به گزارش فرهیختگان، د نیست کمی به عقب برگردیم. روزهایی که صحبت از کاندیداهای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال مطرح بود. اینکه کدامشان کیفیت لازم برای احراز این سمت مهم را دارند و کدامیک نه. گمانهزنیها که شروع شد تقریبا هیچکس شانسی برای شهابالدین عزیزیخادم قائل نبود. حتی عنوان شد که صلاحیتش هم تایید نشده اما کیست که نداند حرف اول در انتخاباتهای ورزشی را لابی میزند. وقتی مشخص شد که بهاروند نمیتواند برای پست ریاست کاندیدا شود لابیهایی صورت گرفت تا عزیزیخادم(که ظاهرا صلاحیتش در دقیقه ۹۰ احراز شد!) با کمک افراد مختلفی به قدرت برسد و فوتبال را سورپرایز کند. حالا امروز یک اتفاق عجیب دیگر درحال رخ دادن است؛ همان افرادی که کمک کردند تا عزیزیخادم رئیس فدراسیون شود این روزها تلاش میکنند تا او را عزل کنند!
نه خیلی خوب، نه خیلی بد
درباره عملکرد عزیزیخادم در فدراسیون فوتبال نمیتوان نظر صریحی داد. نه آنقدر خوب بوده که بتوان از او و تصمیماتش دفاع کرد و نه آنقدر بد که به او حمله کرد. همانقدر که حذف سرخابیها از لیگ قهرمانان را نمیتوان برگردن فدراسیون انداخت به همان اندازه هم صعود به جامجهانی را هم نمیتوان حاصل زحمات این فدراسیون دانست. البته همینقدر که تصمیم گرفتند کار خاصی انجام ندهند و امیدوار بمانند که اسکوچیچ و شاگردانش از بحران عبور کنند و به قطر برسند جای امیدواری دارد. اینکه چه مذاکراتی با فیفا برای تایید اساسنامه صورت گرفته هم هنوز بهطور شفاف مشخص نیست اما شواهد نشان میدهد حداقل تلاش شده تا خیلیها که به دنبال تعلیق فدراسیون و تشکیل کمیته انتقالی بودند تا حدی ناامید شوند، هرچند از فدراسیون توقع میرفت نامه فیفا که ادعا شده در آن ضمن تشکر از فدراسیون ایران اساسنامه موردتایید قرار گرفته را منتشر کند که تاکنون خبری نشده است. انتصاب خورشیدی بهعنوان سرپرست تیمملی، استفاده از بهاروند در سازمان لیگ درحالی که صلاحیتش در انتخابات تایید نشد، ارتباط با خوبان عالم، بیانیه انتقادی اخیر کمیته اخلاق و اعلام خبر محرومیت ۶ ماهه سراجی توسط این کمیته و البته اقدامات اخیر مشاور حقوقی عزیزیخادم هم مزید بر علت شده تا منتقدان به قدر کافی سوژه برای انتقاد از فدراسیون داشته باشند اما با نگاهی به عملکرد مدیران قبلی فدراسیون فوتبال که شاهکارهایی مثل قرارداد با ویملوتس را رقم زدند متوجه میشویم اوضاع آنقدرها هم خراب نبوده است که بحث عزل مطرح شود. اما ماجرا چیست؟
حامیان دیروز، دشمنان امروز
برخی از اعضای هیاترئیسه فدراسیون فوتبال خواستار تشکیل جلسه برای عزل عزیزیخادم شدهاند. گفته میشود که مهرداد سراجی، احسان اصولی، بهرام رضاییان، شهره موسوی و میرشاد ماجدی اعضایی هستند که نامه را امضا کردهاند تا این جلسه برگزار شود. عزیزیخادم هم دو هفته فرصت دارد که این جلسه را برگزار کند و فدراسیون هم دیروز اعلام کرد که این جلسه در تاریخ پنجشنبه ۲۸ بهمن برگزار میشود. نزدیکان عزیزیخادم میگویند بعید است که معترضان تا روز جلسه تغییر عقیده دهند و احتمالا در رایگیری مخفیانهای که انجام خواهد شد عزل موقت عزیزیخادم اعلام میشود تا بعد از برگزاری مجمع فدراسیون(حدود سه ماه دیگر) دربارهاش تصمیمگیری و مشخص شود که با آن موافقت میشود یا عزیزیخادم دوباره به راس کار برمیگردد. در این مدت هم یک سرپرست موقت انتخاب خواهد شد که میگویند احتمالا نامش مهرداد سراجی خواهد بود، کسی که جزء حامیان عزیزیخادم در راه رسیدن به صندلی ریاست فدراسیون بود اما در ادامه با او دچار اختلاف جدی شد تا در کنار نفراتی مثل علی خطیر که او هم جزء مشاوران عزیزی خادم بود گروه منتقدان عزیزیخادم را تشکیل بدهد. گروهی که در ادامه متحدان بیشتری پیدا کرد.
مدیر تیم سقوط کرده به دنبال نجات فدراسیون!
همانطور که بالاتر اشاره شد عزیزیخادم مدیر چندان قابلدفاعی نیست اما این سوال مطرح شده است که منتقدانی که در ظاهر نگران وضعیت فوتبال هستند با چه نیت و کدام عملکرد قابلدفاع به دنبال تغییرات هستند؟ اگر بعد از به قدرت رسیدن عزیزیخادم در فوتبال، برخی هم به سمتهای مدنظرشان میرسیدند آیا امروز کسی دنبال برگزاری چنین جلسهای بود؟ مدیری که باشگاه پرافتخار سایپا را به جایی رساند که به دسته اول سقوط کرد و در این لیگ هم جزء مدعیان صعود نیست و با قرار گرفتن در رده ۱۲ جدول ۱۸ تیمی احتمالا در پایان فصل باید خوشحال باشد که به دسته دوم سقوط نمیکند چگونه قرار است فوتبال یک کشور را اصلاح کند؟ آیا صرفا نزدیک شدن به رسانهها برای مدیریت کفایت میکند؟ اگر قرار بود این نسخه جواب دهد که برای خود عزیزیخادم جواب میداد که در همان ابتدا جلسات پرحرف و حدیثی با اهالی رسانه برگزار کرد!
بادران، بدتر از سایپا!
یکی دیگر از اعضای هیاترئیسه که در گروه مخالفان قرار دارد شهره موسوی است. نایبرئیس بانوان فدراسیون فوتبال، مدیرعامل باشگاه ورزشی بادران در لیگ دسته یک(که امتیازش واگذار شد) و مدیرعامل شرکت بازاریابی شبکه بادران گستران که در زمینههای مختلفی چون کالاهای آرایشی، بهداشتی و... فعالیت دارد. جدا از اینکه در این مدت انتقادهای زیادی به او وارد شد مبنیبر اینکه بیشتر روی فعالیتهای غیرفوتبالیاش متمرکز شده حواشی مربوط به شرکت بادران دربارهاش خبرساز شد. ابوالفضل ابوترابی، نماینده مجلس در گفتوگویی یک شرکت بازاریابی شبکهای را متهم این کلاهبرداری معرفی کرد و در گفتوگوی دیگری گفت که پشتوانه این رمز ارز جعلی شرکتی بوده است که تیم فوتبال هم دارد.
سایت تابناک هم در خبری با تیتر «دردسر بزرگ رمز ارز جنجالی برای شهره موسوی و همسرش» از دستگیری نایبرئیس فدراسیون فوتبال توسط وزارت اطلاعات خبر داد. دراین خبر عنوان شد که ف. ق(همسر عضو فدراسیون) که مالک شرکت اقتصادی است و به علت ناکامی تیم فوتبالش در صعود به لیگ دسته یک اظهارات تندی را علیه فدراسیون فوتبال مطرح کرده و محروم شده توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شده است؛ چراکه این دو مدیریت شبکه بازاریابی مرتبط با رمز ارز «کینگ مانی» را برعهده داشتهاند که اعتراضاتی از سوی مردم در مقابل این شرکت صورت گرفت و گروهی از مالباختگان در مقابل فدراسیون فوتبال هم تحصن داشتند. حتی بعد از صعود تیم ملی بانوان ایران به جام ملتها عنوان شد که موسوی قرار بوده به تاشکند برود اما به دلیل همین مشکلاتی که برایش ایجاد شد و به خاطر ممنوعالخروجی به این سفر نرفت هرچند وی تاکید کرد که ممنوعالخروج نبوده و خودش تصمیم نداشته به این سفر برود! جالب نیست، موسوی امروز در کنار افرادی است که نگران فوتبال هستند؟!
دود دودستگیها در چشم فوتبال
بررسی وضعیت فعلی نشان میدهد که درنهایت هر اتفاقی رخ دهد به نفع فوتبال نخواهد بود. طبعا افرادی که در گزارش به آنها اشاره شد مدیران کارآمدی نیستند که بتوانند باری از روی دوش فوتبال بردارند و پای منفعتها و اختلافات شخصی در میان است. از سوی دیگر اگر بعد از عزل موقت عزیزیخادم، مجمع این تصمیم را تایید نکند و او به راس کار برگردد همکاریاش با این هیاترئیسه با چالشهای جدیتری همراه خواهد بود. باید منتظر ماند و سرانجام کار را دید اما به نظر نمیرسد فوتبال برنده این جدال باشد.
- 19
- 3