جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۸:۳۸ - ۰۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۰۱۲۵
رفاه و آسیب های اجتماعی

شوهرم را دوست نداشتم ... / دو اشتباه ویرانگر در یک زندگی

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی

شوهرم را دوست نداشتم و فکر می‌کردم اگر خودم کسی را انتخاب کنم خوشبخت می‌شوم. اما از روزی که ساسان را دیدم همه چیز تغییر کرد...

 

زن جوان سر و وضع به هم ریخته‌ای داشت. مأموران او را دریکی ازبوستان‌ها پیدا کرده بودند. نگاهش را از همه می‌دزدید. او را به سمت صندلی هدایت کردم. کمی با اوحرف زدم تا بالاخره آرام شد. لحظاتی به سکوت گذشت تا اینکه لب به سخن بازکرد وگفت: «از روزی که دیپلم‌ام را گرفتم انگار هیچ مشکلی برای خانواده به جز ازدواج من وجود نداشت. هر از گاهی مادرم از پسرانی می‌گفت که همسایه‌ها معرفی می‌کردند اما من هیچ کدامشان را دوست نداشتم. تا اینکه پسر عمویم به خواستگاری‌ام آمد. اکبر ۱۰ سال از من بزرگتر بود. از ادب و اخلاق چیزی کم نداشت اما من هیچ علاقه‌ای به او نداشتم. خانواده‌ام معتقد بودند علاقه در زندگی ایجاد می‌شود و من نباید لگد به بخت خودم بزنم.و.... دست آخر هم آنها کار خودشان را کردند و بدون اینکه احساس و نظر من برایشان اهمیتی داشته باشد مقدمات عقد من و اکبر را فراهم کردند.سرانجام با پاهای لرزان پای سفره عقد نشستم. حال آنکه همه آینده‌ام را تباه شده می‌دیدم.روزعقد اخم کرده بودم و نمی‌خواستم با کسی حرف بزنم. اما وقتی عاقد برای بار سوم خطبه را خواند فقط چشم غره پدر و برافروختگی صورتش را دیدم و فقط از ترس «بله» را گفتم.

 

مدت زیادی از عقدمان نگذشته بود که مقدمات عروسی مان هم فراهم شد و زیر یک سقف رفتیم. اکبر مرد بسیار خوبی بود. به خاطر علاقه‌ای که به من داشت هرگز خلاف میلم عمل نمی‌کرد. هر چه می‌خواستم برایم مهیا بود و خانواده عمویم هم محبت زیادی به من داشتند. با همه اینها نمی‌توانستم دوستش داشته باشم. همه فکرم این بود که بهانه‌ای پیدا کنم تا بتوانم از او جدا شوم. بارها هم قهر کردم و به خانه پدرم رفتم اما او هر بار با دسته گل و هدیه می‌آمد و پدرم هم مرا راهی خانه می‌کرد.»

 

شیما همانطورکه روسری‌اش را مرتب کرد با صدایی گرفته ادامه داد: «دیگر تقدیرم را پذیرفته بودم. تا اینکه یک روز در پارک با پسر جوانی آشنا شدم. ساسان همسن و سال خودم بود. او جوانی شاد و شوخ طبع بود و خیلی زود مرا دلبسته خودش کرد. فکر می‌کردم خصوصیات او خیلی نزدیک به من است. خوشبختی ای را که با همسرم نداشتم در کنار او به خوبی حس می‌کردم. چند ماهی از ارتباط ما گذشته بود که ساسان پیشنهاد کرد از خانه فرار کنیم و جایی برویم که هیچکس دستش به ما نرسد. اول راضی به این کار نشدم اما او آنقدر اصرار کرد و وعده و وعید داد که خام حرف هایش شدم.قول و قرار مان را گذاشتیم. هیجان زیادی داشتم اما تصمیم‌ام را گرفته بودم. آن روز به محض اینکه اکبر سر کار رفت من هم وسایلم را جمع کردم و طلا و جواهراتم را برداشتم و سرقرار رفتم.

 

ساسان منتظرم بود. به سرعت سوار شدم و ساعتی بعد از شهر خارج شدیم. چند روز بعد در شهرهای مختلف گشت و گذار کردیم. دیگر باید جایی برای زندگی پیدا می‌کردیم که ساسان پیشنهادی داد. او معتقد بود ما تا ابد نمی‌توانیم از همه فرار کنیم. بهتر است من به خانه برگردم و با یک دعوای صوری از اکبر طلاق بگیرم و بعد او به خواستگاری‌ام بیاید.ازآنجا که فکرمی کردم حرف هایش منطقی است پذیرفتم. به شهر برگشتیم و در یکی از خیابان‌ها ازماشین پیاده شدم. غرق در خیالات خودم بودم که ناگهان فهمیدم کیسه طلا و جواهرات وپول هایم را در خودروی ساسان جا گذاشته ام. با او تماس گرفتم اما جواب نداد. فکر کردم شاید متوجه نشده است.

 

بارها و بارها تماس گرفتم اما پاسخی نشنیدم. آنقدر زنگ زدم تا شارژ تلفن همراهم تمام شد. نمی‌خواستم باور کنم اما باید باورمی کردم کلاه بزرگی سرم رفته بود. با دست خودم تیشه به ریشه زندگی‌ام زده بودم. با یک ندانم کاری؛ آبرویم، زندگی‌ام و... را باخته بودم. دیگر روی برگشتن به خانه را هم نداشتم. به همین دلیل آواره پارک‌ها شدم. چند روزی کارتن خوابی کردم تا اینکه توسط مأموران دستگیر شدم.حالا هم شوهرم مرا نمی‌خواهد و...»

 

نگاه کارشناس

کارشناس مرکز مشاوره «آرامش» وابسته به پلیس اصفهان گفت: «ازدواج اجباری از جمله مسائلی است که به بروز آسیب‌های اجتماعی در جامعه دامن می‌زند و باعث می‌شود افرادی که  ناخواسته و از سر اجبار و تحمیل با یکدیگر ازدواج می‌کنند در آینده هر کدام به راه خود رفته و نتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. سرانجام این گونه ازدواج‌ها نیزیا به خیانت کشیده می‌شود، یا طلاق و کینه توزی و خشونت. می‌توان گفت آتشی که والدین با تحمیل این ازدواج‌های اجباری در زندگی فرزندانشان برافروخته‌اند دامان خودشان را می‌گیرد. همه می‌دانیم که هر کسی در زندگی وقتی تصمیم به ازدواج می‌گیرد تصویر از یک زندگی پایدار را در ذهن خود دارد اما نکته‌ای که باید مد نظر قرار دهیم این است که در تشکیل خانواده آیا همه چرخه‌های جهت دهنده و هموار کننده این امر مقدس خوب عمل می‌کند؟

 

والدین باید برای علائق و خواسته‌های فرزندانشان توجه و اهمیت قائل باشند و پیش از ازدواج شرایطی را فراهم کنند که فرزندانشان فقط برای پر کردن خلأ عاطفی به فکر تشکیل خانواده نباشند.

 

توصیه ما به خانواده‌ها این است که به عنوان والدین و مؤثرترین افراد در آینده فرزندان خود مسیر را برای انتخاب‌های آنها هموار کنیم و عملکردی در خانواده داشته باشیم تا فرزندان کیفیت هرچیزی را به ظاهر آن ترجیح دهند و بتوانند در سخت‌ترین شرایط بهترین تصمیم را بگیرند.»

 

 

 

 

iran-newspaper.com
  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش