ایران آنلاین / باید چهره کابل از پشت دیوارهای سیمانی بیرون آید و این زمانی ممکن خواهد شد که مردم به صلح فکر کنند. نانسی دوپری
افغانستان اگرچه دستکم در چهار دهه گذشته بدل به سرزمین درد و رنج شده است اما پیشینه آن - بویژه در پیوند با ایران و در گستره ایران فرهنگی - شکوهی وصف ناشدنی دارد و در هر برههای از تاریخ، سرچشمه فرهنگ و معرفت بوده است.
چه آن زمان که بلخ در روزگار باستان، یکی از ساتراپیهای هخامنشیان بود و چه در سده های سپسین که مهد شعر و هنر بود و موطن و مدفن بسیاری از نامداران فرهنگ فارسی در شهرهایی چون هرات، غزنه، فاریاب، جوزجان، بدخشان، بادغیس، قندهار و مزارشریف که هریک نشانی از این تمدن دارد.
حالا اما این سرزمین، یکی ازحافظان خستگی ناپذیر میراث تاریخی و فرهنگی خود را از دست داده است. «نانسی هاتچ دوپری» (Nancy Hatch Dupree)، بانویی که بیش از نیم قرن عمر خود را صرف حفاظت و حراست از فرهنگ افغانستان کرد، بامداد یکشنبه ۱۰ سپتامبر (۱۹ شهریور) در ۹۰ سالگی و به سبب کهولت سن و بیماری درگذشت.
او زاده شهر کوپراستون در ایالت نیویورک به تاریخ سوم اکتبر ۱۹۲۷ بود. به سبب حضور پدر و مادرش در برنامه های توسعه روستایی، عمده روزهای کودکیاش در شهر کرالا در هند سپری شد. در کالج بارنارد وابسته به دانشگاه کلمبیا، مطالعات چینی خواند. ۳۵ ساله بود که نخستین بار وارد افغانستان شد.
اما نقطه عطف زندگی او آشنایی با لوئیس دوپری بود؛ باستان شناسی که شیفته این سرزمین بود. آن دو ازدواج کردند و پژوهشهایشان پیوندی ناگسستنی خورد. یورش ارتش شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ آنان را مجاب کرد تا به پیشاور پاکستان بروند.
هراس از نابودی میراث مکتوب افغانها، آنها را ترغیب کرد تا مؤسسهای ایجاد کنند با نیل به حفظ این میراث. این اتفاق درست در سال ۱۹۸۹ که همسرش درگذشت افتاد اما تا سقوط طالبان، امکان چندانی برای فعالیت نداشت، تا آنکه در سال ۲۰۰۵ به کابل منتقل شد.
در سال ۲۰۱۲ نیز با مساعدت دولت افغانستان و تخصیص ۲ میلیون دلار «مرکز منبع معلومات افغانستان» صاحب سرا و ساختمانی در دانشگاه کابل شد. حالا اما چنان گسترش یافته است که اکنون در این مرکز نزدیک به ۱۵۰ هزار سند نگهداری میشود.
افزون برآن، ۲۵۰ کتابخانه کوچک دیگر در ولایتهای مختلف افغانستان زیر نام این مرکز فعالیت دارند. اسنادی چون کتاب، فیلم، مجله، عکس، نقشه و موسیقی که در جریان سالهای جنگ و خشونت در معرض نابودی قرار داشت و اگر این مرکز ساخته نمیشد، احتمالاً همه نابود میشدند.
او همچنین در سال ۲۰۰۷ در شهر نیویورک، بنیادی با هدف نظارت بر مرکز منبع معلومات افغانستان تأسیس کرد که می کوشد تا آگاهی از تاریخ و فرهنگ افغانستان را افزایش دهد و میراث فرهنگی افغانی را حفظ کند.این افغانستانشناس امریکایی که در ۲۶ سال گذشته، در یک خانه مسکونی محقر در کابل زندگی میکرد، هر سال تنها یک ماه را به امریکا میرفت.
حالا هم که دارفانی را وداع گفته، وصیت کرده تا در کنار مزار همسرش در کابل به خاک سپرده شود. کسی که باوجود نگارش ۵ کتاب برای افغانستان، اگرچه به فارسی حرف نمی زد و می گفت که فارسی من خیلی شکسته است اما از مردم افغانستان میخواست تا برای حفظ این فرهنگ و زبان بکوشند. این همه نشان از آن دارد که او افغانترین غیرافغانی است که در این دههها دیدهایم.
حمیدرضا محمدی
- 12
- 2