این از خوشاقبالی ما است که صاحب آرمین هادیپور شدهایم که با رشد فزایندهاش در چهار پنج سال اخیر تبدیل به یکی از بهترین سبکوزنهای نه فقط تکواندو ایران بلکه جهان شده و این البته از بداقبالی ما است که او درست در همان وزنی فعالیت میکند که فرزان عاشورزاده نیز در آن حاضر است. همین «هموزنی» و برخی ملاحظات دیگر سبب شد مسوولان تکواندو نه آرمین بلکه فرزان را به بازیهای آسیایی جاکارتا ببرند و در شرایطی که تکواندوی خاموش شده پنج، شش سال اخیر ما با تصاحب دو طلا در این رقابتها دوباره سر بلند کرد، فرزان تحلیل رفته در قالبهای «سونامی»وار خود نیز یک برنز را از این میدان برگرفت.
همه اینها سبب شده هادیپور که بچه رشت و ۲۴ ساله و مجرد و صاحب بیش از یک دوجین مدال مهم بینالمللی شامل طلای محاسبه نشده و غیررسمی المپیک ۲۰۱۶ ریودوژانیرو در ۵۸ کیلو است و در پیکارهای مهم و متعدد دیگری نیز برای ایران آبروداری کرده، حرفهای زیادی برای گفتن درباره مسائل فوق و سایر نکات روز تکواندوی ایران و جهان طی ۱۰ روز اول زمستان ۱۳۹۷ داشته باشد.
آقا آرمین، چه شد که به جاکارتا نرفتی؟
خب، ما را نبردند و ما هم گلهای نداریم و قرعه به نام آقای عاشورزاده خورد و او هم در آنجا خوب کار کرد.
فکر میکنی حاصل کار تیم اعزامی به جاکارتا همانقدر خوب بود که به نظر میرسد؟
بله، واقعاً خوب بودند و غیبت من در ترکیب تیم اعزامی چیزی از واقعیتهای موجود در این زمینه نمیکاهد و اصل ماجرا را تغییر نمیدهد.
چرا ما پس از درخشش در جاکارتا و کسب دو طلا در آنجا در نخستین گرندپری بعدی کم آوردیم و به روزهای بد گذشته رجعت کردیم؟
شما بازیهای آسیایی را با گرندپریها قیاس نکنید، زیرا سطح بسیار بالاتری دارند. آنها زمین تا آسمان فرق میکنند.
اما در شرق آسیا نیز سطح کار بسیار بالا است و «قدرت»های این منطقه کم نیستند؟
بله، خوب هستند اما اگر کره جنوبی را نادیده بگیریم، اکثر تیمها در کلاس اول جهانی قرار ندارند و ما کم و بیش از عهده آنها برمیآییم. در گرندپریها اینطور نیست و لشگری از تکواندوکاران شاخص اروپایی به صحنه میآیند و آنقدر تعدادشان زیاد است که نمیتوان آنها را شمرد و سطح کارشان نیز به هم نزدیک است. با این اوصاف بدیهی است که ما در گرندپریها عموماً نتایج ضعیفتری بگیریم.
شما البته یک ورزشکار تازهکار نیستید اما اوجگیریات بعد از فرزان عاشورزاده و در ۵ سال اخیر و اگر دقیقتر بخواهیم بگوییم، در سه سال گذشته بوده است. این تحول چگونه حاصل آمد؟
یکسری کارها و دستاوردها وابسته به همتهای شخصی است و هرچند مربیان نیز در آن دخیلند اما سهم اول را خود ورزشکار با میزان کار و تلاش و تمرینش دارد و این در مورد من هم صدق میکند و از زمانی که کارها را به شدت جدی گرفتم و از هر سو تمرین و کار کردم، پیشرفت کردم و اکثر مشکلات حل شد.
حالا که صحبت از نقش تمرین و میزان تلاش شد، بگو برنامه تمرینیات چگونه است؟
من و سایر ملیپوشان هر روز دو جلسه تمرین میکنیم و بدیهی است که برخی فیزیکی و با هدف ارتقای شرایط جسمانی باشد و قسمتی دیگر هم مرور فنها و حرکتها و ضربات. اینطور هم نیست که صبحها فقط کار جسمانی کنیم و عصرها کار فنی و هر جلسه تمرینیمان ادغامی از هر دو خصلت است. مجموعه این کارها و جلسات، روزی پنج تا شش ساعت را دربر میگیرد.
تکواندو را به طور جدی از چه سالی و در چه سنی شروع کردی؟
از اوایل دهه ۸۰ شمسی و در حالی که ۹ سال بیشتر نداشتم، پرداختن جدی به این ورزش را شروع کردم.
نخستین مربیات چه کسی بود؟
آقای مصطفی رضازاده که در باشگاهی که در رشت به آن رجوع کردم، مربیگری میکرد. واقعاً مدیون او هستم چون بسیاری از اصول کار را به من آموخت.
از حرفهایت کاملاً مشخص است که او را فراتر از هر مربی دیگری و حتی مربیان ملی، تأثیرگذارترین مربی عمرت میدانی؟
همینطور است. در عین ادای احترام به تمامی مربیان عمرم، هیچکس به اندازه آقای رضازاده در شکلگیری من سهم و نقش نداشته است.
طی این سالها از میان نفرات داخلی و خارجی بیشتر از روی کار چه کسی الگوبرداری کردهای و قهرمانان محبوبت چه کسانی بودهاند؟
من همیشه کار مهدی خدابخشی و علیرضا نصرآزادانی را پسندیده و از آنها درس گرفتهام. خدابخشی در وجه فنی واقعاً درسآموز است و نصرآزادانی در زمینههای اخلاقی هم به درجات بالایی رسیده است. در مورد خارجیها اسم فرد خاصی را نمیآورم، زیرا قهرمانان متعددی را دیدهام که روش کارشان برای من آموزنده بوده است.
سختترین حریفت در مسابقات بینالمللی و جهانی چه کسی بوده است؟
یک ورزشکار اهل کره جنوبی به نام تاهون کینگ واقعاً دمار از روزگارم درآورد و در سه چهار رویارویی اولمان مرا مکرراً شکست داد تا اینکه سرانجام او را بردم و آن شکستها را تلافی کردم. او واقعاً رقیب توانمندی است.
بهترین خاطره عمرت چیست. لابد یکی از مدالهای جهانی و آسیایی پرشماری که بردی این خاطره را شکل میدهد؟
خیر. به سبب رقابت شدیدی که بین تاهون کرهای و من پیش آمده بود، روزی که او را سرانجام ناکام کردم، تبدیل به بهترین خاطره و شیرینترین روز عمرم شد.
آرزوی بزرگ زندگیات چیست؟
درخشش در المپیک از اهداف اصلی من است و وقتی میگویم المپیک منظورم فقط «توکیو ۲۰۲۰» نیست و به سبب سن نه چندان زیادم نسبت به حضور در المپیک (۲۰۲۴) و حتی یک دوره بعد از آن (۲۰۲۸) هم دیدی کاملاً خوشبینانه دارم. امکان ندارد یک ورزشکار در رشتههای المپیکی پیدا کنید که هدف و آرزوی بزرگش کسب نتایجی عالی در المپیک نباشد و این تبدیل به میراث ماندگار آدمها میشود.
چون صحبت المپیکها در میان است، در سال تازه آغاز شده ۲۰۱۹ کدام مسابقات حالت انتخابی المپیک را دارند؟
مسابقههای تکواندوی قهرمانی جهان ۲۰۱۹ که اردیبهشت ۱۳۹۸ در شهر منچستر انگلیس برگزار میشود، به اضافه چهار تورنمنت از سری گرندپریهای این ورزش مراکز و محلهایی هستند که امتیازات لازم برای شرکت در المپیک را در اختیار ورزشکاران قرار میدهند. به عبارت بهتر فقط کسب یک عنوان اولی در یکی از این تورنمنتها برای کسب مجوز المپیک کافی نیست بلکه باید در تمامی این میدانهای سهمیهای شرکت و کسب امتیاز کرد و در نهایت دارندگان بیشترین امتیازات به آوردگاه توکیو راه مییابند.
برای هر کشور چند سهمیه میگذارند؟
مثل ادوار اخیر المپیک هر کشور حداکثر میتواند در چهار وزن شرکتکننده داشته باشد و البته برای ما شاید رقم سه حد نهایت توفیق باشد زیرا وضعمان در منهای ۸۰ کیلوگرم چندان روشن نیست و این اوضاع عوض نمیشود مگر اینکه طی یک سال و نیم آینده یکی دو تکواندوکار ما در این وزن کاری کارستان کنند و در گرندپریهای مورد اشاره به نتایج بسیار خوبی برسند.
این گرندپریها در کدام شهرها و کشورها برگزار میشوند؟
در جاهایی مثل رم و توکیو اما منچستر را اینبار معاف کردهاند زیرا میزبان پیکارهای قهرمانی جهان است و جا و نقشی بیش از این به یک شهر در عرصه و محاسبات تکواندو نمیدهند.
آیا شغلی ثابت به جز تکواندو داری؟
خیر، فقط با درآمد حاصل از حضور در تکواندو روزگار میگذرانم.
مقرری و پرداختی فدراسیون تکواندو به شما ملیپوشان در زمان برگزاری اردوهای ملی به چه میزان میرسد؟
متغیر است و برای هر ورزشکار براساس آخرین رتبهها و مقامهایی که کسب کرده و نتایج حاصله او تصمیمگیری و اقدام میکنند و یک رقم ثابت در کار نیست.
امکانات و سالنهای تمرینیتان چطور است؟
خوشبختانه در این زمینه مشکل زیادی نداریم و سالنی که در قیطریه موجود است و به واقع خوابگاه این منطقه شرایط بسیار خوبی دارد و از سالن مجهزی برخوردار است که ما در آن اجتماع و تمرین میکنیم. این امر باعث شده در زمینه امکانات سختافزاری و وسایل و نیازهای این رشته مشکلات چندانی نداشته باشیم.
و سایر امکانات و نیازها چه؟ آیا آنقدر که باید به تکواندوکاران بها میدهند؟
به هر حال تلاششان را میکنند و اگر کمبود مالی و یا برخی فقدانهای تشکیلاتی وجود دارد، به کار ما منحصر نمیشود. ما میدانیم که مسوولان امر هرچه در توان دارند برای تأمین نیازها عرضه میکنند و کوتاه نمیآیند و کارهای لازم از سوی فدراسیون صورت میگیرد. یکسری مسائل و کمبودها در تکواندو و سایر رشتههای رزمی وجود دارد که از دیرباز برقرار بوده و با اینکه نمیخواهم بگویم به آن عادت کردهایم و گلهای نداریم اما جزو لاینفک ورزش ما است. به جای اینکه فکر کنم این کمبودها چطور میتوانند برای ما بازدارنده باشند، به این میاندیشم که چطور استعدادهای ذاتی ما در تکواندو حلال اکثر مشکلات و سوقدهنده ما به سوی افتخارات و پیروزیهای دائمی و پرتعداد است. مطمئن باشید که تکواندوی ایران هرگز افول نمیکند.
وصال روحانی
- 15
- 2