
سرپوش اقتصادی - روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: سرنوشت ایران را هرچند نمیتوان از شرایط جهانی جدا دانست ولی در شرایط بسیار استثنائی امروز جهان هر کشوری باید تلاش کند گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
در سال ۱۴۰۳ خسارتهای بزرگی در بخش نیروهای کارآمد و باتجربه متوجه ایران شد. در بخش اقتصاد هم توفیقی به دست نیامد و بر مشکلات افزوده شد. در بخش تأمین رضایت مردم علیرغم اصرار زیادی که خیرخواهان برای ایجاد تغییراتی تأثیرگذار در سیاستها کردند، گوش شنوائی پیدا نشد و شاخص رضایت مردمی بهبود نیافت.
کاملاً مشخص است که دستاندرکاران بعضی قوا با حُسن نیت در جهت حل مشکلات مردم تلاش میکنند ولی این تلاشهای همراه با نیت پاک تا زمانی که سیاستهای اصلی و کلی متحول نشوند و تغییر نکنند، به نتیجه مطلوب که تأمین رضایت مردم است منجر نخواهد شد.
مردم در تنگنای معیشتی قرار دارند، به نقطه نظرهایشان توجه نمیشود، فاصله طبقاتی هر روز افزایش بیشتری مییابد، تبعیضها ادامه دارند، حقوقهای نجومی برقرارند، رانتخواریها قالب عوض میکنند ولی پایان نمییابند... و نتیجه این میشود که هر روز پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر میشوند.
اگر از چگونگی مواجهه مسئولان نظام با تهدیدهای خارجی بگذریم و آنقدر به انتظار ایجاد تحولی در این بخش بمانیم تا موهایمان سفید شود، چگونه میتوانیم شاهد کاهش لحظه به لحظه اعتماد مردم به حکمرانان باشیم؟ این اعتماد، پشتوانه حکمرانی است و تنها سرمایهایست که در مواجهه با تهدیدهای خارجی بکار حکمرانان خواهد آمد. به شکل حیرتآوری باورنکردنی است که حکمرانان ما برای جلوگیری از کاهش این سرمایه بیبدیل تلاش نمیکنند!
حکمرانان برای حفاظت از سرمایه اعتماد مردمی در سال ۱۴۰۴ آیا برنامهای دارند؟
***
۱۴۰۳ سال تلخ ایرانیان؛ از حکمرانی نادرست تا سیاست ارزی
روزنامه جهان صنعت نوشت: ای کاش روزگار ایران عزیز به گونهای بود که آخرین گزارش سبد اقتصاد سیاسی سال پر از خبرهای خوش و پیشبرنده کاروان شادی برای ایرانیان مداراجو و بردبار بود و بر شادی و امیدواری آنها میافزود. با افسوس و بهت باید بنویسیم اینگونه نبود و ایرانیان ارجمند در سال ۱۴۰۳ نتوانستند خبرهایی خوش درباره اقتصاد سیاسی و اقتصاد کلان ایران را بخوانند یا بشنوند. اگر بخواهیم از دهها گره بزرگ و کوچک بازنشده زندگی و معیشت و کسبوکار ایرانیان بنویسیم باید هزاران سطر و دهها موضوع را یادآور شویم. دهها و بلکه صدها گره و بند و بست زندگی ایرانیان را در سیاست، امور اقتصادی، امور اجتماعی و فرهنگی چنان به هم بسته است که راه رفتن عادی نیز از یادشان میرود. در این نوشته جای بازنویسی و واکاوی دهها تنگنای بزرگ و کوچک که در سال سپریشده زندگی را برای ایرانیان تلخ کردهاند، نیست، پس در کوتاهترین عبارات برخی گرفتاریهای اقتصاد ایران را یادآور میشویم و اشاره میکنیم که این گرههای بازنشده با ایرانیان به سال جدید میآیند.
کدام اقتصاد؟
در سال ۱۴۰۳ و با وجودی که در دو نیمه سال دو دولت با دیدگاههای گوناگون بر سر کار بودند باز هم معلوم نشد اقتصاد ایران چگونه اقتصادی است. آیا اقتصاد ایران سوسیالیستی است؟ هیچ آدم خردمندی این را باور ندارد که دولت و نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران دولتی با ویژگیهای سوسیالیستی باشند. آیا اقتصاد ایران از آموزههای اقتصاد آزاد بهره برده و به آنها عمل میکند؟ هیچ عقل سلیمی این را هم باور ندارد. اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۳ همانند همه دهههای پیش یک اقتصاد دلبخواه نهادهای حاکمیتی بوده است. شوربختانه این ویژگی بدشگون در سال آینده نیز همراه ایران خواهد بود.
سیاستگذاری یا حکمرانی نادرست
اقتصاد ایران در سال۱۴۰۳ با بدترین نوع سیاستگذاری در دو نیمه سال روبهرو بود. در نیمه نخست سال که هنوز دولت سیزدهم بر سر کار بود همه امور به روزمرگی گذشت و دولت مرحوم رییسی نتوانست و اصولا بلد نبود سیاستگذاری اقتصادی را کارآمد کند. در نیمه دوم سال که انتظار میرفت شاید دولت چهاردهم بتواند سیاستگذاری اقتصادی کارآمدی داشته باشد کار بدتر شد. کارشناسان و اقتصاددانان در سال ۱۴۰۳ به این نتیجه رسیدند که به جای سیاستگذاری کارآمد باید نظام حکمرانی را تعدیل و تصحیح کرد. در سال ۱۴۰۴به نظر میرسد این وضعیت بدتر خواهد شد. در شرایطی که دولت چهاردهم دو مهره کارآمد خود را از دست داده است و با توجه به بضاعت کارشناسی دولت نمیتوان انتظار داشت در سال ۱۴۰۳ از نظر سیاستگذاری اقتصادی و نیز حکمرانی وضعیت بهتری داشته باشیم.
سیاست ارزی
در سال ۱۴۰۳ باز هم دیدیم که سیاست ارزی دولتهای دوگانه از یکدیگر برای پدیدار کردن بیسامانی رقابت کردند. نرخ تبدیل ریال به دلار در سال ۱۴۰۳ به بدترین وضعیت رسید. در حالی که اقتصاد ایران از سیاست ارزی تاثیرپذیری بالایی دارد ارزان شدن شدید قیمت ریال به ارزهای معتبر و بیارزش شدن پول ملی مردم را عصبانی و سردرگم کرد. نوسانهای سیاست ارزی و رفت و برگشتها در سراسر سال ۱۴۰۳ ادامه داشت. کارشناسان باور دارند این وضعیت در سال آینده نیز ادامه خواهد داشت. این مقوله مردم را نگران و فعالان اقتصادی را سردرگم کرده است.
تحریم
اقتصاد ایران تازه داشت با بخشندگی جو بایدن دموکرات از نظر شدت تحریم صادرات نفت نفس میکشید که ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا برنده شد. ترامپ تاکید کرده که همه تحریمهای شلشده را سفت میکند و بر ابعاد تحریم و سختگیری سیاسی ایران میافزاید. این وضعیت اقتصاد ایران را دوباره در شوک فرو برد. به نظر میرسد سال ۱۴۰۳ از این نظر- به شرط ثابت بودن همه شرایط- روزگار اقتصاد ایران را بدتر کند. ادامه تحریمها و کاهش درآمد ارزی در سال ۱۴۰۳ شرایط اقتصاد کلان را بدتر خواهد کرد.
مهاجرت مهارتها
در سال ۱۴۰۳ تمایل به مهاجرت از ایران از نخبگان عبور کرده و به دیگر گروههای اجتماعی رسیده است. متخصصان نفت و درمان و تکنیسینهای ایرانی و نیروهای جوان و دارندگان انواع مهارتها در سال ۱۴۰۳ صف درازی برای مهاجرت تشکیل دادهاند. مهاجرت تخصص و مهارت از ایران میتواند در سال ۱۴۰۴ ادامه یابد. این یکی از بدترین یادگارهای سال ۱۴۰۳ برای سال بعد است.
شاخصهای کلان
آیا اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۳ توانست به رویاهای خود در شاخصهای کلان دست یابد؟ واقعیت این است که چنین نشد. رشد اقتصاد ایران در سال سپریشده آنطور که بانک مرکزی آمار داده بدون نفت کمتر از ۵/۲درصد بوده است. در صورتی که رشد جمعیت ایران در حد ۲/۱درصد باشد رشد درآمد سرانه نزدیک به یک درصد شده است. این رشد یعنی میلیونها ایرانی میلیاردها ساعت کار کردهاند اما گامی به جلو برنداشتهاند. نرخ تورم در ایران قرار بود به ۲۰درصد برسد که با آماری که ساخته دولت بوده به ۳۵درصد رسیده است. قرار بر این بود که نرخ سرمایهگذاری در ایران با رشد بالا روبهرو شود که نشد و در بهترین وضعیت نزدیک به ۴درصد گزارش شده است.
بخش حقیقی اقتصاد
در سال ۱۴۰۳ بخش حقیقی اقتصاد ایران مثل تولید نیز به روزهای خوش نرسید و تولید صنعتی علاوه بر اینکه در نیمه دوم سال به رکود تولید رسید با رکود فروش هم روبهرو شد. تولید صنعتی ایران شوربختانه باز هم دور از تکنولوژیهای روزآمد بود و نتوانست با تولیدات مشابه خارجی رقابت کند. اگر در سال ۱۴۰۳ واردات خودرو، لوازم خانگی و… آزاد میشد بخش عمدهای از صنایع کارخانهای ایران نابود میشد. متاسفانه این وضعیت همچنان برای ایرانیان در سال آینده ادامه دارد. تجارت خارجی ایران به مثابه یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی باز هم در انحصار چند کشور باقی ماند. بیشترین صادرات ایران به چین بود و بیشترین واردات نیز از امارات انجام شد. تجارت خارجی بدترکیب ایران در سال ۱۴۰۳ هم نتوانست از انحصار نفت و پتروشیمی رها شود و به نظر میرسد در سال ۱۴۰۳ نیز همچنان تداوم یابد.
ناترازیها
در سال ۱۴۰۳ همه ناترازیهای پنهان شده در سالهای گذشته سر از زیر خاکستر بیرون آوردهاند و به اقتصاد ایران آتش زدهاند. ناترازی در عرضه و تقاضای برق علاوه بر اینکه برای خانوادهها تنگنا درست کرد، به تولید صنعتی و نیز به زندگی عادی ادارهها و مراکز آموزشی آسیب زد و تعطیلیهای سراسری نشان داد ناترازی چه درد بزرگی بوده که پنهانش کرده بودیم. ناترازی در گازرسانی به بخشهای اصلی اقتصاد نیز تولید را با خفگی روبهرو کرد. ناترازیها سال آینده هم مهمان ناخوانده ایران و ایرانیان خواهد بود. آمارهای در دسترس نشان میدهد که ناترازی انرژی و نیز ناترازی در تامین آب به ایران آسیب جدی خواهد زد. ایرانیان نباید برای سال بعد منتظر روزهای خوش در این حوزه باشند زیرا هیچ سرمایهگذاری تازهای در اینباره رخ نخواهد دارد. ناترازیها با ایرانیان میماند تا روزی که راههای ورود سرمایهگذاری خارجی باز شود.
ناترازی سیاست داخلی
شوربختانه اقتصاد ایران بیش از هر دوره دیگری با بازی سیاسی از سوی تندروها مواجه بوده و است. در سال ۱۴۰۳ تندروها راه را برای عادی شدن مناسبات مردم با نهادهای حاکمیتی بیش از پیش تنگ و تاریک کردند. این وضعیت به کاهش اعتماد شهروندان به نهادهای حاکمیتی منجر شد. تجربههای جهانی نشان میدهد تا روزی که میان مردم و حکومت اعتماد نباشد اقتصاد بیشترین آسیب را میخورد. مردم دنبال هر چیزی میروند که حکومت منع میکند و کارهایی را که دولت میخواهد، انجام نمیدهند.
سیاست خارجی ناتراز
کارشناسان باور دارند که سیاست خارجی ایران در سالهای گذشته به مرور در تنظیم شعار نه شرقی نه غربی به بیراهه رفت. این وضعیت در پایان سال ۱۴۰۳ بدتر شد. یورش سنگین غرب برای حل چند مساله با ایران راه را برای پیشروی سیاست خارجی به سوی شرق هموار کرد. به نظر نمیرسد در سال آینده این ناترازی برطرف شود.
***
«مشکلات اقتصادی» موجب ناامیدی و دلشکستگی مردم ایران است
روزنامه توسعه ایرانی نوشت: نو شدن روزگار به گذر زمان نیست. میشود سال تازه شود، اما روزگار نه. میشود باغ و بوستان به گل و سبزه آراسته شود، اما رنگ رخسار یک جامعه همچنان زردتر از همیشه بماند. این روزها که بازار شب عید؛ شلوغ است اما درعینحال راکد. مردمی را میبینیم که به بازار میروند اما توانی برای خرید ندارند. این روزها در چهره شهر جای شادی برای آمدن عید و فرارسیدن نوروز خالی ست. شادی که در پس امید میآید و این روزها با این گرانی و افزایش قیمت امیدی باقی نمیماند که شادی را با خود به همراه بیاورد.
این روزها که به شب عید نزدیک میشویم، مشاهده میکنیم که مردم مانند سالهای گذشته شاد نیستند و جامعه عاری از جنب و جوش شبهای عید است. آیا مشکلات اقتصادی که این روزها گریبانگیر جامعه شده میتواند در کاهش شادی جمعی در جامعه موثر باشد؟
این پرسش را با میرمحمود حریرچی، جامعهشناس، در میان گذاشتیم.

مسئله اقتصادی تاثیر مستقیم بر شادی ندارد
حریرچی تصریح کرد: در کشور ما کلا شادی را به رسمیت نشناختهاند. در حالی که شادی اصلی است که میان مردم همبستگی ایجاد میکند و مردم حال و هوای دیگری پیدا میکنند که میتوانند پیش بروند. مسئله اقتصادی هم تاثیر خود را به شکل خیلی خیلی منفی گذاشته است. البته مسئله اقتصادی تاثیر مستقیم بر شادی ندارد.
مشکلات اقتصادی ایجاد ناامیدی میکند
این جامعهشناس ادامه داد: مشکلات اقتصادی اولین عارضهای که در انسان ایجاد میکند ناامیدی است و امید باعث شادی در انسان میشود. امید منشأ شادی است. هر چقدر امید در انسان کمتر باشد آن انسان شادی کمتری دارد یعنی ما هر چقدر مشکلات اقتصادی بیشتری داشته باشیم و ناامیدتر باشیم کمتر شاد هستیم. مشکلات اقتصادی و فقر هم به این صورت است که هر چه بیشتر میگذرد با تحقیر همراه است. این تحقیر یعنی ناامیدی و دلشکستگی که در مقابل شادی است.
وی تصریح کرد: شادی یک نیاز اساسی در انسان است اما وقتی افراد به اشکال مختلف از جمله اقتصادی ناامید میشوند این شادی که یک امر درونی است و انسان آن را بروز میدهد کاهش پیدا میکند. الان موضوع دستمزد کارگران است و برای سال بعد ۴۵ درصد دستمزد را افزایش دادهاند اما در کشوری که حداقل معیشت برای یک خانواده سه نفره ۳۰ میلیون تومان است حقوق و دستمزد حدود ۱۰ تا ۱۳ میلیون است. الان وقتی یک کارگر که تامین و امنیت شغلی ندارد این خبر افزایش دستمزد را میشنود چه حسی پیدا میکند کارگری که هیچ تامین شغلی ندارد، از بیمه مناسب بیبهره است، در سال آینده با این تورم وحشتناک که در حال پیشروی است و با این قیمتها که در بازار و حتی در فضای مجازی میبینیم که پسته را دانهای برای فروش گذاشتهاند، با این حداقل دستمزد چه بار روانی را احساس میکند. قطعا احساس حقارت خواهد داشت.
حریرچی گفت: اگر جامعهای در جهت توسعه پیش برود و دولت به فکر مردم باشد؛ درست است که فقر ریشهکن نمیشود اما در این مسیر با اقدامات و حمایتهای اجتماعی که به عنوان حقوق شهروندی شناخته میشود، فرد در مسیر رو به جلو حرکت میکند و تحمل شرایط برایش راحتتر میشود؛ اما وقتی مردم زندگی آقازادهها را با زندگی خودشان در جامعه مقایسه میکنند که درست در مقابل مردم هستند، درگیر فقر همراه با حس تحقیر میشوند. یعنی وقتی نمیتوانند کار مناسب داشته باشند یا حقوق مناسب برای کاری که انجام میدهند دریافت کنند و مجبور به انجام کارهای کاذب از جمله دستفروشی و مسافرکشی میشوند دچار این حس تحقیر میشوند. البته در بخشهایی از جامعه که افراد تحصیلات کمتر و شرایط سختتری دارند ممکن است به بزهکاری و سرقت منجر شود. وی ادامه داد: متاسفانه سال به سال هم به افراد قشر محروم جامعه که من از نظر سیاسی به آنها قشر رهاشده میگویم افزوده میشود و شاهد هستیم که مردم از شادی فاصله میگیرند و خشونتها هر روز در جامعه گسترش بیشتری مییابد بسیاری از این خشونتها در داخل خانوادهها وجود دارد.
این جامعهشناس گفت: متاسفانه جامعه هر روز بیشتر درگیر مشکلات اقتصادی و معیشتی و... است و افراد ناامید شده و حس حقارت نیز دارند بنابراین وقتی نزدیک نوروز میشود و مردم امسال خودشان را با سال قبل مقایسه میکنند میبینند که در سال گذشته چقدر میتوانستند مایحتاج خود را در شب عید تهیه کنند و امسال چقدر میتوانند از عهده مخارج برآیند. میبینند که هر روز دریغ از دیروز است بهجای اینکه سال به سال دریغ از پارسال باشد.
وی ادامه داد: یعنی وضعیتی پیش آمده است که در مواجهه با قیمتها شوکه میشویم یا وقتی فرد مجبور است در تهران تا ۷۰ درصد درآمد خود را برای اجارهبها بپردازد و اجاره بها در کلانشهرها آنقدر بالا رفته است که اکثر خانوادهها مجبورند از مناطق مرکزی به مناطق جنوبی شهر که محرومتر است و آسیبها بیشتر بروز پیدا میکند نقل مکان کنند؛ اما در مقابل فقط ۹۰۰ هزار تومان حق مسکن برای یک کارگر در نظر گرفته میشود و این در مقابل اجارهای که مجبور است پرداخت کند هیچ رقمی نیست؛ اینها همه باعث ناامیدی در مردم شده و ناامیدی باعث از بین رفتن شادی میشود چراکه انتهای این تونل را روشن نمیبینند یعنی ممکن است که ما در تونلی باشیم اما اگر در انتهای آن نور ببینیم این نور امیدی در دل فرد و باعث میشود تا انتهای تونل پیش برود اما وقتی در تونلی تاریک خود را گرفتار میبیند هیچ امیدی نخواهد داشت و این موضوعات باعث بروز خشونت به جای شادی در جامعه میشود.
***
هفت روایت تلخ از بازار شب عید ایرانیها
روزنامههای ایران و هممیهن از وضعیت خرید مردم در آستانه سال جدید گزارش هایی منتشر کردند که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید:
خداحافظی مردم با شیرینی
عباس، صاحب یک قنادی در مرکز تهران به خبرنگار ایران میگوید: «تحریمها، گرانی دلار را در پی داشت و باعث شد مواد اولیه میانگین حدود ۲۰۰ درصد گران شود. روغن مصرفی ما ۸۰۰ هزار تومان بود و اکنون در بازار آزاد به ۳ میلیون تومان رسیده است و به سختی پیدا میشود. فروشندگان اصلی مواد اولیه میگویند که تحریمها و گرانی دلار باعث کاهش تولید روغن مصرفی قنادیها شده است. تعداد مشتریهای ما حدود ۶۰ درصد کاهش داشته؛ برای نمونه سال گذشته حداقل ۳۵ دیس زولبیا و بامیه بهفروش میرفت که امسال به حدود ۱۳ الی ۱۴ دیس رسیده است. بهطور کلی مردم توان خرید شیرینی ندارند.»

ناامیدی آجیلفروشان از فروش شب عید!
رضا، فروشنده آجیل و خشکبار در جنوب تهران میگوید: «تقریباً از زمانی که ترامپ تحریمها را افزایش داد دلار هم گرانتر شد و همین موضوع باعث شد عمدهفروشها نیز از ۱۰ تا ۱۰۰ درصد اجناس خود را گران کنند و ما هم مجبور شدیم که جنس گران بخریم و در مقابل جنس گران بفروشیم، البته از سود خود کمی گذشتیم تا مشتریها بتوانند کمی خشکبار خریداری کنند و به نوعی جلوی خانواده خود روسفید باشند. تعداد مشتریهای ما امسال حدود ۴۰ درصد کمتر شده و با توجه به شرایط به نظر نمیرسد که روزهای باقیمانده تا پایان سال نیز فروش خوبی داشته باشیم.»
پیامک حجاب بفرستید اما سیبزمینی ۸۴۹درصد تورم داشته است
نکته جالب توجه در این مقایسه، رشد قیمت سیبزمینی بوده که به بالای ۸۴۹ درصد رسیده است. محسن، میوهفروش در منطقه منیریه میگوید: «از زمان حضور ترامپ تا به امروز قیمت میوه میانگین ۳۰ تا ۴۰ درصد گران شده است. البته برخی از اقلام تا ۲۰۰ درصد نیز گران شده است؛ همانند سیبزمینی که در چند ماه اخیر خیلی گران شد و همین موضوع باعث شده که تعداد مشتریهای ما نیز تا حدود ۳۰ درصد کمتر شوند.
وی می گوید: تا چند روز دیگر فروش میوه سال نو نیز آغاز میشود و این میوهها احتمالاً حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از امروز گرانتر خواهد بود. اعداد نشان میدهد در آستانه سال جدید، تعداد مشتریها نسبت به سال گذشته نصف خواهد شد. سالهای گذشته در ماه رمضان و اسفندماه مشتریها چندبرابر میشد؛ اما امسال تحریم و دلار همه چیز را گران کرده و مشتری کمتری داریم.»
مردم برای بچهها هم پول لباس ندارند
اکبر، فروشنده پوشاک کودک در بازار تهران نیز گفت: «با گران شدن دلار تولیدکننده اجناس خود را با ۳۰ الی ۴۰ درصد افزایش قیمت برای ما فاکتور کرد و ما هم ملزم به افزایش قیمت شدیم. از زمان افزایش قیمتها حدود ۱۵ الی ۳۰ درصد و به طور کلی نسبت به سال گذشته ۴۰ درصد فروش ما کاهش یافته است.»
محمد، فروشنده لباس زنانه در شرق تهران نیز میگوید:«وضعیت پوشاک بسیار نگرانکننده است. اگر این روند ادامه پیدا کند، بسیاری از همصنفیهای ما مجبور به تعطیلی و اعلام ورشکستگی خواهند شد. مردم حتی برای خرید لباسهای ضروری نیز با مشکل مواجه هستند، چه برسد به لباسهای مجلسی که این موضوع میتواند تولیدکنندگان را با چالش مواجه سازد.»
تخفیف به سبزه رسید!
روایت خبرنگار روزنامه ایران از بازار تجریش: مادربزرگی که همراه نوهاش به بازار تجریش آمده با دست سبزه نارنج را به دستفروش نشان میدهد و میگوید «تخفیف بده تا دوتا بگیرم» اما فروشنده یک کلام است. کارت را میدهد تا پول سبزهها را حساب کند و میگوید: «تا باشد عید و جشن و شادی برای ایران و ایرانی باشد و به امید روزهای پر برکت و شاد برای ایران. هر سال هفته آخر را با یکی از نوههایم به بازار تجریش میآیم چون فکر میکنم اینجا حال و هوای سال نو حس میشود. هر سال پاساژ قائم یکی از زیباترین سفرههای هفت سین را دارد؛ ما و خیلی از مردم برای عکس گرفتن به اینجا میآییم.»
ناامیدی تلخ مادر از خرید یک مانتوی ساده
روایت خبرنگار ایران از بازار هفتحوض: وارد یکی از پاساژهای مانتوفروشی میشوم، مدلهای امسال همانند سال گذشته است، تصور میکنم تمام این مدلها را در بازارهای دیگر در سال قبل دیده بودم، اما با این حال بازار همچنان برقرار است و مردم در میان پیادهروی خود و چرخیدن و دید زدن ویترین ها در بازار خریدی هم انجام میدهند. در این میان هستند افرادی که یکی پس از دیگری قیمتها را میپرسند، اما از خرید امتناع میکنند، انتظار ندارند آنچه که از قیمت تصور میکنند با آنچه که فروشنده میگوید، تفاوت فاحشی داشته باشد.
خانواده سه نفرهای وارد مغازه مانتوفروشی میشود، پدر کودک را در آغوش گرفته و مادر خانواده مانتوها و کت و شلوارهای زنانه را ورانداز میکند، دستش را روی جنس لباس میکشد و بعد از دیدن اتیکت قیمت از آن عبور میکند. در تردید خرید و ترس از قیمت یک جنس معمولی، مانده است اما از مغازه خارج میشود.
قیمت چند برابری آجیل و خشکبار
وضعیت آجیل و خشکبار به روایت هم میهن: حسین، یکی از فروشندگان آجیل و خشکبار در بازار تهران گفت: «زمانی که اعلام شد ترامپ قرار است رئیسجمهور آمریکا شود به صورت موقت یک افزایش قیمت داشتیم که عدد ناچیزی بود؛ اما با حضور ترامپ در کاخ سفید و شروع تحریمها و در ادامه گران شدن قیمت دلار، تجار و فروشندگان اصلی قیمت اغلب خشکبار را حدود دو برابر افزایش دادند.
درست است شب عید آجیل و خشکبار گران شد اما در مقابل، مشتریها در مقایسه با سالهای گذشته چند برابر شدهاند که در نهایت این موضوع به نفع اداره مالیات و دارایی است؛ چراکه ما موظف هستیم مالیات بیشتری بپردازیم. برخی از مشتریها به دنبال آجیل لاکچری و جدید مثل گردوی آمریکایی، ماکادمیا و بادام برزیلی هستند و میانگین قیمت این خشکبار در مقایسه با خشکبار ایرانی بسیار گرانتر است.»

- 9
- 1