به گزارش ورزش سه؛ مهرو کمرانی ، سرمربی تیم ملی تکواندوی زنان ایران که در بازیهای المپیک ریو با هدایت او بود که کیمیا علیزاده موفق به کسب اولین مدال المپیک شد، قبل و بعد از ریو همواره مورد انتقاد سرمربی اسبق تیم بود که البته عمده آن به دوران پس از مدال برنز کیمیا علیزاده بازمیگردد هرچند او در تمام این روزها سکوت را ترجیح داده بود.
مهرو کمرانی که در کارنامه مربیگیریاش اولینهای زیادی به چشم میخورد و مربی اختصاصی کیمیا علیزاده از کودکی بوده است. حالا پس از گذشت ۶ ماه از نتایج بازیهای المپیک، سکوت خود را شکست و در گفت و گو با «ورزش سه» درباره اتفاقات چند وقت اخیر تکواندوی بانوان رازهای قابل تاملی را افشا کرد.
* اردوهای المپیک سخت و طاقت فرسا بود. درست است؟
– همینطور است. کیمیا آسیب داشت و دست من برای تنوع تمرین باز نبود. از طرفی همه از کیمیا انتظار مدال داشتند و منتظر بودند تا بالاخره طلسم بیمدالی دختران ایران در بازیهای المپیک بشکند و همین مسئولیت ما را سنگینتر کرده بود. روزهای سختی را گذراندیم. درست است که فدراسیون تکواندو همه نوع امکانات را در اختیارمان گذاشته بود اما به خاطر تمرینزدگی، آسیبهای کیمیا و یک سری مسائل دیگر تحت فشار بودیم.
* مثلا چه مسائلی؟
– کیمیا تحت فشارهای روانی بیرونی بود. جابه جایی مربی و حواشی که به وجود آوردند کیمیا را به هم ریخته بود. ما سعی داشتیم کیمیا را از دنیای مجازی دور کنیم. تا صحبتهای دیگران را نخواند و فقط برای تمرین تمرکز کند.
* که البته انجام تمرین هم با مشکل مواجه بود!
– دقیقا. به خاطر آسیبهایی که او از اردوهای قبلی برایش به وجود آمده بود. قادر به انجام هر نوع تمرینی نبود. کیمیا با کولهباری از آسیب وارد اردوهای المپیک شد اما با هماهنگی فدراسیون و استاد سروی تصمیم گرفتیم که یک دوره ۲۰ روزه صرفا درمانی برای کیمیا داشته باشیم. نمیگویم آسیبهایش کامل خوب شد، اصلا! اما کمی بهتر شد و میتوانست تا حدودی تمرین کند. در طول اردو همیشه با فیزیوتراپ کیمیا در ارتباط بودم و قبل از شروع تمرینات شخصا برنامه تمرینی را اجرا میکردم که بدانم به چه عضلاتی فشار بیشتری وارد میشود و چطور به کیمیا تمرین بدهم. خوشبختانه او از لحاظ فنی خوب بود. اما برای استفاده از پای راست کمی مشکل داشت و ما تلاش داشتیم این مشکل را حل کنیم که در تورنمنت یونان که قبل از المپیک، کیمیا در آنجا طلا گرفت این تغییرات به وضوح دیده شد. باتوجه به اینکه کیمیا از ۷ سالگی با من تمرین کرده بود به خوبی با نوع تمریناتم آشنا بود و با هم تبادل نظر خوبی داشتیم.
* و بعد با همین شرایط تمرینی و آسیبهایی که هنوز برای کیمیا وجود داشت، شما به برزیل رفتید!
– آسیبها و تمرینات که جدا بود! ما فشار روانی زیادی را باید تحمل میکردیم. همه منتظر بودند تا کیمیا تاریخ ساز شود و گروهی هم اصلا تمایل نداشتند که کیمیا برای ایران افتخار آفرینی کند. بعد از اینکه کیمیا مقابل نماینده اسپانیا با اختلاف یک امتیاز باخت، در کمال ناباوری خیلیها خوشحال شدند و صحبتهایشان شروع شد. بعدها به ما گفتند که همین نفرات حتی دوست نداشتند کیمیا به جدول رپه شارژ بیاید. اما خداوند زحمات و سختیهای کیمیا و دردهایی که او در این راه متحمل شده بود را دید و به او کمک کرد تا به مدال برنز برسد. بعد از مدال برنز کیمیا بیش از اندازه خوشحال شدم. زحماتمان بی نتیجه نمانده بود و میدانستم که کیمیا آرزویش به دست آوردن این مدال بود. آرزوی من هم کسب مدال المپیک او بود که با نگاه خدا و تلاشهای بی وقفهمان به دست آمد.
* اما خیلیها به شما اعتراض کردند که کیمیا از نظر فنی در المپیک ضعیف ظاهر شد!
– کیمیا در بازی اول مقابل نماینده کرواسی در راند یک و دو خیلی خوب بود و از او راضی بودم. از راند سوم به بعد او تازه متوجه شد که کجا مبارزه میکند و جو المپیک بر او غالب شد. ورزشکاران و مربیانی که به المپیک آمدند، گواه این حرف من هستند که میدان المپیک با هیچ رویدادی قابل مقایسه نیست. در بازی دوم مقابل اسپانیا کیمیا را برگرداندیم و کمی بر شرایط سوار شدیم اما در آن مبارزه کیمیا به زمین خورد و باتوجه به آسیبی که از ناحیه مچ و کف پا داشت به یکباره توجهش به آسیبهایش جلب شد و بعدها متوجه شدیم یکی از رباطهای مچ پای کیمیا در همان مبارزه پاره شد.
در استراحت بین راند متوجه بودم که کیمیا پایش یاری نمیکند. او عین این جمله را به من گفت: «استاد میدانم از من چه چیزی میخواهی اما نمیتوانم.» و من برای اولین بار کلمه نمیتوانم را از زبان کیمیا شنیدم. اگر آسیبها نبود او با اقتدار طلای المپیک را میگرفت. تمام این مسائل باعث شد تا کیمیا تنها ۴۰ درصد از تواناییهایش را در المپیک به نمایش بگذارد. باور کنید اینهایی که امروز درباره عملکرد فنی کیمیا صحبت میکنند حتی نمیدانند او با چه دردی به برزیل رفت و با چه غیرتی برای کسب مدال جنگید. آنهایی که امروز اینطور میگویند کاش میدانستند که ما ۲۰ روز مانده به اعزام، در آب تمرین فنی انجام میدادیم. من از نزدیک شاهد دردهای کیمیا بودم و همینجا از او تشکر میکنم. مدال برنز او هم تراز طلای المپیک است و همینقدر ارزشمند. ۴ مبارزه سنگین انجام داد و با اختلاف یک امتیاز به اسپانیا باخت و اگر داوری اینطور نبود، مدال کیمیا خوش رنگتر بود. اگرها زیاد است اما خدا را شکر دست خالی برنگشتیم و کمی از زحماتمان جبران شد.
* این همه آسیب از کجا آمده بود؟
– به خاطر اردوهای طولانی مدت و تمرینات نادرست، یکنواخت و پرفشار. کیمیا از رده سنی نوجوانان بلافاصله به رده سنی بزرگسالان آمد. او با آمادگی جسمانی ضعیف در اردوهای بزرگسالان حضور داشت و بحث بدنسازی در آن اردو مورد توجه مربی وقت نبود. بازیکنانی که در این رده سنی به تیم ملی میآیند از نظر فنی خوب هستند و باید به بحث بدنسازی آنها توجه شود که متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
* پس آسیبها از همان رده سنی نوجوانان آغاز شد؟
– نه اصلا. کیمیا در این رده سنی مدالهای تاریخ سازی گرفت و با خانم زارع ارتباط خوبی داشت و تمامی بازیکنان از لحاظ فنی به او اعتماد داشتند. کیمیا دختر با پشتکار فوق العاده، بی حاشیه، متمرکز و با استعداد ذاتی بود. تا زمانیکه جو آرام بود و مشکلی برایش ایجاد نمیکرد و به او آسیب جسمی نمیرساند، اعتراضی نداشت و دو سالی که در اردوهای نوجوانان با خانم زارع تمرین کرد مدالهای ارزشمندی را به دست آورد و من اینجا از خانم زارع تشکر میکنم که همیشه به عنوان یک مربی، ملی رفتار کرد و با علم روز پیش میرفت تا شاگردان تحت اختیارش در اردوهای تیم ملی آسیب نبینند.
* پس موضوع اصلی اردوی رده سنی بزرگسالان است؟
– کیمیا ۱۶ ساله بود که پس از بازگشت از المپیک نوجوانان به اردوی بزرگسالان آمد و بلافاصله به بازیهای آسیایی اینچئون اعزام شد. وقتی بازیکن با بدنی بسیار آمده از مسابقهای مهم باز میگردد، کم کم دچار افت میشود و این طبیعی است. دقیقا در چنین شرایطی او به رده سنی بزرگسالان رفت و وارد اردویی شد که اختلاف سنی زیادی با هم تیمیهایش داشت و همه با او حس رقابت داشتند که البته این موضوع برای ورزشکاران امری طبیعی است. او طی ۱۵-۲۰ روز در دوران تمرینات پرفشار این تیم با بدنی خسته تمرین کرد و بعد هم که در اینچئون به خاطر سن به او اجازه بازی ندادند تا از نظر روحی ضربه شدیدی بخورد. بعد از بازگشت از کره جنوبی و برگرداندن شرایط روحی، او برای اردوی جهانی ۲۰۱۵ دعوت شد. کیمیا اصلا تمایل به شرکت نداشت و از برخورد مربی و نوع تمرینات گلایه می کرد.
* مثلا چه نوع تمریناتی؟
– به طور مثال در اردو ورزشکاران دویدن های شبانه داشتند و از ساعت ۱۱ تا ۱۲:۳۰ شب می دویدند. آنچه علم تمرین می گوید این است که ۱۰ شب زمان استراحت بازیکن است تا بافت های آسیب دیده در طول روز ترمیم شود. آن وقت بازیکن در آن ساعت، دوی استقامت انجام می داد. اما بدترین نکته این بود که مربی بطری های آب بازیکنان را در طول تمرین از آنها می گرفت. بازیکنان اجازه نداشتند که در حین تمرین آب بخورند و کیمیا در اردوی المپیک به خاطر همین موضوع دچار مشکل شده بود. نمیتوانست آب بخورد و مشکلات گوارشی هم به مشکلاتش اضافه شده بود؛ یا حتی تمرینات فنی با کش آن هم ۳ تا ۴ روز قبل از اعزام واقعا چه دلیل منطقی دارد؟ و بعد از بازگشت از مسابقات بازیکنان میگفتند که نمیتوانستند روز بازی، مبارزه کنند. خیلیها امروز آسیبهای شدیدی دارند. همین تمرینات غلط، آسیبهای وحشتناک و جبران ناپذیری به بازیکنان زد.
* قبول دارید که در دو سال اخیر کیمیا یک استثنا بوده است؟ چرا که در رده سنی بزرگسالان همیشه این کیمیا بود که با مدال باز میگشت!
– بهتر است این را مردم قضاوت کنند. در طول مسابقات جهانی ۲۰۱۵ که کیمیا برنز گرفت خیلی وقت ها خودش جدا تمرین می کرد و از من برنامه میگرفت. او از لحاظ روانی با مربی ارتباط برقرار نمی کرد و به خاطر همین از تمرینات دوری می کرد چراکه تمرینات باعث آسیب او شده بود و من برای اینکه به او اعتماد بنفس بدهم تا به خودش و تواناییهایش اعتماد کند تمرینات متنوع تری به او میدادم. بعضی وقت ها به خودم میگویم کاش برای بیرون آمدن کیمیا از اردوی تیم ملی مقاومت نمی کردم اما در آن مقطع وجدانم اجازه نمی داد، ورزشکاری که چنین توانایی دارد و می تواند برای ایران موفق به کسب مدال شود از این عنوان بازبماند برای همین هم او را مجاب می کردم که صبور باشد و تمرینات جداگانه و متنوعتری داشته باشد تا در مسابقات به مدال برسد.
* اما بحث هایی که مطرح می شود درباره عملکرد کیمیا در گرندپری مسکو است، می گویند توان فنی او در این رقابت ها که با شکست تمامی عنوان داران جهان و المپیک همراه شد. مختص به همان مربی است.
– متاسفانه خیلی ها پشت این مدال قدرتمند شدند اما بگذارید به شما حقیقتی را بگویم. کیمیا برای اعزام به گرندپری مسکو تنها ۷ روز در اردو بود. دعوت نامه از سوی فدراسیون جهانی برای کیمیا نیامده بود و از طرفی قبل از مسابقات مسکو، رقابت های دانشجویان جهان انجام شد که کیمیا به خاطر محصل بودن اصلا در این اردو حضور نداشت. من با هماهنگی با خانم سروی اجازه کیمیا را گرفتم و او بیش از ۲ ماه همراه با تیم ملی نونهالان که در آن مقطع آماده مسابقات قهرمانی جهان می شد با ما تمرین کرد و مستندات آن هم موجود است. فکر می کنم سکوت من باعث شد تا خیلی ها این مدال را به خودشان بگیرند. در صورتیکه کیمیا فقط ۷ روز در اردوی بزرگسالان بود.
* پس قضیه ۳ سال حضور کیمیا در اردوی بزرگسالان از کجا می آید؟
– من هم نمیدانم! کیمیا ۱۶ ساله بود به رده سنی بزرگسالان آمد و زمانیکه به المپیک رفت ۱۸ ساله بود. طبق محاسبات، کیمیا کمتر از یکسال همراه با مربی قبلی تیم ملی بزرگسالان کار کرده است.
* چطور شد که شما سکوت خودتان را شکستید؟ اختلافات فنی شما و مربی قبلی تیم ملی به وضوح قابل دیدن است، پس برای چه با ایشان برای مسابقات کسب سهمیه المپیک همکاری کردید؟
– من و ایشان بایکدیگر از نظر اخلاقی مشکلی نداشتیم. مشکلات ما بحث فنی داشت. تصمیم گرفتم صحبت کنم به خاطر اینکه سکوت من باعث شد تا خیلی ها برداشت و قضاوت های نادرست کنند. باور کنید تا به امروز به خاطر احترام به کسوت مربی سکوت کردم. اما ایشان از علم روز دنیا عقب است و هنور تمرینات شیوه قدیم را انجام می دهد. البته ایشان از مربیان تحصیل کرده هستند و برای من جای تعجب دارد که چطور در تمرینات این رفتارها را انجام می دهند و نمی توانند با بازیکنان ارتباط بگیرند. درباره حضور در اردوی تیم ملی برای مسابقات کسب سهمیه باید بگویم فقط و فقط به خاطر کیمیا این سمت را قبول کنم. می دانستم اگر همین رویه پیش برود، کیمیا به المپیک نمی رسد و یک مدال قطعی برای ایران عزیزمان از دست می رود.
* ایشان بارها در صحبت هایشان شما را خطاب قرار دادند و گفتند از نظر فنی جایگاه خوبی ندارید و عناوینی هم به دست نیاوردید!
– ایشان شاگردان من را به خوبی میشناسند و برای من تعجب آور است که مسابقات رو در رو در استان کرج را فراموش کردهاند. فاطمه رضاییان اولین مدال طلای مسابقات قاره ای را برای ایران به دست آورد، مدالی که ارزشمندترین مدال برای ایران بود و آن روز کیمیا رده سنی خردسالان بود. تیم ملی نونهالان که نه هوگوی الکترونیکی را می شناخت و نه حتی ضربات مبتدی تکواندو را بلد بود با اردوهای مستمر ۲ ساله دو بار قهرمان جهان و آسیا شد آن هم با اقتدار نه با اختلافی مویی! بعد همین تیم نونهالان به رده سنی نوجوانان آمد و تیم شد قهرمان نوجوانان جهان! آیا این ها کارنامه ای ناموفق برای من است؟ کارنامه ورزشی من مختص به کیمیا نیست. ادعایی ندارم و همیشه خودم را در قالب یک هنرجو می بینم و اگر چیزی را ندانم سوال می کنم تا به ورزشکارانی که امانت دست ما هستند آسیبی نزنم؛ چراکه این ورزشکار باید بتواند سالم باشد تا بعد از دوران قهرمانی به زندگی ورزشی اش ادامه دهد.
* اما در جایی شما متهم شدید به آسیب زدن اکرم خدابنده!
– واقعا آن روز برای من یکی از ناراحت کننده ترین روزهای زندگی ام بود که ورزشکاری اینطور مستقیما صحبتی را انجام داد که اصلا مستند نبود و بعدها هم، دلیل آسیب ایشان از سوی فدراسیون بررسی شد و مشخص شد واقعیت چه بوده است! همین چند وقت پیش برای اردوی مشترک با تیم ملی هنگ کنگ، اکرم خدابنده را به اردوهای تیم ملی دعوت کردم اگر او به من اعتقادی نداشت و مقصر آسیبهایش بودم، چطور دوباره اعتماد کرد و به اردویی آمد که تمریناتش برعهده من بود؟
* اصلا چطور شد بار دیگر او را به اردوی تیم ملی دعوت کردید؟
– من هیچ وقت بازیکنان را با مسائل شخصی درگیر نمی کنم. وقتی اردو شروع می شود. وقتی بحث ملی است همه برای من یکسان هستند. در اردوهایی که سرمربی بودم هیچ دخل و تصرفی در انتخاب تیم نداشتم چرا که بهترین ها با پیروزی هایشان خودشان را انتخاب می کنند.
* یک سوال مهم و البته تامل برانگیز، مربی اسبق تیم ملی زنان اعتقاد داشت شما صلاحیت هدایت کیمیا در بازیهای المپیک را نداشتید و بارها خود کیمیا در حین مبارزه از شما می خواست تا کارت بازبینی را درخواست کنید!
– وقتی چنین مساله ای را می شنوم تعجب می کنم! این هماهنگی بازیکن و مربی را نشان می دهد و یک امر عادی در بین تمامی تکواندوکاران جهان است. ما با کیمیا پیش از مسابقه صحبت می کردیم که حتما بگوید و در هر ۴ کارتی که در مسابقه اسپانیا اعتراض کردم پیش از اصرار کیمیا دستم را بلند کرده بودم. اما ما با کیمیا هماهنگ کرده بودیم که او هم حتما تایید کند و این هماهنگی مربی و بازیکن را نشان می دهد. البته من خوشحالم که کارتها به کیمیا در مسابقات کمک کرد و اگر در بازی اسپانیا مشکلات داوری نبود، او امروز طلای المپیک را داشت. خوشحالم که بازیکنم اینطور با من ارتباط دارد و سریعا اشاره میکند و خوشحالم که در این خصوص آسیبی به او نزدم و باعث باختش نشدم. نه مثل گرندپری منچستر که مربی به بازیکن اعتماد نکرد و کارت نکشید و کیمیا از مسابقه ای که می توانست ۴ بر ۳ پیروز شود، بازنده خارج شد!
* شما هرآنچه می خواستید برای المپیک در اختیار داشتید؟
– بله. آقای پولادگر در عملی سنجیده باعث شد تا کیمیا با مربی که به او اعتماد دارد به المپیک برود و برغم حواشی و فشارهای زیاد، همواره از من حمایت کرده است. به شخصه تمامی امکانات برایم مهیا بود و بازهم می گویم اگر آسیب نبود، کیمیا امروز قهرمان المپیک بود.
من وظیفه خودم می دانم از خانم سروی نایب رییس بانوان فدراسیون هم تشکر ویژه ای داشته باشم. ایشان واقعا از ما حمایت ویژه ای کردند.
* و بعد از بازی های المپیک، کیمیا بارها در مصاحبه هایش از بی توجهی به شما گلایه کرده است، خودتان در این باره چه نظری دارید؟
– متاسفانه استان البرز به خاطر برخی اتفاقات پشت پرده هیچ تجلیلی انجام نداد و حتی در مراسم استقبال از کیمیا، نام من را فراموش کرد! ایرادی ندارد و من هیچ مشکلی از این بابت ندارم. من به خاطر کیمیا و کشورم به المپیک رفتم و این رفتارها برایم عادی شده است. مهرو کمرانی به دنبال مشهور شدن نیست. همیشه سعی کرده ام در جایگاهی که هستم وظیفه ام را به درستی انجام دهم و خوشحالم که امروز اگر به گذشته برگردم پشیمانی ندارم. مسئولین استان البرز هم حتما صلاح نمی دانند که نامی از من بیاورند.
* و در پایان؟
-فکر می کنم صحبتی باقی نمانده باشد. در پایان باید بگویم من متاسف شدم برای مربی که خودش را حرفه ای می داند و آن وقت کسب مدال در المپیک را شانسی و تصافی قلمداد می کند! ایشان با این صحبت به ملت ایران توهین کردند. همه مردم ما از کسب مدال کیمیا دلشاد شدند و آن وقت ایشان اعلام کردند که این مدال ارزشی برایشان ندارد. ای کاش به یاد می آوردند که که رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور بابت کسب این مدال به کیمیا تبریک گفتند.
- 19
- 2