در چند هفته اخیر عکسهایش در شبکههای مجازی منتشر شد. عکسهایی که بدون تعارف به غیراز تحسینش برای رسیدن به جایگاه داوری که یک رویداد بزرگ بینالمللی را سوت زده به زیبای ظاهری و آمادگی جسمانی بالایش هم اشاره داشت تا حسابی مورد توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار بگیرد.
بههرحال «گلاره ناظمی» ٣٥ ساله برای ما ایرانیها مایه افتخار است. زنی که بعد از ١٧سال تلاش توانست هم سطح با داوران بینالمللی قرار بگیرد و برخلاف نگاههای جنسیت زده، بهعنوان یک داور زن، فینال المپیک جوانان در آرژانتین را قضاوت کند. حالا در چند هفته اخیر همه نگاهها به سمت او رفته و نامش بر سر زبانها افتاده است. او دختر سختی نیست و برخلاف اینکه فکر میکردم یک داور باید خیلی رسمی و با قاعده و قانون صحبت کند در گپ و گفتی که با هم داشتیم خیلی صمیمی و راحت بود.
او که تحصیلات دانشگاهیاش در رشته بیولوژی بوده ازسال ١٣٧٨ فوتسال را با تیم آتشنشانی تهران شروع کرد و دوسال بعد به اصرار برادرش«کوپال ناظمی» که خودش از داوران فوتبال است در کلاسهای داوری ثبت نام کرد تا مسیر زندگیاش تغییر کند. از احساسش وقتی بهعنوان داور وارد زمین میشود پرسیدم و اینکه مردها چقدر به قضاوتش اعتماد کردهاند؟ از مهارتهایی که لازم بود برای رسیدن به این جایگاه کسب کند تا توجهات و حمایتها و افزایش خواستگارانی که شهرت برای او به همراه داشت.
گلاره ناظمی قبل از اینکه داور شود، فوتبال یا فوتسال را چطور پیگیری میکرد؟
آن زمان یعنی در کودکی و نوجوانی تنها راه ارتباطی ما تلویزیون بود. مثلا جامجهانی ٩٨ که ایران هم در آن حضور داشت، بازیها را خیلی دنبال میکردم و صحنهها و لحظههای بازیها در ذهنم مانده است. از طریق روزنامههای ورزشی هم خیلی فوتبال را دنبال میکردم و هر روز روزنامهها را میخریدم. یادم است یک سری برچسب و آدامس هم بود که عکس بازیکنان را داشت و من با پول توجیبیهایم عکس بازیکنان فوتبال را جمع میکردم. بزرگترین آرزویم هم این بود که وقتی آدامس را باز میکنم عکس مارادونا در بیاید. (میخندد)
به غیراز ایران طرفدار چه تیمی در فوتبال بودید؟
آلمان را خیلی دوست داشتم و بازیکن مورد علاقهام یورگن کلینزمن بود. در اتاقم هم همه پوسترهای بازیکنها را به دیوار چسبانده بودم.
پس یک مقدار علایقتان پسرانه بوده.
راستش من از کودکی فوتبال را دوست داشتم و با بچه محلهایمان در کوچه فوتبال بازی میکردیم! پدرو مادرم هم همیشه میگفتند مگر دختر فوتبال بازی میکند.(میخندد) در همان دوران هم کلاس ژیمناستیک و شنا میرفتم و ١٦ سالم بود که برای کلاسهای فوتسال ثبت نام کردم و این رشته ورزشی را شروع کردم. البته در فوتسال هم بهعنوان بازیکن ماندگار نشدم و داوری را انتخاب کردم.
همانطور که گفتید باور عمومی مخصوصا در چند دهه گذشته این بود که فوتبال بازی مردانهای است و معمولا پسرها هم دخترها را در بازی گل کوچک بازی نمیدادند.
من همراه برادرم میرفتم و با هم محلیهایمان بازی میکردیم البته برخلاف برادرم که بچه آرامی بود من خیلی شیطنت داشتم. یادم است هرجای زمین بودم فقط دوست داشتم گل بزنم. پسرها هم همیشه ادعایشان این بود که بازیشان بهتر است و برای همین اکثر اوقات من را میپیچاندند و میگذاشتند دروازهبانی کنم ولی من دروازهبان هم که بودم، میپریدم وسط زمین چون دوست داشتم گل بزنم!(میخندد)
و در بزرگسالی هم واقعا گل کاشتید و به یک داور بینالمللی تبدیل شدید. بازی کردن بهتر است یا داوری بازی؟
معمولا کسانی که از دورکار ما را میبینند میگویند داوری هم شد کار؟! حتی عدهای میگویند همیشه یا آه و نفرین پشتت است یا فحشات میدهند! چه چیزی دارد این داوری؟!(میخندد) برای همین شاید برای خیلیها داوری یک کار عجیب باشد.البته اوایل هم به اصرار و حتی زور برادرم رفتم و سرکلاس داوری نشستم چون خودم همیشه دوست داشتم بازی کنم و در زمین پا به توپ باشم و گل بزنم. فکر هم نمیکردم که لذت بازی کردن و گل زدن را بتوانم هیچ جای دیگری تجربه کنم. ولی نخستین باری که بهعنوان داور به زمین بازی رفتم و داوری کردم خیلی برایم لذتبخش بود؛ اینکه حق را به حقدار برسانی حس رضایت غیرقابل وصفی دارد.
داوری کار حساسی است و هر تصمیمی که داور میگیرد سرنوشت یک تیم و بازیکنانش را رقم میزند. برای یک داور چقدر قضاوت کردن سخت است؟
به نظر من کلا قضاوت کردن مقوله سختی است چه در زمین بازی چه خارج از زمین بازی. اگر قضاوت اشتباه باشد عذاب وجدان به دنبال خودش دارد و برای همین همیشه تلاش میکنم تا به بهترین سطح برسم و کمترین اشتباه را داشته باشم تا بعدش آن حال بد یا عذاب وجدان به من دست ندهد.
جدا از اینکه برای داوری باید دورههای تئوری و عملی آشنایی با قوانین را گذراند، یک داور زن مخصوصا در سطح بینالمللی بایدچه توانمندیهایی داشته باشد؟
کسی که داور است باید به اندازه تمام بازیکنها به ورزش تسلط داشته باشد و آنقدر آمادگی جسمانی بالایی داشته باشد تا بتواند هم سطح با همه بازیکنهای زمین بدود و از صحنهای جا نماند. بنابراین فیتنس و آمادگی جسمانی برای هماهنگی داور و بازیکنها نکته مهمی در داوری است. یک توانمندی دیگری که داور باید داشته باشد این است که مدام جدیدترین و آخرین اخبار و قوانین داوری را مطالعه کند تا اطلاعاتش به روز شود. ضمن اینکه داوران هر رشتهای باید وقت بگذارند و همه بازیهایی که در رابطه با کارشان است را ببینند.
تسلط به زبان انگلیسی یا زبانهای دیگر چقدر مهم است؟
مسلما در سطح بینالمللی تسلط به زبان لازم است. شاید اگر یک داور فقط در ایران سوت بزند خیلی این نیاز را حس نکند. کتاب قوانین داوری به زبان انگلیسی است و اگر بخواهیم بینقصترین منبع را داشته باشیم قطعا باز هم به زبان نیاز داریم.
خود شما به زبان انگلیسی مسلط هستید؟
بله من میتوانم ارتباط برقرار کنم و به قوانین کاملا اشراف دارم.
خانم ناظمی چهره شما بعد از اینکه داور مسابقات المپیک شدید بیشتر شناخته شد و حتی چند روزی در صدر اخبار سایتها و شبکههای مجازی بهخصوص اینستاگرام بودید. الان دنبالکنندهها یا فالوورهایتان نسبت به قبل بیشترشدهاند؟
من ١٧سال است که داوری میکنم ولی زمانی دیده شدم که بههرحال شانس قضاوت در مسابقات المپیک را پیدا کردم. در شبکههای مجازی و اینستاگرام هم بیشتر خانمها حتی آنهایی که ورزشی نبودند، هم پست گذاشتند و حمایت کردند. متاسفانه در فرهنگ ما معمولا خانمها را دست کم میگیرند ولی این اتفاق و انتشار این خبر برای من خیلی خوشایند بود و طبیعتا دنبالکنندههایم هم بیشتر شدند.
ظاهرا بایدخواستگار هم زیاد پیدا کرده باشید.
قطعا برای هر کسی وقتی دیده میشود این اتفاق هم پیش میآید و برای من هم قطعا این مسأله پیش آمد.(میخندد)
قصد ازدواج ندارید؟
نمیدانم باتوجه به شرایطی که دارم فکر میکنم همسر آیندهام باید کسی باشد که یا خودش ورزشی باشد یا ورزشکارها را دوست داشته باشد!(میخندد) چون بههرحال من کارمند سازمان لیگ هستم و از صبح باید سرکار بیایم و بعد از ساعت کاریام هم باید به باشگاه بروم و تمرین کنم. ٦ ماه ازسال پنجشنبه و جمعهها درگیر بازیهای لیگ هستم و در طولسال هم ٤،٣ ابلاغ دارم که یک ماه باید برای مسابقات به جاهای مختلف بروم، بنابراین یک مقدار شرایط سخت است و کسی که بخواهد در کنار فرد دیگری قرار بگیرد باید این شرایط را درک کند. شاید اگر شرایطی مهیا باشد به ازدواج فکر کنم.
خانم ناظمی شما از ١٦ سالگی فوتسال بازی میکردید و بعد از چند سال وارد کار داوری شدید. آن موقعها که بازیکن بودید خودتان چقدر به داورها اعتراض میکردید؟
راستش من وقتی بازیکن بودم، خیلی به داور اعتراض نمیکردم، ولی وقتی مربی تیم فوتسال مدارس بودم، زیاد به داورها اعتراض میکردم! (میخندد) بههرحال وقتی در جایگاه مقابل داور قرار میگیری، ناخودآگاه در یک صحنههایی به داوری اعتراض داری. خیلی وقتها هم به من میگفتند شما چرا؟! شما که خودت داوری! ولی خب طبیعی است هر بازیکن و مربی به خاطر تعصبی که نسبت به تیمشان دارند، دلشان میخواهد تیمشان بازی را ببرد.
آدم احساساتی هستید؟
خیلی زیاد.
احساساتیبودنتان داوری و قضاوت را تحتتاثیر قرار نمیدهد؟
راستش من در عین حال که آدم احساساتی و آرامی هستم، خیلیها به من میگویند خانم ناظمی شما داخل زمینت با بیرون زمینت خیلی فرق میکنه! نه اینکه خشن شوم، ولی بههرحال در مقام داور اگر احساسی تصمیم بگیری و به بازیکنی که خطا کرده کارت ندهی، بههرحال تیم مقابل هم ضرر میکند!
یعنی اگر مثلا یکی از دوستان و آشنایانتان در تیمی بازی کند که شما داور مسابقهاش باشید، تاثیری در قضاوتکردنتان ندارد؟
یک داور وقتی یک بازی را داوری میکند، آنقدر غرق کار خودش میشود که اصلا بازیکنها را به چهره نمیبیند! فکر نمیکنم واقعا احساسات روی داور تاثیر بگذارد، چون ما آن چیزی را که میبینیم، سوت میزنیم.
وقتی بازیکنی را جریمه میکنید، دلتان هم برایش میسوزد؟
وقتی برای داوری مسابقات مدارس میروم، گاهی این اتفاق میافتد، چون بچهها سنشان کم است، زود تحتتاثیر قرار میگیرند و وقتی به آنها کارت میدهی، گریه میکنند، البته بعضی وقتها در سطحهای بالاتر هم این اتفاق میافتد که بازیکن به خاطر گرفتن کارت گریه کند. بههرحال شاید من ناراحت شوم از گریه کردن بازیکنها، ولی طبیعتا پشیمان نمیشوم!
تا به حال اشتباهی در داوری داشتید؟
به نظر من هیچ داوری نمیتواند بگوید من هیچ وقت اشتباه نکردم! هیچ داوری هم نمیتواند قول دهد که من از این به بعد دیگر اشتباه نمیکنم! ماهیت انسان به سعی و خطاست. قطعا همه ما اشتباه میکنیم و ممکن است در لحظاتی تمرکز نداشته باشیم یا خطای دید باعث تصمیم اشتباه شود.
معمولا داورها اگر در بازی قضاوت اشتباهی داشته باشند، هیچوقت اشتباهشان را نمیپذیرند. چرا؟
چون فضای دوطرفهای وجود ندارد! شما میتوانید به یک بازیکن یا مربی بگویید در جریان بازی هیچ اشتباهی نکرده است؟! آیا مربی و بازیکن اشتباهاتشان را میپذیرند؟ یا اینکه همه هجمهها فقط به دارو است! متاسفانه ما در اکثر اوقات از داورها بهعنوان یک دیوار کوتاه استفاده میکنیم، تا همه اشتباهات را گردن او بیندازیم. وقتی نتیجه بازی خوب میشود، هیچکس سراغ داور نمیرود که حتی یک خسته نباشید بگوید یا بابت قضاوت خوب داور از او تشکر کند! ولی اگر یک تیم نتیجه خوبی نگیرد، همیشه به داوری اعتراض میکنند! من معتقدم که پذیرش اشتباه یک تعامل دوطرفه است و مربی و بازیکنها هم باید اشتباهاتشان را قبول کنند. یک داور معمولا بعد از بازی خیلی راجع به قضاوتکردنش مصاحبه نمیکند، اما بازیکن و مربی معمولا در فضای رسانه در مورد داوری بحث میکنند.
شما بهعنوان داور زن، بازی فوتسال مردان را هم قضاوت کردید. از اینکه بهعنوان یک جنس مخالف وارد زمین بازی مردان شدید آن هم برای داوری، چه حسی داشتید؟
راستش داوری بازی آقایان قطعا سختتر است، به این دلیل که از نظر آمادگی جسمانی و سرعت در سطح بالاتری قرار دارند، بنابراین داور باید تمرکز زیاد، سرعت بالا و تصمیمگیری سریعی داشته باشد. وقتی به من این ابلاغ را دادند، حس کردم که مرا در این سطح دیدهاند و به من و کارم اطمینان دارند، بنابراین طبیعتا قبل از بازی اعتمادبهنفس پیدا کردم. البته در تجربه بازی اولم که برای نخستین بار بهعنوان داور زن وارد زمین فوتسال مردان شدم، دلنگرانی و استرس داشتم، ولی بعد از بازی حس لذتبخشی داشتم که بازیای که سطح بالایی داشته را قضاوت کردم و مشکلی هم پیش نیامد.
اعتراض بازیکنهای مرد به یک داور زن بیشتر است یا بازیکنهای خانم؟
به نظر من مردان کمتر اعتراض میکنند. البته شاید چون من مسابقات دانشجویان جهان را قضاوت کردم و در آنجا هم اینکه یک داور زن بازی مردان را قضاوت کند، متداول است، خیلی چیز عجیبوغریبی برایشان نبود، بنابراین داور را در مقام زن یا مرد نمیدیدند، ولی در کل وقتی سطح مسابقات بالاتر میرود، اعتراض بازیکن هم کمتر میشود، چون بههرحال بازیکن حرفهای میداند که اگر به داور اعتراض کند، ممکن است کارت زرد هم برایش به همراه داشته باشد و تبعا بازیکن حرفهای که بازی بعدیاش را نیاز دارد، میداند که اعتراضش بعد از تصمیم داور تاثیری ندارد.
فکر میکنید اگر در لیگهای فوتسال ایران شرایط داوری برای قضاوت داور زن در بازی مردان فراهم شود، داوری این بازیها آسان باشد؟
سوال سختی پرسیدید! (میخندد) چون تیم فوتسال زنان و مردان در سطح آسیا و جهان صاحب رتبه و مقام است و طبیعتا بازیکنهای حرفهای دارد. من فکر میکنم قضاوتکردن بازی فوتسال مردان ایران خیلی توانمندیهای زیادی میخواهد و واقعا نمیدانم بتوانم در این سطح قضاوت کنم یا نه! بههرحال من فکر میکنم هیچ چیزی زن و مرد ندارد که بگوییم خانمها نمیتوانند فلان کار را بکنند، ولی آقایان میتوانند. ما سعی میکنیم همین نتوانستنی که در باور عمومی در مورد زنان میگویند را اثبات کنیم.
حاضر هستید بروید و در لیگهای اروپایی قضاوت کنید؟
به هرحال ممکن است پیشنهاداتی به من بشود که در لیگهای دیگری هم قضاوت کنم، ولی واقعا من قضاوت کردن در ایران را دوست دارم. هرچند سطح بازیهای فوتسال زنان در ایران یک مقدار ضعیفتر از مردان است، ولی بههرحال من از همین جا به المپیک رسیدم و نیازی نمیبینم که بخواهم در لیگ کشورهای دیگر قضاوت کنم.
بازی یا مسابقهای هست که دوست داشته باشی به خاطر تیمش یا بازیکنانش یک روز آن بازی را سوت بزنید؟
بازیای که در المپیک برزیل با روسیه داشت، خیلی بازی قشنگی بود و دوست داشتم این بازی را سوت میزدم. بههرحال دوست دارم فینال جامجهانی را سوت بزنم که بالاخره برای هر داوری یکی از بزرگترین آرزوهای دوران داوری است.
- 11
- 3