ورزش بانوان؛ این یکی از مطالبات مهم بانوان در ماه های اخیر است. فریبا محمدیان معاون توسعه ورزش بانوان وزارت ورزش به عنوان متولی ورزش زنان ایران،در گفت و گویی صریح با خبرآنلاین از چالش های ورزش زنان در کشورمان گفته است . او سعی کرده خیلی رک بگوید این ترس از سرمایه گذاری در بخش ورزش بانوان اشتباه است اما باورهای سنتی سبب شده ورزش بانوان ضربات بزرگی بخورد.
این روزها در ورزش بانوان افتخارات زیادی داشتیم ولی همزمان خبرهای ناگواری هم در این حوزه داشتیم. خطر انحلال تیمها که البته با کمک شما فعلا حل شده ،خبر تلخی برای ورزش بانوان بود.
به نظر من بخش ورزش چه در حوزه آقایان و چه در حوزه بانوان هم اشک دارد، هم شادی دارد. هم شوق دارد و هم گاهی ترس، وحشت و .... چه من در این حوزه و چه روسای فدراسیون ها و مدیران کل در بخش استان ها یکی از ماموریت هایمان این است که اینها را به درستی مدیریت کنیم و به سمتی ببریم که بازیکن، مربی و خبرنگار ما که در واقع ذینفعهای اصلی این داستان هستند، متضرر نشوند.
مثلا در مورد تعطیلی تیم ها که گفتید،شکر خدا مشکل فوتبالی ها ،هندبال و والیبال حل شد ، برای تیم بسکتبال ما در حوزه فدراسیون داریم پیش رفتیم که ببینیم چه کاری می شود کرد، ولی شما می دانید که بحث باشگاهها یک بخش خصوصی است و بحث آن حرفه ای است. شما وقتی وارد بحث حرفه ای می شوید، قانون به وزارت ورزش اجازه فعالیت نمی دهد. یعنی ما نمی توانیم مستقیم ورود کنیم.
اینکه بخواهیم فکر کنیم وزارت ورزش باید پول بدهد که شدنی نیست.
نه. من دارم راههای مختلف را می گویم. یکی از راحت ترین راهها که شاید به ذهن جامعه متبادر می شود، نه به ذهن متخصص ها، این است که چرا وزارت ورزش کمک نمی کند؟ مگر ۴۰۰ میلیون تومان چقدر است؟ قانون به ما اجازه نمی دهد و اگر هم این اجازه را بدهند، وزارت ورزش بودجه لایتناهی ندارد که به همه این فضاها کمک کند.
ما وقتی در فضای حرفه ای گام برمی داریم قاعدتا باید بازی حرفه ای را بلد باشیم. هم به لحاظ فرهنگی، هم ورزشی و هم سیاسی و اجتماعی. تا به این رشد برسیم زمان می بریم. من فضای همین رشته هایی که نام بردید را در بخش بانوان با بخش آقایان مقایسه می کنم. در هر دو بخش مثل هم این چالش ها، موانع و مشکلات وجود دارد.
ماجرا این است که وزارت ورزش نمی تواند متولی تیم باشد، ولی قول ۳۰درصدی استفاده از منابع برای بانوان که از طرف خود دولت داده شده، باید مشخص باشد. همین پیگیری که شما می گویید باید انجام شود. سالانه در همین فوتبال بیش از ۲۰۰ میلیارد هزینه می شود. چرا سی درصد این چرخه مالی را تیم های دولتی یا خصولتی در بحث بانوان هزینه نمی کنند؟ این که از سوی دولت اعلام شده است.
من اعتقاد دارم باید ۵۰-۵۰ باشد. بحث ۳۰درصد یک نکته ای شاید در گام های نخستین رشد ورزش بانوان بود. گفته بودند حداقل ۳۰درصد از اعتباراتی که وجود دارد باید برای خانم ها هزینه شود ولی من اعتقاد دارم جمعیت بانوان نسبت به جمعیت مردان ۴۹ و خرده ای درصد است پس به ما همین میزان هم تخصیص توزیع منابع بدهند. در توزیع تمام منابع، انسانی، مالی، اطلاعاتی و.... این در حوزه ای است که ما توزیع منابع می کنیم.
اوایل که به اینجا آمده بودیم با آقای تاج یک نشستی داشتیم ایشان به من گفتند هیات رئیسه فدراسیون تصویب کرده باشگاههای ما چنانچه در حوزه بانوان فعالیت کنند، مبلغی که باید به فدراسیون بدهند دو درصد تخفیف داده شود. این کار را کردیم که باشگاهها انگیزه بیشتری پیدا کنند برای اینکه در حوزه بانوان فعالیت کنند. من گفتم روی سهم درصدها من بحث نمی کنم، همین که شما این گام را برداشتید جلو بروید؛ اگر طرح شما کارآمد بود ما هم پشتیبانی می کنیم، اگر ناکارآمد بود کمک کنید این مصوبه را اصلاح کنیم.ولی این اتفاق با استقبال روبرو نشد.
به نظر می رسد مدیران از هزینه در ورزش بانوان واهمه دارند؟
وقتی که باور مدیران عامل باشگاهها در این حوزه باور حمایتی باشد ما بدون اینکه به حوزه بانوان سوبسید بدهیم، می توانیم سوبسید بگیریم. وقتی یکی از برادران ما مدیرعامل یک باشگاه می شود، در جایی که دارد به حوزه اجتماعی خودش خدمات می دهد، باید بداند خواهر و همسر و دختر خودش هم یکی از این ذینفع ها هستند ولی او این را پاک می کند برای اینکه اعتقاد دارد چالش های متعدد فرهنگی، اجتماعی و عرفی باعث می شود باشگاه ایشان از وضعیت برند شدنش احتمالا خارج شود.
این ترس هایی است که مدیران عامل باشگاهها دارند. ما به عنوان حوزه پشتیبان موظفیم پشتیبانی کنیم. هم از باشگاه، هم از فدراسیون هم از اداره کل و هم از ورزشکار و مدیر باشگاه. ما در وظیفه پشتیبانی مان باید اینها را حمایت کنیم. یکی از این چالش ها همین ترس از مسائل فرهنگی است که نگرانند اگر نتوانند مبلغ قرارداد این دختر ورزشکار را بدهند، حاشیه های اجتماعی اش خیلی بیشتر از حاشیه هایی است که اگر پول یک ورزشکار مرد را ندهند به وجود می آید.
این ترس ولی می تواند خیلی از استعدادهای ورزشی بانوان را بسوزاند.
این نگرانی آنهاست .خیلی از این نگرانی ها هم واهی هستند. من فکر می کنم حاشیه هایی که در حوزه تیم های آقایان وجود دارد به مراتب بیشتر از خانم هاست. لازمه اش این است که اینها در این آزمون یک بار هم که شده این فضا را تست کنند تا مطمئن شوند اینطور نیست. ما هم سعی می کنیم همه جوره در این فضا کمک کنیم ولی واقعیت این است که تا زمانی که همه حوزه هایی که می توانند موانع را از سر راه بردارند به این باور برسند، زمان بر است و نیاز به یک سری کارهای انگیزشی دارد.
یکی از این کارهای انگیزشی کارهایی است که فدراسیون های ما می می کنند و شما دارید می بینید. مثل اینکه در بسیاری از رویدادهایی که در آسیا و در جهان برگزار می شود دختران ما شرکت می کنند. روسای فدراسیون های ما سمبل اطمینان دادن به مدیران باشگاههای ما هستند. روسای فدراسیونی که تیم های زنان و مردان را با هم می برند و با هم به اینها می رسند. من توصیه می کنم به همه باشگاهها در هزاره سوم، عصر از بین بردن رقبا نیست. عصر شناسایی اقیانوس آبی است. بخش قرمز که کوسه دارد، نیاز نیست ما آنجا بجنگیم و خونریزی راه بیندازیم.
بخش آبی اقیانوس را ببینیم و آنجا کارهایمان را راه بیندازیم و ضریب نفوذمان را بالا ببریم. فدراسیون ووشو یکی از فدراسیون هایی بوده که از چند سال پیش در این حوزه کار کرده. من یادم است زمانی که اسکیت را تحویل گرفتم در یک جلسه ای با آقای دکتر علی نژاد آشنا شدم و تفکراتش را پسندیدم و به عنوان همکار ایشان کارهایشان در فدراسیون ووشو را رصد می کردم و می دیدم که همه تخم مرغ هایش را در سبد توسعه ورزش بانوان گذاشته بود و نتیجه اش را هم گرفت. در این توسعه آقایان را رها نکرد، آن را هم برد جلو برد ولی آنچه که باعث شکوفایی در این رشته ورزشی و تیم ووشو بود، حوزه بانوان بود.
بخش عمده بودجه ورزش دولتی در دست تیم های صنعتی دولتی است که خیلی راحت می توانند سرمایه گذاری کنند. قبلا راحت تر این کار را می کردند ولی الان بیشتر می ترسند. معاونت بانوان وزارت ورزش می تواند این الزام را به وجود بیاورد که باشگاههای صنعتی در کنار دهها تیم آقایان که دارند یکی دو تیم بانوان هم داشته باشند؟
ما هیچوقت نمی توانیم مستقیم به یک باشگاه این را بگوییم. چون همانطور که گفتیم به بحث حرفه ای نمی توانیم ورود کنیم.
توصیه که می توانید بکنید؟
صد در صد. الحمدلله قوانینی که در بحث ورزش کشور وجود دارد قوانین خوبی است ما فدراسیون های ورزشی ای را داریم که نهاد عمومی غیر دولتی هستند. مجوز کمیسیون ماده ۵ باشگاهها که داده می شود شما به عنوان کسی که از اداره کل درخواست مجوز می کنید برای افتتاح یک باشگاه، توجیه اقتصادی برای خودتان می بینید یا نه؟ اگر فعالیت در حوزه خانم ها توجیه اقتصادی داشته باشد که خب کسی که سرمایه گذاری می کند، بدش نمی آید.
ما برای اینکه این باور در فردی که می خواهد باشگاه داری کند به وجود بیاید، کارهایی انجام می دهیم. یکی آگاه سازی مدیران داوطلب برای باشگاه داری از طریق فدراسیون آن رشته است. آنها باید بیایند بیزینس پلن را برای اینها روشن کنند که اگر اینها در صنعت سرمایه گذاری کنند برای اینکه محصولش را به بازار معرفی کنند، این رشته ورزشی می تواند به اینکه محصول برند شود کمک کند. یکی دیگر هم نظام جامع باشگاه داری است که شکر خدا چند ماهی هست که یک تیم کاری با محوریت معاونت حقوقی مجلس در این وزارتخانه با دستور مستقیم وزیر کار می کند و بند بند موانعی که می تواند انگیزه را برای یک باشگاه دار کم یا زیاد کند، بررسی می شود که برخی از اینها با مجوز وزارت ورزش قابل اجرا است و برخی با مصوب شدن در مجلس. این دومین کاری است که ما باید برای این حوزه انجام بدهیم.
من فکر می کنم فدراسیون های ورزشی اثرات بسیار زیادی در بحث باشگاه داری می توانند داشته باشند چون اینها لیگ هایی را برگزار می کنند، ایونت هایی را طراحی می کنند و رویدادهایی هماهنگ می شود و اگر باشگاه دارها در آن رویدادها انگیزه خودشان را به دست بیاورند و آن چیزی که توقع آنهاست به دست بیاورند بی تردید می روند کمک می کنند.
فکر می کنم خود شما هم در آمارهایتان دارید که یکی از سودآورترین بخش های فعالیت در حوزه ورزش، ورزش بانوان است .در زمینه ورزش همگانی و آمادگی جسمانی و ... خیلی درآمدزا است. شاید اگر نظارت یا برنامه ریزی ای از طرف وزارت ورزش شود که درصدی از این چرخه درآمدزایی برای استعدادیابی، ورزش قهرمانی و یا توسعه ورزش بانوان شود، خیلی اتفاقات خوبی می افتد، بدون اینکه نیاز به بودجه دولتی باشد.
ایده های خیلی خوبی دارید. هر فدراسیونی تلاشش این است که خزانه اش آنقدر قوی باشد که بتواند بهترین خدمات، رویایی ترین خدمات را به ذی نفع های خودش بدهد. باشگاهها از نظر من در حوزه ورزش مثل بانک ها در اقتصاد هستند. خون جاری در ورزش توسط باشگاهها که مثل قلب هستند، جمع می شوند. شما بحث همگانی را مثال زدید. فدراسیون همگانی تا جایی که اطلاع دارم ۲۵ انجمن دارد که یکی از آنها آمادگی جسمانی است. در همین یک انجمن ۱۴رشته دارد. ما دیدیم یک مقدار در این فضا ازدیاد ارزش زیاد شده و عمقش نیاز به بازنگری دارد.
تقریبا تا امروز سه تا چهار نشست با آقای دکتر مجدآرا گذاشتیم که ساماندهی مجدد روی بازمهندسی این ساختار بشود با همین هدفی که شما گفتید. اینکه افرادی که در این حوزه می آیند هم به بخش سلامت عمومی کمک کنند، هم استعدادهایی که می توانند برای فدراسیون های دیگر آماده شوند را شناسایی کنند. این تلاش را داریم اما عمده ترین فعالیت اینها همان بخش آمادگی جسمانی جنرال است، بحث تفریح و افزایش سهم ورزش در اوقات فراغت افراد است.
شما وقتی به عنوان یک فرد اقتصادی باشگاه می زنید، بخش همگانی شما حوزه ای است که می تواند بخشی ازگردش مالی برای شما بیاورد که بتوانید بقیه بخش ها را ساپورت کنید. غالبا کار را اینطور جلو می برند. مثلا شما مدرسه فوتبال می زنید بخش جنرال اینطور به شما کمک می کند که اگر شکاف هایی در بخش های دیگر داشتید برایتان پر کند.
وقتی ما در حوزه همگانی درباره باشگاه صحبت می کنیم یک زیرزمین است که چند تا دستگاه ورزشی گذاشتند و... هزاران باشگاه این مدلی داریم.
یک سالن ورزشی هستند فقط.
اینها دستگاه چاپ اسکناس هستند که نه به ورزش خدماتی می دهند و نه عایدی آنچنانی دارند و...
اینها در ذیل کمیسیون ماده ۵ که قرار می گیرند...
به نظر می رسد نظارت بر اینها باید بیشتر شود.
من می خواهم یک مثال برای شما از باشگاههای قایقرانی فنلاند بزنم. در این کشور گردش مالی باشگاهها از فدراسیون بیشتر است. چندین برابر فدراسیون قایقرانی فنلاند درآمد دارند. اینها حق عضویت خودشان را تمام و کمال می پردازند. ولی اینجا که این طور نیست. فرار مالیاتی در کشور چه بلایی سرما آورده؟ما این را در برنامه هایمان گذاشتیم که در نظام جامع باشگاه داری که تنظیم می کنیم یکی از بحث ها همین شیوه نظارت و دیگری حق عضویت است. کسی که باشگاه دارد حق عضویت را که می دهد باید احساس کند چیزی در ازایش دریافت کرده.
ولی وزارت ورزش بخصوص در این دوره دولت امید،چنین گامی را برداشته . معافیت های مالیاتی خوب و البته در نظر گرفتن فضای تجاری به ازای ساخت هر مجموعه ورزشی ، خودش یک حمایت بزرگ است که ورزش را حسابی سودده می کند.
ما گام مان را برای اینکه بخش خصوصی احساس برد کند برداشتیم. نظامی را طراحی می کنیم که به باشگاه دار بگوییم حالا نوبت شماست. تا احساس برد-برد بین من دولت با بخش خصوصی به وجود نیاید شما هرگز پولتان را خرج نمی کنید. این ایده ها را که شما دادید ما می پسندیم چون خودمان هم با فدراسیون های مربوط در این مورد کلنجار می رویم. اگر نظام جامع باشگاه داری را زودتر بتوانیم به ثمر برسانیم، زودتر می توانیم این کارها را انجام بدهیم.
برویم سراغ یک سئوال مهم برای خانم ها . برای ورود بانوان به ورزشگاهها چه برنامه جدیدی دارید؟ دیگر صبر خانم ها سر رسیده است.بخصوص بعد از بازی ایران و سوریه.
من یک بار قبلا هم گفتم در ورزش حوزه خیلی از رشته های ما که در فضای روباز انجام می شود، مثلا اسکی، خانواده ها می روند و خیلی خوب فضا مدیریت می شود و از یک فضای ورزشی سالم لذت می برند، در دوچرخه سواری، اسکیت و سوارکاری، تیر و کمان و ... این کار انجام می شود.
آقای داورزنی یک بار گفتند برای ۳۵ رشته ورزشی خانواده ها می روند.
همینطور است. وقتی بحث فوتبال مطرح می شود ما در برگزاری مسابقات ورزشی یک مدیریت رویداد داریم در آن بخش می گوییم استاندارد فضای ورزشی باید به گونه ای باشد که ورود به ورزشگاه چون مرحله به مرحله می آیند راحت انجام می شود، ولی استاندارد خروج باید پاسخگوی آن جمعیت باشد. من فکر می کنم شما یادتان باشد وقتی سقف بخشی از ورزشگاه ساری ریخت چه اتفاقی افتاد. به ما باید فرصت بدهید ما فضاها را مناسب کنیم برای حضور با شان خانواده های ایرانی.
این زمان کی می رسد؟
ما باید فضا را مناسب کنیم. پس مناسب سازی فضاهای ورزشی در دستور کار ما است، آموزش به برگزارکنندگان مسابقات که تماشاچی های ما در حجم این میزان چگونه باید مدیریت شوند، حوزه پشتیبان چگونه باید مدیریت شود، این در دستور کار ما است. آموزش به تماشاچی های آقا که در این فضا چگونه رفتار کنند. فضای ورزش، فضای هیجانی است. شما شاید مثال هایی را از سایر پدیده ها مطرح کنید من هم قبول دارم ولی فضای ورزش هیجان است و مدیریت خاص خودش را می خواهد. کارهایش در حال انجام است ولی زمان می برد و مردم باید حوصله کنند.
به وعده دولت که در این دوره این مشکل حل می شود ، پایبند هستید؟
ما کارهایمان را انجام می دهیم ولی در این قضیه فقط وزارت ورزش دخیل نیست . دستگاههای مختلفی هستند که باید کمک کنند و می کنند، باید در این راستا همه همسو شوند که شدند. و ما هم داریم برنامه ریزی می کنیم.امیدواریم خیلی زود همه مشکلات حل شود.
همچنان دنبال ساخت ورزشگاه بانوان هستید؟
بله.
نیازی به این ورزشگاه با این هزینه گزاف هست؟
اوایلی که من آمدم آن ورزشگاه را رفتم دیدم و در شورای معاونین با وزیر هم صحبت کردیم، نقطه نظراتی را من داشتم . شهرداری در آن زمان پیشنهاد بی او تی را داده بود. نقطه نظراتی که ما داریم این است که آن ورزشگاه اگر یک تغییر نقشه پیدا کند و مطالبات حوزه بانوان را در بخش اسکان بانوان، پاسخگویی به سایر رشته های بانوان تامین کند، آن وقت ارزشش را دارد. ما هم پای این قضیه هستیم چون اعتقاد داریم باید از تک رشته ای بودن یک سازه ورزشی با این شرایط که بالاخره در سال اقتصاد مقاومتی هستیم و به بهره وری اعتقاد داریم خارج شود.
اتفاقات خوشایندی هم در ورزش بانوان رخ داده است، شروع به کار وزنه برداری اگرچه رشته سختی است ، اما انگار استارت خورده؟
ما چارچوب هایی را در نظام جمهوری اسلامی درباره فعالیت های اجتماعی و فرهنگی، سیاسی، اقتصادی زنان و مردان داریم. در حوزه ورزش یک سری قوانین مصوبات بالادستی داریم. اولین آن تمام مقرراتی است که در قانون اساسی تدوین شده و ما به آنها پایبند هستیم. بعدی منویات مقام معظم رهبری است که بارها توصیه کرده و ورزشکارانی که در حوزه قهرمانی پرچم ایران بالا می برند تکریم کرده. در شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه توسعه ورزش بانوان توصیه هایی دارد. سیاست های ورزش بانوان و ... خیلی از مصوباتی که شما می دانید.
ما در اضافه کردن یک رشته ورزشی در راستای این فضا، کار می کنیم چون شما بهتر از هر کسی می دانید اصلا نمی شود رشته های ورزشی را پشت در بست و گفت تمام شد. ورزش ماهیتا جوری است که کنفدراسیون ها، فدراسیون های جهانی، او سی ای و... به شکل سیال با رشته ها برخورد می کنند. رشته های ابداعی وجود دارد و ما وقتی در حوزه بانوان برای یک رشته متقاضی داشته باشیم، بررسی می کنیم. برخی از رشته های قابلیت اعزام ندارند.
مثلا در رشته شنا یا کشتی آزاد و فرنگی اصلا قبول نداریم و پای همه مسائل بین المللی آن هم می ایستیم ولی یک سری رشته های بومی و سنتی هستند که اینها را برای اعزام هم با چارچوب هایی که داریم آماده می کنیم. مگر در شنا در ایران استخر نداریم؟ زنان ما در شنا فعالیت انجام نمی دهند؟ وزنه برداری هم به همین شکل. ما در فضای داخلی مجوز دادیم برای اینکه دیدیم متقاضی دارد و دلمان نمی خواهد این متقاضی ها خارج از فضای رسمی و مدیریت شده بخواهند کار کنند. اگر فدراسیون وزنه برداری بتواند مثل فدراسیون ووشو، بسکتبال و ... در بحث فنی فدراسیون جهانی قوانینی که حاکم است به نفع حجاب ورزشکاران مسلمان ببرد ما در آن هم شرکت می کنیم. ما فعلا در این گام که اینها کار آموزشی را در داخل انجام بدهند ولی در بحث حضور در مسابقات بین المللی فعلا مجوز نداریم.
فرهاد عشوندی – فاطمه پاقلعه نژاد
- 16
- 3