يكي از شوخيهاي هميشگي ما با خودمان اين است كه شايد به طنز يا شايد از سر عادت ميگوييم: «ما از آخر، اوليم!» اين را ميگوييم و ميخنديم و چندان هم نگران اين ماجرا نيستيم كه خب همين كه در فهرستهاي مختلف، در رتبههاي آخر قرار ميگيريم قبح ضعيف بودن در نگاهمان ميشكند و به اين موقعيت عادت ميكنيم. البته ناگفته نماند كه گاهي در بعضي ليستها هم جا نميگيريم. نه از سرِ موقعيت بسيار بد، بلكه به علت نبود آمار و ارقام موثق. يكي از اين ردهبنديها، فهرست كشورهاي علاقهمند به كتابخواني است.
جاكارتاپست، بعد از اعلام رتبه كشورها در فهرست «مركز مطالعات آماري كنكتيكت» راجع به اندونزي كه از ميان ۶۱ كشور، جايگاه شصتم را به دست آورده بود اين گونه نوشت: «اي كاش ميشد از اندونزي و جايگاهش ننويسيم يا شايد هم بايد بنويسيم تا درصدد اصلاح شرايط بربياييم.»
وزير سابق آموزش و پرورش و فرهنگ اندونزي بعد از اعلام اين ردهبندي در مصاحبهاي گفت: «وقتي نوبت به بررسي مولفههاي زيرساختي ميرسد، اندونزي از كشورهايي مانند آلمان و پرتغال هم جلوتر ميايستد. درواقع طي دو دهه اخير سرمايه مناسبي براي پيشرفت تمهيدات مناسب براي كتابخواني در نظر گرفته شد.
اما انگار تجهيز كتابخانهها و بالارفتن شمارگان كتابها يا دسترسي به نسخههاي الكترونيك شرط اصلي نيست. شوق مطالعه در جامعه نيست و اين موضوع ربطي به اجرايي شدن دستورات و برنامههاي دولتي يا سرمايهگذاريها ندارد. بايد در فكر يك جنبش همهپسند بود. هر چقدر هم امكانات مناسب تدارك ببينيم اما انگيزه مطالعه در مردم وجود نداشته باشد، كارهاي ما بيفايده است.»
شايد بد نباشد نگاهي به رويكرد كشورهاي مختلف داشته باشيم، چه آنها كه شرايط مطبوعتري از ما دارند و چه آنها كه روزگار نامطلوبي دارند. آن موقع است كه از سادهترين گفته وزير سابق كشوري مانند اندونزي هم درس خواهيم گرفت كه صرفا اينكه ميلياردها تومان براي پروژهاي فرهنگي سرمايهگذاري كنيم دليل كافي براي بهبود حتمي اوضاع كتابخواني جامعهاي با متوسط تيراژ ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نخواهد بود.
- 11
- 4