درحاليکه چندين روز است توجه همه از فعالان شبکههاي اجتماعي تا کارشناسان و مسئولان معطوف به موضوع توزيع موادمخدر دولتي است، خبر ديگري هم در رسانهها ديده ميشود و آن هم مسموميت بيشتر از صد نفر در سيرجان بر اثر مصرف مشروبات الکلي است؛ حادثهاي که در آن چندين نفر هم فوت شدهاند و معلوم نيست تعداد فوتيها بيشتر نشود. مشابه اين خبر را بارها شنيدهايم.
هربار هم فوتيها و مصدومهايي از يکي از استانها اعلام ميشود و بلافاصله دادستاني اعلام ميکند به مسئله ورود کرده و با مجرمان و عوامل توزيعکننده مشروبات الکلي برخورد ميکند اما اين برخوردها تاکنون به جايي نرسيده و نتوانسته تغييري در ميزان مصرف مشروبات الکلي بين ايرانيها بهوجود بياورد، تا جايي که هرچندوقت يکبار يکي از مسئولان در گفتوگو با رسانهها با هشداردادن به مردم درمورد نوشيدن مشروبات الکلي غيراستاندارد سعي ميکند در کاهش آمار مصرف الکل قدمي بردارد هرچند کوچک و کند.
باوجوداين آمارها ميگويند اين اتفاق نيفتاده و عددهايي که از سوي سازمانهاي داخلي و بينالمللي منتشر ميشوند، نشان ميدهند هر سال ايرانيهاي بيشتري به سمت مصرف مشروبات الکلي ميروند.
آيا ايرانيها بيشتر از آمريکاييها الکل مينوشند؟
چندوقت پيش انتشار خبري درمورد ميزان مصرف الکل در ايران که از سوي سازمان بهداشت جهاني منتشر شد، جنجال زيادي به پا کرد. در گزارش سازمان بهداشت جهاني که به سال ۹۴ مربوط ميشد، آمده بود که ايران بهلحاظ سرانه مصرف الکل (در سطح ملي)، رتبه ۱۶۶ را داراست اما اگر کساني را که مطلقا مشروب نميخورند از محاسبه کنار بگذاريم، سرانه مصرف الکل در ايران و بين کساني که مشروبخوار هستند ۲۵ ليتر در سال است (مردان حدود ۲۷ و زنان حدود ۱۸) و بهاينترتيب ايران در مقام ۱۹ جدول قرار ميگيرد.
بهدنبال اين گزارش مقايسه رتبه ايران با بعضي کشورها (از لحاظ سرانه مصرف مشروبخوارها و براساس ليتر در سال) صورت گرفته که در آن رتبه ديگر کشورها پيازداغ ماجرا را بيشتر تفت داد. در اين رتبهبندي روسيه در مقام ۳۰، آلمان ۸۳، بريتانيا ۹۵، آمريکا ۱۰۴، کانادا ۱۰۵، ايتاليا ۱۵۰ و عربستان ۱۸۴ قرار داشتند.
دليل بازتاب گسترده گزارش سازمان بهداشت جهاني اين بود که بسياري از رسانهها به محتواي آن توجه زيادي نشان ندادند و نفهميدند عددهاي آمده در گزارش مربوط به آمار مصرف الکل، فقط در بين الکلخواران يک کشور است (Drinkers only) و واحد عدد هم مصرف ليتر به ازاي هر مصرفکننده است که ايران از اين لحاظ در رتبه ۱۹ دنيا و بالاتر از آمريکا و روسيه قرار دارد اما اين بهآنمعنا نيست که درصد الکلخواران ايراني نسبت به آمريکاييها و روسها بالاتر است يا اينکه مجموع مصرف الکل در ايران بالاتر از اين کشورهاست بلکه اين آمار فقط مؤيد اين نکته است که الکلخواران ايراني (که درصد ناچيزي از جمعيت کشور را تشکيل ميدهند) از همتايان آمريکايي و روس خود ميزان الکل بالاتري مصرف ميکنند.
بهعنوان مثال و در بررسي ساير کشورها ميبينيم که الکلخواران اماراتي (حدود چهار درصد از جمعيت اين کشور) بهطور ميانگين هر نفر حدود ۳۴ ليتر الکل در سال مصرف ميکنند و امارات از اين نظر در رتبه دوم جهان قرار دارد، درحاليکه الکلخواران ايراني (کمتر از دو درصد از ايرانيها) بهطور متوسط نفري ۲۵ ليتر الکل مصرف ميکنند و الکلخواران روسي و آمريکايي نيز به ترتيب نفري ۲۲ و ۱۳ ليتر در سال مصرف دارند، درحاليکه با بررسي آمار مصرفکنندگان الکل در يک کشور نسبت به جمعيت آن ميبينيم که ايران در جايگاه خوبي قرار داشته و کمتر از دو درصد جمعيت آن الکلخوار هستند.
از اين نظر، ايران در رتبههاي آخر جدول (جايگاه ۱۶۶ و در کنار کشورهايي مثل تونس، تاجيکستان، عربستان و ساير ملل اسلامي قرار دارد که نسبتا جايگاه مناسبي است. بااينحال، نکتهاي که نگرانکننده به نظر ميرسد و نگراني از آن پايههاي واقعي و علمي دارد، ميزان مسموميت ايرانيها بعد از مصرف مشروبات الکلي بوده و بيشتر از ميانگين جهاني است.
البته وقتي آمارهاي رسمي را درباره ميزان مرگومير ناشي از نوشيدن الکلهاي غيراستاندارد زيرورو ميکنيم، چيزي پيدا نميشود و حتي حميدرضا قديرزاده، مديرکل حوزه رياست سازمان پزشکي قانوني اعلام ميکند که آمار مشخصي دراينباره نداريم، درحاليکه علت فوت افراد در پزشکي قانوني ضبط و ثبت ميشود اما بنا به گزارشي که سه سال پيش سازمان بهداشت جهاني منتشر کرد، هر سال بيشتر از پنج هزار نفر در ايران بههمينخاطر جان خود را از دست ميدهند و چند هزار نفر ديگر هم دچار معلوليتهايي مانند نابينايي يا نارسايي کليه ميشوند.
باوجوداينکه مسئولان ايراني آمارهاي دقيق درباره تعداد مرگ و معلوليت بر اثر مصرف مشروبات الکلي منتشر نميکنند اما به نظر ميرسد آنقدر موضوع را مهم و قابلتوجه ميدانند که آمارهاي جانبي درباره مصرف الکل را اعلام کرده و دائما هشدار ميدهند. نکتهاي را که آنها را بيشتر نگران ميکند، ميشود از لابهلاي حرفهايشان فهميد؛ اينکه مقدار بسيار زيادي از مشروبات الکلي که از سوي مصرفکنندههاي ايراني نوشيده ميشود، حاوي مقادير زيادي ناخالصي است.
نرگس بيرقي، رئيس بخش بستري درمان اعتياد به الکل بيمارستان طالقاني تهران دراينباره ميگويد: «مسئله بسيار مهم، ساقيهايي هستند که الکل توزيع ميکنند؛ واقعيتها نشان ميدهند در برخي از اين الکلها مواد روانگردان مانند ترامادول يا ديازپام را له و حل ميکنند و با اين کار، ميزان وابستگي را افزايش ميدهند. الکل مرگآور است و اضافهکردن اين مواد خطرناک نيز علاوهبراينکه باعث تشنج حاد ميشود، بر مرگآوري اين ماده خطرناک ميافزايد.
مهمترين مسئله درباره الکل اين است که برخي نوجوانان از سنين پايين اين ماده را مصرف ميکنند، درصورتيکه در بسياري از کشورهاي دنيا بههيچوجه اجازه نميدهند افراد زير ۲۰ سال لب به الکل بزنند. از طرفي هيچ آموزشي براي منع مصرف الکل در کشور وجود ندارد، درحاليکه سوءمصرف الکل، مسموميتهاي ناشي از آن و خطرات مرگآور اين ماده در بين نوجوانان ديده ميشود. کسي که سالها الکل مصرف کرده، دچار مسموميت با الکل نميشود زيرا بدن اين افراد نسبت به الکل مقاوم ميشود، آستانه تحمل آنها بالا ميرود و البته اين افراد معمولا به عوارض مزمن الکل دچار ميشوند.»
در کنار مشکلاتي مانند اضافهشدن مواد خطرناک به نوشيدنيهاي الکلي و مصرف زياد الکل از طرف الکليهاي ايراني، معضل ديگري را هم بايد ديد و آن کمبود مرکز درمان اعتياد به الکل در کشور است. بيرقي دراينمورد ميگويد: «مسئله بسيار مهم ديگر، کمبود مراکز درمان سرپايي و بستري معتادان به الکل است؛ مراکز محدود فعلي نميتوانند تبليغ کنند چون همين الان با بيش از ظرفيت خود کار ميکنند، فضا و تخت خالي ندارند و اگر تبليغ کنند، نميتوانند جوابگوي مراجعهکنندگان باشند.
يک معضل ديگر هم داريم و آن کمبود داروهاي ترک اعتياد به الکل است؛ از دو داروي ردهيک ترک الکل فقط يکي در بازار ايران وجود دارد و برخي از اين داروها نيز گران هستند و چون مشتري ندارند، داروخانهها اين داروها را ارائه نميکنند. يکي از اصليترين داروهاي موردنياز که خارجي است را در اختيار نداريم ولي وزارت بهداشت دراينباره قولهايي داده که اميدواريم زودتر اجرايي شود.»
- 19
- 4