به گزارش فارس، سال ۲۰۱۱ بعد از مسابقات جهانی استانبول ترکیه که منجر به کسب ۲ مدال طلا، یک نقره و یک برنز توسط تیم ۷۷ نفره کشتی آزاد شد و یکی از بهترین نتایج تاریخ کشتی آزاد در آن رقابتها با هدایت غلامرضا محمدی و همکارانش به دست آمد و حتی اگر عملکرد ضعیف برخی کشتیگیران با تجربه نبود ایران بر سکوی قهرمانی ایستاده بود، در تصمیمی سوال برانگیز رسول خادم با حکم مرحوم خطیب که به تازگی با برکناری یزدانی خرم سرپرست فدراسیون کشتی شده بود، هدایت تیم ملی کشتی آزاد را بر عهده گرفت.
رسول خادم آن زمان مدعی ضعف فنی و عدم پشتوانه سازی لازم در تیمهای ملی کشتی شد و وعده داد که باید همزمان چندین تیم ملی در رده سنی بزرگسالان داشته باشیم تا تنها از یک ترکیب در مسابقات گوناگون استفاده نکنیم؛ وعدهای که بعد از گذشت ۷ سال اهالی کشتی همچنان منتظر عملی شدن آن هستند.
حدود ۲ سال بعد یعنی در دی ماه ۹۲ رسول خادم ریاست فدراسیون کشتی را هم عهده دار شد تا کار ۲ قبضه شود، اما نتوانست از سرمربیگری تیم ملی ایران دل بکند و همچنان با وجود انتقادات زیاد جامعه کشتی با حفظ سمت در هر دو جبهه به خدمت ادامه داد.
* قانونمندی یا استفاده ابزاری از فرایند؟!
یکی از ابتکارات اساسی خادم طراحی و تدوین آیین نامهای بنام فرایند انتخابی تیمهای ملی کشتی بود که در این سالها مانور زیادی هم روی آن داده شد؛ فرایندی که بعد از گذشت هفت سال همچنان و هر روز شاهد اضافه شدن بند و تبصرههای گوناگون به آن برای رسیدن به اهداف از پیش طراحی شده هستیم.
یکی از آخرین ابداعات در همین زمینه حذف محمدجواد ابراهیمی به بهانههای واهی و اعزام علیرضا کریمی به مسابقات جهانی بود؛ در حالی که بر اساس فرایند طراحی شده اعزام ملیپوشان به رقابتهای بینالمللی، عملکرد قابل قبول و کسب عناوین برتر در مرحله نهایی انتخابی تیمهای ملی و سپس در صورت عدم جمع بندی لازم، اعزام به تورنمنتهای بینالمللی و ارزیابی نفرات برتر در رقابت با حریفان خارجی ملاک عمل قرار میگیرد (که تا به اینجا ابراهیمی از کریمی برتر بود)، اما آخرین حربه خادم برای عدم اعزام ابراهیمی به مسابقات جهانی که از زبان منصور برزگر، یکی از اعضای شورای فنی عنوان شد، عدم نظم و انضباط درون اردویی بود و با دستاویز قرار دادن این موضوع که ابراهیمی نظم اردوهای تیم ملی را بر هم میزند او از ترکیب تیم جهانی کنار گذاشته شد.
خادم فرایند انتخابی را برای قانونمند کردن انتخاب نفرات و رسیدن عادلانه به دوبنده تیم ملی طراحی کرد، اما هرچه زمان پیش میرود شاهد تضعیف این فرایند به اصطلاح قانونمند هستیم تا ناامیدی بیش از پیش روی آن سایه افکند. وقتی فرایندی برای انتخاب تیمهای ملی تعریف میشود باید به آن پایبند بود و گر نه حس بی اعتمادی ریشه آن را خواهد خشکاند. در هر حال اگر قرار به اجرای فرایند است بهتر است این اتفاق به صورت شفاف رخ دهد تا کشتیگیر تکلیفش را بداند؛ نه اینکه بعد از عبور از هر مرحله منتظر اتفاقی جدید باشد.
متاسفانه در این سالها همواره برای فرار از اجرای درست فرآیند و رسیدن به ترکیب و نفرات دلخواه شاهد اضافه شدن انواع و اقسام بندها و تبصره ها برای دور زدن قانون بودهایم و هر کجا که نیاز بوده کشتیگیری باشد یا نباشد آن را دستاویز رسیدن به هدف خود قرار دادهاند و مُهر شورای فنی را نیز پای آن میزنند؛ شورایی که خود جای بحث فراوان دارد.
* وعده داشتن چندین تیم ملی قدرتمند چه شد؟
در هر حال بعد از ناکامی تیم ملی کشتی آزاد در مسابقات جهانی ۲۰۱۷ پاریس رسول خادم رای به بازگشت خود به رأس هدایت تیم ملی کشتی آزاد بزرگسالان داد تا اوضاع را سر و سامان دهد، هر چند در گذشته هم تمام تصمیمات فنی و حتی برنامههای آماده سازی با هماهنگی وی صورت میگرفت؛ هرچند صورتی رسمی نداشت.
به هر صورت خادم سکان هدایت تیم ملی را بار دیگر در دست گرفت تا کِشتی طوفانزده کُشتی آزاد را به ساحل آرامش بازگرداند. وی که همزمان ریاست فدراسیون کشتی را نیز بر عهده دارد و شورای فنی زیر نظرش اداره میشود، تمام ارکان و ابزار مورد نیاز را برای رسیدن به موفقیت در اختیار گرفت تا مبادا روزهای سیاه کشتی تکرار شود. خادم و همکارانش با نیم نگاهی به نتایج انتخابی تیم ملی، نفرات مورد نظر خود را عازم مسابقات جهانی کردند تا دیگر بهانهای برای عدم نتیجهگیری نباشد. وی که زمانی مدعی داشتن چندین تیم ملی قدرتمند به صورت همزمان بود؛ حتی برای انتخاب یک تیم ملی یکدست هم با مشکل مواجه شد که اثرات آن در انتخابهای مسابقات جهانی مجارستان و جابهجایی نفرات در اوزان غیرتخصصی به وضوح مشخص بود.
تمام اختیارات به خادم سپرده شد تا دیگر هیچ بهانهای برای عدم نتیجهگیری وجود نداشته باشد، اما نتایج و شکستهای غیرقابل باور آزادکاران در بوداپست تمام رشتهها را پنبه کرد.
هرچند که بیشتر نفرات اعزامی به مسابقات جهانی از دل رقابتهای انتخابی و بر اساس فرایند بیرون آمده بودند، اما اعمال تبصرههای ریز و درشت، رنگ عدالت را از این فرایند زدود؛ تیمی که امروز قرار بود چندین کشتیگیر آماده در هر وزنش داشته باشد، اما در نهایت کارش به جایی رسید که در وزن ۶۵ کیلوگرم یک کشتیگیر از تیم ملی جوانان و در ۷۰ کیلوگرم نفر سوم انتخابی ۶۵ کیلوگرم و در ۷۹ کیلوگرم کشتیگیر مصدوم انتخابی عازم مسابقات جهانی شدند. ماجرای وزن ۹۲ کیلوگرم را هم که همه میدانند.
در تیم ۱۰ نفره ایران تنها باقر یخکشی تجربه حضور در تیم ملی را در هیچ رده سنی در کارنامه نداشت که از قضا یکی از کشتیگیران خوب این رقابتها بود و اگر کم تجربگی گریبانش را نمیگرفت و بهتر هدایت میشد، حتما روی سکوی جهانی میرفت.
* نداشتن استراتژی مناسب در مقابله با حریفان مستقیم
اگر نخواهیم قرعههای سخت آزادکاران در برخی اوزان را دستاویز فرار از زیر بار پذیرش مسئولیت ناکامی و شکست در بوداپست قرار دهیم و از زوایای واقعی به بررسی مشکلات فنی آزادکاران بپردازیم، موضوعی که بیش از هر چیزی در رقابت نمایندگان کشورمان نمایان مشهود بود، عدم توانایی کشتیگیران ما در اداره کشتی به خصوص در لحظات پایانی، زمانی که از حریفان پیش بودند، بود.
اتفاقی که بارها و بارها در رقابت آزادکاران کشورمان به وقوع پیوست؛ به خصوص در اوزان۵۷، ۶۱، ۷۰، ۷۴ و ۷۹ کیلوگرم و حتی ۸۶ کیلوگرم که کشتیگیران ما در ثانیههای پایانی با وجود پیش بودن از حریفان نتیجه را واگذار کردند و در بسیاری از موارد عدم کوچینگ و هدایت مناسب کشتیگیران مشهود بود.
زمانیکه کشتیگیری مانند حسن یزدانی در تایم اول با نتیجه ۶ بر ۲ از حریف خود پیش است چرا نباید مربیان در زمان استراحت استراتژی مناسبی برای اداره کردن کشتی به وی ارائه دهند. با توجه به تواناییهای فنی و فیزیکی بالاتری که یزدانی نسبت به حریف آمریکایی داشت به راحتی میتوانست کشتی را اداره و حریف را کنترل کند، اما در تایم دوم بدون هیچ برنامهای روی تشک آمد و مانند رقابت با سایر حریفان درجه چندم به مبارزه پرداخت. در حالیکه کشتیگیر آمریکایی با برنامهای زیرکانه به مقابله با هجومهای بدون برنامه یزدانی پرداخت تا بهترین استفاده را از بی برنامگی کادرفنی ببرد.
اینکه چه اتفاقاتی برای یزدانی در بوداپست رُخ داد تنها خودش و کادرفنی میتوانند پاسخگوی آن باشند، اما چطور کشتیگیری که در یک و نیم سال گذشته نه تنها هیچ شکستی در کارنامه اش نداشته بلکه در بیشتر مبارزاتش حریفان را پیش از پایان زمان ۶ دقیقه به تشک دوخته است، به چنین روزی افتاده که نای مبارزه ۶ دقیقهای مقابل حریف را نداشت؛ سوالی است که ذهن مردم و کارشناسان را درگیر کرده است.
البته بدون شک این شکست در بهترین زمان ممکن رخ داد که اگر یزدانی میخواهد خود را روی سکوی المپیک ببیند باید از آن درس بگیرد.
* ضعف بدنی یا عدم آماده سازی مناسب؟
یکی دیگر از عوامل باخت کشتیگیران کشورمان در ثانیههای پایانی میتواند به عدم آمادهسازی بدنی مناسب آنها برگردد موضوعی که حتی در دیدار یزدانی مقابل حریف آمریکایی نیز شاهد آن بودیم و او از نظر بدنی دچار اُفتی فاحش شد و نتوانست مانند همیشه سرحال و قبراق به مبارزه ادامه دهد.
متاسفانه موضوعی که در سالهای اخیر در مورد انتقاد کارشناسان و اهالی کشتی قرار دارد، برگزاری اردوهای بلند مدت و طولانی در فضای تکراری خانه کشتی بوده است که این موضوع نیز جای بحث دارد. البته ضعف بدنی آزادکاران میتواند به تغییر قوانین به خصوص وزنکشی در صبح روز مسابقات نیز برگردد هرچند که این موضوع در مورد تمام حریفان نیز صدق میکند و نمیتوان از زیر بار مسئولیت برای برنامهریزی صحیح برای سر وزن رسیدن شانه خالی کرد.
از طرف دیگر وقتی کادرفنی با تصمیمات اشتباه دست به تضعیف روحیه کشتیگیرش میزند و با اقداماتی نابخردانه مانند بیرون کردن کشتیگیر از اردو یا راه ندادنش به تمرینات، ناکارآمد جلوهاش میدهد که اقدامی غیرحرفهای در ورزش قهرمانی است؛ نباید انتظار نتیجه گرفتن از این کشتیگیر داشت؛ درست مانند اتفاقاتی که در مورد مجتبی گُلیج یا نفرات دیگر رُخ داد و او را به بازیهای آسیایی اعزام نکردند، اما برای حضور در مسابقات جهانی مجددا به سراغش رفتند که با شکستی سنگین در همان دور نخست نتیجهای دور از انتظار رقم خورد؛ در حالی که با توجه بیشتر و حفظ این سرمایه میشد او را رو به جلو حرکت داد؛ همانطور که پیش از اعزام این تیم هم گفته بودیم این کشتی گیر بیش از هر چییز نیاز به روحیه داشت.
* استفاده ابزاری از قهرمانان بلای جان کشتی
یکی از انتقاداتی که در مدت اخیر به فدراسیون کشتی وارد بود استفاده از کشتیگیران به عنوان پیاده نظام برای رویارویی و جدلهای لفظی و مدیریتی با مسئولان ورزش کشور بود. قطعاً همه میدانند که وظیفه کشتیگیر، کشتی گرفتن روی تشک است نه اینکه از محبوبیت قهرمانان کشتی، به عنوان ابزاری برای فشار به مسئولان استفاده کرد.
خادم که خودش سالها در سطح اول ورزش قهرمانی حضور داشته است بدون شک، بهتر از هر کسی میداند که وارد شدن کشتیگیر به چنین فضایی چه آسیبهایی در بر دارد و تا چه حد میتواند خطرناک باشد چون تمرکز او را از رسیدن به هدف اصلی اش دور میکند.
متاسفانه یکی از اشتباهات فدراسیون کشتی اجازه ورود به کشتیگیران برای بازی در زمینی بود که هر دو سرش باخت بود؛ چون به کشتیگیر چه ارتباطی دارد که پول و ارز برای اعزامها وجود دارد یا نه؛ این چانهزنیها با مدیریت فدراسیون کشتی است.
انتظار میرود فدراسیون کشتی در آینده مانع است این اتفاق شود. وظیفه فدراسیون کشتی و مسئولان و مدیران این فدراسیون فراهم کردن شرایط مناسب برای کشتیگیر به منظور حضور حداکثری در مسابقات است و وظیفه کشتیگیر نتیجه گرفتن.
البته در این سالها تیمهای ملی کشتی ما در ردههای سنی مختلف و در هر دو رشته آزاد و فرنگی بارها و بارها روی سکوهای قهرمانی جهان رفتهاند که از این حیث فدراسیون رسول خادم عملکردی بی نظیر از خود برجای گذاشته است، اما اینکه چه اتفاقی در این بین رخ داده است که خادم و همکارانش نتوانستند حلقه اتصال این زنجیر را به رده سنی بزرگسالان به درستی پیوند دهند سوالی است که هیچ کس به غیر از آنها نمیتوانند پاسخگوی آن باشند.
و اما شورای فنی...
اعضای شورای فنی که همه از بزرگان و پیشکسوتان کشتی آزاد هستند و بیش از یک قرن تجربه در زمینه کشتی دارند؛ دور هم جمع میشوند تا بهترین تصمیمات را در خصوص پیشرفت کشتی آزاد بگیرند، اما این عزیزان بهتر از همه می دانند که باید مدافع حقانیت و صلاح کشتی باشند نه مدافع فرد.
متاسفانه در این سالها شورای فنی بیشتر به جای اینکه به خیر و مصلحت کشتی بیندیشد به سپری دفاعی برای خادم بدل شدهاند و با اجرای تصمیمات وی و زدن مُهر تاییدی بر این تصمیمات، نه تنها اراده ای از خود نشان نداده اند بلکه صرفاً به ماشین امضایی ساده تبدیل شدهاند، آنهم با کوله باری از تجربه.
در هر صورت بعد از هر مسابقاتی که شاهد ناکامی کشتی گیران در عرصه رقابتهای بینالمللی بوده ایم شورای فنی بلافاصله وارد عمل شده است و با دوختن زمین و زمان به یکدیگر و ارائه بهانههای واهی یا کشتی گیر را مقصر این شکست و ناکامی می دانند یا اینکه عوامل خارجی را علل نتیجه نگرفتن عنوان میکنند؛ مانند آنچه درخصوص احسانپور، نصیری یا حسین خانی و خیلیهای دیگر در این سالها مطرح شد؛ بدون ارائه هیچ راه حلی. پس نقش ریش سفیدان کشتی که این نفرات را انتخاب کرده اند چه میشود؟؟؟ چنین تصمیمات و صحبت هایی از عهده یکی فرد عادی هم برمی آید، پس چه نیازی به صرف اینهمه هزینه برای برگزاری جلسات بیهوده است.
آرزو بر دلمان ماند که برای یک بار هم که شده اعضای این شورا به خاطر انتخابات اشتباهی که داشته اند گوشه ای از مسئولیت این ناکامی ها و شکست ها را بر عهده گرفته و از مردم عذرخواهی کنند. اگر نخواهیم بگوییم که اعضای شورای فنی بیشتر از کشتیگیران و کادر فنی در این شکست ها و ناکامی ها، مقصر و سهیم هستند؛ کمتر هم نیستند. این شورا که با اختیارات تام اقدام به انتخاب و انتصاب اعضای تیمهای ملی کشتی می کنند، پس در زمان نتیجه نگرفتن این تیم ها نیز باید پاسخگو باشد، اما به چه کسی؟؟ بله، به رئیس فدراسیون!!
متاسفانه این دور تسلسل باطل که رئیس فدراسیون اعضای این شورا را انتخاب میکند و آنها نیز رای به سرمربی شدن رئیس فدراسیون میدهند باعث شده است که نتوانیم اعتماد کاملی به تصمیماتی که از جلسات این شورا بیرون میآید داشته باشیم و با دیده تردید به آن بنگریم. امیدواریم یک بار و فقط برای یک بار هم که شده اعضای شورای فنی این شهامت را داشته باشند و با عذرخواهی از مردم به خاطر تصمیمات اشتباهی که باعث بوجود آمدن این شکستها و ناکامیها شده است با استعفای دسته جمعی از مردم عذرخواهی کنند، هر چند به شکل نمایشی؛ که شاید واقعا توقعی بیهوده باشد.
- 20
- 1
محمد نوحی
۱۳۹۷/۸/۴ - ۰:۳۳
Permalink