پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳
۱۰:۰۷ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۶۷۸۶
رفاه و آسیب های اجتماعی

خانــم دکتر:

ازدخـالت های خانواده شوهرم خسته شـده ام

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی,اختلافات خانوادگی
زن دامپزشک که از دخالت‌های مادرشوهر و خانواده همسرش در زندگی‌شان به تنگ آمده بود، بعد از ۴ سال مهریه‌اش را به اجرا گذاشت تا شاید تلنگری به شوهرش بزند. مهریه‌ای که ۲۹۱ شمش طلای ۱۰ گرمی سوئیسی بود.

به گزارش روزنامه ایران، «پروانه» در نخستین مرحله دادرسی همراه وکیل خود به شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده ونک آمده بود تا مدارک لازم را به قاضی ارائه دهد. برای او، تنها آمدن به دادگاه مورد عجیبی نبود، چرا که در طول ۲ سال دوران عقد و ۲ سال زندگی مشترک هرگز با شوهرش به مسافرت، رستوران، سینما یا کنسرت نرفته بود. همسرش «خسرو» مدیر قسمتی از یک اداره بود و در عین حال پسر یکی یکدانه خانواده‌ای شهرستانی که در تهران با او آشنا شده بود.

 

آنچه زن دامپزشک را وادار به تشکیل پرونده دادخواست مطالبه مهریه کرده بود، نه خسیسی همسرش بلکه ماجراهای عجیب و غریبی بود که با خانواده همسرش پیدا کرده بود. ماجراهایی که حتی خانم وکیل را هم به تعجب وا‌می‌داشت...

 

پروانه بعد از پایان تحصیلات تازه در یک کلینیک در تهران به عنوان دامپزشک مشغول کار شده بود که با خسرو آشنا شد. در مدت چند ماهی که از آشنایی‌شان گذشت، خسرو حرف ازدواج را پیش کشید، اما پروانه اجازه خواست بیشتر فکر کنند. در این مدت پروانه متوجه شد که خانواده‌هایشان هیچ سنخیتی با هم ندارند، چرا که پدر پروانه معلم و اهل موسیقی بود. اما پدر خسرو دلال بود. دنیای ذهنی مادرهایشان هم از هم دور بود.

 

با این حساب خسرو اصرار کرد و بارها گفت که به خاطر دوری از خانواده‌اش مشکلی پیش نخواهد آمد. سرانجام قراری برای مراسم عقدشان گذاشته شد و به اصرار خسرو تعداد ۲۹۱ شمش طلای سوئیسی به عنوان مهریه تعیین شد. آن روز خسرو درباره انتخاب این عدد گفت: «۲ یعنی ما تا ابد دونفریم و ۹۱ یعنی در سال ۱۳۹۱ پیمان عقد بسته‌ایم.»

 

بعد هم قول داد برای سعادت و خوشبختی‌اش هر کاری خواهد کرد.اما از همان روز عقد، قولش را فراموش کرد و اجازه داد پدرش در مورد مهریه‌اش به جای «عندالمطالبه» در عقدنامه بنویسد «عندالاستطاعه»، یعنی شوهرش هر گاه که توانایی مالی برای پرداخت داشته باشد. این موضوع با مخالفت پروانه مواجه شد و بعد از بحث میان دو خانواده و گریه کردن او در لباس عروس، در نهایت پرداخت مهریه به روال معمول «عندالمطالبه» نوشته شد.

 

ساعتی بعد مراسم جشن تمام شد، اما ماجراهای پروانه و خانواده همسرش تازه آغاز شده بود.

 

صبح روز بعد از مراسم عقد خسرو اطلاع داد که برای صرف ناهار از طرف خانواده‌اش دعوت شده‌اند. اما نزدیک ظهر وقتی که زوج جوان به خانه پدری خسرو رسیدند، تا چند دقیقه کسی در را باز نکرد و بعد از آن هم کسی به استقبالشان نیامد.

 

اما پروانه این موضوع و آماده نبودن ناهار را به حساب خستگی مراسم دیروز گذاشت تا اینکه پدر خسرو عروس‌اش را به اتاقش دعوت کرد و با لحنی تند گفت: «در مراسم عقد جلوی پای دخترم بلند نشده‌ای و من از این موضوع حسابی دلخور شده‌ام. خط قرمز من تنها دخترم است و اجازه نمی‌دهم به او بی‌احترامی کنی!» پروانه تا آمد حرف بزند بغض امانش را برید و...

 

پروانه عادت نداشت مشکلاتش را با کسی در میان بگذارد، برای همین امیدوار بود گذشت زمان همه چیز را حل کند. اما خانواده خسرو حتی در تمام مراحل خرید جهیزیه، رفت و آمدهای زن و شوهر جوان، کار کردن آنها و حتی لباس پوشیدن عروسشان دخالت می‌کردند.

 

همه امید پروانه این بود که در خانه مستقل خودشان راحت خواهند بود و دخالت خانواده شوهرش تمام می‌شود. اما این تصور هم نقش بر آب شد، چرا که مادر خسرو آپارتمانی در شمال تهران خرید و در اختیارشان قرار داد تا در آن زندگی کنند. برای همین همه اعضای خانواده هر وقت به تهران می‌آمدند با کلید یدکی و بدون اطلاع‌شان وارد می‌شدند و گاهی تا هفته‌ها در آپارتمان می‌ماندند.

 

در این شرایط پروانه حتی فرصت نداشت به کارش در کلینیک برسد یا حتی در اتاق خودش ساز بزند. تا اینکه کم کم کاسه صبرش لبریز شد و به همسرش درباره مزاحمت‌های‌ خانواده او اعتراض کرد. خسرو هم قول داد شرایط را بهتر کند، اما عملاً هیچ کاری از پیش نبرد و چون جرأت اعتراض به خانواده‌اش را نداشت نتوانست به زندگی‌اش سروسامانی بدهد.

 

هنوز یک سال از زندگی مشترک آنها نگذشته بود که دامنه اختلاف‌های زوج جوان بیشتر شد و همواره خسرو به طرفداری از خانواده‌اش می‌پرداخت تا اینکه تعطیلات نوروز همسرش را رها کرد و نزد پدر و مادرش در شهرستان رفت. بعد از بازگشت او پروانه که نسبت به آینده زندگی مشترک‌شان دچار یأس شده بود از شوهرش خواست نزد روانشناس بروند، اما خسرو به دستورات مشاور اهمیتی نمی‌داد و از اعتراض به خانواده‌اش می‌ترسید.

 

سرانجام چرخ زندگی مشترک آنها از حرکت ایستاد و خانه مشترکشان به جهنمی یخ زده مبدل شد. دیگر نه با هم حرف می‌زدند و نه کسی را به خانه راه می‌دادند.

 

در این شرایط پروانه تصمیم گرفت قدم تازه‌ای بردارد تا شاید گرما به زندگی‌شان بازگردد، برای همین راهی دادگاه شد و مهریه‌اش را به اجرا گذاشت شاید تلنگری به شوهرش بزند تا به زندگی مستقل از خانواده‌اش فکر کند.

 

زمانی که پروانه و وکیلش به شعبه ۲۶۱ آمده بودند هنوز یک هفته به زمان رسیدگی باقی مانده بود و زن جوان امیدوار بود بتواند با پول مهریه‌اش یک خانه تهیه کند و به دور از دخالت‌های خانواده همسرش زندگی مستقلی را با شوهرش آغاز کند. او همسرش را دوست داشت و دلش می‌خواست رؤیاهایش در زندگی به واقعیت تبدیل شود. هنگام خارج شدن پروانه به وکیلش گفت: «حسرت به دلم مانده که یک بار در خانه پدرشوهرم با احترام روبه‌رو شوم. من حتی نمی‌توانم یک پرده را با سلیقه خودم بخرم. و...»

 

 

  • 17
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش