حضور والیبال ایران در رقابتهای جام قهرمانان بزرگ دنیا که همین چند روز پیش در ژاپن برگزار شد، پایان خوشی داشت و دست آخر با مدال ارزشمند برنز برای ملیپوشان ایرانی به پایان رسید. ایران در این دوره از رقابتها فقط با یک شکست مقابل برزیل، تیمی که قهرمان المپیک شد و فاتح همین دوره از رقابتها، روی سکوی سومی رفت.
در ترکیب تیم ملی ایران تغییرات کمی در مقایسه با سالهای اخیر رخ داده بود، ولی یکی از تغییرات مثبتی که در ترکیب رخ داد اضافهشدن فرهاد نظریافشار، ملیپوش کهنهکار والیبال به تیم ملی بود؛ بازیکنی که بعد از سالها جنگیدن با مصدومیت، دوباره به تیم ملی رسید و در پایان همین مسابقات هم تصمیم گرفت از بازیهای ملی خداحافظی کند. نظریافشار در گفتوگو با «شرق» میگوید بازگشتش به تیم ملی تصمیمی خوشایند و برای کمک به ایران بوده است.
ایران بالاخره برای اولینبار توانست در رقابتهای جهانی روی سکو برود و مدال بگیرد. فکر میکنید چه تغییراتی در تیم ملی والیبال ایجاد شد که دست ایران را به مدال رساند؟
قبل از صحبتکردن درباره این رقابتها باید گریزی به رقابتهای قبلی در اردبیل بزنیم که قرار شده بود به مصاف تیمهای آسیایی برویم. استارت اصلی کار ایران از آنجا خورد. ما در لیگ جهانی والیبال نتایج خوبی نگرفتیم و خیلی از هواداران دلسرد شدند؛ ولی آنها نمیدانستند تیم ملی با مصدومیتهای متعدد بازیکنان دستوپنجه نرم میکرد. آنقدر مصدوم داشتیم که ترکیب تیم را کامل در اختیار نداشتیم. با شروع تمرینات برای رقابتهای اردبیل بود که دوباره بچهها انگیزه و انرژی تازهای به دست آوردند.
نتایج بسیار خوبی در آنجا گرفتیم و با تمرینات پرفشاری که سپری کردیم، مهیای مسابقات ژاپن شدیم. این مسابقات فرصت دیگری به ما داد تا با تیمهای قدر دنیا بازی کنیم، ولی تفاوتش با لیگ جهانی این بود که اینبار تیم تقریبا هیچ مصدومی نداشت و بچهها با روحیه و انگیزه به مصاف رقبا رفتند.
انگیزه و جنگندگی بازیکنان تیم ملی در این مسابقات کاملا ملموس بود تاجاییکه فقط یک بازی را آن هم به برزیل واگذار کردید.
خب مسابقات که شروع شد و با برد هم برای ما همراه بود، روحیه مضاعفی به بچهها داد. دیگر به خودباوری رسیده بودیم که میتوانیم تیمهایی مثل ایتالیا و آمریکا را هم شکست دهیم. باختمان به برزیل هم در روزی رقم خورد که میتوانستیم بهتر باشیم، ولی نباید فراموش کنیم برزیلیها عنواندار المپیک و مسابقات جهانی هستند.
حتی اگر تغییرات زیادی هم در ترکیب تیمشان اعمال کنند، باز هم آنها همان شخصیت قهرمانیشان را حفظ میکنند و برای بردن رقابت میکنند. دست آخر هم که ما در کنار برزیل و ایتالیا هر سه فقط یک شکست داشتیم و بهخاطر محاسبه امتیازی سوم شدیم. این امکان برایمان وجود داشت که حتی بتوانیم دوم هم بشویم.
در این مسابقات، دیگر تیمهای مدعی معمولا در ترکیب ١٢ نفرهشان پنج یا شش بازیکن جوانتر هم داشتند، چرا ایران و بهطور ویژه چرا کولاکوویچ نخواست ایران هم چنین شرایطی را تجربه کند؟
پاسخی که میخواهم به این سؤال بدهم، کاملا نظر شخصی خودم است؛ ما یک نفر را بهعنوان فرمانده یا سکاندار کشتی قبول کرده و پذیرفتهایم؛ پس هرچه بگوید باید پیروی کنیم. حالا اینکه چرا آقای ایگور تشخیص دادند با همان ترکیب اصلی وارد این مسابقات شوند، به نظرم بهدلیل هجمههایی بود که بعد از نتایج تیم در لیگ جهانی متوجه ایران شد. بههرحال ایشان تازه به تیم ملی رسیدهاند و نیازمند زمان هستند. تصورم این بود که نمیخواست دوباره از لحاظ روحی تیم ملی بابت نتیجهنگرفتن زیر فشار قرار بگیرد. البته اینطور نیست که تفکرش چنین باشد، بلکه او هم رفتهرفته جوانان را به تیم ملی اضافه میکند تا در کنار باتجربهها کسب تجربه و در نهایت تیم جوان و باانگیزهای را راهی المپیک کنند.
کمی هم درباره شرایط شما صحبت کنیم. بعد از مدتها غیبت به تیم ملی برگشتید و بعد در تصمیمی غیرمنتظره از تیم ملی خداحافظی کردید... .
من سالهای گذشته با مصدومیتهای زیادی دستوپنجه نرم کردم، ولی تمام تلاشم این بود که دوباره به تیم ملی برسم. سال پیش در لیگ هرچه در توان داشتم، رو کردم و بالاخره نظر سرمربی را جلب کردم. ایشان از همه بازیهای مرحله پلیآف لیگ دیدن کردند و با شناختی قبلی که از حضور من در تیم ملی داشتند، دوباره من را به تیم دعوت کردند.
من پیش از این سال ٢٠١١ در تیم ملی مقابل تیم قبلی کولاکوویچ بازی کرده بودم و از بازیام شناخت داشت. خب دراینباره با هم صحبت کردیم و قرار بر این شد که من برای کمک به تیم ملی اضافه شوم؛ قرار شد برای نتیجهگرفتن تیم ملی هرجا به کمک نیاز باشد، در خدمت باشم؛ حتی به دست بچهها بطری آب برسانم.
برای موفقیت تیم ملی ایران حاضر بودیم هر کاری کنیم. البته این را هم بگویم که از لحاظ فنی هم رقابت بسیار فشردهای در تیم ملی بود بهطوریکه اختلافی بین شش نفر اصلی و ذخیره وجود نداشت و این رقابت سالم به پیشرفت تیم ملی کمک زیادی کرد. بعد هم من تصمیم گرفتم در همین برهه که یکی از لحظات شیرین برای تیم ملی رقم خورده بود و مدال گرفته بودیم، از تیم خداحافظی کنم. حالا انگیزه هم هنوز دستنخورده باقی مانده و تلاش میکنم با پیراهنی دیگر دوباره به تیم ملی برگردم.
شما بهعنوان یکی از ملیپوشان قدیمی سالها در عرصه والیبال رقابت کردهاید. به نظر شما حضور بازیکنان ایرانی در لیگهای سطح بالای دنیا چه پیامدی برای تیم ملی خواهد داشت؟
پیامدش که قطعا مثبت و خوب است. ما دو تا از بچههایمان لژیونر شدهاند که بدون تردید به رشد سطح والیبالیشان کمک زیادی میشود. تیم ما الان در عرصه ملی شناختهشده است، ولی باید تلاش کنیم در عرصه باشگاهی هم خودمان را به دنیا معرفی کنیم. الان که میلاد عبادیپور و معنوینژاد رفتهاند طبیعتا میتوانند چند سال در سطح اروپا بازی کنند و رفتهرفته زمینه برای لژیونرشدن سایر بازیکنان هم فراهم شود.
بااینحال شاید هنوز هم مسئله مالی خیلیها را از رفتن به اروپا منع کند. میدانید که در لیگ ایران بازیکنان به مراتب پولهای بهتری در مقایسه با لیگهای خارجی میگیرند.
این موضوع دیگر به دیدگاه بازیکنان بستگی دارد. من به هر دو بازیکن جوانی که لژیونر شدهاند گفتم تصمیم بسیار خوبی گرفتهاند. این دو، سه یا چهار سال در آنجا بازی میکنند بعد مطمئنا میتوانند قراردادهای بهمراتب بهتری در لیگ ایران ببندند و پولهای بیشتری هم بگیرند.
بهعنوان سؤال آخر برگردیم به موضوع حضور خانوادهها در ورزشگاهها که هنوز هم محل بحث است. حضور خانوادهها در ورزشگاه را خودتان چطور میبینید؟
نظر من که درباره این موضوع کاملا مثبت است، ولی متأسفانه دراینباره ما تصمیمگیرنده نیستیم. اتفاقاتی که با حضور خانوادهها رخ داده بسیار ثمربخش بوده؛ من سال اول در همان مسابقات آسیایی بود که شاهد حضور خانوادهها در ورزشگاه بودم. جو بسیار خوب و آرامی داشت.
برای اولینبار بود که میدیدم خانوادهها برای تماشای والیبال میآیند. از لحاظ فرهنگی تأثیر بسیار مثبتی گذاشت و آنها هم برای تشویق والیبال آمده بودند که خودش حرکت بسیار مثبتی بود. خانواده خودم و سایر دوستانم هم به ورزشگاه میرفتند که همهچیز خوب بود.
نباید فراموش کنیم که خانوادهها نقش بسیار پررنگی در زندگی حرفهای یک ورزشکار دارند و باید جایگاه بهتری برایشان در نظر گرفت؛ برای مثال خودم را میگویم که بدون کمک همسرم هرگز نمیتوانستم در این سطح بازی کنم. ما اردوهای متعددی میرفتیم و همسرم بود که باید کارهای دو پسرم را انجام میداد. همینجا از زحماتش تشکر ویژه میکنم و آرزو میکنم وضعیت حضور خانوادهها در ورزشگاه بهتر از گذشته شود.
- 12
- 2