نتایج ضعیف تیم ملی فوتبال همچنان آتش اعتراض ورزشکاران سایر رشتهها را گرم نگه داشته و هر روز که میگذرد، موج جدیدی از این دلخوری در فضای مجازی دیده میشود و حالا به جایی رسیده که عدهای از این طرف با لحنی تند پاسخ عدهای در گروه دیگر را میدهند و با همین تندی هم پاسخ میگیرند. این رفتار نشانهای است برای دو قطبی شدن ورزش؛ در حالی که ایراد اصلی به ورزشکاران وارد نیست و اگر مشکلی وجود دارد به برنامهریزی کلان ورزش برمیگردد. سوال دیگری هم که مطرح است، اینکه آیا پولی که قرار بوده در ورزشهای دیگر هزینه شود، به فوتبال داده شده است؟
بعد از حذف تیم ملی فوتبال در نیمه نهایی جام ملتهای آسیا تعدادی از ورزشکاران رشتههای دیگر، درباره تفاوتی که بین شرایط آنها و بازیکنان فوتبال وجود دارد، گلایههایی را مطرح کردند. ابتدا «خسته نباشید»های کنایه آمیز، روی استوریهای اینستاگرام نقش بست و بعد نوبت رسید به یادآوری مدالهایی که کشتیگیران و وزنهبرداران در المپیک به نام ایران زدهاند. کمی که گذشت، صحبت از «سال المپیک» شد و بیتوجهی به رشتهای مثل کاراته که ورزشکارانش مجبورند با هزینه شخصی در رقابتهای بینالمللی شرکت کنند. کمی بعدتر کار به حقوقی که به سرمربی تیم ملی داده شده رسید و گلایه شهربانو منصوریان که درآمدش را با درآمد کارلوس کیروش مقایسه کرد.
کمی که گذشت، حرف از غیرت وسط آمد و پولی که میگویند برای بیتالمال است و بیجهت به فوتبالیستها داده شده است. بهداد سلیمی با استوری که دیروز منتشر کرد، آتش این اختلاف را تندتر کرد تا جایی که ساعاتی بعد مهدی طارمی و کریم انصاریفرد هم به تندی پاسخش را دادند. اگرچه بهداد استوریاش را حذف و متنی دیگر را جایگزین کرد اما این دلیلی نشد تا ضعفهای او در المپیک قبلی و جایزهای که معادل طلا دریافت کرد، به رویش آورده نشود. این رویه ادامه دارد اما سوال این است که آیا ضرورت دارد هر روز به این دعوا دامن زده شود؟
سالهاست که از بیعدالتی در ورزش حرف زده میشود و اهالی رشتههای دیگر در روزهایی که روی سکو میروند، برتری خود را به رخ فوتبالی میکشند که چرخش مالی زیادی دارد اما هیچگاه چنین ادبیاتی بر این اختلاف حاکم نبوده و اینجا است که باید نگران شد.
اعتراض حق طبیعی هر کسی است و هر جا که با اعتراضها مواجهه درستی صورت گرفته، جلوی خیلی از مسائل ناخوشایند هم گرفته شده اما مهم است که اعتراض چطور بیان شود و شخص معترض مسیر درستی را برای بیان حرف حقش در نظر گرفته است؟
در اینکه باید نگاه عدالت محوری وجود داشته باشد، شکی نیست. در اینکه سالها بار مدالآوری ورزش کشور روی دوش رشتههایی مثل کشتی، وزنهبرداری، کاراته، تکواندو، ووشو و... بوده، تردیدی نیست و به همین نسبت ذرهای هم نمیتوان شک کرد که بسیاری از مدالآوران در شرایط سخت روی سکو رفتهاند و با کمترین امکانات به موفقیت رسیدهاند اماسوال اساسی این است که آیا پولی که قرار بوده در این رشتهها توزیع شود، به فوتبال داده شده است؟
تیم ملی فوتبال نتیجه ضعیفی گرفته و کسی منکرش نمیشود اما آیا تحلیل درباره وضعیت تیم ملی فوتبال بر عهده ورزشکاران سایر رشتههاست؟ و اگر هم قرار است صحبتی مطرح شود، آیا باید با این روش که در این چند روز دیده شده و با این ادبیات، مطرح شود؟
ورزش کشور بخصوص رشتههایی که شانس مدالآوری دارند، نیاز به حمایت دارند اما راه حمایت از این رشتهها از فوتبال نمیگذرد. سرخورده کردن فوتبال که دل خیلیها با آن شاد میشود و اگر درست حرکت کند، میتواند زمینهساز نشاط اجتماعی شود، راه توجه به رشتههای دیگر نیست. اگرچه رشتههای دیگر هم خیلی وقتها دل مردم را شاد کردهاند.
مدیریت کلان ورزش است که باید ورزش را به تناسب میزان موفقیتی که داشته، تقسیمبندی کند و این حتما روشی فراتر از فحاشی در فضای مجازی است. ورود به یک دعوای عجیب که حکایت از دو قطبی بودن ورزش دارد. دو قطبی که تجربه نشان داده، هیچوقت در هیچ زمینهای نتیجه نداده. فقط منجر شده به فاصله بین بخشهای مختلف و دوری از اتحاد.
- 14
- 1