لاکچری ترین برج های تهران بود و بعدها کاشف به عمل آمد که در جریان پرونده اش، پنت هاوس آن را به طبری رشوه داده بود. (دانیال زاده بعدها به ایران بازگردانده شد و در این پرونده محاکمه می شود.)
طبری البته در کارهای خلاف قانون اش، تنها نبود و مسؤولان متعددی در رده های مختلف با او همکاری داشتند. شگفت که در دوران ریاست آملی لاریجانی، از او نپرسیدند ثروت نجومی اش را از کجا آورده است و به عنوان مثال همین پنت هاوس صدها میلیاردی را چگونه با حقوق کارمندی قوه قضائیه خریده است؟! آیا رئیس او و دیگران حتی یک بار هم به او شک نکردند یا ترجیح شان چیز دیگری بود؟!
با این اوصاف اگر نگوییم بزرگ ترین پرونده فساد در چهار دهه اخیر، می توانیم بگوییم که یکی از بزرگ ترین مفاسد اقتصادی در این پرونده مضبوط است. حال بگذریم از این که فساد در قوه قضائیه چون مستقیماً با تضییع حقوق طرف های دیگر پرونده ها مرتبط است، قبح بیشتری دارد و باید با شدت و حتی بی رحمی بیشتری با آن برخورد شود.
درباره این پرونده نکات زیر مورد توجه و دقت مردم است:
۱ - فسادی در این حد کلان، قطعاً نمی تواند منفرداً یا با تیمی کوچک صورت گرفته باشد، آن هم در سال های متمادی.
همان طور که قوه قضائیه در دوران مدیریت جدیدش وارد پرونده طبری شد و او را با دستبند و لباس زندان پای میز محاکمه نشاند، انتظار می رود همدستان او را که ای بسا هم اکنون نیز در مناصب مختلف باشند نیز بدون ملاحظه دستگیر و محاکمه کنند.
پرونده طبری، تنها یک پرونده مالی نیست، جعبه سیاه مفاسدی است که اگر عادلانه گشوده شود، به فساد زدایی از ساحت نظام کمک شایانی خواهد کرد.
۲ - رئیس سابق قوه قضائیه نیز باید در چارچوب قانون پاسخگوی عملکردش در قبال اکبر طبری باشد. یادمان نرود که همه در برابر قانون برابرند.
۳ - مردم نگران آنند که حکم نهایی متناسب با جرائم صورت گرفته نباشد. این البته پیشداوری است و امید می رود همان عزمی که اکبر طبری را به زیر کشاند، حکم عبرت آموزی نیز برای او و همدستانش صادر کند.
۴ - طبری و باندش در طول دو دهه حضور در قوه قضائیه، در پرونده های متعددی اعمال نفوذ کردند و حق افراد بسیاری را تضییع کردند. انتطار می رود این پرونده ها مورد رسیدگی مجدد قرار گیرند و حقوق از دست رفته مردم در این پرونده ها احیاء شود.
۵ - ساختارهای فسادخیز در قوه قضائیه نیز باید مورد بررسی قرار گیرند و اصلاح شوند و الّا حتی با اعدام این طبری نیز باید منتظر طبری های دیگر باشیم. به آیت الله رئیسی پیشنهاد می شود یک تیم تخصصی برای شناسایی گلوگاه های فساد و اصلاح ساختاری آن در قوه قضائیه تشکیل دهند.
*جعفر محمدی
- 19
- 4
کاربر مهمان
۱۳۹۹/۳/۲۰ - ۱۱:۲۰
Permalink