بهرام افشارزاده، مرد استخوان خردكردهاي در ورزش ايران است. او سالهاي سال در ورزش بود. قهرمان ژيمناستيكي كه رو به حرفه معلمي آورد و رييس فدراسيون شد و در بلندترين پست اجرايي خود دبيري كميته ملي المپيك ايران را برعهده داشت. او اين اواخر مديرعامل باشگاه استقلال بود؛ اما توسط دوست خود، محمود گودرزي وزير سابق ورزش بركنار شد تا پس از سالها فعاليت در ورزش با خاطرهاي نامناسب از ورزش و فعاليتهاي سابق خود فاصله بگيرد. با او كه تجربه بسياري در بخش مديريت ورزش داشته، گپي در همين خصوص زديم كه در قالب يك گفتوگو آمده است.
تفاوت ورزش امروز با دهههاي اخير به خصوص اوايل انقلاب در چيست؟
ورزش ايران در دهههاي اخير فراز و نشيبهاي بسياري را تجربه كرده، از همين رو نميتوان قياس درستي در اين باره داشت؛ اما خب تفاوتهاي بسياري بين ورزش امروز ايران با گذشته وجود دارد. به هر حال ما تجربه انقلاب، جنگ، حوادث ديگر و مسائلي از اين دست را داريم و خب فعاليت در هر يك از اين شرايط تفاوتهاي بسياري با هم دارد. در هر دوره با توجه به شرايط افرادي مختلف مسووليتهاي مختلفي را بر عهده گرفتند؛ اما در كل در اين اواخر شاهد مديريت بهتري بر ورزش بودهايم.
يعني مديريتها در گذشته مناسب نبودند؟
همانطور كه گفتم كشور ما تجربه انقلاب، جنگ و... را داشت و خب در اين شرايط مديريت آسان نيست و اين عوامل روي عملكرد افراد تاثير ميگذارد. به صورت كلي در دورهاي مديريتها خوب بوده، دورهاي ضعيف شده و در دورهاي به تعادل رسيد؛ اما خب با سرمايهگذاريهايي كه در ورزش شده و امكانات بهتري كه نسبت به گذشته به ورزش آمده، مديريت در ورزش بهتر شده. امروز رسيدگيها مناسبتر شده و ما حالا نسبت به گذشته بهتر نتيجه ميگيريم. در زمان انقلاب و جنگ اعتقادي به ورزش نبود؛ اما رفتهرفته شرايط تغيير كرد و ارزشهاي انساني يك بار ديگر در ورزش به چشم آمد و مورد توجه قرار گرفت تا شاهد سير صعودي آن باشيم. امسال هم شاهد اين هستيم كه بودجه مناسبي براي ورزش بسته شده.
پس بودجه امسال ورزش را مناسب ميدانيد؟
بله بودجه مناسبي براي ورزش در نظر گرفته شد و اين ميتواند به فدراسيونها كمك كند تا با آرامش بيشتري فعاليت كرده و خود را آماده حضور در بازيهاي آسيايي و المپيك كنند و بهتر نتيجه بگيرند.
آيا مديريت ورزشي نسبت به گذشته دچار تغيير شده است؟
بيترديد. امروز مديريتها علميتر شده و افراد علمي بيشتري در ورزش حضور داند، البته هستند افرادي كه طي ساليان متمادي كسب تجربه كرده و به مدد اين تجربيات فعاليت كرده و موفق هم هستند. امروز ورزش علميتر دنبال شده و برنامهريزيها كمك كرده تا ورزش ايران در المپيك، بازيهاي آسيايي و تورنمنتها نتايج مناسبتري كسب كند.
روابط چه اندازه بر امر مديريت ورزشي در ايران تاثير دارد؟
حرف اول را ميزند. روابط انساني و فضاي كاري انساني مهمترين فاكتور براي روند رو به جلوي رشتههاي ورزشي است. هر اندازه روابط مناسبتر و انسانيتر باشند به موفقيت يك مدير بيشتر كمك ميكنند.
البته منظور ما از روابط، روابطي است كه كمك ميكند تا افراد به مديريت ورزش برسند.
من اعتقادي به اين موضوع ندارم. اگر فردي با روابط اين شكلي وارد شود در نهايت خود اوست كه به زمين ميخورد. البته رايزني خوب است؛ اما خب افراد تواناييهاي خود را ميشناسند و اگر چهرههاي خوب، فني، با برنامه و آيندهنگر وارد اين بخش نشوند خودشان شكست خواهند خورد.
پس با اين وجود و برخلاف تفكر برخي مديران كه بر اين باورند همچنان با روشهاي سنتي ميتوان ورزش را مديريت كرد، تنها راه مديريت موفق در ورزش، آشنايي كامل با اين حوزه است.
بنده روشهاي غير علمي را قبول ندارم، چون با روشهايي غير از اين اصلا نميشود به موفقيت رسيد. امروز علم بر ورزش حاكم است.
چه فاكتورهايي ميتواند به يك رييس براي موفقيت در يك فدراسيون ورزشي كمك كند؟
كسي ميتواند در رياست يك فدراسيون ورزشي موفق باشد كه ورزش را به خوبي بشناسد، نه ورزش ايران بلكه ورزش كل دنيا را و نه اطلاعات آماري بلكه با ريشههاي ورزش آشنا باشد. فرد بايد آگاهي كامل به شرايط داشته و دنيانگر باشد. ارتباط خوبي با خانواده ورزش به خصوص پيشكسوتان داشته باشد، با علوم ورزشي آشنايي كامل داشته و در قضاوتهاي خود عجول نباشد. علمگرا بوده و مشاوران خوبي داشته باشد و مشورتپذير باشد. با مشورت ميتوان بيشترين پيشرفت را داشت.
اگر امروز از شما خواسته شود به يكي از فدراسيونهاي ورزشي رفته و هدايت آن را برعهده بگيريد، كدام فدراسيون را انتخاب ميكنيد؟
هيچ كدام را!
به چه دليل؟
زيرا امكانات لازم براي موفقيت وجود ندارد.
اما شما پيشتر به اين موضوع اشاره داشتيد كه امروز امكانات مناسبي در ورزش وجود دارد و بودجه خوبي هم براي ورزش در نظر گرفته شده است.
بله امكانات بهتر شده و بودجه مناسبتر؛ اما در حد و سطح قهرماني نيست. درهمين فوتبال چند زمين چمن مصنوعي مناسب در كشور در اختيار داريد؟ براي اين كار بودجه سنگين نياز است. ما احتياج به تاسيسات، امكانات فني، سخت افزار و نرم افزارهاي بيشتر داريم. امروز سالن بسكتبال ما ديگر پاسخگوي نيازهاي اين رشته نيست و ما نيازمند سالني بهروزتر و بزرگتر براي اين رشته هستيم. ما نياز به امكانات و بودجه بيشتر و البته سالنهاي مدرن براي برگزاري مسابقات آسيايي و المپيك هستيم.
با اين تفاسير ما نميتوانيم ميزبان رويدادهاي بزرگ بينالمللي باشيم.
نميتوانيم. ما امكانات لازم براي اين كار را نداريم. براي ميزباني نياز به سالنهاي روز دنيا، هتل و... داريم كه متاسفانه ما نداريم. ضمن اينكه حضور بانوان هم بحث ديگري است.
شما همكار محمد عليآبادي در كميته ملي المپيك بوديد و ايشان زماني كه رياست كميته را بر عهده داشت اعلام كرد ما امكانات لازم را داشته و ميتوانيم ميزبان بازيهاي آسيايي و المپيك باشيم.
نه، نميتوانيم. ما در گذشته ميزبان بازيهاي آسيايي بوديم، اما امكانات روز دنيا را در اختيار نداريم و آنچه هم كه از بازيهاي آسيايي ١٩٧٤ در اختيار داريم مناسب ميزباني امروز نيستند. ما علاوه بر ورزشگاههاي مدرن و هتل، احتياج به سالنهاي كنفرانس، ترانسفر و... داريم. تهران ترافيك دارد و اين كار آسان نخواهد بود. ضمن اينكه ما هنوز با چالش حضور زنان به ورزشگاه هم مواجه هستيم.
بله؛ زنان ايراني نميتوانند وارد ورزشگاه شوند و شايد بتوان مسابقات زنان را حتي در ورزشگاههايي مجزا برگزار كرد؛ اما با تماشاگراني كه از ملل ديگر با فرهنگ و تفكرات مختلف چه خواهيم كرد؟
شايد در آينده بتوانيم ميزبان باشيم؛ اما حالا امكانش نيست. در خصوص ورود زنان به ورزشگاهها هم بايد ديد سياستهاي شوراي امنيت به چه شكل است و تصميمگيرندگان چه تصميمي ميگيرند. به نظر من امروز با ايجاد فضايي صميمي و مناسب و البته با حفظ احترام، ميتوان اين امكان را فراهم كرد كه خواهري، مادري، همسري بتوانند در ورزشگاهها حاضر شده و به تماشاي رقابت فرزند خود بنشيند.
آيا از گودرزي، وزير سابق كه شما را از مديرعاملي تيم فوتبال استقلال بركنار كرد گله داريد؟
نه، هيچ گلهاي ندارم. آقاي گودرزي از دوستان خوب من است و ما سابقه ٣٥ سال دوستي داريم. به هر حال اختلافاتي در ورزش ايجاد ميشود كه امري طبيعي است. به هر حال ايشان تصميمي گرفتند و من قبول كردم همانطور كه بنده فقط به خاطر ايشان قبول كردم كه به باشگاه استقلال بروم. به واقع بعضي افراد باعث اين موضوع شدند، گزارش خلاف واقع به ايشان دادند و خب ايشان هم تصميم گرفت.
با اين تفاسير آينده ورزش ايران را چطور ميبينيد؟
روشن ميبينم. ما مربيان خوبي داريم؛ اما خب به دليل امكاناتي كه در اختيار داريم مجبوريم گلخانهاي كار كنيم. بايد توجه به رشتههايي چون دووميداني، شنا، ژيمناستيك و... را بيشتر كنيم؛ اما خب اينطور نيست. اين رشتهها نيازمند حمايت و برنامه هستند با اين وجود شاهد اين هستيم كه تمام استخرهاي استانها به صورت قراردادي واگذار شدهاند در حالي كه در هر استان حداقل سه استخر بايد در اختيار فدراسيون باشد تا بتواند برنامههاي خود را عملي سازد.
وحيد جعفري
- 18
- 5