حکم جلب
گاهی اوقات فردی قصد دارد با سرقت اموال شما، بدهی خود را ندهد. در چنين مواقعی، احتمالا به این فکر می افتید که حکم جلب متهم را بگیرید ولی این نکته را در نظر داشته باشید که این دستور، به سادگی در پرونده های حقوقی مثل اختلاف های مالی، طلاق و… صادر نمی شود و باید به مدت زمان طولانی صبر کنید تا به مرحله جلب برسد درحالیکه در پرونده های کیفری مانند کلاهبرداری، سرقت و… به سرعت صادر می شود.
« حکم جلب» در اصطلاح عامیانه در علم حقوق، قرار جلب یا دستور جلب تلقی می شود ؛ بدین دلیل که معنی حکم در عرف حقوقی و قضایی، رأی دادگاه می باشد، در حالی که دستور جلب به عنوان یک رای محسوب نمی شود بلکه صرفا نوعی دستور تلقی میشود. در امور کیفری، قرار جلب به دستوری گفته میشود که قاضی پرونده برای دستگیری افراد در مراحل مختلف صادر می کند.
زمان صدور حکم جلب
در واقع صدور حکم جلب به دو صورت زیر است:
> قاضی پرونده در حالت اول، برای این که شخص متهم را مجبور به اجرای حکم کند، حکم جلب را برایش صادر می کند. این حالت در زمان قطعی شدن حکم انجام میشود.
> حالت دوم در زمان عدم اثبات اتهام فرد مورد نظر است که در اینصورت قاضی، پرونده دستور جلب متهم را به منظور رسیدگی بیشتر صادر می کند. اگر بعد از این که متهم از سوی قاضی دعوت شد، به دادگاه نرفت این بار حکم جلبش صادر می شود.
البته هنوز هم قطعی نشده که فرد متهم است یا خیر و فقط اتهام به او توجه دارد چون برای متهم بودن، دلایلی وجود دارد، به همین خاطر قاضی نسبت به صدور این قرار اقدام می کند.
متهم را در این شرایط به دادگاه دعوت می کنند و در صورت عدم حضور در دادگاه، به منظور رسیدگی به پرونده او را جلب می کنند ولی زمانی در دعاوی حقوقی می توان دستور جلب را صادر کرد که یا نتوانیم مالی از بدهکار را در زمان اجرای حکم، معرفی کنیم یا خود بدهکار برای ادای دینش مالی را معرفی نکند، قاضی پرونده در اینصورت، ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی را اعمال می کند و از این طریق، حکم جلب او را صادر می کند.
مدت اعتبار حکم جلب
مدت زمان و اعتبار حکم جلب، تعیین شده است. در صورت اتمام این مدت اعتبار و عدم کشف متهم، شاکی پرونده میتواند قراردادش را تمدید کند چون حکم صادر شده پس از گذشتن از زمان موعد، فاقد اعتبار میشود و برای این که به پرونده رسیدگی شود، حتماً باید تمدید شود.
انواع قرار جلب در قانون
دستور جلب امکان دارد که به صورت عادی یا سیار باشد و باتوجه به نحوه اجرای قرار جلب، این تقسیم بندی صورت میگیرد. توجه کنید که هر قاضی باتوجه به حوزه قضایی خود، مجوز صدور قرار جلب را دارد؛ بنابراین اگر متهمی خارج از حوزه قضایی قاضی باشد؛ قاضی این حق را ندارد که علیه وی اقدام به صدور قرار جلب کند بلکه در این حالت باید به حوزه قضایی که متهم در آن حوزه است صدور قرار جلب را نیابت دهد.
- قرار جلب عادی:
قرار جلب عادی نخستین نوع قرار جلب محسوب میشود. قاضی، قرار جلب عادی را برای اجرا کردن به کلانتری خاص ابلاغ می کند. وقتی که شما بعنوان شاکی می گویید که محل سکونت شخص موردنظر را می میشناسید و نسبت به محل زندگی اش باخبرید، در این صورت قرار جلب صادر میشود. شما پس از صدور قرار جلب باید به کلانتری محل زندگی فرد موردنظر یا کلانتری محلی که متهم در آن جا دیده شده بروید و رییس کلانتری بعد از ثبت قرار موردنظر دستور میدهد تا ماموری را در اختیارتان بگذارند، سپس شما با مامور به آن محل میروید و اگر فرد در آن محل بود میتوانید او را جلب کنید. ولی وقتی که بمدت مثلاً دو یا سه ماه از صدور قرار جلب بگذرد ولی هنوز شخص جلب نشده باشد در این وضعیت قرار جلب سیار صادر میشود.
- قرار جلب سیار:
قرار جلب سیار دومین نوع قرار جلب میباشد و در صورتی که شما از محل زندگی فرد موردنظر بعنوان شاکی باخبر نباشید و یا این که مطلع باشید ولی فرد از آن محل گریخته باشد این قرار جلب صادر میشود. قاضی در چنین حالتی به صورت سیار، قرار جلب را صادر می کند که به همه کلانتری های حوزه قضایی قاضی، این قرار جلب ابلاغ می شود و شما طبق آن میتوانید در هر مکانی که فرد موردنظر را دیدید با مأمورین انتظامی وی را جلب کنید.
دادخواست حکم جلب نداریم
لازم است بدانید که هیچ کس نمی تواند با حضور در دادگاه، درخواست حکم جلب بدهد و فقط در صورتی که درخواست دستور جلب بدهید، حکم قطعی صادر میشود. بدین ترتیب پرونده باید به مرحله اجرا برسد. همچنین برای پرونده های حقوقی، نحوه اجرای این قانون برای تمامی محکومیت های مالی از قبیل مهریه، نفقه و چک، یکسان است و تنها نحوه ی شکایت در نوع درخواستتان متفاوت است.
پس از این که فرد در پرونده های حقوقی به منظور مطالبه هر نوع طلب مالیش به دادگاه شکایت کرد و از دادگاه، حکم محکومیت بدهکار را گرفت باید درخواست اجرای حکم را به دادگاه بدهد. پس از انجام این کار باید به دادگاه، مالی که به فرد بدهکار تعلق دارد را معرفی کند. پس از آن باید بدهکار را با استناد به ماده ۲« قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی»، به دادگاه احضار کنند و سپس برای حضور در دادگاه و پرداخت مبلغ دینش، دستور جلبش را صادر کند.
قرار جلب به دادرسی
دستور جلبی در جرایم کیفری وجود دارد که با آن متهمی که در دادگاه حاضر نشده، برای الزام به انجام این کار با صدور دستور جلب به دادرسی، او را به حضور در دادگاه مجبور می کنند. درصورت طرح شکایتی علیه کسی و تحقیقات درباره او، مقام قضایی که بازپرس است چند تصمیم مختلف میگیرد؛ یکی از تصمیمات بازپرس، صدور قرار منع پیگرد یا منع تعقیب متهم است. همچنین صدور قرار موقوفی از دیگر تصمیماتیست که در صورت فوت متهم یا این که جرمش مشمول مرور زمان شده باشد، صادر می شود و دیگر قابل تعقیب نیست. قرار مجرمیت یکی دیگر از قرارهاست. درصورت احراز مجرم بودن متهم برای بازپرس، قرار مجرمیت صادر می شود. در ادامه بازپرس پرونده را برای دادستان میفرستد تا وی کیفرخواست صادر کند.
اعتراض به قرار منع تعقیب
گاهی اوقات بعد از این که بازپرس به موضوع، رسیدگی کرد قرار منع پیگرد یا منع تعقیب برای متهم صادر می کند؛ یعنی میگوید که متهم قابل تعقیب نیست و باید رها شود چون یا دلایلش کافی نیست یا به علت عملی که به او نسبت داده شده، جرم محسوب نمیشود. شاکی و دادستان در چنین مواقعی، حق تجدیدنظرخواهی و اعتراض به این قرار را دارند. وقتی که دادستان یا شاکی از این قرار تقاضا تجدیدنظر و به آن اعتراض کنند، پرونده برای رسیدگی به این اعتراض به دادگاه فرستاده میشود و دادگاه به بررسی موارد می پردازد و چنانچه متهم قابل تعقیب است و قرار بازپرس که میگوید متهم قابل تعقیب است درست نباشد، قرار بازپرس را نقض می کند و« قرار جلب به رسیدگی» صادر می شود.
گردآوری: بخش جامعه سرپوش
- 14
- 5