با اینکه انتخابات کمیته ملی المپیک ٨روز دیگر برگزار میشود، از همین حالا حدسزدن رئیس بعدی این کمیته کار سختی نیست. از چندی قبل مشخص شد که سیدرضا صالحیامیری فردی است که وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک بر سر معرفی آن بهعنوان رئیس بعدی به توافق رسیدند. او که ٣ماه در ابتدای دولت یازدهم سرپرستی وزارت ورزش را برعهده داشت، دومین وزیر پیشنهادی روحانی به مجلس بود که رأی اعتماد نگرفت و بدین ترتیب دوره حضورش در ورزش خیلی زود به پایان رسید.
صالحیامیری در این ٤سال سابقه حضور در وزارت ارشاد را در کارنامه دارد و اخیرا هم بهعنوان معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران منصوب شده است. با ثبتنام صالحیامیری برای ریاست کمیته ملی المپیک این موضوع برای همه اثبات شد که او گزینه نهایی این کرسی است و به همین دلیل در آستانه برگزاری انتخابات رقابتی برای ریاست کمیته وجود ندارد. این اتفاق با نظرات موافق و مخالفی مواجه شده و خیلی از اهالی ورزش به نحوه ورود صالحیامیری به انتخابات انتقاد دارند. اینکه او بهعنوان یکی از کارشناسان خبره المپیک از سوی هیأت اجرایی معرفی شده، بحثهای زیادی را به وجود آورده است.
صالحیامیری به احتمال فراوان هفته آینده اداره کمیته ملی المپیک را به دست میگیرد و باید از سمت خود در شهرداری هم استعفا دهد. باید دید با وجود نبودن هیچ سابقه ورزشی در کارنامه این مدیر نزدیک به دولت، او میتواند خیلی زود با اقداماتی که انجام میدهد، در دل اهالی ورزش خودش را جا کند یا خیر. شاید معیار اصلی سنجش عملکرد رئیس جدید کمیته ملی المپیک بازیهای آسیایی ٢٠١٨ جاکارتا باشد که از چند ماه قبل اقدامات کمیته برای آمادهسازی کاروان ایران برای حضور در این مسابقات آغاز شده است.
انتخاب صالحیامیری قانونی نیست
مصطفی هاشمیطبا/رئیس اسبق کمیته ملیالمپیک
با پایان مهلت نامنویسی از کاندیداهای کمیته ملی المپیک همانطور که پیشبینی میشد در بخش ریاست همه برای انتخاب یک فرد به اجماع رسیدهاند. فقط خسرویوفا در کنار صالحیامیری ثبتنام کرده که او هم قطعا انصراف میدهد و در انتخابات نخواهد ماند. البته مهم نیست که انتخابات تکنفره یا دونفره باشد؛ مهم این است افرادی که وارد عرصه انتخابات میشوند، به شکل درستی بیایند و اقداماتشان قانونی باشد. صالحیامیری بهعنوان خبره بازیهای المپیک از سوی هیأت اجرایی انتخاب شده و مجوز ثبتنام گرفته است.
با اینکه صالحیامیری سابقه ورزشی ندارد اما حتی صرفا سابقه ورزشی مهم نیست. ٥نفری که از سوی هیأت اجرایی بهعنوان خبره بازیهای المپیک انتخاب میشوند، باید تخصص المپیکی داشته باشند و در این حوزه فعالیت کرده باشند. واقعا سوال اینجاست که صالحیامیری چطور بهعنوان خبره بازیهای المپیک انتخاب شده؛ درحالی که هیچ سابقهای در این بخش ندارد؟ البته او فرد محترمی است و شاید در خیلی از بخشهای دیگر تخصص و سابقه طولانی داشته باشد اما در بحث المپیک و ورزش انتخاب او باطل است.
متاسفانه منع قانونی برای این انتخاب کمیته ملی المپیک وجود نداشته و دوستان سلیقهای رفتار کنند. با این حال من میتوانم یک مثال بزنم تا به غیرقانونیبودن این انتخاب پی ببرید. ماجرا مثل این میماند که برای یک جراحی بگوییم ٤ پزشک جراح متخصص میخواهیم اما ٤ مهندس انتخاب شوند. چنین اتفاقی نه درست است و نه قانونی و باید مورد بررسی قرار بگیرد. شاید اعضای مجمع فقط یک گزینه بیشتر برای رأیدادن در حوزه ریاست نداشته باشند اما وقتی نام فردی را در برگه رأی مینویسند، مسئولیتش را بر گردن میگیرند. این را دیگر من نمیتوانم بگویم که به چه کسی رأی بدهند اما رأی مخفی و انتخابات آزاد است.
همسوشدن وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک
آرش میراسماعیلی/عضو کمیسیون ورزشکاران
در انتخابات کمیته ملی المپیک حساسیتهای خاصی وجود دارد. با توجه به اینکه برنامهریزی اصلی برای شرکت در بازیهای آسیایی و المپیک به این کمیته مربوط میشود، اهالی ورزش به دنبال این هستند تا افراد متخصص را انتخاب کنند. در دورههای قبلی نیز همینگونه بود که براساس آییننامههای تدوینشده، محدودیتهایی برای ثبتنام کاندیداها وجود داشته و فقط تعداد خاصی میتوانند برای سمتهای مختلف نامنویسی کنند. این محدودیت باعث میشود متخصصان و کسانی که واقعا میتوانند در این عرصه به کمک ورزش بیایند، از کرسیهای کمیته ملی المپیک دور بمانند که این مناسب ورزش کشور نیست.
مثلا روسای فدراسیونها که هرکدام مسئولیت یک رشته را برعهده دارند، حضور گستردهای در انتخابات دارند اما در شرایطی که انتخاب شوند، باید فدراسیون خود را رها کنند که این خودش ایراد است. تمام این اتفاقات باعث میشود تا خاکخوردههای ورزش از ورود به انتخابات منع میشوند و خارج از گود میمانند. البته بحث اینجاست که به اعتقاد خیلی از اهالی ورزش همسوبودن کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش نکته مهمی است. به هرحال صالحیامیری هم به دولت نزدیک است و در همان ٠٩ روزی که در وزارت ورزش بود، نشان داد که میتواند از نظر بودجه کمک بزرگی به ورزش کند. او میتواند از لابیگری سیاسی خود استفاده کرده و به ورزش کشور کمک کند.
از طرف دیگر، شاهد اختلاف بین ٢ نهاد اصلی ورزش یعنی وزارتخانه و کمیته ملی المپیک نخواهیم بود. با این حال، باید بگوییم که ورزش ایران دچار سیاستزدگی شده و همین حالا هم وقتی به فدراسیونها و بدنه وزارت ورزش نگاه میکنیم، کمتر متخصصین و قهرمانهای ورزش را آنجا میبینیم. این درحالی است که در کشورهای مختلف افرادی که در ورزش تخصص دارند و در این زمینه تحصیل کردهاند، در بدنه ورزش استفاده میشوند.
فضا باز بود، ماجرا تغییر میکرد
محمدرضا یزدانیخرم/ کارشناس مدیریت ورزش
در چند سال اخیر آییننامه و دستورالعملها طوری نوشته شده که انتخابات کمیته ملی المپیک از قبل مهندسی شده است. اعتقاد خیلیها و البته بنده این است که رئیس کمیته ملی المپیک بهعنوان سمبل ورزش ایران باید در بخش بینالمللی حضور پیدا کند و این کرسی از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین باید در این پست از بهترین فردی که دارای سوابق درخشان است و برای ورزش کشور تا بهحال مفید بوده، استفاده شود.
نباید اشتباه کنیم و بگوییم که کمیته ملی المپیک یک نهاد دولتی است و دولت باید برایش تصمیم بگیرد. کمیته ملی المپیک یک نهاد بینالمللی ورزشی است که باید انتخاباتش آزاد باشد و اصلا شرایط سنی هم در آن در هیچجای دنیا معنا پیدا نمیکند.
افرادی مثل میرسلیم، هاشمیطبا، تابش و... که قبلا خدمات مفیدی برای ورزش کشور انجام دادند و دستشان هم در حوزه ورزشی باز است، چرا نمیتوانند در انتخابات کمیته ملی المپیک کاندیدا شوند؟ آییننامهای که تدوین شده، غلط است و نیاز به اصلاح دارد. قبول دارم که کمیته المپیک نیاز به کمکهای دولتی دارد و رئیس آن باید به رئیسجمهوری هم نزدیک باشد اما از اینسو هم باید آن فرد به ورزش اشراف داشته باشد. متاسفانه صالحیامیری شناختی روی کار المپیک و ورزش ندارد. بعید میدانم که او حتی خیلی از روسای فدراسیونها را از نزدیک بشناسد.
برخلاف او سلطانیفر که الان در رأس ورزش قرار دارد، شناخت بسیار خوبی از ورزش دارد و قبلا هم معاون سازمان تربیت بدنی بوده است. اینها خودش سرمایه است و لازمه حضور در یک پست سطح بالا در ورزش محسوب میشود. اگر فضا برای ورود افراد باسابقه باز بود، قطعا چنین اتفاقی رخ نمیداد که قبل از انتخابات رأی آوردن صالحیامیری مشخص باشد.
- 13
- 2