عدهای به اشتباه فکر میکنند خانواده صمیمی متشکل از عباس صمیمی است که سالها با احسان حدادی در پرتاب دیسک رقابت میکرد و دو برادر کوچکش محمد و محمود صمیمی که با آموزشهای عباس تبدیل به رقبای دیگری برای حدادی شدند.
واقعیت امر این است که خاندان صمیمی که اهل چهارمحال و بختیاریاند متشکل از ۱۱ برادر و خواهر هستند و تمامیشان به ورزش در سطح بالای آن پرداخته و اکثرشان پرتابگر بودهاند و حتی دو خواهر از این جمع نیز به کار پرتاب میپرداختهاند. امروز اما که در طلیعه سال ۱۳۹۸ قرار داریم تغییرات زیادی در آن هرم ایجاد شده است.
عباس که سالها است مربی شده به آمریکا رفته و سال سوم دکترای تربیت بدنی را میخواند، محمود آنقدر بیاعتنایی دید که دلسرد شد و اعلام بازنشستگی کرد، خواهرها پی زندگی و تشکیل خانواده رفتند و بقیه نیز دور ورزش قهرمانی را خط کشیدند و فقط محمد صمیمی مانده که با سماجت هر چه بیشتر هنوز دیسک میاندازد و چه رویای باورنکردنی و بزرگی هم دارد، محمد که ۳۱ ساله و متأهل است و کلکسیونی از عناوین خارجی شامل طلای جوانان آسیای ۲۰۰۶، نقره جوانان دنیای ۲۰۰۶، دو نقره قهرمانی بزرگسالان آسیای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳، نقره بازیهای آسیایی ۲۰۱۰، طلای دانجویان جهان ۲۰۰۹، نقره بازیهای کشورهای اسلامی ۲۰۱۳، نقره مسابقات ستارگان آسیا ۲۰۱۱ و برنز جایزه بزرگ اروپای ۲۰۱۵ را در اختیار دارد و انبوهی از مقامهای داخلی را هم اندوخته است دلی پر درد از رفتار افرادی دارد که باید حامی وی میبودند اما به گفته او نبودهاند.
محمد آقا، چه میکنی؟
هیچ، مثل معمول مشغول تمرین و کسب آمادگی برای فصل جدید هستم.
اما اسمت را چندان اینجا و آنجا نمیبینم.
خب، لیگ دوومیدانی چند ماهی است که تعطیل شده و رقابت عمده دیگری جریان نداشته و فدراسیون هم که با ما سر سازگاری ندارد.
برخورد آنها با شما چگونه بوده است؟
میگویند یا باید با روشهای ما کار و حرکت کنی یا از کمکهای فدراسیون برخوردار نخواهی شد.
آیا با آقای کیهانی (رییس فدراسیون دوومیدانی) هم در این زمینه دیداری داشتهای؟
بله، قضیه همین است که به شما گفتم، در نتیجه خودم به تنهایی تمرین میکنم و مربی خاصی هم ندارم.
هدف بعدیات چیست؟
ابتدا شرکت در مسابقات دوومیدانی قهرمانی آسیای ۲۰۱۹ است که اردیبهشت ۱۳۹۸ در قطر انجام میشود و من به کسب مدال در آن خوشبینم و سپس پیکارهای دوومیدانی قهرمانی جهان ۲۰۱۹ که آن نیز شهریورماه در همان قطر برگزار میشود. هدف اصلیتر و بعدیام کسب سهمیه المپیک و حضوری موفق در این مسابقات است.
تا چه حد موفق؟
حتی تا کسب مدال.
حتماً شوخی میکنی؟
کدام شوخی؟ بسیار جدی و با نهایت فکر و حسابگری این را میگویم. در شرایط فعلی و با نزولی که دامنگیر چند چهره برجسته سالهای اخیر پرتاب دیسک شده و با سقف پرواز ۶۷ تا ۶۸ متری نفرات برتر فعلی میتوان با ۶۷ و حتی ۵۰/۶۶ متر تحت شرایطی مدال جهانی یا المپیک را هم گرفت و منظورم البته مدال برنز است.
و توانایی انجام این میزان پرتاب را در خودت میبینی؟
بله، من چهار سال پیش در جریان تمرینات یک بار ۵۰/۶۸ متر هم انداختم و بارها و بارها از ۶۴ متر عبور کردهام.
بهترین رکورد رسمی شخصیات چقدر است و کجا و کی به ثبت رسیده است؟
برترین حدنصاب شخصیام ۴۶/۶۵متر است که آن را در سال ۱۳۹۲ در یکی از مسابقات گرندپری اروپا در خاک مجارستان برجای گذاشتم.
بهترین رکورد امسالات چقدر بوده است؟
۳۴/۶۱ متر که آن را در یکی از تورنمنتهای لیگ طلایی دوومیدانی در تهران انداختم.
خب همین نشان میدهد که فعلاً نمیتوانی دورخیز و امیدی المپیکی داشته باشی.
این طور نیست و تا «توکیو ۲۰۲۰» یک سال و نیم مانده است و در این مدت میتوان هر کاری را انجام داد و به ارتقا و پیشرفت زیادی نایل آمد. من اصلاً ناامید نیستم.
آخر از عنصر حمایت فدراسیون و مهمترین وجه آن که برخورداری از مربی خارجی است نیز به گفته خودت بیبهرهای.
بله، ولی من به این قسمت از ماجرا عادت کردهام. فکر میکنم کمتوجهیهای آنان غیر منصفانه است. من انبوهی از مدال دارم و تنها مسابقههایی که مدالش را نبردهام، رقابتهای قهرمانی جهان و المپیک است.
آیا فدراسیون فرد خاصی را جانشین شما کرده است؟
بله، یک فرد جوان را معرفی کردند و خیلی هم اسم او را آوردند و از قدرتش گفتند و او را به بازیهای آسیایی جاکارتا هم بردند اما بیشتر از ۵۸ متر نیانداخت.
راه جلب حمایتهای فدراسیون چیست؟
هرچه هست با آن کاری ندارم و حرفم چیز مهمتری است. وقتی لقمه جلوی دهان ما است و بر اثر سالها ممارست صاحب چند قهرمانی خوب به طور همزمان در پرتاب دیسک شدهایم، چرا آنها را دلسرد کنیم و به سراغ جوانترهایی برویم که شاید جواب ندهند و به چیزی تبدیل نشوند که امیدش را داشتهایم.
و شما هم ناامید نمیشوی.
هرگز ناامید نمیشوم زیرا اگر نهایت تلاشم را بکنم و آنچه را که دارم ارائه نکنم، عذاب وجدان خواهم گرفت. من در این راه از جیب خودم نیز هزینه کردهام ولی هرگز به این نتیجه نرسیدهام که ادامه کار را رها کنم. البته همین دلسردی و برخوردهای غیرحمایتی باعث شد برادرم محمود که دو سال هم از من جوانتر است و برخلاف من دلنازک است، از خیر ادامه کار بگذرد و اعلام بازنشستگی کند.
آیا شغل و محل درآمدی در خارج از دوومیدانی هم داری؟
خیر، تنها وسیله کسب درآمدم همین رشته بوده است.
مثلاً چقدر در میآوری؟
چیزی نزدیک به صفر! به واقع برای یک فصل حضور در لیگ دوومیدانی به شما چیزی حدود ۴ میلیون تومان میدهند و در بالاترین سطح آن ۶ میلیون تومان. یک بار به من ۵/۵ میلیون پیشنهاد دادند و من نپذیرفتم. چطور میتوانستم قبول کنم؟ وقتی هزینه تهیه کفش تخصصی این رشته ۵/۲ میلیون تومان است و خوراکهای مکمل آن دو میلیون آب میخورد، با دستمزد ۴ میلیونی چه کار میخواهید انجام بدهید.
ظاهراً فدراسیون دوومیدانی مدتی به شما ملی پوشان حقوق ماهانه میداد.
بله، ولی آن را هم مدتی است که قطع کردهاند. مشکل ما اینجا است که برخی تصمیمگیرندهها در این زمینه آنقدرها که باید منصف و یاور ورزشکاران نیستند. تا اعتراض کنی و حرفی هم بزنی، مصاحبه میکنند و شرطهای تازه میگذارند. انتظار من از آقای غیاثی که رییس سازمان تیمهای ملی است و خودش قهرمان بزرگی در این رشته بوده، بسیار بیش از اینها است.
محمد آقا، با این شرایط واقعاً پول از کجا میآوری؟
قبلاً هم گفتم که از جیب خودم میپردازم. بههر حال از محل پاداشهای قبلی و برخی درآمدها اندوخته کوچکی دارم و با همان وسایل کار و تمرینم را جور میکنم.
در استان چهار محال و بختیاری چه کسی یاور شما است؟
باید نام داریوش صمیمی را بیاورم که رییس هیأت دوومیدانی استان و البته از اقوام من و پسر عموی پدر ماست. او بود که مرا در ابتدای ورودم به دوومیدانی حمایت و همراهی کرد و قبل از آن در جریان استعدادیابی در استان بر تواناییهای من مهر تایید زد و راه ورود به تمرینات را به رویم گشود. من واقعاً تشکر ویژهای به او بدهکارم. وی سالها است که در ورزش استان و بخصوص دوومیدانی نقش بارزی را ایفا میکند و منشأ خیر است.
آیا فکر نمیکنی دوم و سوم شدنهای مکرر شما و محمود صمیمی و ایستادنهای دائمیتان پشت سر حدادی فدراسیون را نسبت به شما سرد کرد؟
بههر حال هر قهرمانی جایگاه ویژه خود را دارد و نباید از چشمها بیفتد. حدادی قهرمان بزرگی است و برای او احترام زیادی قایلم اما مقامهای این ورزش میتوانستند با کمکرسانی بیشتر به من و محمود و هر پرتابگر دیگری موجبات دلگرمی ما و به واقع موفقیتهای فزونتر این رشته را فراهم آورند.
آیا اوضاع در دوران زمامداری رؤسای قبلی بهتر بود؟
در زمان ریاست مصطفی کریمی و افشین داوری هم کمکهای فدراسیون بیشتر بود و هم خودم جوانتر و قبراقتر از امروز بودم. در کمتر تورنمنتی طی آن دوران روی داد که من به میدان بروم و مدالی نگیرم. اینک به من میگویند با دو مربی ایرانی تمرین کن و این کملطفی آشکاری است. اگر هم بهدنبال استعدادهای تازهاند، سری به استان ما بزنند تا ببینند چقدر استعدادهای خوب و پدیدههای قوی داریم و تا چه میزان میتوانند از بین همین نفرات ورزشکارانی در سطح ملی بیابند.
البته شما این دلگرمی را هم داری که عمر درخشش و سقف دوران قهرمانی پرتابگران زیاد است و برخی تازه از ۳۱ سالگی به بعد اوج میگیرند و به مدالهای جهانی میرسند و شمار فراوانی تا ۳۸ و حتی ۴۰ سالگی مدالهای جهانی و المپیکی در پرتاب دیسک گرفتهاند.
درست است ولی اینجا به این تزها و مسائل کاری ندارند و کار خودشان را میکنند. حتی برخی رکوردهای ورودی که طی اظهاراتشان برای این مسابقه یا آن مسابقه تعیین میکنند، غیر تخصصی است.
شیرینترین خاطره و بهترین پیروزی عمرت کدام بوده است؟
طلای دانشجویان جهان در صربستان با پرتابی بالای ۶۵ متر و آن رکورد هنوز یکی از شش حدنصاب برتر دنیا در این رده به حساب میآید.
از بدترین اتفاق و تلخترین خاطرهات نیز بگو.
چهار سال پیش خیلی آماده بودم و امید داشتم در تورنمنت جایزه بزرگ لهستان کاری مهم انجام بدهم و در صورت کسب رتبه اول یا انداختن پرتابی بالا به لیگ الماس دوومیدانی راه مییافتم که فقط شاخصترین قهرمانان این رشته در آن شرکت میکنند. با این حال در یک سلسله اتفاقات نامساعد در پرواز من تأخیر افتاد و دیر به لهستان رسیدم و پرتاب ضعیفی در آنجا داشتم و از ۶۱ متر فراتر نرفتم و چهارم شدن من در آنجا همان و وداعام با رویای لیگ الماس همان. من با همان اتفاق بد به واقع کل آیندهام را از دست دادم و یک فرصت عالی از مشتم خارج شد.
و حرف آخرت.
امیدوارم برخوردهای فردی و سلیقهای را کنار بگذارند و به بهترینهای موجود بها و اهمیتی را بدهند که واقعاً سزاوار آن هستند. امثال من یک هدف و اعتقاد دارند و هرگز آن را رها نمیکنند و میجنگند و به پیش میروند اما این کافی نیست و اگر همراهیهای لازم نباشد، این راه جانکاه و بیثمر خواهد شد.
وصال روحانی
- 10
- 1