به گزارش ایسنا، امید کریمی شطرنج باز خمینیشهری با وجود سن کم و مشکل نابینایی توانست در مسابقات پارا آسیایی جاکارتا بدرخشد و مدال طلای بخش انفرادی این مسابقات را از آن خود کند. این ورزشکار ۱۷ ساله ۹ سال است که به صورت حرفهای بازی میکند و از سال ۹۱ تاکنون عضو تیم ملی بزرگسالان شطرنج ایران است. وی چندین قهرمانی آسیا و ایران و همچنین قهرمانی لیگ دسته یک استان را در کارنامه خود دارد.
ایسنا با امید کریمی به گفت و گو پرداخت تا از زندگی شطرنجیاش بگوید.
- سطح مسابقات پاراآسیایی چطور بود؟
سومین دوره مسابقات پاراآسیایی برای بچههای معلول در مالزی برگزار شد و اولین دوره بود که رشته شطرنج در این مسابقات شرکت داشت. ۱۲ شطرنجباز از ایران در این مسابقات شرکت داشتند و خدا رو شکر توانستیم پرچم کشورمان را بالا ببریم و ۱۴ مدال گرفتیم. ۴ طلا، ۶ نقره و۴ برنز برای ورزش شطرنج رقم قابل توجهی است. در مورد سطح مسابقات هم باید بگوییم، بازیکنان ما ۱۴ نفر بودند که به دلیل تعداد کم بازیکن جدول ما بسیار فشرده بود. در دو بخش سریع و فکری استاندارد در بازیها شرکت کردیم که در بخش استاندارد توانستم اول شوم، ولی در بخش سریع با همان تعداد نهم شدم . البته در مسابقات سریع قبل از دور آخر شانس قهرمانی هم داشتم. شرمنده مردم هستم که نتوانستم در بخش سریع مدالآوری کنم.
- در بخش تیمی هم مدال گرفتید؟
در بخش تیمی دو نفرِ برتر امتیازشان محاسبه میشود. من ۵.۵ امتیاز در بخش استاندارد گرفتم و با ۳.۵ امتیازِ بازیکن دوم در مجموع ۹ امتیاز گرفتیم. اگر اتفاقاتی که دور آخر افتاد و کشور فیلیپین و قزاقستان تبانی نمیکردند قهرمان میشدیم چون قزاقستان یک نماینده بیشتر نداشت و به نفع فیلیپین کنار رفت و فیلیپین قهرمان شد و ما نایب قهرمان شدیم.
خاطره خاصی از این مسابقات دارید؟
بین دو بازی بود که از چادر بیرون آمدم تا با مادرم تلفنی صحبت کنم. یک مرتبه صدای جیغ بلند شد و همه از چادر بیرون آمدند. یک موش صحرایی بزرگ در چادر رفته بود و همه ترسیده بودند. صحنه خندهدار و جالبی بود.
-وضعیت بینایی چشم شما چگونه است؟
وضعیت چشمم به صورتی است که خیلی از فعالیتها را به سختی انجام میدهم، کتابهایم درشت خط است و در کلاس درس تابلو را نمیبینم به همین دلیل باید از افراد عادی بیشتر تلاش کنم، اگر آنها روزانه ۸ ساعت تمرین میکنند من باید دو برابر بیشتر وقت بگذارم و با تمرین بیشتر این کمبود را جبران کنم. در کلاسبندی ایران چشم من در گروه b2 قرار داشت، ولی در اندونزی آن را در کلاس b3 تشخیص دادند.
-چرا شطرنج را انتخاب کردید؟
ششساله که بودم پدرم بازی شطرنج را به من یاد داد، تا قبل از آن با هم منچ بازی میکردیم. بعد از آن کمکم متوجه استعداد من در این زمینه شدند، بعد از یک ماه از یادگیریام توانستم قهرمانی زیر ۲۰ سال استان در رده کمبینایان و نابینایان را کسب کنم، آن زمان هنوز دستم به مهرهها نمیرسید.
-روزانه چند ساعت تمرین میکنید؟
عمده تمریناتم در خانه است چون ساعات زیادی باید تمرین کنم، خصوصاً تابستان امسال که برای مسابقات آماده میشدم، گاهی از ۸ صبح تا ده شب تمرین میکنم و طبق ساعت و برنامهریزی کار میکنم. یکی از مربیانم از ارمنستان میآید، اما با توجه به بالا رفتن قیمت دلار در حال حاضر پرداخت دستمزد مربی برایم کمی سخت شده است. ایشان حدود چهار سال است که برای من زحمت کشیدهاند و مربی اصفهانم نیز ناصر ریاحی هستند که سالها مربی من بوده است.
-در منزل به تنهایی تمرین میکنید؟
بعد از علم پزشکی، شطرنج دومین رشتهای است که بیشترین کتاب را در دنیا دارد. تمرینات شطرنج بیشتر به صورت حل معماست. در تمرینات وضعیتهایی از قبل چیده شده را به صورت تست حل میکنیم. برخی تمرینات هم حفظی است و شما وقتی پشت میز مینشینید باید چندین حرکت بعد را در ذهن داشته باشید. شطرنج شبیه ریاضی است.
- سرعت عمل چقدر در شطرنج حائز اهمیت است؟
در بازیهای پارا آسیایی برای اولین بار به اهمیت سرعت در شطرنج پی بردم. قبلاً سرعت را تفریحی میدانستم، اما در جاکارتا سرعت خیلی اهمیت داشت. مشکل عمده تیم نیز همین سرعت بود و در بخش سریع ضعیفتر بودیم.دلیلش هم این بود که در اردو تیم ملی روی بازیهای فکری تمرکز داشتیم. اکثر کشورها با دو تیم شرکت کرده بودند یک تیم در بخش بازیهای سریع و یک تیم در بخش استاندارد، اما با همان تیم در دو بخش مسابقات شرکت کردیم.
- چه مشکلاتی این سالها به خاطر معلولیت بر سر راه شما بوده است؟
شاید خیلی از موقعیتهایم را به دلیل این مشکل از دست دادهام و در خیلی از بازیها حقم خورده شده است. مثلاً در المپیاد دانشآموزی بچههای عادی که قهرمان استان شدم به من اجازه ندادند که روی صفحه بچههای نابینا بازی کنم. بچههای معلول اگر حمایت خانوادههایشان نباشد پا به عرصه حرفهای نمیگذارند.
- چقدر زندگی شما شطرنجی است؟
شطرنج یعنی اینکه بین چند انتخاب بهترینش را انتخاب کنید. من هم در زندگی سعی کردهام تا جایی که میشود در انتخابهایم بیشتر فکر کنم و سود و زیان هر انتخاب را بسنجم و برای آیندهام برنامهریزی دقیق داشته باشم.
-با توجه به اینکه پدر و مادر شما از مسئولان هیئت شطرنج خمینیشهر هستند، وضعیت شطرنج خمینیشهر را چگونه ارزیابی میکنید؟
به دلیل وجود نیروهای جوان و فعال در هیئت، شطرنج نابینایان خمینیشهر در چند سال اخیر خیلی پیشرفت داشته است. آقای موسوی- دبیر هیئت از دل و جان نیرو میگذارد و در ردههای سنی مختلف مدالهای زیادی گرفتهایم. در باشگاههای اصفهان هم دیدهام که مربیان خمینیشهری تدریس میکنند. دو سال با هیئت خمینیشهر توانستم در لیگ استان مقام اول را کسب کنم.
در خصوص کم بینایان و نابینایان باید بگوییم در چند ساله اخیر شطرنجشان در شهرستان افول داشته است، حالا دلیلش یا عدم حمایت مسئولان بوده و یا کمکاری بچهها. چند سال پیش در این رده کل تیم استان خمینیشهری بودند، اما حالا حمایت مسئولان استان از خمینیشهر کمتر شده است. پتانسیلهای خوبی در شهرمان داریم و اگر از شطرنجمان حمایت کنند به راحتی میتوانیم در عرصههای مختلف مدالآوری کنیم.
- در حال حاضر مشکل شطرنج بازهای خمینیشهر چیست؟
بیشتر مشکلات رشته شطرنج مربوط به کمبود دانش است. خوشبختانه در بخش بینایان مشکلات کمتر شده است، اما در بخش کمبینایان و نابینایان این خلسه و نبود دانش معضل است. در بخش بینایان شطرنج از حالت قهوهخانهای درآمده و بیشتر به سمت علمی شدن رفته است. برگزاری کلاسهای مختلف باعث رد و بدل شدن علم و بالا بردن تجربیات بازیکنان میشود.
-حاشیههای شطرنج چیست؟
حاشیههای قهرمانی در همه رشتهها زیاد است. به دنبال قهرمانی پول است و به دنبال پول حاشیه است.
-کدام مهره شطرنج را بیشتر دوست دارید؟
من برای مهره فیل احترام زیادی قائلم و خیلی وقتها شده که مهرههای بالاتر را به خاطر فیل از دست دادهام.
صحبت پایانی شما؟
از پدر، مادر و مربیانم برای حمایتهای بیوقفهشان تشکر و قدردانی میکنم. از کسانی که در این دوره مسابقات در کنار ما بودند نیز تشکر میکنم.
سهیلا عموشاهی
- 17
- 4