شاید تلویزیون ایران، بازیهای تیم فوتسال بانوان ایران در جام ملتهای آسیا را پخش نکرده باشد اما بدون شک همه علاقهمندان به این رشته ورزشی، فیلم گلزدنهای بانوان، حرکات تکنیکی و زیبایشان را دیدند و از این درخشش لذت بردند. تیمی که به قول شهرزاد مظفر یک شبه ره صد ساله رفت و با تلاش و همدلی توانست روی قله آسیا بایستد. این درخشش و عنوان ارزشمندی که بانوان ایران در آسیا به دست آوردند باعث شد از آنها دعوت کنیم که به دفتر روزنامه ایران ورزشی بیایند تا از نزدیک و به صورت مفصل از تورنمنتی که پشت سر گذاشتند و زندگی حرفهایشان صحبت کنیم. شهرزاد مظفر سرمربی تیم فوتسال بانوان ایران و فرشته کریمی برترین بازیکن آسیا دیروز میهمان ایران ورزشی بودند و به سوالات ما پاسخ دادند.
قبل از جام ملتهای آسیا، چند بازی تدارکاتی داشتید که نتایج انها تردیدهایی درباره شانس قهرمانی تان بوجود آورد. مثلا وقتی در بازی با روسیه، از حریف جلو بودید و در لحظات آخر، گل خوردید و باختید، کمی نگرانی به وجود آمد. با این حال تیم ایران در جام ملتهای آسیا شاهکار کرد و نه تنها قهرمان شد، بلکه حریفان را با نتایج درخشان و پر گل شکست داد...
شهرزاد مظفر: چیزی که توجه نمیشود، این است که ما با چه تیمی بازی کردیم. روسیه که نایب قهرمانی جهان دارد و جزو ۴ تیم برتر جهان است. اگر ما میرویم در ۶ ثانیه آخر به روسیه میبازیم دلیل بر این نمیشود که تیم ضعیفی هستیم. ضمن اینکه بازیهای تدارکاتی محل آزمون و خطا است که باید نقاط ضعفمان را بریزیم بیرون که به دنبال اصلاح آن باشیم. من اتفاقا در بازیهای تدارکاتی، از تیمم خیلی راضی بودم و در همان بازی با روسیه بازیکنان خیلی به من امید دادند که میتوانند قهرمان آسیا شوند.
و این اتفاق افتاد...
شهرزاد مظفر: این نتایجی که به دست آمد خیلی نتایج درخشانی بود. در ایران فرهنگی وجود دارد که وقتی تعداد گل زیاد باشد میگویند حریف به درد نمیخورد و خیلی ضعیف بود.
فرشته کریمی: انگار یک بر صفر ببریم بهتر است.
مظفر: دقیقا. بعد فکر میکنند ما رفتیم مثلا به ویتنام ۵ تا زدیم کار آسانی بود. کافی است که یک سرچ بزنیم و ببینیم نتایج بازی تیمهای ویتنام، تایلند و ژاپن به چه صورت است. در مسابقات ۲۰۱۵، ۲۰۱۳ و ترکمنستان. ببینید ویتنام یکی از قدرتهای فوتسال آسیاست. ما اگر رفتیم و ۵ تا گل به این تیم زدیم، شاهکار کردیم. یک نتیجه درخشان بوده. ما خودمان در ۲۰۱۵ یک بر صفر ویتنام را زدیم. ۲۰۱۳ هم بازی ایران با ویتنام یک بر صفر شد. اینجا ۵ بر صفر به راحتی بردیم. یا خود ژاپن را در قبلا یک بر صفر بردیم. همیشه نتایج ما با ژاپن یا مساوی میشد یا یک بر صفر میبردیم. حتی در ترکمنستان به آنها باختیم. نخستین بار است که ما با چنین نتیجه درخشانی آنها را بردیم. همین نشان از این داشت که بچههای ما خیلی خوب بودند.
نتیجه فینال با ژاپن خیلی درخشان بود. خودتان فکر میکردید ژاپن را با این همه گل شکست دهید؟
مظفر: فینال با ژاپن هم ما نیمه اول خیلی تحت فشار بودیم و خیلی سخت گذشت به همه ولی ما آماده بودیم برای همه آن سختیها. آنالیزی که آقای صانعی از ژاپن انجام داده بود که آنالیز بسیار دقیقی بود به ما میگفت که ما از این تیم فقط نباید گل بخوریم و بعد اگر گل نخوریم ما میتوانیم گلهایم را بزنیم. همین هم شد. نیمه اول تیم ما چون گل نخورد در نیمه دوم کار را تمام کردیم. اگر گل میخوردیم در نیمه اول، کار برایمان خیلی سخت میشد که در بازی با چین هم شد ولی خوشبختانه در بازی با ژاپن همه چیز طبق برنامه از پیش تعیینشده جلو رفت.
البته در این بازیها خط حملهتان خیلی خوب کار کرد که ۲ خانم گل داشتید؟
مظفر: ما هم در خط حمله خیلی خوب بودیم و هم بهترین خط دفاعی را داشتیم. یعنی در همه ابعاد، تیم ما واقعا فوقالعاده بود. ۴ بعد فنی برای یک تیم وجود دارد که تکنیکی، تاکتیکی، بدنسازی و روحی روانی است که در هر ۴ تا بچههای ما فوقالعاده بودند.
در مورد بحث روحی، روانی کمی حاشیه داشتید قبل مسابقات. این مساله تاثیری روی تیم نداشت؟
مظفر: حاشیه را خیلی زود در اردو جمع کردیم و اجازه ندادیم اردو را بهم بریزد ولی فکر میکنم الان که اینجا هستم مشخص است که تصمیم ما درست بود. اگر در این مورد آن تصمیم را گرفتیم الان خدا را شکر میکنم به خاطر آن.این نشان داد که تصمیم درستی بود. فرشته اینجا است و میتواند توضیح دهد که حضور روانشناس چقدر روی تیم تاثیر مثبت داشت. ما چند مشکل داشتیم که از جمله آنها تمرکز در شروع نیمهها و پایان نیمهها بود که خیلی روی آنها مشکل داشتیم. این مساله به تیم ضربه میزد که در این مسابقات مشکل حل شد.
وقتی از ترکمنستان برگشتیم خیلی روی این مساله زوم کردم و اینکه یک روانشناس حتما باید کنار تیم باشد. برای اینکه ما آنجا خیلی مشکل داشتیم. خدا را شکر آن سردرگمی در شروع بازی، در جام ملتهای آسیا مرتفع شد. من نمیخواهم بگویم یک روانشناس خوب حتما باید روی نیمکت باشد اما در بعضی از مقاطع زمانی تشخیصمان این بود که حضور ایشان نزدیک بچهها میتواند کمک کند که همینطور هم شد.
آقای صانعی هم در این مسابقات کنار تیم شما بود. فکر میکنید حضور آقای صانعی بهعنوان یک مرد چقدر لازم بود کنار تیمتان و چقدر نقش داشت؟ اگر آقای صانعی نبود خود خانمها میتوانستند این کشتی را به ساحل برسانند؟
مظفر: وجود آقای صانعی قطعا ضروری بود و میتوانم بگویم قطعا سهم بزرگی از این قهرمانی را ما باید به نام ایشان بزنیم. شک نکنید از این بابت. به چند دلیل. اول اینکه تجربه بالایی دارد که به ما خیلی کمک کرد. ایشان هر جور تجربهای که فکر میکنید در فوتسال دارد. هم بهعنوان بازیکن جام جهانی را تجربه کرده، هم بهعنوان سرمربی، هم کمک مربی، هم آنالیزور و هم سرپرست و هم مشاورفنی. یعنی هر جور حساب کنید، آقای صانعی سرشار از تجربه است. در بالاترین سطح. ما دلمان میخواست ایشان کنار تیم باشد و به ما کمک کند. کما اینکه آقای شمس در ترکمنستان خیلی به ما کمک کرد.
دلیل اینکه ما در آن مسابقات نتوانستیم قهرمان شویم این بود که ما تیم را دیر تحویل گرفته بودیم. یعنی ۲ ماه بود که کنار بچهها بودیم. به هر حال حضور آقای شمس خیلی مثبت بود اما در جام ملتهای آسیا ما یک سال تیم را در اختیار داشتیم و آقای صانعی چند بار سنگین را از روی دوش ما برداشت. اول مساله آنالیز. قبل از اینکه به این مسابقات برویم آنالیزور نداشتیم و خودم این مساله را به عهده گرفتم اما سرمربی نباید کار آنالیز را هم انجام دهد و تمرکز را باید روی کار خودش بگذارد. به همین دلیل اول آنالیز را برای ما انجام دادند که خیلی به ما کمک کرد.
دوم اینکه وقتی سرمربی لب خط میایستاد لازم است یک نفر نیمکت را کنترل کند که این کار را هم خیلی خوب انجام داد. این ۲ مساله خیلی به ما کمک کرد و بار بزرگی از روی دوش من برداشت. البته نه تنها آقای صانعی، بلکه آقای فراشی مشاور دروازهبانهای تیم هم خیلی به تیم کمک کردند. اگر فرزانه توسلی عقاب آسیا لقب گرفته، مربی باتجربهای مثل آقای فراشی کنارش بود.
یک مربی مرد کنار تیم شما بود و از او خیلی حمایت کردید، فکر میکنید میتوانید یک روز مربی مردان شوید؟
مظفر: مربی آقایان؟!
فرشته کریمی: چرا که نه؟ این سوال را از ما بپرسید. من قاطعانه میتوانم بگویم خانم مظفر تنها مربی ایرانی است که دانش، استعداد و تواناییهایش برابری میکند با آقایان و حتی میتواند بالاتر از یکسری از مربیان مرد باشد. این را قاطعانه و بدون هیچ چشمداشتی میگویم. اینکه برای دومین بار توانستم برای تیمم مثمرثمر باشم حتما پیشرفت زیادی داشتم که این مساله را مدیون خانم مظفر هستم چون خیلی به من کمک کرد. من ۱۲ سال است که شاگرد خانم مظفر هستم و وقتی میبینید بازیکنی را پرورش میدهد که میتواند اینطور در آسیا برای تیمش خدمت کند حتما برابری میکند یا شاید از خیلی از آقایان بالاتر است.
نکته مهم این اتحادی بود که شکل گرفت و مربیان خانم و آقا کنار هم توانستند طوری کار را به خوبی پیش ببرند که تیم قهرمان آسیا شود...
مظفر: به نکته خوبی اشاره کردید. صرفنظر از اینکه ایشان مرد است یا من زن هستم. این همکاری و تعامل را یاد بگیریم. مگر شما همکار مرد ندارید؟ ما باید این را یاد بگیریم که کنار هم کار کنیم. من خودم عاشق کار جمعی هستم وعاشق تصمیمی که از گروه بیرون میآید و برای همین است که دوست دارم دور و برم نفرات زیاد باشند و اصلا دوست ندارم تعداد نفرات کم باشد. به همین دلیل این مسابقات آسودهترین مسابقات برای من بود.
حضور پرتعداد بازیکنان تیم ایران در بین برترین بازیکنان و مثلا خانم گلها جنبه دیگری از موفقیت بود...
مظفر: همانطور که گفتم تیم باید از نظر تاکتیکی، تکنیکی، ذهنی و بدنی آماده باشد. اینها اصل است. همه اینها باید در یک بازیکن جمع شود تا بتواند به موفقیت برسد. مثلا نمیشود به لحاظ تکنیکی خوب بود اما به لحاظ ذهنی تمرکز لازم وجود نداشته باشد. یا مثلا به لحاظ بدنی و بدنسازی روی آنها خوب کار نشده باشد. پس اگر سارا شیربیگی یا فاطمه اعتدادی، فرشته کریمی، فرزانه توسلی و همه بچهها خوش درخشیدند یعنی روی همه ابعاد کار شد. مثلا خانم ایزدمهر بهعنوان بدنساز سالها است دارد روی مسائل فنی بچهها کار میکنند.
اگر شیربیگی توی فینال میرود نخستین گل را برای ما میزند یا اینکه فهیمه زارعی آن گل پشت پا را میزند اینها نشان از اعتماد به نفس بالای بچههاست. فقط بحث فنی نیست و همه ابعاد جمعشده و در بالاترین حد خودش بود که بازیکنان توانستند بدرخشند. اگر شیربیگی و اعتدادی خانم گل شدند یعنی آنها از نظر ذهنی هم خیلی عالی بودند.
فرشته کریمی: بله ما از لحاظ روانی شرایط خیلی خوبی داشتیم. البته بحث روانی هنوز خیلی برای جامعه ما جا نیفتاده و بهتر است از همفکری استفاده کنیم. همفکری که نفیسه اسلامیان با ما داشت خیلی به ما کمک کرد. یک جورایی انگار قبل از بازی ۴۰ دقیقه را مرور کردیم و باعث میشد من بازیکن خیلی راحت پیشبینی کنم که چه اتفاقاتی در بازی میافتد. بعضی وقتها یکسری اتفاقات انگار ۲ بار برایم افتاد. همانطور که خانم مظفر گفت این مساله ایراد بزرگی بود که در باشگاهی هم این ایراد را داشتیم. یعنی نیمه اول را خیلی خوب شروع نمیکردیم اما در این بازیها همیشه گل اول را در دقیقه یک و دو میزدیم. فقط بازی با ژاپن بود که در دقایق اول بازی گل نزدیم.
آن هم به خاطر حساسیت بالای بازی بود. از لحاظ بدنی هم که خانم ایزدمهر کار بدنی خیلی خوبی داشتند. به همین دلیل ما در نیمههای دوم و در دقایق پایانی هم همچنان در حال گل زدن بودیم و حتی در بازی با ژاپن آنقدر به لحاظ بدنی شرایط خوبی داشتیم که توانستیم در دقایق پایانی گلهای بیشتری بزنیم. واقعا همانطور که خانم مظفر گفت کار تیمی کادرفنیمان فوقالعاده بود. از آقای صانعی گرفته و آقای فراشی تا خانم رز جدیدزاده و تیم پزشکی و حتی ماساژور.
مظفر: ما قبلا هیچوقت ماساژور نداشتیم ولی فردای بازی با چین در یک چهارم با ویتنام بازی داشتیم. بعد از آن یک روز استراحت داشتیم و بعد هم فینال. یعنی در ۴ روز ۳ بازی سنگین داشتیم. اینجا نقش ماساژور، فیزیوتراپ، کادرپزشکی، بدنساز و... مشخص میشود. اینها واقعا شبانهروزی کار میکردند که بچهها را ریکاوری کنند. یعنی بچهها امروز بازی کردند و فردا بازی داشتیم، ماساژور تیم خانم میرافضل، در روز ۷، ۸ تا ۱۰ نفر از بازیکنان تیم را ماساژ میداد. واقعا کار آسانی نیست. این است که میخواهم بگویم همه چیز جمع شده بود در کنار هم برای کسب یک نتیجه عالی.
پیشنهاد خارجی هم داشتید؟ البته شما (کریمی) و یکسری از بازیکنان چندین سال است که اسمتان روی زبانهاست و بدون شک پیشنهاد خارجی داشتید...
کریمی: بله، البته خانم مظفر هم داشته.
چرا نرفتید؟
کریمی: راستش را بخواهید خسته شدم از بس گفتم به خاطر حجاب است. آنها هم این مساله را قبول نمیکنند چون فکر میکنند تبلیغ اسلام میشود و اینکه ما یک کشور اسلامی هستیم و وقتی با حجاب شناخته میشویم دوست داریم با همین شکل به کارمان ادامه دهیم. من خودم شخصا به عقاید کشورم و خانوادهام احترام میگذارم و اگر قرار است جایی بازی کنم دوست دارم با حجاب بازی کنم وگرنه نه بحث مالی برایم مهم است و نه چیز دیگر.
دوست دارم در کشورهای پیشرفته فوتسال دنیا مثل اسپانیا و حتی ایتالیا که در حال پیشرفت است، برزیل و روسیه بازی کنم که بتوانم از فوتسال خیلی چیزها را یاد بگیرم که در آینده اگر توانستم مربی باشم یکسری چیزها را به بازیکنان یاد بدهم. واقعا تنها هدفم همین است وگرنه نه بحث مالیاش برایم مهم است نه بحث شهرت. همین الانش هم در خیابان وقتی کسی ما را میبیند حس خاصی ندارم چون احساس میکنم نباید معروف باشیم. یک حس خیلی متفاوتی دارم و اینکه این پیشنهادها بوده. از ایتالیا و اسپانیا بود که اسپانیا قبول نکرد با حجاب بازی کنم اما پیشنهاد ایتالیا همچنان وجود دارد و در حال پیگیری است که باید ببینیم خواست خدا چه چیزی است. اگر خدا بخواهد من آرزویم این است که در این کشورها بازی کنم.
یعنی ایتالیا مشکلی با حجابتان ندارد؟
کریمی: نمیدانم. فعلا مذاکرهها در حال انجام است تا ببینیم نهایتا چه میشود.
قبل از شما بازیکنان دیگری در کشورهای عربی بازی کردند.
کریمی: بله، این بازیکنان برای مسابقات میروند. به خود من هم پیشنهاد شده بود که لبنان یا مالدیو بروم اما اینجا باید بروی و چیزی یاد بدهی. هدف من این نیست و دوست دارم جایی باشم که یاد بگیرم. الان من واقعا چیزی از فوتسال نمیدانم و فقط میخواهم یاد بگیرم.
الان که ستاره فوتسال آسیا هستی نمیشود گفت چیزی از فوتسال نمیدانی...
نه، واقعا من خودم چنین حسی دارم که چیزی نمیدانم و باید یاد بگیرم.
مظفر: فرشته خیلی تواضع دارد و واقعا تشنه یادگیری است. همین هم هست که همیشه در حال پیشرفت است. بازیکنی که فکر میکند همه چیز را میداند دیگر پیشرفت نخواهد کرد و تلاش نمیکند. این حس فرشته واقعا قابل تحسین است که همیشه دنبال پیشرفت است.
کریمی: این را مدیون خانم مظفر هستم چون در این ۱۲ سال مثل خواهر بزرگتر کنارم بود تا کمک کند رشد کنم. البته خانم مظفر هم به همین صورت است و من یک تمرین تکراری در این ۱۲ سال از خانم مظفر ندیدم. این یعنی اینکه من بهعنوان بازیکن هم باید در حال پیشرفت و یادگیری باشم.
خانم مظفر الگوی خارجی هم برای کارتان دارید؟
مظفر: این سوال را خیلی از من میپرسند. ببینید من از خیلی مربیان یاد میگیریم اما اینطور نیست که بگویم یک نفر الگویم است چون این مساله من را محدود میکند. خیلی از مربیان هم هستند که خیلی دوستشان دارم. مثلا گواردیولا. من از سبک مربیگریاش و رفتار صمیمانهای که با بازیکنان تیم دارد خیلی خوشم میآید ولی من که دقیقا نمیدانم آقای گواردیولا چه کار میکند پس نمیتوانم او را الگوی خودم کنم.
نه میدانم در جزییات کارش چه کار میکند و نه فوتسال کار میکند اما به لحاظ رفتاری دوستش دارم. در کل من دوست ندارم خودم را محدود کنم به یک مربی. اگر یک نفر را الگو کردم بقیه تار میشوند و زاویه دید من فقط سمت یک نفر میرود و تنگ میشود. در حالی که من دوست دارم زاویه دیدم گستردهتر باشد. دوست دارم از همه یاد بگیرم. از هر مربی هم اگر یک نکته یاد بگیرم خیلی بهتر است از اینکه فقط تمرکزم را روی یک مربی بگذارم.
خانم کریمی هم که به علی کریمی بانوان معروف شده...
فرشته کریمی: من داخلیها را بیشتر دوست دارم. در فوتبال علی کریمی و فوتسال هم آقای حسنزاده.
خارجیها چطور؟
مظفر: ریکاردینو؟ شاید هم فالکائو...
کریمی: از ما بدتر آنها هم دیده نمیشوند (خنده) اما در بین خارجیها ریکاردینو و فالکائو بین فوتسالیها و از فوتبالیها من کریس رونالدو را خیلی دوست دارم چون همیشه در حال تلاش و پیشرفت است. البته خانم مظفر طرفدار مسی است اما من میگویم مسی همین الان هم از خواب پا شود و بازی کند بهترین بازیکن جهان میشود اما رونالدو تلاش و تمرین میکند که تلاشهایش را خیلی دوست دارم.
چطور شد اصلا به سمت فوتسال کشیده شدید؟ چه چیزی شما را به سمت این رشته ورزشی کشاند و از کجا متوجه شدید که در فوتسال استعداد دارید؟
مظفر: از مردان هم این سوال را میپرسید؟ اینکه از کجا شروع کردند؟
آقایان که کاملا مشخص است از ۶، ۷ سالگی در زمین خاکی و کوچه بازی میکردند...
مظفر: جواب این سوال مشخص است. شما شک نکنید که چیزی در وجود این بازیکنان است که اینجا حضور دارند.اشتیاق و عشق و شوری بوده که آمدند. اینطور نیست که یکی در ۲۰ سالگی متوجه شود میتواند فوتسال بازی کند. این شور و عشق از بچگی در همه ما وجود داشته. ما همه عمرمان را صرف این عشق کردیم. اوایل که فوتسال و فوتبالی برای بانوان نبوده. زمان این بچهها فوتبال و فوتسال راه افتاد اما زمان من نبود و با وجود اینکه عاشق فوتبال و فوتسال بودم اجبارا رفتم والیبال بازی کردم و ۱۰ سال عضو تیم ملی بودم. اگر فوتسال بود چرا باید میرفتم والیبال بازی کنم؟
این بستر از چه زمانی فراهم شد؟
فوتسال تقریبا از سال ۷۹ شروع شد و فوتبال هم از سال ۸۳، ۸۴.
ولی فوتبال نتوانست مثل فوتسال موفق باشد...
مظفر: بله، به نظر من فوتسال یک شبه ره صد ساله رفت. البته منظورم یک شب نیست (خنده) و منظورم مدت کوتاهی است ولی فوتبال کارش سخت است چون رقبا در آسیا هم سخت هستند. مثلا ژاپن قهرمان جهان است یا چین، کرههای شمالی و جنوبی. حتی تایلند و استرالیا. به نظرم به لحاظ جغرافیایی جایی بدی به لحاظ فوتبالی افتادیم.
درست است اما اگر آنها هم مثل فوتسال بخواهند کار کنند میتوانند موفق باشند. البته ظاهرا حمایت از فوتسال به نسبت فوتبال بیشتر است که شاید دلیل آن هم امکانات بهتر بوده.
مظفر: درست است. این مساله خیلی مهم است.
مساله مهم دیگر در مورد حضور تیم فوتسال بانوان در المپیک است. ظاهرا فدراسیون فوتبال خیلی پیگیر است اما دیر شروع کردند و همه چیز مبهم است...
مظفر: تو را به خدا این سوال را از من نپرسید... اصلا من نمیدانم و بهتر است بگویم این مساله به من ربطی ندارد (خنده). من وظیفهام این بود که سهمیه را بگیرم که گرفتیم ولی واقعا بقیه ماجراها را نمیدانم. فقط همین را میدانم که یک تیم یا تیم دختران یا تیم پسران میتواند به المپیک برود. فدراسیون هم مقصر نیست در این زمینه، چون قانونی است که کمیته بینالمللی المپیک گذاشته. ربطی ندارد.
من باشم خانمها را میفرستم چون به هر حال آقایان مسابقات جهانی بیشتری دارند اما برای خانمها اینطور نیست...
کریمی: درست است اما شاید فدراسیون و کمیته ملی المپیک به این فکر میکنند که تیم مردان میتواند روی سکو بروند. البته این احساس خود من است ولی این مساله خیلی بد است. به هر حال بچهها باید تجربه کسب کنند. آن هم المپیک با آن همه عظمت. این تیم میتواند پشتوانه تیم بزرگسالان باشد. ما خیلی دیر توانستیم خودمان را به ایران و آسیا نشان دهیم. در سن ۲۷، ۲۸ سالگی. این بچهها با این تجربه میتوانند بروند المپیک. این مساله میتواند خیلی به رشد فوتسال بانوان ایران کمک کند.
یعنی خود من نگران این هستم. شاید اگر میدانستم میتوانیم سهمیه را بگیریم اما به المپیک نمیرویم خود من به این مسابقات نمیرفتم (خنده) . همین الان که داریم از فوتسال صحبت میکنیم خیلیها بودند که نسل سوخته شدند. خیلیهایی که استعداد خوبی داشتند و حتی میتوانستند بهتر از من باشند اما دیده نشدند. بستر فراهم نبود. الان که هست و زمانی که در اوج پختگی هستیم باید به ورزش بانوان نگاه ویژه شود. الان که دیگر حرفی برای گفتن نمانده و ۲ دوره پیاپی قهرمان شدیم.
شاید بار اول شرایط فرق میکرد اما وقتی بار دوم قهرمان شدیم خیلی سخت بود. نشان دادیم تواناییهای زیادی داریم. ما سختیهای زیادی کشیدیم. ۱۰ روز اردو بودیم، ۲ روز استراحت.بدنسازی، کارهای توپی و از همه مهمتر دوری از خانواده در این مدت ۳ ماه خیلی سخت بود. من خودم در این اردو، داییام که عزیزترین شخص زندگیام است را از دست دادم و نتوانستم کنار خانوادهام باشم.
به خاطر همین من عزم را جزم کردم که بتوانم کاری کنم که بگویم اگر عزیزی را از دست دادیم اما یکسری چیزهای شیرین را میتوانیم به دست بیاوریم و واقعا خیلی خوشحال شدم که این اتفاق افتاد. هم خانواده خودم و هم خانواده داییام بعد از قهرمانی ما در آسیا بعد از آن اتفاق تلخ یک اتفاق شیرین را تجربه کردند که این نتیجه زحمات همه بچههاست که یک شیرینی را به خانوادههایمان و مردم ایران هدیه کردیم. وگرنه تا الان نمیدانیم اصلا چقدر میخواهند پاداش بدهند؟ اصلا میدهند؟ ما این را هم نمیدانیم.
واقعا تا الان صحبتی در مورد پاداش نشد؟ این مساله به گونهای تبعیض است. خودتان اینطور فکر نمیکنید؟
کریمی: تبعیض که میشود و اگر بگویم تبعیضی در کار نیست واقعا دروغ است. در مدت اخیر آقای کفاشیان و خود مسوولان مصاحبه کردند و گفتند اول از اینکه تیم ملی رفت جام جهانی خوشحالیم بعد هم از اینکه بانوان قهرمان آسیا شدند. این یعنی چی؟ یعنی اینکه حداقل ارزش مالی نه اما به لحاظ رفتاری جوری از تیم حمایت شود که به آینده امیدوار شویم. الان ما بازیکنی داریم که از روستا میآید. خانم فهیمه زارعی به اردو میآمد میگفت سقف خانهمان ریخته و باید پول بریزم به حساب پدرم. اینها دل آدم را به درد میآورد. قلب من با این چیزها میشکند. الان مثلا همین بازیکن در بشاگرد، یعنی در روستایی که کمترین امکانات را ندارد به این خوبی درخشید. بازیکنی که وقتی تمرین بین اردویی داشت نمیدانست باید چه کار کند.
مظفر: واقعا من وقتی تمرین بین اردویی میدادم بازیکنان باید باشگاه میرفتند و کار میکردند اما فهیمه زارعی مشکل داشت چون جایی زندگی میکند که این امکانات نیست. باید روزی یکی، ۲ ساعت میرفت تا به یک شهر برسد و از این امکانات استفاده کند. البته اگر امکانات هم کافی باشد.
این بازیکن چطور از آن روستا کشف شد؟
مظفر: واقعا نبوغ از این بازیکن سرازیر میشود. چیزی نیست که بخواهیم کشفش کنیم.
کریمی: واقعا فوقالعاده است. یک دختر بینظیر و بااستعداد بشاگردی مثل فهیمه زارعی. الان صد میلیون و ۲۰۰ میلیون پول زیادی برای کشور ما نیست. کاش چنین پولی میدادند تا فقط ببرد تقدیم کند به خانوادهاش. بتواند یک خانه کوچک بگیرد. این آرزوی بچههای ما است.
بحث دیده شدن هم خیلی مهم است. اینکه صدا و سیما مسابقات را پخش کند خیلی میتواند کمک کند به پیشرفت رشتههای بانوان...
مظفر: بله، خیلی مهم است. ما که با حجاب بازی میکنیم. البته خیلیها از تلویزیون اینترنتی بازی فینال را دیده بودند. اصلا من میگویم تلویزیون نتوانست پخش زنده کند، رادیو چرا این کار را نکرد؟
ولی پیام های تبریک زیادی به شما رسید. کدامیک از این پیامها بیشتر به دلتان نشسته و در ذهنتان مانده؟
مظفر: یکی، ۲ تا مطلب راجع به خودم نوشته شده بود. البته به خاطر اینکه در مورد خودم بود نمیگویم چون آدم خودخواهی نیستم اما در این مطالب درد دلهایی که داشتم بود. درددلهایی که هیچوقت جایی نگفتم و بیان نکردم اما از فرد دیگری که خودش را جای من گذاشته بود، نوشته شد خیلی خوشحال شدم.
یکی این بود که دخترها حالا که از خواب پا میشوند میگویند خب امروز برویم کدام محدودیت را شکست دهیم. این واقعا جالب بود...
از اینکه روی جلد میروید چه احساسی دارید؟
کریمی: حس خیلی خوبی که میدانی شاید خیلی از مردم هم ببینند خوشحال میشوند. در کشور ما خیلی کم پیش میآید دختران روی جلد بروند و همیشه عکس پسرها هست. استقلال و پرسپولیس و... ، به هر حال وقتی متفاوت میشود همه استقبال میکنند و جذب میشوند. این حس خیلی خوبی به من دست میدهد. من حتی عکس هر خانم دیگری را روی جلد میبینم این حس خوب به من دست میدهد. الان هم خیلی خانمها از این خوشحالند که عکس بانوان روی جلد رفته. انگار که برای تک تکشان این اتفاق افتاده. خیلی حس خوبی است.
چه هدف بزرگ دیگری داری که میخواهی به آن برسی؟
کریمی: جزو ۳ تیم برتر دنیا شدن.
مظفر: خواستهها باید منطقی باشد. الان ما جام جهانی نداریم که زیر نظر آسیا باشد. کنفدراسیون فوتبال آسیا نخستین کنفدراسیونی است که جام ملتهای آن قاره را راهاندازی کرد در سال ۲۰۱۵. جام ملتهای اروپا هم تازه برگزار شده که دومین کنفدراسیون بوده. این نکته درخشانی است که در آسیا اتفاق افتاد. بعد از آن، آسیا قرار است جام باشگاههای فوتسال آسیا، ردههای سنی و... را هم راهاندازی کند و در این زمینه پیشگام است. این یک علت دارد. علت این است که فوتسال آسیا خیلی رشد داشته. ۱۵ تیم در این رقابتها شرکت کردند.
در سال ۲۰۱۵ هم ۸ تیم شرکت کرده بودند. من فکر میکنم ایافسی در نهایت فیفا را مجاب خواهد کرد که جام جهانی فوتسال بانوان را هم راهاندازی کند. این خیلی نکته خوبی است که باید قدر بدانیم و تشکر کنیم از ایافسی که شروعکننده این کار بوده و میدانم این گزینه روی میز فیفا هست اما ما یک مسابقات دیگر در جهان داریم که خود کشورهای صاحبنام فوتسال آسیا آن را راه میاندازد. برزیل، پرتغال، روسیه و اسپانیا که هر سال یک کشور میزبان میشود و سعی میکنند از قارههای مختلف دعوت کنند. مثل گرندپری که من آخرین بازی که بودم پنجم شدیم، یک بار هم هفتم شدیم. بهترین مقام پنجمی بودیم بعد از برزیل، پرتغال، اسپانیا و روسیه. برای همین من میگویم نخستین هدف ما باید کم کردن فاصله با این ۴ تیم باشد و حفظ فاصله با تیمهای آسیایی. ما نباید در این نقطه بمانیم و باید روز به روز پیشرفت کنیم.
یعنی ردهبندی بانوان با آقایان در جهانی تقریبا یکی است؟
مظفر: دقیقا، همینطور است.
سمیرا شیرمردی
- 10
- 4
شفیعی
۱۳۹۷/۳/۱۰ - ۳:۲۱
Permalink