احمد آن زمان ۱۸ سال بیشتر نداشت. با خواندن نامه، نگاههای خیره پدر و دشنامهای او به مادرش بیش از گذشته برایش معنا پیدا کرده بود. پیامهای فرستنده تمامی نداشت و درگیریهای لفظی خانواده نیز با کوچکترین مسالهای به محتوای نامه ختم میشد: «پدرم تهدید میکرد همهتان را خواهم کشت. هرچند وقت یک بار هم با کنایه به برادر هشتسالهام میگفت: امیرحسین، بابات چه کار میکند؟» احمد بهتدریج تحمل خود را از دست داد و یک شب، وقتی خانوادهاش خواب بودند، در خانه را از بیرون قفل کرد و با ریختن بنزین، خانه را به آتش کشید. در این حادثه، پدر، خواهر ده و برادر هشتساله احمد کشته شدند تا او با درخواست قصاص اولیای دم در آستانه قصاص قرار بگیرد.
هشت سال از این ماجرا میگذرد و احمد همچنان در زندان است در حالی که در سالهای اخیر، افراد دیگری نیز مشابه او دست به قتل زدهاند. «قتل پدر و خواهر به خاطر کنترل تلویزیون»، «زن باردار دو فرزند خردسال و شوهرش را به خاطر خیانت کشت»، «پدری دخترش را به دلیل مسائل ناموسی از دم تیغ گذراند» و در اولین قتل خانوادگی امسال «پسری ۱۶ ساله که مادر خود را کشت» از این قبیل پروندههاست؛ جرایمی که همگی عنوان «» را یدک میکشند.
براساس آمارهای پلیس، بیشترین نوع جنایت در ایران با مسائل ناموسی و خیانت ارتباط دارد و ۳۱ درصد قتلهای خانوادگی توسط بستگان و افراد درجه یک رخ میدهد. کارشناسان معتقدند این نوع قتلها ریشه در آسیبهای اجتماعی چون فقر، بیکاری، اعتیاد به مواد روانگردان، معضلات فرهنگی و کاهش آستانه خشونت دارد، با این توضیح که قتلهای خانوادگی بیشتر در خانوادههای آسیبدیده یا در معرض آسیب رخ میدهد. هرچند استثناهایی هم وجود دارد؛ مانند پزشک جوان تبریزی که متهم است با استفاده از غذای مسموم، همسر و مادربزرگش را به قتل رسانده است.
روزنامه جامجم در میزگردی با حضور دکتر حشمتالله توکلی، قاضی دادگاه جنایی و استاد دانشگاه، محسن زالی، قاضی دادگاه جنایی و استاد دانشگاه و دکتر میرحامد خانی، حقوقدان و استاد دانشگاه به بررسی ریشههای این جرایم پرداخته است. به اعتقاد آنها، بیشترین قتلهای خانوادگی در ایران به دلیل مسائل اخلاقی چون خیانت رخ میدهد. همسرکشی نیز در صدر این قتل هاست. اعتیاد به روانگردانها، مسائل مالی و نبود درک متقابل نیز از دیگر دلایل کشتن اعضای خانواده است. راه چاره اما مانند بسیاری از معضلات اجتماعی دیگر، در افزایش اشتغال، مبارزه با فقر و اختلافات طبقاتی، آموزش تعهدات اجتماعی و خانوادگی و تقویت معنویت اخلاقمحور خلاصه میشود.
مهمترین انگیزه قتلهای خانوادگی چیست؟
دکتر حشمتالله توکلی، قاضی دادگاه کیفری: عواملی مثل عدم تعادل روحی و روانی تحت تاثیر مصرف مواد مخدر و روانگردان، فقر، تبعیض، خیانت، برانگیخته شدن حس حسادت و... موجب بروز جنایات هولناکی نظیر قتلهای خانوادگی میشود.
دکتر زالی، قاضی دادگاه کیفری: بیشترین انگیزه در همسرکشی، روابط نامشروع یا بهعبارتی مسائل ناموسی است؛ ولی در دیگر شکلهای قتل خانوادگی مانند فرزند، پدر یا مادرکشی، انگیزههایی مثل فقر، اعتیاد و بیماری روانی و ذهنی مطرح میشود.
دکتر میرحامد خانی، حقوقدان: قتلهای خانوادگی را در چند دسته میتوان جای داد. نخست قتلهایی است که به دلیل خیانت همسران رخ میدهد. دوم مربوط به مواد مخدر و روانگردان است که آثار مخرب آن درصد قابل توجهی از قتلهای خانوادگی را به خود اختصاص داده است. قتلهای دیگر، مربوط به فرهنگ قومیتها یا خانوادههای بزرگ است که معمولا با انگیزههای کوچک شروع میشود. بر سر لفظی اشتباه، نوعی نگاه ناموسی یا توهین. انگیزههای مالی نیز سوی دیگر ماجراست. مثلا فرزند برای تصاحب ارث، دست به قتل پدر میزند در حالی که نمیداند فرد با کشتن پدر از ارث محروم میشود. قتلهای فرزند و پدر نیز با افزایش اختلافات سنی و عدم درک متقابل قابل تحلیل است. دسته دیگر هم در قتلهای احساسی میگنجد که ناشی از خشم آنی است. قاتل در این قبیل قتلها معمولا بلافاصله نادم میشود.
مثلا مادری برای تنبیه فرزند خود اقدام به پرت کردن وسیلهای به سمت او میکند.آن وسیله به سربچه میخورد و مرگش را رقم میزند. در این حادثه، قصد مادر تادیب بوده، اما عنوان جرمی که مرتکب شده، قتل عمد است و مجازاتش قصاص.
قتلهای خانوادگی در سالهای اخیر رشد داشته است؟
توکلی: در سالهای اخیر قتلهای خانوادگی تحت تاثیر زندگی ماشینی و در کنار رشد جمعیت بیشتر شده است. در گذشته که زندگی ماشینی، خستگی روحی و اختلافات طبقاتی کمتر بود و در عوض حجب و حیا و زندگی جوانترها در کنار بزرگان فامیل بیشتر به چشم میآمد، اعتماد افراد جامعه نسبت به هم از ارزش بیشتری برخوردار بود و در این شرایط قتلهای خانوادگی کمتری رخ میداد.
زالی: ارائه آمار، مستلزم دسترسی و اشراف به اطلاعات پروندههای گذشته و مقایسه آنها با پروندههای اخیر است. این کار توسط نهادهایی که با آمار سر و کار دارند باید صورت گیرد، تا مرجعی برای تحقیق و ریشه یابی این قتلها شود.
خانی: ما آمار تفکیکی برای جرایم نداریم؛ اما میتوان گفت قتلهای خانوادگی همزمان با افزایش آمار بیکاری و طلاق رشد داشته است.
شکل قتلهای خانوادگی چه تغییری کرده است؟ آیا خشونت آن افزایش داشته است؟
توکلی: جرایم علیه تمامیت جسمانی افراد، شامل ایراد ضرب و جرح و قتل نفس است که علت آن را میتوان در عدم توفیق در کنترل خشم جستوجو کرد. خشم، مهمترین ابزار قتل است که در دو شکل خشم آنی بدون نقشه قبلی و خشم نهفته و کنترل شده با برنامهریزی برای قتل نمایان میشود؛ بنابراین خشونت، لازمه قتل است. از سوی دیگر وقتی صحبت از قتل خانوادگی میشود، پیش از هرچیز، بحث عاطفه قوی میان جانی و قربانی به میان میآید. ما بارها دیده ایم در حوادثی مانند جنگ، بلایای طبیعی، سیل، زلزله و قحطی، اعضای خانواده برای نجات یکدیگر، حتی جان خود را هم فدا میکنند.
این مثال نشان میدهد قتلهای خانوادگی نیازمند خشم بیشتری است؛ چرا که قاتل ابتدا باید بتواند بر روابط عاطفی و احساسی خود غلبه کند. کشتن با سلاح گرم، سلاح سرد یا مثله کردن قربانی، ایراد جراحتهای متعدد مانند پرتاب کردن از بلندی و به دار آویختن پس از بیهوشی از موارد شایع خشونت در قتلهای خانوادگی است. همچنین خشونت مردان در قتلهای خانوادگی بالاتر از زنان است.
زالی: جنایت بر نفس، فی ذاته خشونتآمیز است یعنی به هر شیوهای که محقق شود، جرمی خشن است. بنابراین از این لحاظ، فرقی میان قتلهای خانوادگی و دیگر قتلها وجود ندارد. از طرف دیگر، مجرمان صرف نظر از این که با مجنی علیه قرابت داشته باشند یا نه، از امکانات روز در جهت تحقق جرم استفاده میکنند، لذا قتلهای خانوادگی نیز تابع همین قاعده است.
هولناکترین پرونده قتل خانوادگی که به خاطر دارید کدام است؟ نتیجه آن چه شد؟
توکلی: پروندههای متعددی بودهاند که به رضایت ختم شدهاند. برای مثال قتل پدر و مادربزرگ با ضربههای گوشت کوب، شلیک گلوله از سلاح شکاری از فاصله نزدیک به سر پسر، کوبیدن سنگ به سر فرزند هنگام خواب، ایراد ضربههای متعدد چاقو به قلب و شکم زن توسط شوهر، مشارکت در قتل شوهر با همدستی مردی دیگر و خفه کردن از نمونههای این پروندهها بوده که یا در مرحله رسیدگی یا هنگام اجرای قصاص، به رضایت ختم شدهاند.
زالی: پسری جوان، پدر، مادر و پدربزرگ خود را با چاقو به قتل رساند و قصد از بین بردن اجساد را داشت که توسط دوستش به پلیس معرفی شد. او با تقاضای اولیای دم به قصاص محکوم شد.
بیشترین قربانیان قتلهای خانوادگی چه کسانی هستند؛ فرزندان، همسر یا پدر خانواده؟
توکلی: بیشترین آمار قتلهای خانوادگی مربوط به همسرکشی (شوهر) و سپس زنکشی است. پدرکشی، مادرکشی و فرزندکشی نیز در رتبههای بعدی است.
زالی: بیشترین قربانیان قتلهای خانوادگی، همسران اعم از مرد یا زن هستند.
خانی: قتل زن بیشترین و قتل توسط پدر، کمترین آمار را به خود اختصاص دادهاند.
انگیزههای رایج در قتل همسر چیست؟
توکلی: مهمترین انگیزه همسرکشی، خیانت همسر است که آمارها نشان میدهد در این بخش، قتل شوهر بیشتر اتفاق میافتد.
زالی: در همسرکشی یا فرزندکشی که مقتول دختر باشد، اغلب انگیزه ناموسی است.
خانی: بیشترین موارد آن مسائل اخلاقی است؛ اما در این دسته از قتلها میتوان موارد احساسی و عدم درک متقابل زوجین را هم مورد بررسی قرار داد. بیشتر این قتلها هم در ده سال ابتدایی زندگی و زمانی که هنوز فرزندی متولد نشده، رخ میدهد.
انگیزه رایج در قتل کودکان چیست؟
توکلی: نداشتن تعادل روحی و بیعاطفگی مادر، حتی تنفر زن از شوهر موجب قتل فرزندان توسط مادر شده است. همچنین ناتوانی پدر در برآورده کردن نیازهای فرزندان هم به قتل توسط پدر میانجامد.
زالی: این نوع قتل کمتر رخ میدهد، اما همان موارد معدود هم بیشترین علت، اعتیاد والدین یا فقر آنهاست.
خانی: عدم درک متقابل، اختلاف سنی والدین با فرزندان و مصرف روانگردان شیشه در این قتلها بیشترین تاثیر دارد.
انگیزه رایج در قتل پدر خانواده چیست؟
توکلی: رعایت نکردن عدالت میان فرزندان در زمینههایی مانند تقسیم ارث، مسائل مالی و عاطفی موجب قتل پدر خانواده شده است. همچنین در مواردی دیده شده ظلم پدر به مادر خانواده در نهایت منجر به حمایت فرزندان از مادر با قتل پدر شده است.
زالی: مسائل مالی و اعتیاد به روانگردان بیشترین انگیزهها در این مورد است.
خانی: مسائل مالی و احساسی بیشترین تاثیر را دارد.
مسائل اخلاقی چه میزان در وقوع قتلهای خانوادگی نقش دارد؟
توکلی: ریشه بیشتر قتلهای خانوادگی در مسائل اخلاقی است. برای مثال انحراف اخلاقی دختر خانواده باعث شده پدر یا برادرانش او را بکشند. همچنین خیانت زن موجب قتل او توسط شوهر یا بستگان شوهرش شده است یا این که زنی متوجه خیانت همسرش شده و در یک درگیری او را به قتل رسانده است.
زالی: مسائل اخلاقی یکی از موثرترین انگیزهها در ارتکاب قتلهای خانوادگی است.
خانی: در جامعه ما طلاق رشد داشته است. یکی از علل اصلی آن هم خیانت است. بنابراین خیانت و به طور کلی مسائل اخلاقی میتواند به درگیری و در موارد خشونتآمیز به قتل منجر شود.
اعتیاد و مصرف روانگردان شیشه چقدر تاثیر داشته است؟
توکلی: اعتیاد به روانگردانها مانند شیشه از یکسو باعث ایجاد توهم در مصرفکننده و از سوی دیگر منجر به ناتوانی در تامین مالی خانواده میشود. این دو عامل نیز در وقوع قتلهای خانوادگی بخصوص قتل فرزندان بیگناه تاثیر دارد.
زالی: مسائل اخلاقی، مالی و اعتیاد به روانگردان از علل موثر در این قبیل قتلهاست.
خانی: با افزایش مصرف شیشه در سالهای اخیر شاهد افزایش وقوع قتلهای خانوادگی توسط معتادان شیشهای بودهایم.
بیشتر قتلهای خانوادگی در چه قشرهایی رخ میدهد؟
توکلی: قتلهای خانوادگی بیشتر در قشر با تحصیلات پایین تر و ضعیف جامعه رخ میدهد. البته این جرم در خانوادههای مرفه هم رخ داده به نحوی که میتوان گفت امری نسبی است.
زالی: بیشتر در قشر متوسط جامعه دیده میشود.
خانی: این قبیل قتلها را میتوان در همه اقشار جامعه دید. لازم است نقش آسیبهایی چون اعتیاد، فقر و خیانت را به شکلی موردی تحت بررسی قرار داد.
این درست است که بیشتر قتل خانوادگی به رضایت ختم میشود؟
توکلی: درست است؛ چون از دست دادن عضوی از خانواده بر اثر قتل، خودش ضایعهای غیرقابل ترمیم است. صاحبان قصاص به این فکر میکنند که با اجرای قصاص، عضو دیگری از خانواده خود را هم از دست میدهند. از طرفی دیگر با توجیه عمل قاتل، خود را راضی به بخشیدن میکنند. مسائل عاطفی در این نوع پروندهها عامل تعیینکنندهای است.
زالی: بیشترین دلیل رضایت در قتلهای خانوادگی، وجود علقه عاطفی و اشراف اعضای خانواده بر علت و انگیزه قتل است. از طرف دیگر، خانوادهها راضی نمیشوند علاوه بر حذف مقتول، عضو دیگری از خانواده شان هم حذف شود و داغ مضاعف ببینند.
خانی: علت بخشش در بیشتر این پروندهها، احساسی است. البته در قتل فرزند توسط پدر خانواده، موضوع قصاص منتفی است، چرا که براساس قانون مجازات اسلامی اگر پدر، فرزند خود را به هر دلیلی بکشد، قصاص نمیشود و مجازاتش پرداخت دیه و حبس از سه تا ده سال خواهد بود. البته چند سال پیش، مردی که تحت تاثیر روانگردان، فرزند خود را کشته بود ابتدا در دادگاه بدوی به حبس و دیه محکوم شد، اما دیوان عالی کشور این حکم را رد کرد تا متهم در دادگاهی دیگر به جرم فساد فیالارض به اعدام محکوم شود. این در حالی است که مجازات مادر در صورت ارتکاب قتل فرزند، قصاص است.
در گذشته، ریش سفیدهای فامیل در حل مسائل خانوادهها تاثیر بسزایی داشتند. اکنون این موارد کمتر دیده میشود. فقدان این موضوع در وقوع خشونتهای خانوادگی منجر به قتل، چقدر نقش داشته است؟
توکلی: حضور ریش سفیدان در خانوادهها مهمترین عامل ایجاد وحدت، همدلی و انتقال تجربههای ارزنده و جلوگیری بهموقع از خطاهای کوچک بود. خطاهایی که به مرور، زمینه قتلهای خانوادگی را فراهم میکند. فقدان این روابط خانوادگی یکی از علل گسترش قتلهای خانوادگی است.
زالی: ناآگاهی نسبت به هر موضوعی موجب میشود کسی که با سوالی در زندگی یا بحران مواجه شده به جای پیدا کردن راهحل، به حذف یا پاک کردن صورت مساله اقدام کند. ریش سفیدان از این جهت قابل اتکا هستند که تجربههای زیادی دارند و میتوانند برای مسائل، راهحل ارائه کنند؛ بنابراین کمرنگ شدن حضور آنها، شخص را به دلیل ناتوانی در حل مساله به سمت حذف آن سوق میدهند.
راههای پیشگیری چیست؟
توکلی: رشد معنویت اخلاق محور همراه با رشد فضایل اخلاقی، بهبود وضعیت معیشتی و ایجاد اشتغال، جلوگیری از تبعیض و رفع اختلافات طبقاتی، ایجاد آرامش عمومی و شادمانی جمعی، بهبود اوضاع روحی و روانی جامعه، بهبود تغذیه و آب و هوا، کاستن از عوامل تنشزای جمعی مانند ترافیک و... میتواند راه حلهایی برای جلوگیری از قتلهای خانوادگی باشد.
زالی: از میان بردن یا کاستن علل بروز پریشانیهای روانی و ایجاد امنیت روانی میتواند در پیشگیری از این قبیل جرایم موثر باشد.
خانی: عوامل وقوع قتلهای خانوادگی به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم میشود. مواردی مانند مواد مخدر و روانگردانها، مسائل مالی و بیکاری، اختلافات طبقاتی و... ازجمله عوامل بیرونی است که مسئولان باید در رفع آنها بکوشند. موارد دیگری چون تقویت آستانه تحمل، کنترل خشم، افزایش ایمان و تقوا و تعهد به خانواده نیز از جمله عوامل درونی است که باید از خانواده شروع شود و در ادامه نهادهای مدنی و آموزشی مانند حوزههای علمیه، مدارس و دانشگاهها نیز روی تقویت آنها متمرکز شوند.
- 16
- 4