۳۶ سال از آخرینباری که زنان توانستند وارد ورزشگاههای فوتبال شوند، میگذرد و این مسئله مانند دری بیکلید، همچنان بدون راهحل مانده است.
بعد از سالهای جنگ با توانمندشدن تیم ملی فوتبال محبوبیت آن بین خانوادهها رشد چشمگیری پیدا کرد و در سالهای ۷۵ و ۷۶ همزمان با جام ملتهای آسیا و مقدماتی جام جهانی، فوتبال به پربحثترین و محبوبترین ورزش بدل شده بود و دختران بیشماری حسرت یک بار دیدن فوتبال در ورزشگاه را داشتند.
در اقدامی منحصربهفرد هنگامی که تیم ملی بعد از صعود به جام جهانی از استرالیا به ایران برگشته بود، مراسم استقبال در ورزشگاه آزادی و در حضور زنان و مردان برگزار شد که باعث بحث و اختلافات زیادی در جراید آن زمان شد و شاید این جرقهای بود برای زنان علاقهمند به فوتبال تا در بازی تدارکاتی پیش از جام جهانی با آلمان نیز به ورزشگاه بروند؛ هرچند برخورد بسیار بدی با آنها شد ولی در ادامه باعث شد در خرداد ۸۴ گروه بیشتری تقاضای تماشای آخرین بازی تیم ملی در راه جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان را داشته باشند، گروهی که با درجریانگذاشتن اداره تأمین استان در مسابقهای که با حضور رئیسجمهور برگزار میشد، خواستند تابوی ورود زنان به ورزشگاه شکسته شود، که یک نیمه بازی ایران و بحرین سهم آنها از آخرین بازی ایران صعودکرده به جام جهانی شد.
بعد از این حضورِ بیمشکل در ورزشگاه در هر بازیای که در ورزشگاه آزادی برگزار میشد، عدهای از دختران و زنان علاقهمند به فوتبال روبهروی استادیوم جمع میشدند به امید اینکه بتوانند دوباره وارد شوند، ولی موفق نشدند.
در بهار ۸۵ رئیسجمهور وقت دستور ورود زنان به ورزشگاه را داد و همین بهانهای برای مخالفت علنی مراجع و علمای دینی شد؛ گرهی که با دست باز میشد، تبدیل به گره کور شد. تا مدتها حتی صحبت از مسئله ورود زنان به ورزشگاه هم تبدیل به تابو شده بود تا اینکه بعد از ماجرای تعلیق فدراسیون، دوباره هواداران فوتبال سعی در مطرحکردن این مسئله و رایزنی با مقامات کردند. نکتهای که در این بین و هر زمان ایران تقاضای میزبانی تورنمنتهای بزرگ را مطرح کرده، این است که یکی از دلایل محرومیت ایران از میزبانی ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه است.
زنان نهتنها حضور در ورزشهای ملی و محبوبی مانند فوتبال و کشتی را از دست داده بودند، بلکه کمکم از فوتسال و والیبال و بسکتبال هم حذف شدند. در مسابقات اخیر والیبال هم عدهای از زنان با لطایفالحیل توانستند بازیها را از نزدیک ببینند.
اوایل بهار امسال و پیش از انتخابات ریاستجمهوری وزیر ورزش در صحبتی که در اینستاگرامشان منتشر کردند صحبت از ورود خانوادهها برای بازیهای مقدماتی جام جهانی کردند ولی این اتفاق پیش نیامد. اکنون تیم ملی فوتبال ایران دو بازی در مرحله مقدماتی جام جهانی پیشرو دارد؛ بازی با کرهجنوبی در سئول و بازی با سوریه در تهران در روز ۱۴ شهریور.
در هفتههای گذشته تعدادی از فوتبالیستهای کشور و هنرمندان در شبکههای اجتماعی خود از رئیسجمهور خواستند اجازه دهند زنها نیز در آخرین بازی تیم ملی در ورزشگاه حضور داشته باشند، در برنامه نود هفته گذشته مهمترین خواسته مردم از رئیسجمهور از بین همه گزینههای مهم، ورود زنان (خانوادهها) به ورزشگاه بود و حتی در دو شب در هفته گذشته توفان هشتگ در حمایت از ورود زنان به ورزشگاه به راه افتاد.
کارشناسان و ورزشکاران زیادی درباره مزایای ورود زنان به ورزشگاهها سخن گفته و مطلب نوشتهاند ولی بهانههای بعضا واهی از جمله عدم تأمین امنیت زنان همچنان توجیهگر بیعملی مسئولان فوتبال کشور است وگرنه چه کسی به یاد ندارد که شنبه پیش از انتخابات، زن و مرد بدون بازرسی و بدون ورودی مجزا وارد ورزشگاه آزادی شدند و بدون مشکل در کمپین انتخاباتی رئیسجمهور شرکت کردند، بهویژه زنانی که نقش پررنگی در پیروزی رئیسجمهور داشتند و الان توقعاتشان در توجه به ظرفیتهایشان به نظر نادیده انگاشته شده است.
شاید زمان آن رسیده که دولت یکی از انتظارات کوچکِ حقوقی زنان این سرزمین را برآورده و درهای ورزشگاه را در بازی سوریه به روی خانوادهها باز کند یا حتی به پیشنهاد عدهای از ورزشدوستان اگر امکان تأمین امنیت همزمان مرد و زن نیست، اجازه دهند برای یک بار زنان و کودکان نظارهگر بازی تیم ملی باشند، بازیای که احتمالا به دلیل اهمیت پایین، کمتماشاگر هم خواهد بود و میتواند برای مسئولان فرصت آزمایش حضور بانوان در محیط ورزشی را فراهم کند؛ ضمن اینکه میتواند چهره ورزشی ایران را که یکی از معدود کشورهای جهان است که تماشای مسابقات ورزشی در آن تفریحی خانوادگی نیست، بسیار بهبود بخشد.
عارفه الیاسی
- 16
- 2