يكي از پرسشهايي كه در برخي از نظرسنجيهاي عمومي از مردم ميپرسند اين است كه مثلا «اگر ٥٠ ميليون تومان پول داشتي آن را صرف چه كاري ميكردي؟» برخي ميگويند آن را سرمايهگذاري ميكردم، برخي ديگر ميگويند در بانك ميگذارم يا صرف خريد خانه ميكنم يا خودرو ميخرم يا به فرزندانم ميدهم يا سفر ميروم و... اگر چه اين پاسخها گوناگون است، ولي همه آنها از يك منطق واحد تبعيت ميكند و آن سودآوري و مطلوبيت بيشتر آن مورد براي فرد پاسخگوست.
براي كسي كه خانه ندارد، سودآورترین و مطلوبترین کار خريد خانه است، ولي كسي كه پايان عمرش است و خانه دارد، لذتبخشترين كار را در توزيع اين پول میان فرزندانش ميداند و... درواقع بايد ديد كدام زمينه بيشترين بهرهوري را براي فرد دارد و نياز عاجل او را تأمين ميكند. حال با اين مقدمه اگر قرار باشد كوشش خود را در داخل كشور صرف كنيم، این کوشش در چه زمينهاي باید باشد كه براي كشور بيشترين اعتبار و امنيت و بهرهوري را به ارمغان بياورد؟ پاسخ اين يادداشت اين است كه تقويت نهادهاي سياسي ازجمله انتخابات، بيشترين بهرهوري را براي كشور دارد.
قدرت و اعتباري كه انتخابات روز گذشته براي كشور در جهان ايجاد ميكند، قابل مقايسه با هيچ وجه ديگري از قدرت اعم از نظامي يا اقتصادي نيست. وقتي كه جهان ميبيند از نخستين ساعات روز و در هوای گرم صدها نفر جلوي هر شعبه رأيگيري صف ميبندند تا رأي دهند، تمام نقشهها و ترفندها عليه كشور زايل ميشود. اين مردم را كه نميتوان با زور پاي صندوق رأي آورد.
نه فقط در داخل بلکه در خارج از كشور نيز از استراليا و نيوزيلند تا اروپا و آمريكاي لاتين، مردم بهرغم زحمت زياد پاي صندوقهاي رأيگيري ميروند و با آرامش خاطر رأي ميدهند. اين كمترين میزان کوشش و سرمايهگذاري و بيشترين بهرهوري را دارد. درست است كه انتخابات هزينههاي سياسي هم دارد و در گذشته نيز دچار آن شدهايم، ولي اين هزينهها در برابر منافع آن بسيار اندك است.
هنوز كسي متذكر نميشود كه دستاورد برجام بيش از آنكه محصول گفتوگوهاي دوجانبه مقامات سياسي باشد، محصول انتخابات سال ١٣٩٢ بود و اتفاقا تحريمها و مشكلات آن نيز تا حدودي متأثر از مشكلات سال ١٣٨٨ بود. اينكه چرا آن حوادث رخ داد، بحث ديگري است ولي اينكه يك انتخاب خوب و البته رقابتي ميتواند موجب اقتدار و قوت نظام سياسي باشد، بسيار با اهميت است.
انتخابات ٢٩ ارديبهشت از حيث ميزان مشاركت برآورد ميشود كه در سطح قابل قبولی باشد و اين در جهان امروز تأثيرات چشمگيري را در ارتقاي جايگاه سياسي ايران خواهد داشت. اگر مردم مشكلات اقتصادي و اجتماعي دارند، با افزايش حضور خود در پاي صندوقهاي رأي ثابت ميكنند كه به سازوكارهاي موجود در كشور براي رفع اختلافات سياسي و نيز رسيدن به اهداف خود اعتماد دارند.
اين حضور گسترده موجب افزايش سرمايه اجتماعي ميشود؛ سرمايهاي كه نه ميتوان از خارج وارد كرد و نه ميتوان با حفر چاه از زير زمين استخراج كرد و حتي مثل سرمايه مالي نيست كه لازم باشد از مصرف خود كم كنيم و به پسانداز خودمان اضافه كنيم تا سرمايه مالي تأمين شود. سرمايه اجتماعي و اعتماد به راحتترين شكل تأمين ميشود و البته در صورت عدم صيانت از آن به راحتي نيز مستهلك ميشود و از ميان ميرود. تأمين اين سرمايه به مقداري درايت و خويشتنداري نيازمند است. سرمايه اجتماعي و اعتماد، حركت روي طناب است كه بايد توازن سياسي را حفظ كرد و به ارزشها و مطالبات مردم احترام گذاشت و توازن را ميان سياست و اين ارزشها و مطالبات حفظ كرد.
انتخابات ديروز نشان داد كه ساختار سياسي ايران برخلاف آنچه كه مخالفانش تبليغ ميكنند از نظر سياسي قدرتمند است و ميتواند چالشهاي سياسي درون خود را با شيوهاي مسالمتآميز و بيمسأله حل كند و نسبت به اين شيوه و كارايي آن توافق نسبي وجود دارد. اين حد از مشاركت سياسي و حضور در پاي صندوق رأي بسيار مهم است و يك بار ديگر نشان داد كه سرمايه سياسي و اجتماعي در ايران بالاست فقط كافي است كه مديراني كارآمد در دولت حضور يابند تا اين سرمايه را به ديگر سرمايههاي مورد نيازمان تبديل كنند. سرمايههاي مالي، فيزيكي و نيروي انساني، فقط در فضايي حاضر ميشوند و كارايي خواهند داشت كه سرمايه اجتماعي مناسبي وجود داشته باشد.
- 15
- 5