گرایی: هر مسابقه حکم فینال داشت/ به المپیک فکر می‌کنم

تیم ملی کشتی فرنگی امید در مسابقات جهانی مجارستان سه مدال طلا کسب کرد اما در این بین طلایی که محمد‌رضا گرایی کسب کرد، چیز دیگری بود. گرایی برای رسیدن به این مدال طلا تقریباً ۵ قهرمان جهان را شکست داد و با شایستگی تمام توانست به مدال طلا برسد. آن هم در شرایطی که او برای جهانی بزرگسالان به دلیل مصدومیت انتخاب نشده بود و با انگیزه زیاد روی تشک آمد و در نهایت هم توانست حریفانش را با قدرت شکست دهد و برای رسیدن به دوبنده تیم ملی بزرگسالان برای رقبایش خط و نشان بکشد. او حالا برای رسیدن به دوبنده تیم ملی در المپیک فکر می‌کند و می‌خواهد دوبنده تیم ملی را با صلاحدید مربیان تیم ملی با تغییر وزن در توکیو به تن کند.

تبریک بابت مدال طلای امیدهای جهان.

 خیلی ممنونم. واقعاً مسابقات سخت و دشواری بود و زحمت زیادی کشیدم تا بتوانم به مدال طلا برسم.

قرعه خیلی سختی را هم داشتی.

 دور اول کشتی‌گیر ترکیه‌ای را که قهرمان سال قبل بود، شکست دادم. دور دوم از سد حریف روسی گذشتم که طلای جوانان جهان را کسب کرده بود. در مرحله سوم نیز کشتی‌گیر گرجستانی که در دو دوره فینالیست این مسابقات بود را شکست دادم و در نیمه نهایی مقابل حریف اوکراینی به پیروزی رسیدم و در فینال نیز با برتری مقابل کشتی‌گیر آذربایجانی به مدال طلا دست یافتم.

سخت‌ترین حریفت کدام بود؟

 واقعاً تمام مسابقاتی که برگزار کردم حکم فینال را برایم داشت. مسابقه آسانی نداشتم.

اما به نظر یکی از مسابقات خیلی گره خورد. مسابقه مقابل کشتی‌گیر گرجستان کمی سخت‌تر از بقیه شد.

 من همه کشتی‌هایی که در مجارستان گرفتم واقعاً سخت بود؛ ۵ قهرمان جهان را شکست دادم. قبل از دیدار مقابل این حریف گرجستانی ۲ کشتی سنگین مقابل ترکیه و روسیه گرفته بودم و به نوعی بدنم خالی کرده بود اما نمی‌خواستم دست خالی از این مسابقات برگردم به همین دلیل تا آخرین لحظه مبارزه کردم و موفق به شکست دادن حریفم شدم. در فینال هم حریف آذربایجانی را با وجود اینکه قهرمان جوانان جهان بود با برنامه و حساب شده شکست دادم.

زمانی که برای مسابقات امیدهای جهان انتخاب شدی، خیلی توقع نداشتیم که در فرم ایده‌آل باشی. بعد از اتفاقات جهانی قزاقستان از اردو خارج شده بودی و به نظر از تمرینات دور بودی با این ‌حال خیلی خوب مسابقه دادی.

 من واقعاً آماده بودم اما بعد از اینکه جهانی قزاقستان را به دلیل مصدومیت از دست دادم سعی کردم تمریناتم را پیگیری کنم و این کار را هم خیلی خوب انجام دادم اما متأسفانه یک هفته قبل از اعزام باز هم مصدوم شدم.

خوش‌شانس هم نیستی. همیشه نزدیک مسابقات جهانی با مصدومیت روبه‌رو می‌شوی.

 واقعاً. البته این بار موضوع خاصی نبود اما به یکباره کار سخت شد. در یکی از تمرینات انگشت یکی از حریفانم در تمرین داخل چشمم رفت و مجاری اشکم آسیب دید و مجبور شدم چشمم را عمل کنم.

با وجود جراحی چشم به مسابقات رفتی؟

 مجبور بودم. مسابقات جهانی قزاقستان را از دست داده بودم و این بار باید خودم را هر طور شده به این رقابت‌ها می‌رساندم. اگر قرار بود بعد از قزاقستان به مجارستان هم نرسم به لحاظ روحی آسیب می‌دیدم. هنوز یک عمل جراحی دیگر روی چشمم دارم اما عملاً در روزهای آخر و هفته آخر متصل به اعزام تمرین نداشتم و درگیر درمان چشم مصدومم بودم.

رفتنت به مسابقات جهانی امیدها باعث شد اتفاقات تلخ نرفتن به جهانی قزاقستان را فراموش کنی؟

 من واقعاً در آن مقطع آسیب دیده بودم اما خدا را شکر با کسب این مدال طلا، آن رقابت‌ها را به نوعی جبران کردم.

از برنامه‌ات برای آینده بگو؟

 واقعیتش محمد بنا فعلاً این اردو را به ما استراحت داده. وقتی برگشتم و به خانه کشتی رفتم محمد بنا به من گفت فعلاً این اردو را استراحت کنید و از اردوی بعد در تمرینات حاضر شوید.

با علی که صحبت می‌کردم، گفت خیلی دوست دارد که هر دو در المپیک حضور داشته باشید.

 من هم خیلی دوست دارم که این اتفاق رخ بدهد. به حضور در توکیو هم فکر می‌کنم اما باید در این مورد با مشورت کادرفنی تصمیم بگیرم. هر چه کادر فنی صلاح بداند همان را اجرا می‌کنیم.

با این اوصاف باید تغییر وزن بدهی. محمد بنا چه نظری در این باره دارد؟

 هنوز با محمد بنا در این باره صحبت نکرده‌ام ولی در نهایت با مشورت کردن با او در این باره تصمیم می‌گیرم. خودم دوست دارم یک وزن پایین‌تر بیایم و در ۶۷ کیلوگرم برای حضور در المپیک تلاش کنم. با توجه به اینکه در این وزن هنوز موفق به کسب سهمیه المپیک نشده‌ایم اگر کادر فنی صلاح بداند می‌توانم برای حضور در مسابقات گزینشی آماده شوم.

در این مسابقات حمید سوریان در کنار تیم بود. با حمید صحبت نکردی؟

 حمید سوریان واقعاً یک وزنه بود کنار تیم و در تمامی مسابقات در کنارمان بود و قبل از هر مسابقه می‌آمد و نکاتی را به همه ما می‌گفت. خیلی از تجربیاتش را در اختیار ما می‌گذاشت و خیلی به ما کمک می‌کرد.

در شیراز هم احتمالاً مراسم استقبال از شما برگزار شود.

 هنوز به شیراز نرفته‌ایم و در خانه کشتی هستیم اما قرار است به همراه میثم دلخانی که هر دو در این مسابقات طلا گرفتیم به شیراز برویم. مردم خونگرم شیراز همیشه هوای ما را داشتند و احتمالاً این بار هم بخواهند مراسمی را برگزار کنند.