ماهها و سالها منتقد محمود مشحون بودم. نه برحسب یک خصومت شخصی؛ روایت نقدهای من از سالهای آخر مدیریت او آغاز شد؛ وقتی که دیگر نمیشد در برابر تصمیماتی که به ضرر بسکتبال وگاهی حتی خودش میگرفت سکوت کرد. طی این مدت همیشه با یک سوال مواجه میشدم و آنهم اینکه اگر مشحون برود چه کسی جایگزین او خواهد شد؟ آیا بسکتبال فرد توانمندی دارد که بتواند امور را به دست بگیرد؟ به نظر میآمد این سوال باید دغدغه وزارت ورزش باشد، نه من. اینکه حتما بسکتبال ایران در چنته خود مدیران توانمندی خواهد داشت و رشتهای همچون بسکتبال بی مدیر نخواهد ماند، آرامآرام دغدغه همه ما شد.
آیا این بسکتبال در دل خود زایشی از فکر و تدبر و تدبیر داشته است؟ آیا بسکتبال ایران در تمام سالهایی که پدرسالارانه اداره شد، در گوشه و کنارش و آهسته و دور از چشم مشحون مدیری ساخت؟ حالا این روزها مسئله انتخابات فدراسیون بسکتبال حسابی داغ شده و صحبت از لابی و لابیگرهایی به میان آمده است که ما را یاد انتخابات دوره قبل فدراسیون بسکتبال میاندازد؛ همان انتخاباتی که در عرض چند روز دشمنان مشحون را در نقش حامیان او نشان داد. مردانی تلاش کردند برایش رأی جمع کنند تا در فدراسیون صاحب سمت شوند؛ برخی موفق شدند و برخی دیگر هم کلاهشان بی نمد ماند. امروز دوباره همان آدمها دست به کار هستند و البته چند نفری هم به جمعشان اضافه شده است. حقیقت تلخ میشود وقتی میدانیم خیل عظیمی از نامزدهای انتخاباتی و حتی بعضی از حامیان و همراهان و آتشبیاران تنور انتخابات، آخرین دغدغه زندگیشان بسکتبال است.
موقعیتطلبی، منفعتطلبی، رانتخواهی و رانتخواری، کشتی بهگلنشسته بسکتبال را بیش از قبل در مصیبتهایش فرو خواهد برد. تأسفبار اینکه امروز کمتر کسی دغدغه به دریا انداختن دوباره این کشتی را دارد. شاید باید تندتر، صریحتر و بیپردهتر از قبل با مردانی که به بسکتبال ایران نزدیک شدهاند و برایش رؤیای نافرجامی بافتهاند، سخن گفت.
امروز باید پرسید شمایی که پست دولتی دارید و با نامزد خاصی صحبت میکنید و به او میفهمانید و وعده میدهید که گزینه شماست، جز «بلهقربانگویی»، ویژگی بارزی در کلام و گفتارش دیدهاید؟ اگر ندیدهاید و در چنین شرایطی قول حمایت به یک گزینه خاص میدهید و میدانید این کار غیرقانونی است، شما دشمن بسکتبال هستید. اما شما نامزدی که این روزها در برابر جواب سلام هر مخاطب، به آنها وعده و وعید میدهی، میدانی یا هرگز فکر میکنی که در صورت عملی شدن وعدههایت و بذل و بخشش کردن این مناصب، چه فلاکتی بر سر بسکتبال ایران نازل خواهی کرد؟ یا شما نامزدی که میدانی توان مدیریتی نداری و گزینههای بهتر از شما برای ریاست وجود دارد اما باز هم میآیی که در مقابل آمدنت باجگیری کنی و پستی بگیری، دشمن بسکتبال هستی.
شمایی که خودت را دلسوز بسکتبال معرفی میکنی اما حاضر نیستی صلاح بسکتبال را در نظر بگیری، دشمن بسکتبال هستی. شمایی که در نقش مربی بسکتبال در حال مذاکره با این و آن هستی و حتی به دیدن معاون وزیر میروی دشمن بسکتبال هستی، چون در دوره قبل چهره واقعیات را به همه جامعه بسکتبال نشان دادی و مشخص شد چرا یکدفعه رنگ عوض کردی و از دشمن بودن به دوستی رسیدی. شمایی که در حال حاضر در فدراسیون پست داری اما برای نامزد خاصی رایزنی میکنی، دشمن بسکتبال هستی که اگر نبودی هیچگاه از جایگاهت سوءاستفاده نمیکردی.
شما رئیس هیئتی که دنبال لابی شخصیات هستی و میشنویم که با شندرغاز حاضر شدهای رأی خودت را بفروشی، بدون آنکه فکر کنی چه بلایی سر بسکتبال خواهد آمد، شما دشمن بسکتبال هستی. و شما آقای رئیس سابق! اگر واقعا شایعاتی که این روزها مطرح شده درست باشد و به دنبال رأی جمع کردن برای یک نامزد خاص هستید و به رؤسای هیئتها زنگ میزنید و میگویید فلان نامزد است که میتواند این رشته را نجات دهد، شما هم دشمن بسکتبال هستید، چون اگر گزینه شما این نامزدی که مطرح شده باشد مشخص است هدفی جز نابودی بسکتبال ندارید که اگر داشتید حداقل از یک گزینه اصلحتر یا حداقل بسکتبالی حمایت میکردید.
خلاصه آنکه شما دشمنان بسکتبال هستید، چون فقط به خود و آینده خود فکر میکنید؛ برای شما بسکتبال فقط یک وسیله است برای رسیدن به منافعتان، شما عاشق نیستید که اگر بودید خود را فدای عشق میکردید، نه اینکه بسکتبال را فدای منافع خودتان کنید. زمان چهره آدمها را خیلی خوب نشان میدهد؛ اگر عاشق هستید برای یک بار هم که شده به آینده بسکتبال فکر کنید. بسکتبال زمان ندارد، بسکتبال دیگر جانی برایش نمانده، آخرین نفسش دست شماست؛ لطفا اجازه ندهید سنکوپ کند، این آخرین فرصت است.
- 13
- 1