به گزارش ایران، نگهبانهای بوستان گفتوگو به سمتشان میدوند و میگویند هرچه زودتر تسمه را از شاخهها جدا کنند. اینجا هرکار ناشناختهای ممنوع است. آرمین، ابی و داریوش به این سکانس تکراری عادت دارند. آنها به هر پارک یا فضای سبزی که میروند، همینطور تمرینشان نیمه کاره میماند.
اسلک لاین ورزش مورد علاقه این جوانهاست که در ایران هیچ حمایتی از آن نمیشود و آنها همه پیشرفتشان را مدیون اینستاگرام و یوتیوب هستند. فکرش را بکنید آدم از یوتیوب یاد بگیرد که با کفش مجلسی روی طناب راه برود.
اسلکلاینرهای موفق دنیا فیلمهای تمرینشان را در پارک، فضای سبز، کوههای مرتفع و فراز آبها، در فضای مجازی منتشر میکنند و دخترها و پسرهای علاقهمند ایران هم با همین ویدئوها در این ورزش پیش میروند.
«برعکس بندبازی، در اسلکلاین بین دو نقطه تسمهای میکشیم که تقریباً شل و پرحرکت است و به کمک حرکتهای دست و بدن تعادلمان را روی آن حفظ میکنیم.
این رشته ورزشی شاخههای مختلفی دارد؛ هایلاین یکی از آنهاست که تسمه را بین دو صخره یا دره میبندیم و غیر از اینکه باید تعادلمان را حفظ کنیم لازم است از لحاظ روانی با ارتفاع زیادی که از سطح زمین داریم کنار بیاییم تا بتوانیم روی تسمهای که پهنایش یک اینچ است با تعادل راه برویم. تریکلاین هم هست که ورزشکار روی تسمهای با پهنای ۲ اینچ حرکات نمایشی و جهشی انجام میدهد و بیشتر رقابتهای اسلکلاین دنیا در این شاخه ورزشی برگزار میشود.»
آرمین اسدی این را میگوید؛ جوان ۲۵سالهای که از ۴ سال قبل با دیدن یکسری ویدئو در فضای مجازی به اسلکلاین علاقهمند شد و از ورزش فیتنس که سالها آن را دنبال میکرد دست کشید. اسلکلاین یک ورزش کامل و مستقل است اما از زمانی که وارد ایران شده هیچ انجمن و فدراسیونی از آن حمایت نمیکند. بنابراین علاقهمندان این رشته با هزینه شخصی ورزش میکنند و امکانات آن را هم بهصورت پستی از خارج میخرند؛ فرانسه، سوئیس و آلمان از جمله کشورهای سازنده اسلک به حساب میآیند و علاقهمندان ایرانی برای یک دست اسلک گاه تا هزار یورو باید بپردازند.
آرمین میگوید: «این ورزش سه یا چهار دهه است که در امریکا دنبال میشود و تقریباً از ۸ سال قبل توی ایران محبوب شده. ما نسل دومی هستیم که در ایران اسلکلاین میکنیم و تعدادمان ۱۰۰ نفری میشود که در تهران، کرمانشاه، همدان و شهرهای دیگر ایران پراکنده هستیم. هرچند وقت یکبار جشنواره و ایونت برگزار میشود و دور هم جمع میشویم. با اینکه در اسلکلاین پیشرفت خیلی خوبی داشتهایم و در سطح دنیا هم شناخته شده هستیم در ایران حتی بهعنوان یک تک رشته قبولش ندارند.
برای همین مجوز تمرین نداریم و اگر با کلی دوندگی مجوز هم بگیریم بدون دلیل قانعکنندهای باطل میشود. با این همه ما با این مشکلات و هزینههای زیادی که دارد، نمیخواهیم هیجانش را از دست بدهیم. هر روز تمرین میکنیم و با جشنوارهها و تورها یک جورهایی درآمد کسب میکنیم اما آنقدرها جنبه اقتصادیاش مطرح نیست و بیشتر دلیلمان از دنبال کردن این ورزش تفریح و معاشرت و دوستی است.
هرچیز ناشناختهای ممنوع است
قرار ملاقات با پسرها را در بخشی از بوستان گفتوگو میگذارم که به بزرگراه چمران منتهی میشود. نگهبانهای پارک که از این موضوع مطلع میشوند میدوند تا مانع ادامه تمرین اسلکلاینرها شوند.
اسلکلاینرهای تهران مدتی قبل با هزینه و روابط شخصی برای تمرین در بوستان لاله مجوز گرفتند و از ترس اینکه فرصت تمرین را از دست بدهند هر روز در این بوستان دور هم جمع میشدند. در آن مدت تعداد قابل توجهی به هایلاینر و اسلکلاینرهای ایران اضافه شد اما به تازگی این مجوز باطل شده و حالا که به بوستان گفتوگو آمدهاند تا تمرین کنند هم باز از ادامه کار باز میمانند.
خیرآبادی یکی از مسئولان حراست پارک میگوید: «نشستن روی محوطه ممنوع است چه برسد به اینکه بخواهند اینجا حرکات ورزشی انجام بدهند. البته در بخشهای دیگر بوستان هم که افراد عادی میتوانند استفاده کنند، انجام این ورزش ممنوع است.» او و همکارانش ایستادهاند تا پسرها تسمه را باز کنند و بروند دنبال کارشان.
ابراهیم انوری به سمت تسمه میرود و درحالی که نوارهای ساسبندی را که به شلوارش بسته است از شانه جدا میکند با کفشهای مجلسی بالای تسمه میپرد و میگوید: «دیوار حاشا بلند است! اصولاً در ایران به سمت هر چیز ناشناختهای انگشت اتهام میگیرند.
محدودیت زیاد است اما نمیشود که راحت دست از علاقهمان بکشیم.» با کفش مجلسی روی تسمه راه رفتن و حرکات نمایشی انجام دادن واقعاً سخت است سختتر اینکه یک نگهبان از رو به رو به سمتت بیاید و بگوید اگر نیایی پایین، هلات میدهم. ۲۵ ساله است. ابی را بیشتر از ابراهیم دوست دارد. دلیل این همه علاقه به اسلک لاین را که میپرسم، میگوید: «دیدهای آدم عاشق همه جوره پای عشقش میایستد؟ من قبلاً دوچرخهسواری، بدمینتون و ورزشهای مختلف انجام میدادم اما ۴ سال قبل عاشق اسلکلاین و تعادلش شدم.
مثل ریلکسیشن میماند. برای همین سختیهای این ورزش را با جان و دل قبول میکنم.»
او همانقدر که عاشق اسلکلاین است، به زبان اسپانیایی هم علاقه دارد. ابی هم که مثل بیشتر دنبالکنندگان این ورزش با آزمون و خطا پیشرفت کرده میگوید: «در ایران تا امروز هیچ دوره آموزشی وجود نداشته و فقط کسانی که نسل اول این ورزش هستند چیزهایی را که میدانند با بقیه به اشتراک میگذارند.
جایی برای آموزش هم نیست. میرویم بالای تسمه میخوریم زمین دوباره از نو تا بالاخره با پر رو بازی یاد بگیریم. در آلمان زیر پای ورزشکارانی که میخواهند تریک لاین کنند تاتامی است و بقیه امکانات امنیتیشان کامل است، اما نهایت امکانات ما خلاصه میشود به همین چمن زیر پا؛ بین دو درخت تسمه میبندیم و زیر پامان هم چمن پارک. اگر یکبار با سر زمین بخوریم، کارمان تمام است و تا دو هفته نمیتوانیم تمرین کنیم ولی چارهای نیست و باید این شرایط را بپذیریم تا یاد بگیریم.
ورزشی مهیجتر از سنگنوردی
خیلیها اسلکلاین را بهعنوان ورزش دوم انتخاب میکنند. مثل داریوش شهروی که سالهای قبل سنگنوردی میکرد و خواهرش اسلکلاین. او به پیشنهاد خواهرش این ورزش را بهعنوان ورزش دوم شروع کرد تا در سنگنوردی موفقتر باشد اما همان پیشنهاد باعث شد این روزها اسلکلاین را جدیتر از سنگنوردی دنبال کند: «همین مدت بارها جلوی تمرینمان را گرفتهاند چون کاری که ما بهعنوان یک ورزش انجام میدهیم ممنوع است.
درحالی که این ورزش راههای زیادی را جلوی پای ورزشکار میگذارد و نکته جالبش این است که هرکسی میتواند آن را تجربه کند. خود من متولد سال ۷۳ هستم. خیلی از جوانهایی هم که این ورزش را شروع میکنند چندین سال از من بزرگترند اما بهخاطر اینکه حالشان با این ورزش خوب میشود به سراغش میآیند.»
ابی که با داریوش همعقیده است میگوید: «شرایط این روزهای ایران بخصوص برای ما جوانها خوب نیست اما کسی که در این شرایط سخت حالش خوب باشد یعنی اینکه خیلی با خودش روراست است. اینکه چون در ایران هستیم دپ باشیم و بیرون از ایران کلی عشق کنیم برای من بیمعنی است. همه چیز به من بستگی دارد و هر جا من هستم عشق هم همانجاست ولی اسلکلاین با همه چیز فرق دارد.
اگر این ورزش در ایران حمایت شود برای بهتر شدن روحیه جوانها عالی است و سپری کردن این شرایط سخت را هم برای آنها راحتتر میکند.
سمیه ابراهیمی
- 11
- 2