به گزارش ایسنا، پس از گذشت ۱۲۰ روز از اعطای حکم سرپرستی فدراسیون اسلامی ورزش بانوان عملاً هیچ فعالیتی در این باره انجام نشده است. نه تنها ارکان این فدراسیون برای تشکیل مجمع مشخص نیست، بلکه حتی دفتر و میز و محل استقرار این سازمان نیز تعیین نشده است. همین موضوع بارقههای امید جامعه ورزش بانوان ایران را خاموش کرده چرا که عملاً دستاوردی را از احیای این فدراسیون پیش بینی نمیکنند.
بیست و سوم دی ماه ۱۳۹۷، الهه عرب عامری از سوی مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان به عنوان سرپرست فدراسیون اسلامی ورزش زنان انتخاب شد تا نسبت به احیای این فدراسیون و برگزاری مجمع انتخاباتی آن تلاش کند. این فدراسیون که در سال ۱۳۶۹ با موافقت و همکاری کمیتههای بینالمللی و آسیایی المپیک با ریاست فائزه هاشمی رفسنجانی آغاز به کار کرد، در سال ۱۳۸۹ به دلایلی نه چندان مشخصی متوقف شد.
هشت سال پس از انحلال و در شرایطی که فضای ورزش کشور تغییرات زیادی کرده بود این فدراسیون مجدداً احیا شد تا دوباره گام در راهی بگذارد که سالها قبل پای بانوان محجبه مسلمان را به عرصههای ورزش باز کرده بود. فدراسیونی که پیش از این با مقبولیت جامعه بینالمللی چهار دوره مسابقات ورزش زنان را در سالهای ۱۹۹۳، ۱۹۹۷، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵ برگزار کرده بود، اکنون در شرایطی که ورزش زنان جز در برخی از رشتهها چون شنا و ژیمناستیک در سطح بینالمللی فعالیت میکند به دنبال کسب اعتبار قبلی خود است.
طاهره طاهریان، نایب رئیس کمیته ملی المپیک در گفتوگو با ایسنا در مورد فعالیتهای فدراسیون بینالمللی ورزش زنان پس از راه اندازی مجدد گفت: "هر فدراسیونی برای راه اندازی و شروع کار باید مسیر اصلی خود را طی و ضمن فراهم کردن جای مناسب، نیروهای مورد نیاز خود را نیز جذب کند. علاوه بر این برای همکاری مجدد با کشورهای اسلامی که قبلاً عضو بودند باید نامه نگاری شود. میدانم که این فدراسیون در حال تهیه مقدمات کار است از این رو وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک از این فدراسیون حمایت میکنند".
ورنوس: برخی رشتهها از انحلال فدراسیون بین المللی زنان متضرر شدند
شهرناز ورنوس، نایب رئیس بانوان فدراسیون شنا نیز معتقد است از آنجایی که در این فدراسیون شرایط و ضوابط مورد نیاز برای بانوان محجبه در نظر گرفته میشود، فعالیت دوباره آن مفید است. ورنوس میگوید با توقف کار این فدراسیون رشتههایی چون شنا و ژیمناستیک که شرایط حضور بانوان محجبه ایران در سطح جهانی و بینالمللی برایشان فراهم نیست، متضرر شدند چون هماهنگ کردن مسابقاتی در سطح چهار دوره قبلی به تنهایی از عهده یک فدراسیون برنمیآید.
احیای دوباره این فدراسیون شاید از نگاه رشتههایی که امکان اعزام بانوان محجبه به مسابقات بینالمللی را ندارند، مفید ارزیابی شود اما این سوال را مطرح میکند که آیا با فعالیت بخش بانوان سایر فدراسیون تداخل ندارد و با موازی کاری به ورزش بانوان لطمه وارد نمیکند؟ طاهریان در این مورد میگوید خواست گروهی مسئولان ورزشی که خود سابقه حضور در مسابقات تحت نظر فدراسیون اسلامی را دارند و تأثیرات آن را لمس کردند، زمینه ساز اقدام برای احیای آن شد. همچنین ورنوس که خود نایب رئیسی فدراسیون شنا را برعهده دارد، معتقد است فدراسیونهای ورزشی و فدراسیون اسلامی ورزش زنان در راستای همدیگر عمل میکنند و حتی از مراودات و روابط این فدراسیون میتوان در جهت تقویت فدراسیونهای دیگر استفاده کرد. علاوه بر این برگزاری مسابقات بینالمللی زنان مسلمان هم به تقویت رشتههای ورزشی حتی آنهایی که مشکل اعزام ندارند، کمک میکند.
طاهریان: قرار نیست موازی کاری شود
طاهریان این فدراسیون را متعلق به ۵۴ کشور عضو میداند که ایران هم یکی از اعضای آن محسوب میشود در نتیجه اقدامات آن بینالمللی است. به همین دلیل نه تنها موازی کاری اتفاق نمیافتد بلکه چنین ساختاری در گذشته از حمایت مسئولان فدراسیونهای مختلف برخوردار بود. او حتی با اطمینان اعلام میکند که اکنون هم این حمایت از سمت فدراسیونهای ورزشی وجود دارد.
مهین فرهادی زاد، سرپرست فدراسیون بیماریهای خاص نیز معتقد است در بخشهای مختلف، سازمانهای مختلفی وجود دارد که بدون دخالت در کار هم فعالیت و به ارتقا جایگاه حوزه تحت مدیریتی خود کمک میکنند. علاوه بر این فدراسیون اسلامی ورزش زنان مکمل کار فدراسیونهای دیگر است و میتواند به ارتقا بهتر زنان ورزشکار کمک کند.
با این حال از سال ۲۰۰۵ که آخرین مسابقات این فدراسیون برگزار شد تا کنون جایگاه ورزش بانوان در عرصههای جهانی و بینالمللی تغییر زیادی کرده است. اگر قبلاً بانوان محجبه امکان حضور در عرصههای ورزشی را نداشتند اما امروز فدراسیونهای جهانی با تأیید پوشش فعالیت آنها را تسهیل کردند. با این توضیح نگرانی عدم استقبال سایر کشورها از احیای دوباره این فدراسیون هم مطرح است.
* خارجیها پیگیر هستند اما…
البته نایب رئیس کمیته ملی المپیک در این مورد به ایسنا گفت: "کشورهای عضو هم استقبال کردند. البته اینگونه نبوده که نامهای به صورت کتبی ارسال کنند و پیگیر راه اندازی باشند، بلکه در مجامع و مسابقات مختلف از رؤسای فدراسیونهایمان در این مورد سوال کردند و پیگیر بودند. حتی خانم فریده شجاعی در سفری که به فیفا داشته به ما گفت که آنجا هم پیگیر این فدراسیون بودند. در بازیهای آسیایی جاکارتا هم از من سراغ این فدراسیون را میگرفتند. از آنجایی که فعالیت فدراسیون بینالمللی زنان مختص به ایران نبوده است و کسانی که قبلاً در مسابقات تحت نظر آن شرکت کردند و اکنون در کشورهایشان مسئولیتی دارند پیشنهاد راه اندازی مجدد فدراسیون را داشتند".
حتی اگر برخی از کشورها به صورت شفاهی پیگیر وضعیت این فدراسیون بوده باشند اما برقراری ارتباط مجدد با اعضا نیازمند دیپلماسی قوی ورزشی است. سالها قبل فائزه هاشمی رفسنجانی علاوه بر همراهی مسئولان ورزشی کشور از حمایت ریاست جمهوری نیز برخوردار بود که در نهایت این همکاری منجر به جذب سایر کشورها و برداشتن گامهایی مثبت برای پیشرفت ورزش بانوان شد اما اکنون چه؟ آیا چنین حمایتهایی وجود دارد؟ هرچند طاهریان حمایت از این فدراسیون را وظیفه کمیته ملی المپیک میداند و معتقد است که وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک از هیچ نوع کمکی به این فدراسیون دریغ نمیکنند اما گویا این هماهنگی و همکاری به خوبی شکل نگرفته است.
علاوه بر این فائزه هاشمی هم که در گذشته نقش کلیدی در این فدراسیون داشته و ارتباطات خوبی با سایر کشورها برقرار کرده بود به گفته نایب رئیس بانوان کمیته ملی المپیک دیگر پیگیر فعالیتهای فدراسیون نیست. طاهریان در این مورد به ایسنا گفت: " هاشمی بعد از اینکه فعالیت فدراسیون متوقف شد دیگر هیچ وقت پیگیر این موضوع نبود و حتی زمانی که به دنبال راه اندازی مجد فدراسیون بودم به من میگفت چرا این کار را میکنی؟ ".
*عربعامری: جایی نداشتم که کاری کنم!
این فدراسیون از چهار ماه پیش تاکنون هیچ اقدام محسوسی در راستای آغاز فعالیتهای خود انجام نداده است. عرب عامری چند روز بعد از اینکه حکم سرپرستی خود را گرفت در مصاحبههای مختلف تشکیل مجمع با حضور نمایندگان کشورهای مختلف و انتخاب رئیس فدراسیون را نخستین کار دانست اما این فدراسیون نه تنها هنوز رئیسی ندارد بلکه به نظر میرسد برای جذب اعضای سابق هم فعالیتی انجام نداده است.
در همین راستا طی تماس تلفنی با الهه عرب عامری در مورد اقداماتی که تاکنون این فدراسیون انجام داده است سوال کردیم. او در پاسخ به ایسنا گفت: " برای شروع فعالیت کلید محلی برای استقرار فدراسیون دریافت نکردم. بعد از سالها تعطیلی، این فدراسیون ساختمان، وسایل ساختمان و کارمندی نداشته تا کارش را شروع کند. وزارت ورزش و جوانان هم از قبل ساختمان خالی برای این فدراسیون نداشته و باید ساختمانی را تخلیه میکردند که این خود زمانبر است. بنابراین به دنبال محل مناسبی که در شأن فدراسیون باشد، بودیم. به تازگی محل مناسبی مشخص شد که به زودی آماده میشود و فعالیتهایمان را آغاز میکنیم".
با این اوصاف و با توجه به سکون یا در حالت خوشبینانه حرکت لاک پشتی این فدراسیون، به نظر میرسد راه زیادی تا شروع به کار آن باقی است. برای تعیین محل استقرار، ایجاد سرفصل بودجه مناسب، جذب و همکاری با نیروهای مؤثر، امکانسنجی روابط بینالمللی و برگزاری مسابقات بینالمللی ورزش زنان مسلمان زمان زیادی لازم است و چه بسا سالها طول بکشد تا این فدراسیون شکل و شمایل فدراسیونی حرفهای را به خود بگیرد.
اما پرسش اساسی این است که چرا سالها پس از انحلال بار دیگر این فدراسیون تشکیل شد. اگر احیای این فدراسیون ضرورت ورزش کشور بوده پس همکاری وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و مسئولان این فدراسیون برای کسب اعتبار مجدد آن نیز باید با سرعت انجام شود، در غیر این صورت به نظرمیرسد تأثیر محسوسی در ورزش نخواهد داشت و تشکیل آن صرفاً اقدامی نمادین و نمایشی به شمار خواهد رفت.
- 10
- 5