بستگی زیادی به منطقهای از شهر که زندگی میکنید دارد، دقایقی که یک زن از خانه یا محل کارش خارج میشود تا با حملات کلامی مواجه شود. حملات کلامی در هر یک از شهرها به یکی از عادات ناپسند معمول بدل شده که به دلیل تکرار بسیاری از زنان نسبت به آن عکسالعملی نشان نداده و از موضوع میگذرند.
این در حالی است که چنین رفتاری به حس امنیت که فرد از شهر دارد تاثیر میگذارد. طبق ماده ۶۱۹ مجازات اسلامی هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین نماید، به حبس از دو تا ۶ ماه و تا(۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد. این ماده قانونی مصوب ۷/۹/۱۳۷۰ مجمع تشخيص مصلحت نظام و ۲/۳/۱۳۷۵ مجلس شوراي اسلامي است یعنی قانون ما سالهاست که تعرض به حقوق اشخاص را جرمانگاری کرده است.
یک وکیل دادگستری درباره جرمانگاری حملات کلامی به زنان در خیابان به «آرمان» میگوید: قانون برای ایجاد مزاحمت برای زنان مجازات در نظر گرفته است و در این زمینه شفاف پیش بینی کرده است. علی نجفیتوانا درباره نحوه اثبات چنین جرمی برای مقامات مسئول توضیح میدهد: خیلی مواقع انسان جرائمی انجام میدهد که کسی نمیبیند و جایی ثبت نمیشود. دزد نگرفته پادشاه است.
اگر این مساله را در قالب مزاحمت خیابانی بررسی کنیم این رفتار از طرف فرد در خیابان انجام میشود، فرد مزاحم بعد از آن رد میشود و میرود، البته گاهی هم زنان برای مردان مزاحمت کلامی ایجاد میکنند. به گفته این حقوقدان باید به این نکته توجه داشت که گاهی تعرض کلامی حالت تفریح دارد و گاهی توهینآمیز است و با مزاحمت همراه خواهد بود؛ او توضیح میدهد: جایی که فرد اعتراض میکند و افرادی شاهد هستند و با هم به نیروی انتظامی مراجعه میکنند چنین مسالهای مشهود است اینها قابل اثبات است(در صورتی که شاهدی باشد یا در نزدیکی محل ماموری شاهد چنین رفتاری باشد) در غیر این صورت اثبات آن ممکن نیست.
امکان تبدیل مجازات برای افرادی که سابقه قضائی نداشته باشند و ابراز ندامت کنند، وجود دارد. نجفیتوانا توضیح میدهد: اگر جرم او از نوع مزاحمتهای خفیف باشد میتواند از مجازاتهای جایگزین استفاده کند. او درباره قوانینی که به مساله مزاحمت برای زنان پرداخته است، توضیح میدهد: در قانون مجازات اسلامی بحث تعرض و ایجاد مزاحمتها مطرح شده است اما درباره موارد مربوط به زنان و مزاحمت کلامی همین ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی در نظر گرفته شده است.
این حقوقدان درباره میزان تاثیرگذاری درنظر گرفتن چنین مجازاتی برای بازدارندگی جرم میگوید: جلوی جرم را نمیتوان با مجازات گرفت. تعرض کلامی در تمام دنیا وجود دارد حملات کلامی با توجه به فرهنگ فرد شنونده و گوینده متفاوت است، یکی جنبه تفریحی دارد و گاهی همراه با توهین و الفاظ رکیک است که در هر صورت ما باید از طریق فرهنگسازی و ایجاد حس احترام به اشخاص از این کار جلوگیری کنیم و نه صرف مجازات. چون بحث اثبات مطرح است و از طرفی تا کنون مجازات نتوانسته است جلوی ارتکاب جرمها را بگیرد. ما باید فرهنگسازی کنیم و به افراد آموزش دهیم. و زمینهای فراهم کنیم که چنین اتفاقهایی نیافتد.
قوانین باید حمایتی باشند
یک مددکار اجتماعی با طرح این پرسش که آیا بازدارندگی جرم انگاری و جرم شناختن تعرض کلامی در جامعه ما مورد پژوهش و تحقیق قرار گرفته است؟ به «آرمان» میگوید: ما همواره در این مرحله میمانیم که یک جرم اتفاق بیافتد و بعد برای آن راهکار انتخاب کنیم. در قرن بیست و یکم چقدر پیشگیری میتواند شرایط جامعه را بهتر کند؟ به گفته لیلا ارشد برای اینکه در جامعه شاهد رفتار مجرمانه نباشیم که بعد از آن بخواهیم برای فرد مزاحم و فرد آسیب دیده چاره راه پیدا کنیم، باید از وقوع چنین رفتارهایی پیشگیری کنیم.
او ادامه میدهد: زندانهای ما پر از افرادی است که در زمانی دست به رفتارهایی زده اند که به نظر عموم نامناسب بوده است. اگر به اینها توجه کنیم که ما به این افراد چقدر آموزش دادهایم میتوانیم نیازهای جامعه خود را پیدا کنیم. وقتی ما به فرزندان خود مهارت حل مساله و شناخت خود را ندادیم، مهارت شناخت تواناییها و محدودیتهای خود را ندادیم دست به عملی میزنند که آن عمل مجرمانه محسوب میشود. افراد آموزش ندیده به زندان میروند و با اتفاق ساده میتوانند سالهایی از عمر خود را از دست دهند و رفتارهایی را بیاموزند که روزی که به زندان وارد شدند خیلی فاصله دارد.
به گفته این فعال اجتماعی قوانینی که نوشته میشود باید به صورت عملی قابلیت اجرا داشته باشند، او توضیح میدهند: من به عنوان یک زن وقتی مورد مزاحمت کلامی فردی قرار میگیرم چگونه میتوانم چند نفر دیگر را پیدا کنم تا به عنوان شاهد به من کمک کنند؟ آن هم در شرایط امروز جامعه ما، که مساله اشتغال، ترافیک و بیاعتمادی مطرح است. افرادی که درگیر مسائلی مانند سرقت، طلاق یا مشکلات اقتصادی هستند از آمدن و رفتن و حضور خسته میشود. در این شرایط من چطور میتوانم افرادی را راضی کنم تا برای رفتار ناخوشایند فیزیکی و کلامی که در خیابان برای من اتفاق افتاده است همراه من برای شکایت بیاید؟
فردی تصادف میکند و در حال مرگ است وقتی فردی به او کمک میکند به دلیل اینکه حتما در تصادف نقش داشته است، دستگیر میشود. انسانها از کمک کردن به همنوع و هموطن ابا میکنند. این قوانین خاصیت اجرایی شدن مناسب ندارد که من بتوانم به راحتی مراجعه کنم و بگویم این اتفاق افتاده است این عملی و اجرایی نیست. به گفته ارشد قوانین باید قابلیت اجرا داشته باشند، قوانین باید حمایتی باشند و نگاه به زنان و کودکان حمایتی باشد، قوانین باید بتوانند قدرت بازدارندگی داشته باشد. وقتی تمام این مسائل مطرح است من خیلی خوش بین نیستم که این قوانین بتواند به بهبود شرایط کمک کند. او ادامه میدهد: این تجربیات تک تک زنان و مردان است که مورد مزاحمت قرار میگیرند.
کودکان حریم شخصی خود را بشناسند
بسیاری از زنان از بیان خشونتی که دیدهاند فرار میکنند. این مساله به صورت دردی حل نشده در درون آنها باقی میماند. ارشد دراینباره توضیح میدهد: چون قوانین حمایتی نیست زن از اعلام خشونت وحشت دارد. میترسد که اعلام کند. همیشه زن آزار دیده میترسد که روزی آن مرد که در خیابان برای او مزاحمت ایجاد کرده بود، بازگردد و او را مورد آزار بیشتر قرار دهد. این بازدارندگی مانند خیلی از کشورهای دنیا باید وجود داشته باشد اگر مردی زنی را مورد خشونت قرار میدهد این مرد است که باید خانه را ترک کند و تا چندین ماه حق نزدیک شدن به خانه را ندارد. چنین شرایطی وضعیتی است که زن در آن احساس امنیت میکند. اما در شرایط ایران زن همیشه میترسد که مرد بعد از آن آسیب بزرگتری وارد کند.
او با تاکید بر مساله آموزش میگوید: تاکید من روی آموزش است که به فرزندان خود در مقاطع مختلف تحصیلی پیشگیری سطح یک را بیاموزیم. اینکه چگونه میتوانند خواسته خود را به تعویق بیاندازند، یاد بگیرند که چه موقع تصمیمگیری مناسب داشته باشند، خشم خود را کنترل کنند و یاد بگیرند که چگونه میتوان رابطه بین فردی را پیش ببرند. به عنوان شهروند مسئولیت پذیر باشند و به درستی تصمیم بگیرند. اینها مهارتهایی است که سازمان بهداشت جهانی سالهاست که بر آنها تاکید کرده است.
فرزندان ما باید بیاموزند که به حریم شخصی آدمها احترام بگذارند و این آدمها را همانطور که هستند ببینند. ارشد درباره یکی از تجربیاتش از زنی که در خیابان مورد تعرض کلامی قرار گرفت، توضیح میدهد: من شاهد بودم زنی محجبه مورد آزار مردان در خیابان قرار گرفت. این مهم است که انسانها آموزش ببینند که چطور میتوانیم احترام خود را حفظ کنیم. پیشگیری سطح دو را یکی از نیازهای اساسی جامعه میبینم. او با بیان اینکه وقتی نمیتوانیم برای فرزندانمان اوقات فراغت شاد فراهم کنیم، آنها خود دنبال راههایی برای لحظهای شاد شدن میگردند.
ارشد ادامه میدهد: پسران وقتی تعرض کلامی میگویند خیلی اوقات میتواند آزار دهنده باشد اما وقتی این کار از طرف یک دختر اتفاق میافتد میبینیم که آنها بیشتر از جنبه شوخی وارد این مساله میشوند. البته این نوع رفتار هم رفتاری نامناسب است و این رفتار را تایید نمیکنم. این دو جنس کار است یکی به دنبال تفریح و شوخی است اما خیلی اوقات حملات کلامی به اندازهای شخصی است که فرد خیلی مورد آسیب قرار میگیرد. باید به فرزندان خود مراقبت از خود و بهداشت فردی را آموزش دهیم. این آموزش مراقبت از خود است و تا حریم شخصی خود را بشناسند و از آن محافظت کنند.
نمیخواهم وارد چنین فضایی شوم
مونا ۵۴ سال دارد و وقتی از او با این قانون حرف میزنم تعجب میکند. تا به حال به اینکه میتواند از فردی که در خیابان مزاحمش شده، شکایت کند فکر نکرده بود. البته دخترش دراینباره با او صحبت کرده است و او از وجود چنین قانونی آگاه بود. مونا درباره این که از چنین قانونی استفاده نخواهد کرد میگوید: اگر من چند نفر را هم پیدا کنم و با خود برای شکایت ببرم، بعد از چند ماه که مجرم از زندان بیرون آمد؛ اگر بیاید و از من انتقام بگیرد چه میتوانم انجام دهم؟ مونا از راه رفتن در خیابان وقتی هوا تاریک است میترسد چون یکبار وقتی هوا تاریک بود فردی از پشت به او نزدیک شده و جملاتی در گوشش گفته که به نظر مونا خوشایند نبود.
او میگوید: از کار او چگونه میتوانم شکایت کنم در حالی که مطمئنم هیچ کس جز من نشنید که او چه میگوید؟سارا از زنانی است که در لحظه با فردی که برایش مزاحمت ایجاد کرده است برخورد میکند یا سرش داد میکشد یا با هرچه در دست دارد به بدن او ضربه وارد میکند. از او درباره اینکه آیا از این ماده قانونی استفاده خواهد کرد یا نه پرسیدم. این زن ۴۲ ساله میگوید: آنقدر کار دارم که اصلا نمیخواهم وارد چنین فضایی شوم. باید خودمان به افراد مزاحم نشان دهیم که چه چیزی در انتظارشان خواهد بود. یکبار فردی روی پل در خیابان انقلاب مزاحم من شد. آن سالها انقلاب پل هوایی داشت. با کیسه کتابهایی که در دست داشتم به او کوبیدم و آنقدر داد زدم که همه مردم به او خیره شده بودند.
چاره کار را در دور شدن دید. مریم زنی ۳۶ ساله و وکیل دادگستری است. او با بیان اینکه مزاحمت مدت زمان زیادی است که جرم انگاری شده است میگوید: از قدیم هرکس میتوانست این مساله را اثبات کند، فرد مزاحم مجازات میشد. این مساله که توهین کلامی هم جداگانه در این قانون مورد توجه قرار گرفته است، به من به عنوان یک زن و حقوقدان کمک نمیکند. او با تاکید بر اینکه آگاه بودن نسبت به قانون از فرضیاتی است که برای همه مردم در نظر گرفته شده است چون قوانین بعد از تصویب در روزنامه رسمی منتشر خواهد شد. میگوید: البته امروز از راه فضای مجازی همه نسبت به همه مسائل آگاه هستند.
به گفته مریم افرادی که میخواهند از هم شکایت کنند از این قانون استفاده میکنند. او توضیح میدهد: این قانون در فضای دعوا، ضرب و جرح کاربرد دارد. در این فضا اگر زن هم به مرد توهین کند، مرد میتواند از او شکایت کند. مریم زنی است که دفاع شخصی را الگوی زندگی خود قرار داده است. او توضیح میدهد: اگر در روز به صورت متوسط ۱۰ نفر مرا مورد توهین کلامی قرار دهند، ابتدا باید فکر کنم که قاضی این سخنان را توهین حساب میکند یا نه. بعد خطر کنم و فرد را در جایی نگه دارم. بعد دنبال شاهد بگردم تا با من برای شهادت بیایند.
این در حالی است که من برای کسی که مورد مزاحمت کلامی قرار گرفته است وقت نمیگذارم که به دادسرا رفته و شهادت دهم. فرض کنیم که چنین کردم آیا جامعه اصلاح میشود؟ به نظر مریم مجازات در نظر گرفته شده در این ماده قانونی قابل بررسی است، او توضیح میدهد: اگر من مردی مریض و فقیر باشم و مزاحمت کلامی برای کسی ایجاد کرده باشم و او شکایت کند، پولی نمیدهم و او را تهدید میکنم که اگر مرا به زندان بیاندازند، کار خود را از دست داده و خانوادهام فقیرتر خواهند شد.
اگر هم مردی پولدار باشم که برایم مهم نیست پولش را میدهم میروم. پس من تلاش میکنم که ورزش و دفاع شخصی یاد بگیرم تا بتوانم از خود محافظت کنم. به نظر من حفظ امنیت اجتماعی وظیفه دولت است اما در قانون مجازات تعریف دقیقی از خشونت و تجاوز ارائه نشده است. به نظرم مجازات این مجرمان باید از نوع اجتماعی مانند محدود کردن حقوق شهروندی آنها باشد.
- 19
- 4