روز ۱۵دیماه سال۹۳ جسد مرد جوانی در یکی از خیابانهای سرآسیاب ملارد کشف شد. هرچند بر بدن متوفی آثار هیچ جراحتی وجود نداشت اما شواهد نشان میداد او در محل دیگری فوت و جسدش به آنجا منتقل شده است.
با آغاز تحقيقات معلوم شد كه او از مدتي قبل با همسرش اختلاف داشته و ممكن است قرباني جنايتي خانوادگي شده باشد. وقتي همسر ۱۹ساله وي تحت بازجويي قرار گرفت ابتدا دست داشتن در قتل شوهرش را انكار كرد اما در ادامه اعتراف كرد كه با همدستي خواهر ۱۴سالهاش و پسري جوان به شوهرش آبميوه مسموم خورانده و باعث مرگش شده است.
در چنين شرايطي خواهر نوجوان وي و پسر غريبه نيز دستگير شدند و به همدستي در اين جنايت اعتراف كردند. به اين ترتيب آنها چندي قبل در شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شدند اما وكيل مدافع دختر نوجوان از دادگاه درخواست كرد با توجه به اينكه موكلش هنگام وقوع جرم زير ۱۸سال داشته با توجه به ماده۹۱ قانون مجازات اسلامي پرونده وي به پزشكي قانوني فرستاده شود. به همين دليل ادامه رسيدگي به جلسه ديگري موكول شد تا اينكه سرانجام صبح ديروز ۳متهم بار ديگر در دادگاه محاكمه شدند.
در اين جلسه كه در شعبه چهارم به رياست قاضي اصغر عبداللهي و با حضور قاضي كيخا برگزار شد پدر و مادر مقتول براي قاتلان فرزندشان درحواست صدور حكم قصاص كردند. سپس همسر مقتول در جايگاه ايستاد و در دفاع از خودش گفت: خواهر ۱۴سالهام از همان ابتدا با شوهرم اختلاف داشت و به همين دليل بود كه شوهرم اجازه نميداد او به خانه مان بيايد. با اين حال يك روز قبل از حادثه با اجازه شوهرم او به خانه مان آمد. روز حادثه خواهرم براي شوهرم آبميوه درست كرد و داخل آن دارو ريخت. وقتي شوهرم آبميوه را نوشيد تنش بهلرزه درآمد و همان موقع خواهرم گفت كه شوهرت را به قتل رساندم.
در ادامه اين جلسه نوبت به متهم رديف دوم رسيد. او كه حالا ۱۶سال دارد اما روايت ديگري را از جنايت تعريف كرد و گفت خواهرش قاتل است. دختر نوجوان گفت: خواهرم بهطور پنهاني با پسر جواني رابطه داشت. آنها با همدستي يكديگر مقتول را به قتل رساندند. قبول دارم كه من داخل آبميوه دارو ريختم اما اين نقشه آنها بود. من آن زمان نميدانستم قتل چه مجازاتي دارد اما حالا فهميدهام.
سومين متهم پسر جوان بود كه حرفهاي ۲خواهر را انكار كرد و گفت: من با خواهر كوچكتر حدود ۵ماه به شكل پيامكي دوست بودم اما چون متوجه شدم كه او تعادل روحي ندارد رابطهام را با وي قطع كردم. دختر نوجوان يك روز سراغم آمد و گفت كه خواهرش نامزدي داشته كه شبيه من بوده و حالا خواهرش ميخواهد با من دوست شود اما من پيشنهادشان را قبول نكردم و در قتل هم كارهاي نبودم. با پايان دفاعيات متهمان ختم جلسه اعلام شد.
- 12
- 3