این دونده کوتاه قد اما فرز و کارساز اصفهانی که ۳۱ ساله است، از ۲۰۰۹ به بعد دایما در معادلات تیم ملی و صحنه مسابقات درجه اول حاضر بوده و افتخارات قابل ملاحظهای را کسب کرده که طبعاً فهرست پیروزهای تفتیان به سبب ۵ سال جوانتر بودن وی نسبت به قاسمی با آن برابری نمیکند.
قاسمی که چهار پنج سال پیش یک کورس تماشایی در شکستن رکوردهای ۱۰۰ و ۲۰۰ متر کشور با تفتیان داشت و گاه با کمترین فاصله زمانی یکی روی دست دیگری بلند میشد و رکورد نفر دیگر را میشکست پیشینه مدال برنز دوی ۱۰۰ متر قهرمانی آسیا در سال ۲۰۱۵ در ووهان چین را دارد که البته از طلای سال ۲۰۱۸ تفتان در همین ماده در مسابقات آسیایی اودیشای هلند نازلتر است اما وقتی بحث پیکارهای دوومیدانی قهرمانی داخل سالن آسیا پیش میآید، آقا رضا با کسب طلا، ۳ نقره و یک برنز در دوی ۶۰ متر و همچنین ۴۰۰×۴ متر امدادی کلکسیونی چشمگیر را برای خود پدید آورده و حاصل شرکتش در بازیهای ورزشی ساحلی آسیا در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ کسب دو نقره از ۶۰ متر بوده و در رقابتهای ورزشی کشورهای اسلامی نیز قاسمی یک طلا در ۱۰۰ متر به سال ۲۰۱۳ و یک برنز در ۲۰۰ متر در همین سال به یادگار دارد که هر دو در پالمبانگ اندونزی حاصل آمد.
به همه آنها بیفزایید تعداد قابل توجهی از مدالها و مقامهای داخلی در مسابقات قهرمانی کشور و لیگ دوومیدانی را و اگر به بحث بینالملل بازگردیم، او مجوز شرکت در هر دو المپیک ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ را بهدست آورد که در لندن در گروهی که آسانا پاول جاماییکایی میدوید حایز رتبه چهارم و حذف شد و در ریو دوژانیرو البته در سطحی پایینتر ظاهر شد و از رتبه هفتمی در گروه خود فراتر نرفته و در نتیجه بالا نرفت.
در اوایل واپسینماه از زمستان نه چندان سرد ۱۳۹۷ پای صحبتاش نشستیم تا ببینیم از گذشته پرماجرایش و آیندهای که پیشرو دارد و البته رقابت تماشاییاش با تفتیان چه چیزهایی برای گفتن دارد.
آقا رضا، این روزها چه میکنی؟
پس از مسابقات لیگ دوومیدانی باشگاههای کشور که سه ماه پیش تمام شد و من در آن پر امتیازترین ورزشکار شناخته شدم قدری استراحت کردم و سپس مهیای پیکارهای داخل سالن شدم که طبعاً در این موقع از سال (فصول سرد) برگزار میشود. در پیکارهای اخیر دوومیدانی داخلی سالن قهرمانی ایران بهعنوان نفر اول دور مقدماتی به فینال ماده ۶۰ متر رسیدم اما خستگی زیاد و کوفتگی محسوس سبب شد از خیر شرکت در فینال بگذرم.
قدم بعدیات چیست؟
حضور در مسابقات بینالمللی دوومیدانی گرامیداشت دهه فجر طی روزهای ۱۲ و ۱۳ اسفندماه در دستورکار من و سایر ملیپوشان قرار دارد و آنجا هم یک میدان محک زنی مناسب برای تشخیص آمادگیمان است و هم صحنهای برای کسب مدال و افتخاری قابل توجه. این رقابت جانشین پیکارهای قهرمانی آسیای میانه شده است که قرار بود ۲ و ۳ اسفند در تهران برگزار شود ولی لغو شد.
آیا امکانات لازم برای تمرین در این موقع از سال که در درجه اول یک سالن سربسته برای مسابقات این رشته است، در اختیارت قرار دارد؟
خیر، من اجباراً در هوای آزاد تمرین میکنم زیرا سالن سربستهای در شهر محل تولد و زندگیام که ویژه دوومیدانی باشد، وجود ندارد و اصفهان از این بابت کمبود دارد. این شهر البته چند سالن سربسته و باکیفیت خوب مانند سالن پیروزی دارد اما این سالنها معمولاً به هندبال یا سایر ورزشها اختصاص مییابد و دوومیدانی سهمی را از آنها برای خود بر نگرفته است.
با توجه به اینکه دوومیدانی داخل سالن تمرینات ویژه خود را میطلبد و دوی ۶۰ متر با مانع که تخصص شما است باید حتماً در پیست مربوط و مناسب و در محیطی سربسته انجام پذیرد، با این معضل چه کردهای؟
چارهای جز سوختن و ساختن با مشکلات نداشتهام و در هوای آزاد تمرین میکنم و چون فصل سرما و زمستان است با لباسهای بیشتر و پوشش ضخیمتر میدوم تا سرما نخورم.
با این اوصاف و شرایط چطور طی ۱۰ سال اخیر همیشه بهعنوان یکی از بهترین دوومیدانیکاران داخل سالن کشورمان و حتی در سطح آسیا مطرح بودهای؟
خودم نیز پاسخ این سوال را نمیدانم و فقط مطلعم که با تمرین و کوشش هرچه بیشتر از برخی سدهای اینچنینی عبور کردهام. من با همین بساط که میبینید و بهرغم فقدان امکانات تخصصی و کمبود وسایل و تمهیداتی که ویژه این ورزش است، مجوز شرکت در چهار دوره از مسابقههای دوومیدانی داخل سالن قهرمانی جهان را گرفتهام که سهبار هم به این پیکارها اعزام شدم و اگر یک مرتبه از حضور در این مسابقات بازماندم، به این سبب بود که کلاً قرار بر عدم شرکت تیم ایران گذاشته شد.
رقابت شما با حسن تفتیان در دوهای سرعت (۱۰۰ و ۲۰۰ متر) که البته به داخل سالن هم بسط یافته، از جالبترین نکات این ورزش در شش هفته سال اخیر بوده اما به نظر میرسد از تب و تاب آن در دو سه سال اخیر کاسته شده و قضایا به سود تفتیان شده باشد.
نخستین باری که من رکورد ایران را در دوی ۱۰۰ متر زدم، رقیبی نداشتم و یکهتازی میکردم و ابتدا من بودم که پیشتازی در دوهای سرعت را در دست گرفتم و این به سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ مربوط میشود اما با آمدن تفتیان اوضاع طبعاً عوض شد. من جواز شرکت در المپیک لندن را کسب کردم و این ماجرا در المپیک بعدی در ریودوژانیرو هم تکرار شد و نخستین رکورد تازه من در ماده ۱۰۰ متر برابر با ۱۴/۱۰ ثانیه و به جا گذاشته شده در جام کازانوف قزاقستان در سال ۲۰۱۵ بود.
تفتیان که البته قهرمان بزرگی است، بعداً به رقابت با من پرداخت و من و او طی یک رقابت جالب چندین ساله چند بار روی دست یکدیگر بلند شدیم و پیشرفت این رکورد تا به آنجا پیش رفت که به ۰۴/۱۰ ثانیه رسید که به نام تفتیان است و اینک نیز معتبر است و در سال ۲۰۱۶ به ثبت رسیده است.
آیا قبول داری که بعد از ۲۰۱۶ آنقدرها هم به پر و پای تفتیان نپیچیدهای؟
به هر حال هر چیزی شرایط و مختصات خود را دارد و باید حمایتها از ورزشکاران در یک سطح باشد و اگر امکاناتی اختصاص مییابد، برای همگان و بخصوص در سطح ملی یک فرآیند عمومی باشد، هرچه به تفتیان دادهاند، حق او بوده و من گلهای بابت آن ندارم اما دو سه سالی است که در ازای آن من به حال خود رها شدهام. با اینکه بچه اصفهان هستم و برای این شهر افتخارات زیادی آوردهام اما عملاً هیچ چیزی از آنجا نصیبم نشده و کاری مهم از طریق مسوولان این شهر و استان برایم صورت نگرفته است. این در حالی است که تفتیان در دو سه سال اخیر در اغلب موارد مربیان دلخواه خارجیاش را کنار دست خود داشته و با آنها کار و تمرین میکرده که البته تکرار میکنم حق مسلم او است اما سوال من این است که حق من کجا رفته و چرا به همان میزان هوای مرا نداشتهاند.
آیا با مقامهای ارشد محلی اصفهان در اینباره صحبت کرده و حقت را طلب کردهای؟
بله، ولی در پاسخ اظهارات من گفتند برو مدالهای قارهای و جهانی بگیر و بیاور، آنوقت برایت کارهایی خواهیم کرد. خب، اگر قرار بود این کار بدون کمکهای مالی و فنی لازم میسر باشد، دیگر چه نیازی به حضور و کمک مقامهای ذیربط؟
در این شرایط و اوضاع نیازهایت را چطور تأمین کردهای؟
مقداری پسانداز و اندوخته داشتم و همان را خرج کردم و البته فدراسیون نیز کمکهایی کرد و قسمتی از کارها و احتیاجاتم راهاندازی شد.
به نظر میرسد در کمترین حد از نعمت کار با مربیان خارجی برخوردار بودهای؟
بله، به جز سهماه کار زیر نظر یک مربی آمریکایی در جزیره کیش که چند سال پیش روی داد، در سایر اوقات یا به تنهایی یا با مربیان وطنی کار کردهام که از قماش دوم میتوانم اکبر بابایی و حامد احمدپور را نام ببرم.
اینها باعث میشود بپرسم برای آیندهات چه طرحهایی داری؟
در کوتاه مدت مایلم ورودی المپیک ۲۰۲۰ توکیو را بگیرم و آنجا هم در صحنه حاضر بشوم و در افقی وسیعتر شاید برای زندگی و کار به خارج از کشور بروم و آنجا به کار مربیگری بپردازم. شرایط سنیام نیز به گونهای است که باید دیر یا زود به مربیگری هم فکر کنم و این کار را نیز به مرحله اجرا بگذارم.
این یعنی ما آخرین مراحل و تک سالهای باقیمانده از رقابت شما با تفتیان را در دوهای ۱۰۰ و ۲۰۰ متر شاهد هستیم.
طبیعی است که اینطور باشد زیرا وی پنج شش سال از من جوانتر است و این جبر طبیعت است که او در صحنه بماند و من زودتر کسوت مربیگری را به تن کنم، انگار همین دیروز بود که من در دوهای ۲۰۰ متر به نخستین فرد در ایران تبدیل شدم که به حد نصابی زیر ۲۱ ثانیه دست یافتهام.
از آن روزهای نخست درخشش در دو و میدانی کشورمان لابد یادگارها و خاطرات زیادی داری.
یادم نرفته است که بهمن ۱۳۸۳ در دو و میدانی داخل سالن قهرمانی کشور در ماده ۲۰۰ متر به رتبه سوم رسیدم و این شروعی به روند کسب مدالهایم در پیکارهای کشوری و بینالمللی بود. نخستین عنوان قهرمانیام نیز در دوی ۱۰۰ متر به سال ۱۳۸۵ در هوای آزاد حاصل آمد و امروز تعداد مدالهای کشوریام آنقدر زیاد است که به شمارش نمیآید و به آنها باید عناوینم در لیگ دو و میدانی کشور را هم افزود که متعدد و طولانی است.
در لیگ دو و میدانی برای کدام تیمها به میدان رفتهای؟
۹ سال عضو نفت تهران بودم و یک سال نیز پیراهن استقلال را بر تن کردم و معمولاً در این رقابتها غیبت نداشتهام.
اما دو و میدانیکاران از شرایط نازل مالی این مسابقات گلایههای زیادی دارند.
خود من نیز دارم. تا سال ۱۳۸۸ شرایط لیگ دو و میدانی بد نبود اما به تدریج دستمزدها و بهای قراردادها کم و کمتر شد و اکنون برای یک فصل معمولاً بیشتر از ۲۵ میلیون تومان نمیدهند و برای خود من با سابقه ۱۲ سال عضویت در تیم ملی بیشتر از ۲۱ میلیون تومان در فصل اخیر در نظر نگرفتند و فصل پیش اوضاع از این هم بدتر بود و به ۱۴ میلیون تومان اکتفا کردند.
به این ترتیب حتماً با حرفهای اخیر بهداد سلیمی موافق هستی که از تفاوت فراوان بین پاداش فوتبالیستها و سایر رشتهها گلایه کرده و مسوولان امر را از این بابت ملامت کرده است.
من نیز با سلیمی در این زمینه موافقم و معتقدم باید به این امر رسیدگی و اینگونه تبعیضها رفع یا حداقل کمتر شود. ما ورزشکاران مدالآور و افتخارآفرین بسیاری در رشتههای متعدد داریم که متأسفانه پاداششان بسیار کمتر از دستمزدهایی است که به تیم ملی معمولاً مغلوب فوتبال تعلق میگیرد یا شامل حال سایر فوتبالیستها میشود. تا وقتی وضع از این قرار است روحیهها نازل خواهد ماند و کار روی غلتک نخواهد افتاد و خسرانهای مختلف شامل حال ورزشهای غیرفوتبالی و منجمله دو و میدانی میشود که معمولاً و از دیرباز از فقدان بودجه کافی رنج برده است.
الگوی زمان جوانیات و کسی که از او تقلید میکردهای چه کسی بوده است؟
از قضا دوران من با دوران حاکمیت یوسین بولت جاماییکایی در دوهای سرعت مقارن شد و من و او تقریباً همسن نیز هستیم و بدیهی است که من کار او را پسندیده و نمایشهای وی را مبنای کارم قرار داده باشم. در بین داخلیها نیز من روال کار عبدالغفار صغر را میپسندیدم و آن را برای خودم حلاجی و بازآموزی میکردم.
آرزوی باقیمانده زندگی ورزشیات چیست؟
اینکه به فینال دوی ۱۰۰ متر المپیک ۲۰۲۰ توکیو برسم.
آیا واقعاً این کار امکانپذیر است؟
نمیدانم اما آدمی با امید زنده است و در زندگی به طور عام و ورزش به طور خاص هیچ چیز غیرممکن نیست.
بهترین خاطره زندگیات کدام است؟
ربوط به دفعه اولی میشود که مجوز شرکت در المپیک را گرفتم. منظورم المپیک ۲۰۱۲ در شهر لندن است.
از تلخترین خاطرات هم بگو.
دو سال پیش از ناحیه کف پا آسیب شدیدی دیدم و بر اثر آن چند تورنمنت و مسابقه متوالی را از دست دادم و دوران تلخی برایم رقم خورد و مدتی طول کشید تا به شرایط قبلیام برگردم.
ظاهراً در رشته نجات غریق هم فعال هستی.
بله در این رشته هم فعالیت میکنم و شاید بیشتر به این خاطر که بار سنگین زندگی اقتصادی را قدری برای خودم سبکتر کنم. با این حال اوضاع مالی من هرگز خوب نشده و در اکثر اوقات پول ابتیای مکملهایی را هم که باید دایماً برای تقویت خود مصرف کنم، ندارم.
حرف آخری اگر داری، بزن.
چیزی را که اینک به شما میگویم قبلاً به سران فدراسیون دو و میدانی هم گفتهام. ما در دوی ۱۰۰×۴ متر امدادی نفرات خوبی داریم که اگر روی آنها کار شود و با یکدیگر هماهنگ شوند حتی میتوانیم در این ماده به فینال رقابتهای دو و میدانی قهرمانی جهان هم برسیم. صرفنظر از خودم و تفتیان میتوان به مهران حسینی و علی خدیور هم اشاره کرد و همینطور فرشاد عداوی جوان که اخیراً ۱۰۰ متر را در ۵۶/۱۰ ثانیه دویده است.
اگر بخشی از برنامههای اردویی و تمرینی تیم ملی در زمان اجتماع تمام نفرات به کار روی این ماده اختصاص یابد و با این نفرات تیم کارآمدی را شکل دهیم به موفقیتهایی خواهیم رسید که شاید دور از ذهن و اینک باور نکردنی باشد. این امکان و موهبت بزرگی است که نباید به آسانی و سهلانگاری از خود دریغ کنیم ولی واقعیت امر این است که فدراسیون دوومیدانی تا این لحظه روی این مسأله به درستی سرمایهگذاری نکرده است.
رضا قاسمی
- 12
- 5