روزنامه توسعه ایرانی نوشت: «نان گران میشود یا نمیشود؟» این ابهام برای بیش از ۴۰ روز در فضای کشور برقرار بود. در روزهای ابتدای مرداد ماه، مسئولان استانی تایید کردند که نان در ۱۳ استان ازجمله خراسان رضوی بیش از ۳۰درصد گران شده است. یازدهم مرداد ماه، در حالیکه مردم برخی از شهرها به چشم خود میدیدند که وقتی برای خرید نان به نانوایی مراجعه میکنند، باید حداقل ۳۰درصد بیشتر از هفته پیش پول بدهند، وزیر کشور گرانی نان را تکذیب کرد!
البته همان روز تکذیب، «محمد برزعلی» رئیس سازمان جهاد کشاورزی گلستان گفت که از این پس قیمت نان سنگک با وزن ۶۰۰ گرم هر عدد ۹ هزار تومان، بربری با وزن ۵۰۰ گرم هر عدد ۷ هزار و ۵۰۰ تومان و تافتون با وزن ۲۰۰ گرم هر عدد ۴ هزار تومان خواهد بود.
یک ماه و چند روز گذشت و موج گرانی نان به تهران رسید. مردم تهران در روزهای پایانی شهریور وقتی زنبیل خرید به دست به نانوایی مراجعه کردند، دیدند تکذیبهای قبلی به واقعیت پیوسته، نان در تهران هم گران شده است.
اما وقتی واقعیت، تکذیب آقای وزیر را تکذیب کرده، حذف یارانه آرد نانواییها و تبدیل تمام نانواییهای سنگکی تهران به «نانواییهای آزادپز» در قالب گفتمان تغییر گروه یارانه آرد توجیه شد. این توجیهات البته مبنایی در واقعیت ندارد و واقعیت دقیقاً همان است که مردم میبینند: نان باز هم گران شده است.
بیست و هشتم شهریور رسانهها نوشتند «خبرها حاکی از آن است که سهمیه آرد ۳۰۰ نانوایی سنگک در تهران از نوع یک به نوع دوم تغییر پیدا کرده است». برخی رسانهها در توجیه این تغییر توضیح دادند: «پیشبینی میشود این تغییر آرد یارانهای از نوع اول به نوع دوم سبب شود تا قیمت نان ساده حدود ۳۰۰ نانوایی سنگک در تهران از ۲ هزار تومان به ۳ هزار تومان تغییر پیدا کند. البته همچنان این نانواییها آرد یارانهای دریافت میکنند اما نرخ آرد یارانهای نوع دوم کمی بالاتر از نرخ آرد نوع یک است».
بازی غیرمسئولانه مسئولان با کلمات
اما «آرد یارانهای نوع دوم» دیگر چیست؟ بهتر است کمی روی این عبارات توجیهی دقیق شویم. در نانواییها عموما کیسههای زردرنگ، آرد یارانهای نوع دوم هستند و کیسه سفیدرنگ حاوی آرد نان یارانهای نوع یک است. آرد یارانهای نوع دو در ابتدای دهه۹۰ در دولت دهم که آزادسازی آرد و نان اتفاق افتاد، تحت عنوان آرد نانواییهای آزادپز مطرح شد. این اصطلاح از آن زمان باقی مانده و عمدتا در نانواییهای سنگکی رایج است.
آبان ماه ۱۴۰۱، «محمد جلال» مشاور وزیر اقتصاد با بیان اینکه آرد نانواهای سنتی بهصورت یارانه تامین میشود، گفت: «حدود ۶۵ تا ۷۰درصد آرد نانواییهای کشور از طریق آرد یارانهای نوع یک تامین میشود و برای باقی آن یعنی حدود ۳۰درصد، آرد یارانهای نوع دو توزیع میشود اما باید توجه داشت که تمام نانهای سنتی از طریق آردهای یارانهای پخت میشود».
بنابراین تا پیش از این ۷۰درصد نانواییهای تهران، آرد یارانهای داشتند و ۳۰درصد آزادپز بودند. حالا ۱۰۰درصد سنگکیها دیگر یارانه واقعی آرد را دریافت نمیکنند و با همان آردهای گران در کیسههای زردرنگ، نان میپزند و دست خلقالله میدهند.
موج گرانی نان فرودستان را در بر میگیرد
به هر جهت، یک ماه و ده روز بعد از تکذیب وزیر کشور، پای گرانی نان به پایتخت هم رسیده است. گرانی نان به عنوان اصلیترین کالای سفرههای امروز فرودستان کشور و در شرایطی که این کالا هم وزن سنگینی در سبد معیشت دهکهای فرودست دارد و هم یک کالای استراتژیک و کلیدیست و در زنجیره علت و معلولی اقتصاد روی قیمت سایر کالاها و خدمات تاثیرگذار است، در عمل چه تبعاتی برای شهروندان فقیر و کارگران پایینتر از خط فقر خواهد داشت؟
«فرامرز توفیقی» فعال کارگری در این رابطه میگوید: حذف یارانه آرد و نان در تهران، همان چیزی است که دقیقاً از قبل متصور بودیم. همان زمان که موج گرانی نان در استانها به راه افتاد و آقایان تکذیب کردند، مشخص بود که این موج قرار است فراگیر شود. متاسفانه اینها تصمیماتیست که در اتاقهای دربسته سوداگری و نه در صنعتگری و تولید، گرفته میشود. همه این تصمیمات به نفع سوداگران و دلالان است!
وی با تاکید بر اینکه «تغییر ردیف یارانهای نان به معنای یارانهزداییست»، اضافه میکند: متاسفانه با این تغییرات تعدیلی، تکانههایی در قیمت نان اتفاق میافتد که تبعات بعدی خواهد داشت. نمیتوانیم مولفهای را در اقتصاد خرد تکان بدهیم اما بر این باور باشیم که این تکانه در اقتصاد کلان سونامی ایجاد نمیکند! یک تکان کوچک در قیمت آرد و نان، موجب میشود که اقلام بسیاری مثل نان فانتزی، انواع شیرینی و بیسکوییت و... گران شود و در ادامه، کالاها و خدمات اساسی دیگر نیز قیمت خود را با نرخ جدید نان تطبیق میدهند و گران میشوند. خلاصه این گرانی مثل موج، تمام اقتصاد را تا آن ساحل خشک و بیباری که فرودستان در آن نگران نشستهاند، دربرمیگیرد.
توفیقی ادامه میدهد: فکر میکنیم یک تکان کوچک به یک کالا دادهایم اما متوجه نیستیم چه بلای خانمانسوزی سر سفرهها آوردهایم. از کارگر، برنج و پروتئین و میوه و لبنیات را گرفتهایم حالا هم نان را میگیریم. همیشه میگفتیم قوت لایموت سه حرف است یعنی نان، آن را هم داریم حذف میکنیم! کارگر مسکن ندارد، معیشت ندارد، نان هم نداشته باشد؟ آخر چه منطقی پشت این است؟
«منطق» به گفته توفیقی این است که باید یارانه آرد حذف شود تا سوداگرانی که هر کیلو گندم را با قیمت چند دلار از روسیه وارد میکنند متضرر نشوند تا بازار دلالیها کساد نشود. چه اهمیتی دارد که تاثیرگذاری آن در زندگی فرودستان چقدر است!
نسرین هزاره مقدم
- 11
- 4