مهرداد خدیر، روزنامهنگار، در یادداشتی در عصر ایران نوشت: «در کشاکش بحث «حق پخش تلویزیونی» و مطالبۀ مالی باشگاهها خصوصاً پرسپولیس و استقلال، مدیریت صداوسیمای انحصاری ایران ترجیح داد به جای دعوت از مدیران باشگاهها و کارشناسان، از محمدحسین میثاقی، مجری محبوب برنامۀ «فوتبال برتر»، و محمدرضا احمدی، گزارشگر مسابقۀ افتتاحیۀ لیگ برتر، بخواهد و در واقع آنان را مأمور کند تا بگویند و ما بدانیم و متوجه شویم که صداوسیما حق پخش سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ را پرداخت کرده ولی خود باشگاهها بلد نبودند استفاده کنند!
جالبترین بخش از آنچه مجری برنامۀ فوتبال برتر که در واقع القاشدۀ رؤسای اوست این بود که به وزیر ورزش یادآور شد متولی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس شما هستید و جلوی بیانیه ها را بگیرید! هرچند اصلا جای عادل فردوسیپور نشسته تا کاملا مطیع اوامر باشد و چموشی نکند.
محمدرضا احمدی هم حین گزارش بازی استقلال - سپاهان از روی کاغذ همینها را خواند و از حمید سجادی، وزیر ورزش، خواست به «حواشی» خاتمه دهد.
اگر صداوسیما انحصاری نبود مجری و گزارشگر سراغ مدیران باشگاهها و کارشناسان و البته مدیران سازمان میرفتند یا متنی را به عنوان واکنش یا توضیح یا پاسخ روابط عمومی صداوسیما به بحثهای اخیر قرائت میکردند؛ نه اینکه وارد این داستان شوند و اتفاقا همین نشان داد که خبرنگاران صداوسیما در تعریف مصطلح خبرنگار مستقل نمیگنجند؛ چرا که کارمندوار باید اوامر رئیسان خود را اجرا کنند.
داستان حق پخش و بیانیهها و اعتراضات برای هر فعال رسانهای در حوزۀ ورزش و حتی خارج از آن یک سوژۀ ناب است اما مجریان و گزارشگران سازمان باید «در مدار بچرخند» و تازه از وزیر ورزش بپرسند چرا جلوی بیانیهها را نمیگیرد؛ حال آن بیانیه نقش دهان برای حرفزدن را بازی میکند و شکل دیگر آن میتواند این باشد که چرا دهان دو باشگاه را نمیبندد؟
از یک طرف گفته میشود دو باشگاه در مسیر خصوصیسازیاند و سهام آن را به خلقالله میفروشند و به گونهای وانمود میکنند که دولتی نیستند بعد آقای میثاقی میگوید مگر وزیر متولی دو باشگاه نیست، پس چرا جلوی بیانیهها را نمیگیرد؟!
عادل فردوسیپور هم البته بهوضوح و صراحت به دو مقولۀ حق پخش زنان و ورود زنان به ورزشگاهها نمیپرداخت اما دست کم تا این حد طوطیوار هر چه را میگفتند تکرار نمیکرد.
در همین برنامۀ امروز اگر اعلام میکردند موضع سازمان یا واکنش روابط عمومی این است اشکال نداشت ولی هر دو به گونهای سخن گفتند که نشان میداد از آنها خواستهاند؛ کمااینکه احمدی یک بار در نیمۀ اول بازی گفت و یک بار در در نیمۀ دوم. شاید تا رییسان را خوشتر آید!
درست است که هر رسانه سیاستی دارد و کسانی که با آن کار میکنند به آن باید پایبند باشند اما موضع رسمی رسانهها را مدیر و رییس اعلام میکند و لازم نیست از خبرنگاران و گزارشگران بخواهی طوطیوار تکرار کنند.
گزارشگر بازی همچنین اصرار داشت به بینندۀ متحیر از ورزشگاه خالی القا کند برگزاری بازی بدون تماشاگر به خاطر اختلال در سامانۀ فروش بلیت الکترونیک است؛ در حالی که قبلتر گفته شده بود مصوبۀ ستاد ملی کروناست ولی با توجه به اجتماعات دو هفتۀ گذشته احساس کردند این دلیل مقبول نخواهد افتاد. هر چند که برخی باشگاهها مانند گلگهر رسماً اعلام کردند سامانۀ آنان اختلالی ندارد و این شایعه هم فراگیر است که چون فیفا خواستار حضور زنان در ورزشگاه شده در آستانۀ جام جهانی نمیخواهند ریسک کنند و عدالت را برقرار کردند و نه زنان را راه دادند نه مردان را!
گزارشگر البته مأمور بود همان را بگوید که از او خواسته بودند! اینکه هفتههای بعد چه توجیهی دارند نیز لابد به او مربوط نیست. چون همانی را میگوید که بگویند بگوید!
کار گزارشگر بازی اما این نیست که فقط بگوید فلانی توپ را به بهمانی داد چون خودمان داریم میبینیم. این است که هیجان بازی را بالا ببرد و جذاب کند و اطلاعات تازهای در اختیار بیننده قرار دهد منتها آقای احمدی برای وزیر ورزش ... تعیین تکلیف میکند که با انتقاد از صداوسیما مقابله کند.
تازه داریم دربارۀ فوتبال حرف میزنیم که در زمرۀ مزیتهای صداوسیماست و هنوز بیننده ندارد. میتوان حساب کرد در باقی موارد اوضاع چگونه است.
آیا صداوسیما نباید پاسخ بدهد؟ معلوم است که باید اما به صورت رسمی و از زبان مدیران خود نه در قالب حرفنشاندن بر دهان مجری و گزارشگر و استفاده از فرصت تماشاگر بازی. چون به نفع شخصیت خودشان هم نیست و آدم حس میکند فقط دستور را اجرا میکنند و از این حیث شاهد تبلیغ ستاره مربعها آبرومندانهتر باشد.»
- 12
- 1
حبیب
۱۴۰۱/۵/۲۲ - ۱۳:۰۹
Permalink