پیروزی اخیر ووشوکاران ایران در جامجهانی این رشته از آن رو متمایز با بردهای پر تعداد قبلی ما بود که ما برای نخستینبار در قسمت تیمی نیز چین «قدرت» سنتی و تیم حاکم بر این رشته ورزشی را پشت سر نهادیم و اضافه بر مدالهای پرشمار انفرادی، بر سکوی تیمی و بهواقع در جدول کلی مدالها نیز پروازی بسی بلند داشتیم و تیمی را تسلیم کردیم که سالها است بر ووشو حکم میراند و گاه حتی مدالهای نقره و برنز را هم به یغما برده است.
خواهران منصوریان یکبار دیگر سهم بارز خود را در این توفیق ادا کردند و در حالی که در میانشان شهربانو بیشترین مدال را در سطح جهان دارد و سهیلا را باید قدرت سوم تلقی کرد، الهه نیز راه خود را میرود و در ۲۷ سالگی میخواهد به فتوحاتش همچنان ادامه بدهد و صحنهای را که تا ۱۰ سال پیش در قبضه چین بود در مشت توانمند ایران نگه دارد و حرفها و رویکردهایش نیز در این روزهای سرد آخر پاییزی سال ۱۳۹۷ همگی در این سمت و سو است
خانم الهه منصوریان، شما و خواهرتان شهربانو آنقدر مدال بردهاید که حسابش از دست همه در رفته است. آیا مبنا و سازمانی هست که اعداد دقیق و بدون اشتباهی را در این زمینه بهدست رسانهها بدهد؟
فکر نمیکنم باشد اما من و خواهرانم کار خودمان را میکنیم و همچنان مدال میبریم و کاری با آمار و آمارگیرها و نتایج حاصله در این زمینه نداریم.
بعد از باقی نماندن هیچ هدف و عنوان باقی ماندهای، هدف شما اینک چیست؟ آیا اصلاً چیزی هم باقی مانده است که بتوان بهعنوان هدف برای شما تعیین کرد؟
همیشه یک چیز فراتر از گذشته هست که بتوان آن را هدف قرار داد و وقتی یک مدال تازه بگیرید، حتی اگر در ماده و قسمتی باشد که پیشتر هم بردهاید، یک دستاورد تازه برایتان تلقی خواهد شد. هدف شخصی من این است که آنقدر مدال بگیرم و بیندوزم که پس از رفتن من هم هیچکس به گردم نرسد و رکورددار بمانم.
ابعاد پیروزی بر چین در جدول مدالها و ردهبندی تیمی در پیکارهای اخیر جام جهانی ووشو بسیار بالا بود. اینطور نیست؟
همینطور است ولی من فکر میکنم هر بردی و حتی بزرگترین فتوحات پس از چند روز جشن گروهی و شادی خصوصی به یک چیز عادی تبدیل میشود زیرا در ذهن ورزشکار یا هر فرد دیگری که آن را کسب کرده، تازگی و عظمتاش را از دست میدهد. از همینجا است که مأموریت بسیار سخت و کار بعدی آن فرد شروع میشود چون تکرار فتوحات بزرگ بهغایت دشوارتر از انجام آن در مرتبه نخست است، الان مشکل من و همتاها و همتیمیهایم تکرار برد اخیر برابر چین در قسمت تیمی است که قطعاً کاری جانکاه خواهد بود. آنها پس از سالها سلطه مطلقه بر این رشته قطعاً بیکار نمینشینند که ما یک یا چند بار دیگر قهرمان قسمت تیمی جام جهانی ووشو شویم و میآیند تا ما را سرنگون کنند و با شناختی که از قدرت و پیشینه و طیف وسیع کار چینیها در دست است، یورش آنها برای بازپسگیری عنوانشان بنیان برافکن خواهد بود.
آیا واقعاً باور و اعتقاد داشتید که این پیروزی امکانپذیر است؟
یقین صددرصد نداشتیم اما منتظر رخ دادن دیر یا زود آن بودیم و حس میکردیم که این کار در دست تکوین است و بالاخره تحقق خواهد یافت.
واقعاً هم کار کمرشکنی بود و توان فراوانی را از ما گرفت.
این صعود تدریجی و درخشان به قله ووشوی جهان که یک بازه زمانی بیش از ۱۰ سال را در بر گرفت، چگونه امکانپذیر شده است؟
پیش از آنکه بخواهم نقش خودمان یعنی ورزشکاران را عمده کنم، میخواهم از فدراسیون ووشو تعریف کنم که یک کار حساب شده به طول بیش از یک دهه را قدم به قدم جلو برد و به نقطه کنونی رساند تا اینک در نقطه درخشانی ایستاده باشیم که میبینید. من واقعاً از آقای علینژاد (رییس فدراسیون ووشو) که بانی و مجری این قضیه بوده است، تشکر میکنم.
مسابقات جهانی سال بعد در کجا برگزار میشود و چگونه و از کدام منظر به آن نگاه میکنید؟
مسابقهها در چین است و مثل معمول به صحنه میرویم تا مدال بگیریم. امروزه ووشو بهچنان مرحله متعالی و کاملی رسیده که اگر کلکسیونی از مدالها را تصاحب نکند اسباب حیرت خواهد شد و مدالهای جدید ما آنقدر عادی شده که دیگر توجهی را هم برنمیانگیزد و بهنظر میرسد یک انجام وظیفه صرف باشد.
واقعاً هم بهنظر میرسد که چیز تازهای فراروی شما و خواهرتان شهربانو باقی نمانده است.
ولی همیشه یک قله تازه پیشروی آدمی هست تا به آن نگاه کند. باید بالا و بالاتر رفت. این هدف و دلخوشی ما در سالهای باقی مانده از ایام قهرمانیمان است. باید رکوردها را شکست و قهرمانیها را تکرار کرد و این چیزی است که جامعه هم از ما طلب میکند.
در سطح باشگاهی اوضاع چطور است؟
لیگ بدی نداریم و از شرایط آن راضی هستم اما من و دیگر خواهرم سهیلا قصد داریم که یک بار دیگر و این مرتبه برای یک فرصت پنج شش ماهه از نو جذب لیگ ووشوی چین شویم ولی با این تفاوت که در دو باشگاه مجزا و در دو شهر متفاوت و دور از هم خواهیم بود. حال آنکه در مرتبه قبلی من و سهیلا کنار یکدیگر و در یک تیم واحد بودیم. فکر میکنم این سفر و تبعات آن و مسابقاتی که داریم در اعتلای فنی بیشتر من و خواهرم سهمی مهم خواهد داشت.
شرایط لیگ و باشگاههای چین چطور است؟ حتماً از لیگ ایران بسیار فراتر میرود.
نه. اینطور نیست و همانطور که قبلاً گفتم لیگ ما هم بسیار خوب است و نیازهای ما را تأمین میکند و شرایطش هم قابل توجه است ولی لیگ چین هم برای ما همیشه یک چالش مفید بوده و یک نوع تغییر ذائقه و نوجویی و کسب مهارتهای تازه است و اینکه من مجموعهای از مدالهای رنگارنگ جهانی و آسیایی را دارم لزوماً به این معنا نیست که باید خودم را از برخی مسابقات و لیگها کنار بکشم و مثلاً مدعی شوم که هر چیز و فن لازمی را میدانم و دیگر چیزی نمانده است که از آن سررشتهای نداشته باشم.
در لیگ ووشوی بانوان چند تیم شرکت میکنند و براساس کدامین معیارها آن را اینقدر موفق میدانید؟
۱۲ تیم در این لیگ شرکت دارند و اکثرشان هم توانمند هستند و بسیاری از مسابقات پایاپای است و فضا و شکل برگزاری رقابتها هم مثبت است. بعد از چند دوره حضور در این پیکارها به این جمعبندی رسیدهایم که کمتر چیزی در کار ما غایب است و این لیگ به خوبی ترسیم و اجرا شده است و با اینکه در فصل اخیر در معیت تیم سپاهان سوم شدم چون در یک رقابت سالم تیمی حاصل آمد، گلهای ندارم و آن را یک دستاورد مفید و مثبت و رو به جلو میدانم.
ایرادات و کمبودهای ووشو و چیزهایی که اگر تأمین شوند این ورزش از چیزی که اکنون هست نیز درخشانتر خواهد شد، چه مواردی هستند؟
من فکر میکنم تنها ایراد بزرگی که در کار ما هست و تبدیل به یک افسوس ابدی شده این است که به اندازه کافی دیده نمیشویم. منظورم رسانهای شدن بخصوص از تلویزیون و در جریان مسابقاتمان است. میزان حجم پخش رقابتهای ووشو از «سیما» اندک و در مورد زنان تقریباً صفر است و همین مسأله باعث شده مبارزات جانانهای که اینجا و آنجا داریم به اندازه کافی دیده نشود. این بسیار انگیزهبخش است که رقابتها و مسابقاتی که دارید پیوسته مشاهده و روی آن ارزشگذاری شود و مردم با آن زندگی کنند.
و کمبودهای دیگر؟
سالن اختصاص یافته به ووشو که تمرینات و مسابقات ارشد این رشته در تهران در آن انجام میشود کوچک است و به اندازه کافی جا ندارد و این مسأله برای ما محدودیت ایجاد کرده است. فدراسیون تلاشاش را در این ارتباط انجام داده و این وظیفه مقامهای بالادستی است که کاری مؤثر را در این زمینه انجام بدهند و سالنی جادارتر و بزرگتر را در اختیار ووشو بگذارند زیرا دیگر کار بزرگی باقی نمانده است که این ورزش انجام نداده باشد. لازم است متذکر شوم که این مشکل و خواست سایر رشتههای رزمی هم هست و در تکواندو و کاراته هم بهرغم خیل و سیل مدالهایشان همین وضعیت برقرار است؛ یا سالنهای اختصاصی ندارند یا به قدری کوچک و اندک است که اصلاً با مدالها و افتخارات عظیم کسبکردهشان همپایی نمیکند. اگر فضای حرکت ما و سالن و استادیوم ما را به حدی برسانند که سزاوار آن هستیم یقیناً کارهای بزرگتری را از ما و نسلهای بعدی خواهید دید و این کاملاً واضح و به روشنی روز است.
آرزوی بزرگ شخصیتان چیست؟
ترجیح میدهم به این سوال بیشتر از یک منظر ورزشی جواب بدهم تا از دیدگاه اجتماعی و خصوصی. به این سبب میگویم کسب هر چه بیشتر بردها و پیروزیها و قهرمان شدن در مسابقات بعدی و رسیدن به رکوردی کمهمتا در این زمینه آرزوی من است و همانطور که قبلاً گفتم همیشه چیزی در این زمینه وجود دارد که امکانپذیر باشد و قبلاً به آن نرسیده باشید. من همینجا قول میدهم که اگر روزی ورزشکار دیگری رکوردهای مرا در زمینه کسب مدالها شکست و به حد نصاب تازهای رسید من یکی از باارزشترین مدالهایم را که حاصل سالها جان کندنم در این ورزش سنگین است به رسم هدیه و یادبود به وی بدهم.
آیا به مربیگری هم فکر میکنید و پس از بازنشستگی به سمت آن خواهید رفت؟
بدم نمیآید مربی شوم و به آن فکر هم کردهام اما کار بسیار سختی است. یک ورزشکار فقط به خودش فکر میکند و چارچوب افکار و برنامهریزیهایش متمرکز بر خود اوست اما یک مربی باید برای ۱۰ یا ۲۰ شاگرد زیر نظر وی برنامه بریزد و همگی را تغذیه فنی و راهنمایی تاکتیکی کند و هوای تعداد زیادی را داشته باشد و برای هیچکدام کم نگذارد و این چیزی است که حس میکنم از قوه من خارج است و توان و شروط احراز و کسب آن را ندارم و برای مدیریتهای مرتبط با این حرفه آماده نیستم. به همین سبب است که میگویم به سمت مربیگری نمیروم و کلاً این حرفه سخت و خطیر واقعاً کار هر کسی نیست.
و در نهایت بگویید الگوی فنیتان در رشته ووشو چه کسی بوده است و البته این را هم میدانیم و قید میکنیم که خود شما و خواهرانتان الان الگوی بارز بسیاری از رزمیکاران هستید.
الگوی من همیشه آقای حسین اوجاقی بوده است. مردی که سالها برای ووشو بهصورت یک ورزشکار افتخار کسب کرد و به مدالهایی متعدد رسید و حالا هم که در کسوت سرمربیگری تیم ملی فعالیت میکند به گونهای دیگر افتخارساز شده و آموزش و ترمیم فنی کار ووشوکاران شاخص کشور را برعهده گرفته و این کار را هم به نحو احسن انجام داده است. او بهترین تصمیمگیرنده فنی و برترین عامل ایجاد روحیه در ورزشکاران و الگوی فنی راستین من است.
وصال روحانی
- 21
- 5