نیما عالمیان یکی از دو ضلع بسیار کارآمد زوج عالمیان که هفت، هشت سالی است پینگپنگ ایران را به توبره کشیدهاند، دو هفتهای است برای تعطیلات تابستانی به ایران برگشته است. هدف او این است که پس از «یک شکم سیر» دیدار با اعضای خانوادهاش در مازندران همراه برادرش نوشاد راهی یک اردوگاه تمرینی در پرتغال شود و سپس در اواخر تابستان باز در معیت نوشاد به فرانسه برگردد و بازیهایش را برای تیمی که در لیگ دسته اول تنیس روی میز این کشور در عضویت آن است، در فصلی تازه از سر بگیرد.
تفاوت با مرتبه قبلی سفر «نیما»ی ۲۶ساله به فرانسه این است که اینبار نوشاد ۲۷ساله نیز همراه او به فرانسه میآید تا در تیمی عضویت یابد که در لیگ دسته دوم این کشور فعالیت میکند و امیدوار است با همت نوشاد راه صعود به «لیگ یک» فرانسه را هموار کند و از آنجا که فصل پیش نیز این تیم یکی از دو، سه باشگاه برتر لیگ دسته دوم فرانسه بهشمار میآمد، امکان رسیدنش به این توفیق فراوان است. تیمی که نیما عالمیان نیز در آن عضویت دارد، به لطف همت او و بردهای پیاپی در هفتههای آخر در «لیگ یک» فرانسه ماندنی شد. برای سر درآوردن از چند و چون امور فوق تماسی با نیما گرفتیم و او برای ما از برنامهها و هدفهای خودش و نوشاد گفت.
آقا نیما، برای فصل بعد چهکارهای؟
من قبل از سفر به تهران برای فصل بعد هم با باشگاهم تمدید کردم در نتیجه بعد از گشتوگذارهای تابستانی به فرانسه رجعت خواهم کرد.
ظاهرا نوشاد هم لژیونر شده است.
بله، تیم او دسته دومی است اما قدرت زیادی دارد و کاملا در قوارههای دسته اول است و فکر میکنم در پایان همین فصل لیگ یکی شود.
لابد شما بهعنوان کسی که یک سال زودتر لژیونر شده و به فرانسه رفتهاید، سهم مهمی در باز شدن راه حضور نوشاد در لیگ این کشور داشتهاید.
من هم سهمی داشتم. یک ایجنت در آنجا دارم که رفت و برای نوشاد صحبت کرد و پیشینه نوشاد هم آنقدر روشن و قوی است که طبعا آنها وی را خواستند.
لیگ فرانسه اصولا در چه سطحی قرار دارد؟
سطح بسیار بالایی دارد و شاید فقط بوندسلیگا از آن بالاتر باشد. بازیکنان معتبر متعددی در این لیگ شاغلاند و یکی از آنها نفر دوم رنکینگ دنیا از کشور چین است و تا دلتان بخواهد، ستارههای جهانی را در این لیگ مییابید.
خودت از بازی در این لیگ چه بهرههایی بردهای؟
احساس میکنم ارتقای سطح محسوسی داشتهام. درست است که ما به رتبهای بالاتر از هشتمی در لیگ دسته اول فرانسه نرسیدیم، اما اگر تعریف ندانید این رتبه و باقی ماندنمان در «لیگ یک» تا حد زیادی محصول تلاش و پیروزیهای من بخصوص در هفتههای آخر مسابقات بود و اگر یکی، دو یار توانمندتر داشتم، تیم را به رتبههای بالاتر هم میرساندم.
فکر میکنی ادامه حضور شما در لیگ فرانسه برایتان چه دستاوردهایی داشته باشد؟
قطعا بسیار مفید خواهد بود. من فقط یک چیز را میدانم و آن کمفایده شدن لیگ ایران برای ما است و ادامه بازی در این لیگ دیگر بهره فنی چندانی برای ما ندارد و این عرصه برای ما کوچک شده است. من و نوشاد اگر طالب پیشرفت فنی هستیم و میخواهیم به سطح بالاتری برسیم، باید به لیگهای اروپایی بیاییم و دائما در کوران اینگونه مسابقات باشیم که البته برای من از فصل قبل عملی شده بود و برای نوشاد هم بهزودی تحقق مییابد.
از جوابگو نبودن لیگ ایران صحبت میکنید، حال آنکه خودتان نیز محصول همین لیگ هستید.
ما بیش از آنکه محصول چنین لیگی باشیم، محصول همتهای فردی و کار ارزشمند و بزرگی هستیم که پدر قهرمانمان -رحمتا... عالمیان- سالها روی ما انجام داد. ما مدتها هر روز در دو نوبت و مجموعا ۸ ساعت زیر نظر پدرمان تمرین و مرور فن میکردیم و هرچه آموختیم و داریم، بر اثر زحمات او است. من لیگ ایران را کوچک نمیکنم اما ما از آبشخور مجزایی آمدهایم و با شرایط فعلی این لیگ عایدی فنی خاصی نصیب من و نوشاد نمیشود، تن ما باید هر روز و هر هفته به بازیکنان بسیار بزرگتری بخورد.
بنابراین راهکار شما برای سایر پینگپنگبازان شاخص ایران نیز همین است؛ اینکه بروند و لژیونر شوند.
اگر لژیونر نشوند، ایرادی ندارد اما باید حتما در کمپهای تمرینی اروپا که دو سهماهه است، بهطور مستمر شرکت کنند و حریفان تمرینی سطح بالایی داشته باشند. با داشتن رقبای سطح متوسط و تمرین مقابل نفری پایینتر از خودتان و سرانجام با شرکت در لیگ متوسط ایران هیچ بازیکن تنیس روی میزی هرگز چیزی نخواهد شد و به درجات بالایی نخواهد رسید.
اما نیما، خودت سال پیش در مسابقات تنیس روی میز قهرمانی جهان بهطرز شگفتانگیزی در مرحله یکشانزدهمنهایی به یک بازیکن نیجریهای باختی و حذف شدی؛ نکند طرفت یک چینیتبار تبعه آفریقا بود؟
خیر، طرف واقعا نیجریهای بود.
پس چطور به او باختی؟
نمیدانم، همه از سطح بالای بازی او تعجب کرده بودند. او حتی در رنکینگ جهانی تا رده ۲۳ بالا آمده بود، در هر حال حیف شد زیرا اگر او را میبردم، به جمع ۱۶تای آخر دنیا میرسیدم که افتخار بزرگی بود.
طبعا کسب سهمیه المپیک ۲۰۲۰ اکنون به هدف اصلی شما و نوشاد تبدیل شده است.
همینطور است و ابتدا میکوشیم این مجوز را در قسمت تیمی بگیریم و اگر نشد، دنبال سهمیه انفرادی هم خواهیم رفت.
چقدر به این دستاوردها خوشبین هستی؟
خوشبینیام کم نیست. تا سر حد امکان در کمپهای تمرینی پیشرو و منجمله در پرتغال تلاش خواهم کرد و بازی در لیگ فرانسه نیز ما را در سطح دائمی و خوبی از آمادگی حفظ خواهد کرد. مربیمان در تیم ملی نیز –جمیل لطفا...نسب- آدم کارآمدی است.
شما و نوشاد تجربه شرکت در المپیک قبلی را هم دارید.
درست میگویید اما گرفتن این قبیل سهمیهها هرگز کهنه و عادی نمیشود و هر بار که المپیکی شوید، حلاوت و تازگی خاص خودش را دارد. طبعا کسی از ما انتظار ندارد در جدول انفرادی المپیک که ۶۴تا از بزرگان جهان تنیس روی میز حاضرند کارهای شویم و حتی شرکت صرف در این مسابقات و کسب نتایجی آبرومندانه و نزدیک برابر رقبا نیز نوعی پیروزی خواهد بود.
حضور ما در المپیک ریودوژانیرو هم چیزی از همین دست بود و حالا چهار سال پرتجربهتر و کارآمدتر شدهایم.
پس در صورت کسب مجوز حضور بدون کوچکترین امیدی برای کسب مدال به «توکیو ۲۰۲۰» خواهی رفت.
خیر، من حتی ته فکرم و بهعنوان یک آرزوی نهچندان غیرممکن به کسب مدال در المپیک هم فکر میکنم و نوشاد نیز همینطور. رسیدن نوشاد به مدال برنز انفرادی بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا در میدانی که بهسبب تعدد حضور غولهای شرق آسیایی اصلا کوچکتر از مسابقات قهرمانی جهان و المپیک نبود، به من نیز این امید را داد که کسب مدال در برخورد با این غولها را اصلا غیرممکن نشمرم. بهواقع اگر بپرسید آرزوی بزرگ و اصلیات برای آینده چیست، به کسب مدال در المپیک اشاره خواهم کرد و حتی به المپیک ۲۰۲۴ نیز در این ارتباط چشم دارم.
بهترین پیروزی عمرت مقابل چه کسی بوده است؟
مقابل ماتسو نفر اول چین در پیکارهای آسیایی که هنوز بابت آن احساس وجد میکنم.
شما و نوشاد قطعا با دلگرمی حضور یکدیگر، بیش از پیش اوج گرفته و کار خودتان و دیگری را ارتقا بخشیدهاید و بهواقع هر کدامتان سببساز پیشرفت دیگری شده است.
دقیقا همینطور است. ما بر اثر سالها تمرین و کار مشترک هم به هماهنگی فنی و رفتاری زیادی رسیدهایم و هم به یکدیگر روحیه و انگیزه برای پیشرفت و تحرک بیشتر دادهایم؛ یعنی بردهای هر کداممان دلیلی بوده است تا دیگری هم در پی چنان پیروزیها و اوجگیریهایی باشد. چند سالی نوشاد در اوج و از من پیش بود و من بعدا به او رسیدم و شاید قدری جلو هم افتادم و حالا پایاپای پیش میرویم.
ما دائما به خودمان و طرف مقابل فشار میآوریم تا به سطحی برسیم که دیگری نرسیده است. هر روز تمرین میکنیم و روشهای کار یکدیگر را میدانیم و آنقدر راههای زیادی داریم که هر کسی در صحنه باشد حتی از دیدن تعدد آنها هم فرسوده میشود.
وقتی سالها پیش از بابل به تهران میآمدید، چه میزان امکانات و شرایط لازم در اختیارتان بود؟
شانسی که ما آوردیم، این بود که در آن زمان شاهرخ شهنازی بهعنوان رییس فدراسیون تنیس روی میز و یکی از اعضای بارز کمیته المپیک ما را وارد آکادمی و چرخه تمرینی آنجا کرد و آنقدر زیر نظر مربیان کرهای شاغل در آنجا کار و تمرین کردیم که سطح کارمان بسیار بالا آمد. ما از ۶ صبح تا ۶ عصر و البته با فواصل لازم برای استراحت در آکادمی کار میکردیم تا به نقطه فعلی برسیم. بههمین خاطر است که میگویم امروزیها هم باید به کمپهای اروپایی بروند تا سیر پیشرفتی از این دست شامل حالشان شود، زیرا قرار نیست آکادمی خودمان در تهران و نظایر آن تنها محلهای پیشرفتمان باشد.
چه حرفی باقی مانده و درخواستی از مسوولان امر دارید؟
اینکه پول لازم را خرج کنند تا تنیس روی میز بیش از این اوج بگیرد. از صرف بودجهای که با آن پیشرفت یک ورزش حاصل میآید نباید ابا داشت و با اینکه میدانیم وضعیت ارزی خوب نیست و وزارت ورزش هم بسیاری از سفرهای خارجی را اجبارا حذف کرده اما ما بر اثر ایرادها و کمبودهایی از همین دست امکان شرکت در پنج، شش تورنمنت پروتور آسیا را طی ماههای اخیر از دست دادهایم که این امر هم از آمادگی پینگپنگبازان ما کاسته و هم امتیازات المپیکی ما را کم کرده است. اگر اعزامهای خارجی به حد لزوم نرسد، جز درجا زدن چیزی در انتظار ما نخواهد بود.
گرفتن سهمیههایی مثل المپیک هرگز کهنه و عادی نمیشود و هر بار که المپیکی شوید، حلاوت و تازگی خاص خودش را دارد. طبعا کسی از ما انتظار ندارد در جدول انفرادی المپیک که ۶۴تا از بزرگان جهان تنیس روی میز حاضرند کارهای شویم و حتی شرکت صرف در این مسابقات و کسب نتایجی آبرومندانه و نزدیک برابر رقبا نیز نوعی پیروزی خواهد بود. حضور ما در المپیک ریودوژانیرو هم چیزی از همین دست بود و حالا چهار سال پرتجربهتر و کارآمدتر شدهایم.
وصال روحانی
- 13
- 3