تیم ملی والیبال بانوان ایران، سال گذشته تجربه جدیدی را پشت سر گذاشت. دختران والیبالیست کشورمان، براى نخستين بار یک سرمربی خارجی روی نیمکت خود دیدند. «مایدا چیچیچ» اسلوونیایی که در ابتدا براي حضور در تیمهای پایه و بخش آموزشی والیبال بانوان به ایران سفر کرده بود، بعد از مدتی حضور در تیمهای پایه، با تصمیم مسئولان فدراسیون به عنوان سرمربی تیم ملی بزرگسالان انتخاب شد. حضور یک ساله این مربی جوان در ایران و عملکردش، این روزها شرایطی را ایجاد کرده که گويا موجب شده است هنوز تصمیم قطعی برای تمدید قرارداد با این مربی گرفته نشود. مایدا هماكنون در کشورش به سر میبرد و هنوز مشخص نیست كه این مربی از تبار بالکانها، بار دیگر راهی ایران خواهد شد یا خیر؟ بازگشت یا عدم بازگشت مایدا، یکی از چالشهای این روزهای فدراسیون والیبال است. به ویژه اینکه با استعفای زهره میرسپاسی، نایبرییس بخش بانوان شرایط کمی پیچیدهتر نيز شده است. در همين راستاپای صحبت چهار ملی پوش با تجربه تیم ملی والیبال بانوان نشستیم تا عملکرد این سرمربی را از نظر آنها بررسی کنیم.
نگار کیانی:از نظر فنى، يك مربى ساده بود
از زمانی که مایدا چیچیچ راهی ایران شد و بعد از آن هدایت تیم ملی بزرگسالان را برعهده گرفت، شرایط و امکانات نسبت به قبل بسیار متفاوت شد. هرچند این سرمربی جوان از نظر فنی تا حدود زیادی کمتجربه بود، اما در بخش روانی کمکهای زیادی به ملیپوشان کرد. او این توانمندی را داشت که از لحاظ روانی در ذهن بازیکنان تغییرات عمدهاي ایجاد کند. مایدا از نظر فنی یک مربی ساده بود و اگر بخواهم دانش این مربی را با مربیان ایرانی مقایسه کنم، باید بگویم بسياري از مربیان داخلی از او علم بیشتری نسبت به والیبال داشتهاند. برتری مایدا بیشتر در بخش روحی و روانی بود و بارها موجب شد بازیکنان با اعتماد به نفس بیشتری در مسابقات حاضر شده و به خودباوری برسند. اگر تیم ملی والیبال بانوان در زمان حضور این مربی توانست نتایج بهتری کسب کند، دلیل عمده آن همین افزایش اعتماد به نفس بود. اعتقاد من این است که یک مربی مثل مایدا با رزومه و اطلاعات و تحصیلاتی که دارد، برای حضور در تیمهای پایه و بخش آموزش میتواند موثرتر باشد. مایدا تجربه سرمربیگری در تیمهای بزرگسالان را نداشت و این برای نخستین بار بود که هدایت تیم ملی در رده بزرگسالان را برعهده میگرفت. من فکر میکنم تیم ملی بزرگسالان ایران نیاز به یک مربی با تجربهتر و فنیتر دارد. اینکه این مربی خارجی باشد، اولویت ندارد بلکه یک مربی ایرانی و باتجربه کافی نيز ميتواند هدایت تیم ملی را برعهده بگیرد یا یک مربی طراز اول خارجی با تجربه بالا به ایران بیاید. این دیگر بستگی به نظر و وضعيت مالي فدراسیون دارد و تصمیمی است که باید پس از بررسیهای لازم برای تیم ملی گرفته شود.
ما در سالی که گذشت، نتایج خوبی گرفتیم و همین نتایج خوب و رشدی که نسبت به سال قبل داشتیم، موجب شده است توقعات از والیبال بانوان بیشتر شده و نگاهها فنیتر و متمرکزتر شود. اگر بخواهیم مسیر پیشرفتمان را ادامه دهیم، به یک مربی خوب براي تیم نياز داريم. شاید تصمیم به ادامه همکاری با مایدا گرفته شود، شاید هم نه! هرچه هست ما به عنوان بازیکن تا آخرین لحظه به تلاش خود ادامه ميدهيم. امیدوارم تصمیماتی گرفته شود كه راه رشد والیبال در بخش بانوان ادامه پیدا کند؛ چراکه ما نشان دادیم پتانسیل و استعداد بالایی داریم. فدراسیون همیشه نشان داده است که میتواند بهترین تصمیمات را بگیرد و ما خوشبین هستیم که دوباره همین اتفاق رخ دهد.
شکوفه صفری:بايد به بازيكنان خودباورى داد
مایدا چیچیچ در روزهای آغازین حضورش در تیم ملی بزرگسالان ایران توانست ارتباط بسیار خوبی با بازیکنان و دستیارانش ایجاد کند. همین ارتباط خوب موجب شد یک رابطه دوستانه بین بازیکنان و کادرفنی ایجاد شود. همه بازیکنان بسياري زود به این نتیجه رسیدند که مایدا از نظر روانی میتواند مربی خوبی باشد.
به هرحال تیم ملی والیبال بانوان سالها با مشکلی بزرگ به نام عدم اعتماد به نفس دست و پنجه نرم میکرد. کم پیش نیامده بود که بازیکنان با وجود برتری فنی در یک مسابقه نسبت به حریف، به دلیل اینکه خودشان را باور نداشتند نتیجه را واگذار كنند. حال یک مربی آمد که روحیه بردن را به بازیکنان آموزش داد. بدون شك نه تنها از نگاه من بلکه به اعتقاد تکتک بازیکنان، مایدا گامهای بزرگی در راستای افزایش اعتماد به نفس ملیپوشان برداشت. البته معنايش اين نيست که او از نظر فنی ضعف داشت یا کم به تیم ملی کمک کرد، اما بار روانی حضور این مربی آنقدر زیاد بود که بیشک میتوان خودباوری بازیکنان را نقطه روشن عملکرد این مربی دانست.
او به ما یاد داد که چگونه میتوان عنوان هفتمی را با عنوان پنجمی عوض کرد. یاد داد که پوشش متفاوت با تیمهای دیگر نشانه ضعف نیست. ما با مایدا باور کردیم که میتوانیم گامهای بلندتر برداريم و تغییر و تحول ایجاد کنیم. از طرفی نگاه به نتایجی که تیم ملی با مایدا کسب کرد، نشان میدهد كه در بحث فنی نيز تغییراتی ایجاد شد. اما من فکر میکنم در ادامه برای رشد بیشتر و صعود به ردههای بالاتر به برنامهریزی بهتر، تمرینات هدفمندتر و توجه بیشتر فدراسیون نسبت به بخش بانوان نياز است. البته محمدرضا داورزنی که این روزها به عنوان معاون وزیر نيز فعالیت میکند، همیشه نگاه خوب و ویژهای به تیمهای بانوان در تمام ردههای سنی داشت و در شرایط سخت، تدارکات لازم برای اعزام بانوان را فراهم میکرد. ما به دنبال این هستیم که این نگاه در ادامه راه شکل جدیدی به خود بگیرد تا ما نيز بتوانیم در شرایط بهتری عمل کرده و توجه و زحمت فدراسیون را جبران کنیم. نمیدانم که مایدا در ایران باقی میماند یا خیر. به هر حال تصمیم نهایی با فدراسیون است و ما باید تحت هر شرایطی به عنوان یک بازیکن به وظایف خود عمل کنیم. حال هر مربی که روی نيمكت باشد، فرقی نمیکند.
شبنم علیخانی:با آمدنش اتفاقات خوبى رخ داد
زماني كه مایدا چیچیچ پا به تیم ملی والیبال ایران گذاشت، تغییرات عمدهای در والیبال بانوان ايجاد شد. همزمان با آمدن این مربى اسلوونیایی، تیم ملی بانوان ایران وارد کمپ تازه تاسیس خود شد که مخصوص به بانوان والیبالیست بود. در واقع او زمانى کارش را با والیبال بانوان ایران آغاز کرد که نگاه فدراسیون به بخش بانوان تغییر کرده بود. اين بار فدراسیون تلاش میکرد به بخش بانوان توجه بیشتری کند و به همین دلیل گامهای مثبتی در راستای پیشرفت ما برداشته بود . آوردن سرمربی خارجی یکی از همین اقدامات بود. مایدا فیلمهای بازی ما را پیش از اینکه هدایت تیم ملی را برعهده بگیرد، دیده بود و شناخت نسبی نسبت به بازیکنان والیبال ایران داشت. با این حال زمانی که وارد تیم ملی شد، تلاش کرد با تكتك بازیکنان ارتباط گرفته و آنها را از بعد فنى و اخلاقی بشناسد. در آن طرف میدان اما بازیکنان تیم ملی شناختی نسبت به این مربی جوان نداشتند؛ هرچند كه آمدن مايدا برای همه ما تازگی داشت و با حضور او، کیفیت تمرینات نسبت به قبل افزایش اندكى پيدا كرده بود. مایدا از نظر روحی و روانی به یک وزنه در تیم ملی تبدیل شده بود. بازیکنان با او ارتباط خوبی داشتند و اگر مشکلی هر چند کوچک در تیم ملی و در اردو ایجاد میشد، با خود مربی به صورت شخصي در میان میگذاشتند. این در حالی بود که پیش از آن تمرینات تیم ملی و اردوهای تیم ملی بانوان بیشتر درگیر حواشی بود. پیش از این، یکی دو مربی که هدایت تیم ملی والیبال ایران را بر عهده داشتند، با رفتارشان بیرون از زمین موجب میشدند بازیکنان با استرس بازی کنند. در واقع تمرکزشان بیشتر روی اتفاقات حاشیهای تیم ملی بود تا زمین مسابقه. اما در زمان مايدا تمرکز بچهها بیشتر روی بازی بود و اگر صحبتی نيز خارج از بازی با بازیکنان میشد، در راستای افزایش روحیه و بالا بردن اعتماد به نفس و خودباوری آنها بود.
آمدن مایدا به تیم ملی والیبال بانوان همزمان شده بود با رخ دادن اتفاقهای خوب. ما پیش از این نيز سالها به مسابقات برون مرزی اعزام میشدیم اما امکانات امروز را نداشتیم. مايدا پرستيژ خوبى برای نشستن روی نیمکت تیم ملی داشت و این موضوع اعتماد به نفس تیمی ما را افزایش داده بود.هرچند نحوه تمرینات این مربی با نحوه تمرینات مربیان داخلی تفاوت چندانی نداشت و مربیان داخلی نيز همیشه به تمرینات روز دنیا آگاهی داشتند، اما این مربی در روحیه دادن به بازیکنان و افزایش اعتماد به نفس آنها موثرتر بود.
زينب گيوه:برنامه بدنسازى، سطح بالايى داشت
اينكه فدراسيون واليبال براي اولين بار از مربي خارجي استفاده كرد و امكانات قابل توجهى در اختيار بانوان قرارداد، اتفاق بسيار خوبي بود و همين باعث شد اعتماد به نفس تيم و بازيكنان بسيار بالا رفته و عملكرد تيم خوب شود.
موضوعي كه درمورد اين مربي براي من جالب بهنظر آمد، نحوه مديريت و سازماندهي تيم بود. همچنين تجارب خوبي كه در دوران بازيگري خودش داشت را تا حدودي در اختيار بازكنان قرار داد. البته ما طي سالهاي گذشته كه با مربيانى همچون عباس برقي به عنوان مشاور فنى كاركرديم، از لحاظ فني پيشرفت زيادي كرديم و از لحاظ كيفيت بازي، رشد قابل ملاحظهاى داشتيم. با اين حال چون نتوانستيم با اين مربيان، كميت كارمان را تغيير بدهيم و مقام و جايگاهمان در آسيا را جابهجا كنيم، متاسفانه زحماتشان در همان سال چندان به چشم نياد. در ادامه و با آمدن مايدا، تيم توانست از تجربيات قبل به اضافه اعتماد به نفسى كه مربي خارجي موجب آن شده بود، استفاده كرده و نتيجه سالها زحمات و تلاشش را تا حدودى بگيرد و براي اولين بار در باشگاههاى آسيا به مقام پنجم برسد و در جام كنفدراسيونها ششم شود. موضوع مهم ديگرى كه درباره مايدا بايد به آن اشاره شود، برنامه بدنسازي اين مربى بود. مايدا در بخش بدنسازى بازيكنان، از مربيان سطح بالا و با تجربه مشاوره مىگرفت.چون من با بهترين مربيان از جمله نجاتي و پديده بلوري زاده كار كردهام و البته تخصص مورد نظر را نيز دارم، به نظرم سطح خوبي داشت و كمككننده بود.
زماني كه با مايدا شروع به كار كرديم، وقت بسيار محدود بود. همه مىدانستند كه در مدت زمان كم نمىتوان كار زيادي روى تيم پياده كرد و تنها كاري كه مىشد انجام داد، بالا بردن اعتماد به نفس تيمى بود كه اين مربى در اين زمينه موفق بود. از لحاظ فنى نميشد كار زيادي روي تيم انجام داد. بنابراين تيم از نكات فني سالهاى قبل استفاده كرد وشايد اگر اين مربى مدت بيشتري كار ميكرد، من مىتوانستم در اين ارتباط اظهارنظر بهترى كنم. من به عنوان بازيكن بايد در اختيار تيم ملي باشم و هر تصميمي كه فدارسيون بگيرد، قابل احترام است. در مجموع انتخاب مربي در حيطه وظايف بازيكنان نيست ولي اميدواريم بهترين گزينه انتخاب شود تا شاهد پيشرفت واليبال باشيم.
- 16
- 4