عضلاتی درهم تنیده با حجمی اغواکننده، «کوه عضله» واقعا لقب برازندهای برای او بود. عکسهای او در فضای مجازی هرکس را برای شروع بدنسازی تحریک میکرد، همانطور که خودش ۱۳سال پیش با عکسهای رونی کلمن بدنسازی را شروع کرد؛ کوه عضله لقب برازندهای برای او بود! حالا اسحاق قویدل جسم نحیفی دارد که قرار است از اوایل هفته آینده تحت شیمیدرمانی قرار گیرد. سرطان مغز استخوان، قویدل را زمینگیر کرده ولی در صحبتهای او نشانهای از ترس نیست. اسحاق صراحتا میگوید بهخاطر مصرف داروهای بدنسازی دچار سرطان شده و همین یک جمله کافیست تا یکسری بهشدت علیه او موضع بگیرند؛ بهطوری که بیماریاش را دروغ قلمداد کنند! ماجرایی پیچیده و کلافی سردرگم در ایران، اینکه چهکسی از فروش داروهای بدنسازی نفع میبرد؟ سودهای میلیاردی به جیب چه کسانی ریخته میشود؟ قویدل میگوید در تیم ملی مربیان داروهای مرگآور تجویز میکنند؛ صحبتهایی تکاندهنده که اگر صحت داشته باشد باید گفت وای به حال باشگاههای بدنسازی سطح شهر. صدای خسته و بیرمق اسحاق قویدل شاید برای بیماری باشد ولی صحبتهای بیپروا و جسورانهاش خبر از یک سونامی مرگ در ایران میدهد.
اسحاق قویدل کیست؟
نامی آشنا برای اهالی بدنسازی، قهرمان چند دوره آسیا و قهرمان مسترالمپیا کویت؛ از جمله عناوین مهم اوست. اسحاق متولد ۱۳۶۶ در بابل است و طی این سالها علاوه بر ورزش بهکار مربیگری و فروش داروهای بدنسازی مشغول بوده است. خودش میگوید با عکس رونی کلمن عاشق بدنسازی شده و زیباییهای بدن کلمن سبب شده تا حرفهای شدن در این رشته پیش برود. قویدل متاهل و دارای یک فرزند است. بیماریاش با سردرد شروع شده و با تشخیص اشتباه دوره درمانی او دیر آغاز شده است. این ورزشکار ایرانی در کشور کانادا مراحل درمان را سپری میکند که بهدلیل هزینههای بالای درمان کمپینی در جهت حمایت از او در فضای مجازی تشکیل شده است. حملات متعدد در فضای مجازی به او گواه این ماجراست که خیلیها دوست ندارند بازار پرسودشان در ایران با صحبتهای قویدل به خطر بیفتد. آنها علاوه بر دروغ بودن بیماری قویدل او را متهم میکنند که خودش داروفروش بوده و بسیاری از جوانان از دستان او داروهای بدنسازی گرفتهاند.
خودم دارو فروش بودم!
قویدل در گفتوگو با همشهری ورزشی نهتنها این موضوع را تکذیب نمیکند که از زاویهای دیگر به آن نگاه میکند:«روز گذشته از خداوند سبحان خواستم که اگر برای آگاهسازی(داروهای مرگبار بدنسازی) من را انتخاب کرده یک راهی جلوی پایم قرار دهد. صبح از خواب بیدارشدم به من خبر دادند از همشهری میخواهند با من صحبت کنند. من این را به فال نیک میگیرم و از شما میخواهم حرفهایم را بدون هیچ سانسوری منتشر کنید تا یکسری جوان که سودای حرفهای شدن در بدنسازی دارند را نجات دهیم. زن دارم، بچه دارم و جوانیام را وقف این کردم تا یک زندگی آباد برای خانوادهام بسازم ولی حالا بهجای اینکه باری از دوششان بردارم شدهام سربار. ناشکری نمیکنم من از قبال این ورزش هم نفع مادی بردم هم معنوی ولی این روی سکه خیلی بد است و اصلا ارزشاش را ندارد، برای همین در خلوت خودم تصمیم گرفتم تلاش کنم تا هیچ جوانی برای حرفهای شدن به این ورزش نیاید که درگیر داروهای مرگبار شود. یکسری آدم معلومالحال و مافیا هستند که اصلا من با آنها کار ندارم. آنها دارند در ایران بهشدت علیه من کار میکنند. گفتهاند:« بیماری من دروغ است و اینکه من خودم داروفروش بودهام و بسیاری از جوانان را بدبخت کردهام» خودم گفتم باز هم تأکید میکنم من به بچهها برنامه میدادم، مکمل میدادم ولی الان پشیمانم. خداوند در توبه را باز گذاشته، من اشتباهم را قبول دارم و برای اینکه جوانی دیگر گرفتار این روزهای من نشود صحبت میکنم».
صد درصد، داروهای بدنسازی باعث بیماری من شد
اسحاق در ادامه، بیماری سرطان خود را ناشی از مصرف داروهای بدنسازی عنوان میکند:«در ایران بهمدت یکسال و نیم سردردهایی داشتم که میگفتند میگرن است. تا اینکه مثل هرسال برای آماده شدن جهت شرکت در مسابقات به کانادا آمدم. یک روز اینجا سرما خوردم که همراه با سردرد و اختلال در بیناییام بود. نهایتا به بیمارستان مراجعه کردم و با اسکنی که انجام شد گفتند آبسه مغزی است و باید خیلی سریع جراحی شوم. بعد از جراحی مشخص شد تومور داخل سرم است و نمونه را به آزمایشگاه فرستادند.تشخیص سرطان بود و دکترها صددرصد معتقدند دلیل سرطان استفاده از داروهای بدنسازی است. داروها، دلیل اصلی سرطان من است و من این را اعلام کردم. همین مسئله سبب شد تا داروفروشها و کسانی که ذینفع در فروش دارو هستند علیه من موضع بگیرند».
قهرمانان پوشالی
او نهتنها خودش را نقد میکند بلکه ورزشی که سالها در آن حضور داشته و حتی قهرمان نیز شده است را زیر تیغ تند نقد میبرد؛شاید اگر او بیماری سرطان نمیگرفت، ماجرا یک جور دیگر رقم میخورد؛«با قهرمانان پوشالی که یک جسمی را بر پایه استروئید ساختهاند و هیچ جربزهای در آن نیست کاری ندارم اگر وجدان و انسانیت داشتند در این راه با من همراه میشدند.
من میخواهم همه اینها را با شفافیت منتشر کنید. مربیان تیم ملی بهشدت دارو تجویز میکنند. من از دست همین مربیها به این درد افتادم. هیچ کنترل دوپینگ و نظارتی در تیم ملی نیست. من میخواهم جلوی آن جوانانی را بگیرم که عکس من را میبینند و برای رفتن به باشگاه لحظهشماری میکنند؛ همانطور که من ۱۳سال پیش عکس رونی کلمن را دیدم و تحریک شدم برای شروع این ورزش. نمیدانستم که این زیبایی درونی گندیده و فاسد دارد، بله؛ ورزش بدنسازی مادر همه ورزشهاست، شعارهای واهی و توخالیای که سردمداران این ورزش برای توجیه کثافتکاریهایشان میدهند. من هم قبول دارم همه ورزشکاران باید بدنسازی مخصوص رشته خودشان را انجام دهند، اما آیا همه آنها باید درشت بشوند؟ باید آلوده دارو شوند؟»
کاش بیتالله میگفت
مرگ بحثبرانگیز بیتالله عباسپور - قهرمان سابق رشته پرورش اندام- را قویدل ناشی از مصرف داروهای این ورزش میداند. او به همشهری ورزشی میگوید کاش بیتالله داستان بیماریاش را میگفت؛«با مرگ بیتالله عباسپور اشک ریختم و تحتتأثیر قرار گرفتم. ای کاش بیتالله عباسپور میگفت که داستان بیماریاش چیست. اگر او میگفت من همان موقع استپ میکردم. با این حال من وظیفه خودم میدانم که بگویم دلیل بیماریام داروهای بدنسازی است. شاید با حرفهای من یک نفر نجات پیدا کند و درگیر این ورزش و عوارض ناشی از آن نشود».
ماهی بزرگ، ماهی کوچک را میخورد
من از سال ۲۰۱۲تا ۲۰۱۵ عضو تیم ملی بودم و از سال ۲۰۱۶ حرفهای شدم و تنها در ۲مسابقه بهصورت انفرادی شرکت کردم. مدارک اینکه مربیان، دارو برای من تجویز میکردند موجود است. مافیا در این ورزش بیداد میکند مثلا شخصی که تا چند سال پیش چیزی نبود و توانست با رابطه پست بگیرد حالا برای خودش اسمی در بدنسازی درکرده است. مثلا یکی مربی میشود و با سوءاستفاده از شاگردهایی مثل ما خودش را بهعنوان مربی سطح یک کشور مطرح میکند. حالا دفتر این مربی آنقدر شلوغ شده که یک پزشک متخصص طراز اول آنقدر مراجعهکننده ندارد. زنجیره بدنسازی یک زنجیره نامطلوب است. ماهی بزرگ، ماهی کوچک را میخورد. مربی امثال من را میخورد و من شاگردی که تازه آمده باشگاه را همانطور که خودم روز اول وارد باشگاه شدم. چرا هیچ نظارتی روی پرورش اندام نمیشود؟
دردتان چیست، بازارتان دارد کساد میشود؟
روی صحبتم با جوانهاست. من اصلا با خانواده بدنسازی کاری ندارم. کسانی که میگویند ما خانواده بدنسازی هستیم که داریم به تو کمک میکنیم در خفا رفتند گروههایی علیه من راهاندازی کردند. آنها میخواهند چهره من را نزد عوام خراب کنند. من که خودم میگویم پیش از بیماریام داروفروش بودهام. هزار و یک تخلف کردهام. شما که از خداوند سبحان بزرگتر نیستید که گفته توبه همه را میپذیرد الان توبه کردهام و میخواهم آن نوجوان و جوان که میآید باشگاه را آگاه کنم. دردتان چیست؟ بازارتان دارد کساد میشود؟ بسمالله بچرخ تا بچرخیم. من بیمار هستم و باید هفته آینده شیمی درمانی شوم ولی تا آخر ادامه میدهم. هر کس در این مسیر همراه من است ،دست خدا به همراهش. برای چندمینبار از شما خواهش میکنم حرفهایم را بدون هیچ کم و کاستی انتقال دهید.
- 19
- 6