داستان عجیب یک همسرکشی

یک مرد که با خیانت همسرش روبه رو شده بود او را کشت و بعد سراغ مردی رفت که نیمه شب در خانه شان دیده بود.

راز این قتل در تیر سال ۹۴ فاش شد و پلیس در گزارشی در جریان درگیری خونین دو مرد در ورامین قرار گرفت.

تجسس های میدانی نشان داد این دو مرد از قبل اختلافاتی با هم داشته‌اند.

مرد خشمگین که قصد قتل جوان آشنا را داشت وقتی دستگیر شد گفت: صبح همسرم را در خانه به قتل رساندم جسدش هنوز در خانه است بعد بیرون آمدم تا این پسر را که نیمه شب نزد همسرم دیده بودم به قتل برسانم .

با این ادعاها ماموران مرد قاتل را بازداشت کردند و با راهنمایی های او پا در قتلگاه گذاشتند و خود را در برابر جسد زن جوان دیدند.

در دادگاه

پس از صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد و این درحالی بود که پسر خانواده پدرش را بخشیده بود و مادرزن خواستار قصاص قاتل دخترش بود. صبح دیروز مرد جنایتکار پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: یک ماه و نیم قبل از این حادثه متوجه تغییر رفتارهمسرم شدم او خیلی وضع روحی بدی داشت و من نمی‌توانستم متوجه شوم چرا این طور شده‌است تا این که از میان لباس هایش دست نوشته‌ای پیدا کردم که در آن از یک آدم‌ربایی و تجاوز صحبت کرده  و نوشته ‌بود که چقدر در رنج است.

وقتی نامه همسرم را خواندم خیلی حالم بد شد و به او گفتم بیا برویم شکایت کنیم تا متجاوزان به سزای اعمالشان برسند بلافاصله به پلیس مراجعه کردیم متهمان بازداشت شدند همسرم نشانه‌هایی از بدن آن ها را گفت که مستند دادگاه قرار گرفت و هرچند آن ها می‌گفتند همسرم دروغ می گوید اما ثابت شد که دروغ نبوده‌است. مدتی از این ماجرا گذشت متهمان با وثیقه آزاد بودند. چند مدتی از تجاوز گذشته‌ بود و ادله از بین رفته‌بود با این حال متهمان با قرار آزاد بودند مدتی که از این ماجرا گذشت من احساس کردم همسرم با متهمان به تجاوز که هرسه برادر و از آشنایان ما بودند رابطه داشته‌است و اصلا هم از این موضوع ناراحت نبود .

 وی افزود: شب قبل از جنایت،  همسرم مقدار زیادی به من قرص داد و خوابم برد! نیمه شب برای این که آب بخورم بیدار شدم و همسرم را با یکی از متهمان در خانه دیدم که شرایط بدی داشتند دست و پای همسرم را بستم و او را کتک زدم اما مرد جوان فرار کرد صبح که بیدار شدم دوباره با همسرم جرو بحث کردم و او را کشتم.بعد سراغ جوانی رفتم که در خانه‌ام بود می‌خواستم او را نیز به قتل برسانم که موضوع را به برادرش اطلاع داد و نجات یافت.

در ادامه جلسه دادگاه ،مرد جوان که از خشم قاتل در امان مانده بود در جایگاه ایستاد و گفت: آن شب من در خانه این مرد نبودم و هیچ رابطه ای هم با همسرش نداشتم او توهم دارد.

بنابر این گزارش؛ قضات عالی رتبه جنایی وارد شور شدند تا حکم را صادر کنند.