دوم آذرماه محمود مشحون، رئیس فدراسیون بسکتبال به ریاست۱۹ سالهاش بر این فدراسیون به دلیل قانون منع به کارگیری بازنشستگان در دستگاههای اجرایی پایان داد و از سمت خود استعفا کرد. او درباره این استعفا و دوران حضورش در فدراسیون بسکتبال حرفهای جالبی را مطرح کرده. گفتوگوی مثلث با رئیس پیشین فدراسیون بسکتبال را میخوانید.
آقای مشحون! درباره جداییتان از فدراسیون بسکتبال صحبت میکنید؟
قبل از هر چیز باید از همه عزیزانی که طی این سالها در کنار بسکتبال بودند تشکر کنم. دوستانی که در رسانهها فعالیت دارند و همه منتقدان و کارشناسان که سعی کردند با نظراتشان به بسکتبال کمک کنند. بحث جدایی من هم بالاخره دیر یا زود باید اتفاق میافتاد. اگر امروز این اتفاق رخ نمیداد شاید یک ماه دیگر یا یک سال دیگر رخ میداد. اما بالاخره باید این جدایی صورت میگرفت. نمیتوانم بگویم برای من ساده است. بههرحال فعالیت دو دههای در یک فدراسیون باعث میشود که شما عاشقانه کارتان را انجام بدهید و سعی کنید که بهترین اتفاقها را برای فدراسیون تحت نظرتان رقم بزنید تشخیص عزیزان این طور بود که از این به بعد باید شرایط بهگونه دیگری پیش برود.
علاقهمند نبودید که ادامه بدهید؟ ناراحت نیستید؟
نه. واقعا گلایهای نیست. حتی استقبال هم کردم. چرا باید ناراحت باشم؟ به هر حال دوستان تا دیروز نسبت به بنده لطف داشتند و تشخیص داده بودند که باید در این پست به مملکتم خدمت کنم اما امروز تشخیص دادند که فرد دیگری باید این راه را ادامه بدهد. مساله مهم بودن من نیست بلکه مساله مهم بودن بسکتبال و توسعه این رشته ورزشی است.
به نظر میرسد سیستم مدیریتی طی دهههای اخیر به شما اعتماد ویژهای داشته است. این طور نیست؟
من خودم را مدیون نظام میدانم. این نظام به من اعتماد کرد و به من فرصت داد که برای بسکتبال کاری بکنم و من خدا را شاهد میگیرم که آنچه در توانم بود خرج کردم تا بسکتبال ایران رشد کند.
از عملکردتان راضی هستید؟ امروز وقتی به بسکتبال نگاه میکنید به خودتان نمره قبولی میدهید یا خیر؟
نمیتوانم بگویم از عملکردم راضی هستم. کدام بقال را پیدا میکنید که بگوید ماست من ترش است؟ این موضوعی است که دیگران باید راجع به آن صحبت کنند. من سال ۸۱ افتخار خدمت کردن در فدراسیون بسکتبال دوباره نصیبم شد.
از همه آنهایی که در آن سال به من رای دادند و دوباره به من اعتماد کردند سپاسگزارم. وقتی دوباره وارد فدراسیون شدم یادم میآید که حتی یک مدال نقره هم نداشتیم. یک مدال برنز داشتیم که در سال ۱۹۵۱ در مسابقات دهلینو به دست آمده بود. مسابقاتی که تنها ۷ تیم شرکتکننده داشت و ایران در آن بازیها سوم شده بود. از آن سال تا امروز که من با شما صحبت میکنم اگر به کلکسیون افتخارات بسکتبال ایران نگاه کنید بیش از ۸۰ مدال کسب شده که ۶۸ مدال آن طلا است. ما در ردههای مختلف تیمی به افتخارات بزرگی دست پیدا کردیم و البته این موفقیتها ساده نبود. واقعا با سختی و تلاش به دست آمد. یک مجموعه همدل در کنار هم کار کرد تا بسکتبال ایران جهش خوبی داشته باشد.
پس آمار میگوید که شما موفق بودهاید.
به هر حال اگر بخواهیم با زبان آمار درباره بسکتبال صحبت کنیم متوجه میشویم که اتفاقات خیلی خوبی طی این سالها در بسکتبال ایران رخ داده است. حضور تیمهای ملی ما در جام جهانی، در مسابقات آسیایی و در المپیک، همه اینها موفقیتهایی است که میتوانیم دربارهاش صحبت کنیم اما ترجیح من این است که دیگر عزیزان بنشینند و کارنامه ما در فدراسیون را بررسی کنند. اطمینان دارم که در کنار قوتها نقاط ضعفی هم در کار وجود داشته که شاید بهتر است دربارهشان در فرصت دیگری صحبت کرد. به هر حال گفتن موفقیتها از زبان من خیلی جالب نیست. اما این را بگویم که ما با دست خالی بسکتبال را اداره کردیم. امکانات کافی نداشتیم.
ما سالها است که بهدنبال ایجاد سالنهای متعدد میگشتیم. این مسالهای است که بسکتبال به آن نیاز دارد، سالنهای متعدد برای بسکتبال بازی کردن. من و همه دوستانم یعنی مدیران عامل باشگاهها، روسای هیاتها، مربیان، داوران، بازیکنان و همه و همه سعی کردیم امکاناتی برای بسکتبال فراهم کنیم. موفقیتهایی هم در این راه داشتیم. اینقدر موفق بودهایم که بگوییم امروز آسیا برای بسکتبال ایران کوچک است و ما جهانی شدهایم. بازی با قطر را دیدید؟ تیمی که در ثروت غرق شده است، تیمی چندملیتی که هنوز هم حریف ما نیست.
دوست داشتید که همچنان به کارتان در فدراسیون بسکتبال ادامه بدهید؟
خدا را شکر میکنم که توانستم طی این سالها به این رشته ورزشی خدمت کنم. از سازمان بازرسی کل کشور هم تشکر میکنم. من هرگز نخواستم سدی باشم مقابل رشد و توسعه بسکتبال. از این به بعد هم نخواهم بود. پس با افتخار عرصه را برای مدیر بعدی باز کردم تا بسکتبال بتواند به راه خودش ادامه بدهد. اگر تا دیروز احساس میکردم مصلحت بسکتبال این است که من به فدراسیون برگردم امروز باتوجه به نامه دوستان عزیز در سازمان بازرسی کل کشور مصلحت این بود که نسبت به این حکم تمکین کنم و از فدراسیون بسکتبال بروم.
شما با وزرا و روسای سازمان تربیتبدنی مختلفی کار کردهاید. درباره بهترین دوره و بدترین دوره کاریتان صحبت میکنید؟
من با خیلیها کار کردم. نمیگویم دوران پرچالشی نداشتهام. اما اجازه بدهید که از کسی اسم نبرم تا خدای نکرده دلخوری یا حاشیهای به وجود نیاید. بالاخره همه آنهایی که قرار است با هم در فضایی حرفهای کار کنند خواهناخواه دچار اختلاف یا اختلاف سلیقه میشوند. به جرات به شما میگویم که بیش از هر رئیس فدراسیون دیگری مورد بیمهری قرار گرفتم و البته بیش از هر رئیس دیگری در مقابل این بیمهریها مقاومت کردم. در همه برههها. آن وقتهایی که همه تلاش ما این بود که یک سالنی در مرکز شهر داشته باشیم بعضیها برای فدراسیون دیگری میرفتند سالن میساختند. آن وقتها که حتی پول بخشی از سالن کمیته ملی المپیک را هم داده بودم و متعهد شده بودم که تمام و کمال پولش را پرداخت کنم تا سالن به بسکتبال برسد آقایان میرفتند سالن را به دیگری میفروختند. اما اجازه بدهید وارد این حیطهها نشوم. چون درد دلهای زیادی دارم. با همه اینها تنها فدراسیونی که جایزه اسکار جهانی گرفت فدراسیون بسکتبال بود.
باز هم با بسکتبال همکاری میکنید؟
آرزو دارم که بسکتبال به راه خودش به درستی ادامه بدهد و بهترین اتفاقها برای این رشته ورزشی رخ بدهد. بسکتبال طی سالهای اخیر به دلیل همدلی همه عزیزان و زحمتکشان در مسیر پرافتخاری قرار گرفته است. امیدوارم از این به بعد هم این همدلی وجود داشته باشد و شاهد توفیقات روزافزون تیمهای ملی کشورمان باشیم. در پاسخ به سوال شما هم باید بگویم که هر کمکی از من ساخته باشد دریغ نمیکنم. هر چند تشخیص دوستان این بوده که باید بروم و شاید به کمک من دیگر نیازی نداشته باشند.
- 12
- 2