در این زمینه، اغلب اظهارنظرها مبتنی بر توجه به بازارهای صادراتی و همچنین بازاریابی هدفمند در کشورهای متقاضی خرید از محصولات باکیفیت ایرانی است. در این زمینه و برای درک واقعیت اهمیت توجه به بازارهای صادراتی در توسعه کشاورزی گفتوگویی با سیدرضا نورانی، رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی ایران و رئیس اتحادیه صادرکنندگان و واردکنندگان میوه داشتیم که در ادامه میخوانید.
رهبر معظم انقلاب، سال جاری را به عنوان سال اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال نامگذاری فرمودهاند. ارتباط بخش کشاورزی با این فرمایش ایشان چیست؟
اجازه دهید، در یک جمله کوتاه پاسخ دهیم، اشتغال ما در گرو توسعه صادرات است. این صادرات چه در بخش کشاورزی باشد و چه در دیگر بخشهایی که در آنها مزیت داریم، اما نباید فراموش کنیم، اصولا بخش کشاورزی در ایران، دارای بیشترین مزیت رقابتی برای توسعه صادرات غیر نفتی ایران است.
امتیازهای ما در این زمینه چیست؟
چهارفصل بودن ایران، حاصلخیز بودن بخش قابل توجهی از خاک کشورمان، تنوع و کیفیت محصولات، مسیرهای مواصلاتی و همچنین بازارهای منطقهای قابل توجه ازجمله امتیازهای ایرانزمین است، اما بحث انرژیهای تجدیدپذیر و پاک نیز امتیازی غیرقابل انکار است. به این ترتیب که از انرژیهایی مثل خورشید میتوانیم در تولید محصولات گلخانهای و کاهش هزینههای تولید استفاده کنیم.
بخش کشاورزی برای موفقیت و تامین نیازهای بازار به چه عواملی بستگی دارد؟
کشاورزی دارای چند بخش مشخص و به هم پیوسته است. اگر بتوانیم به گونهای برنامهریزی کنیم که ارتباط و توسعه هر یک از آنها در راستای دیگری باشد، قطعا به منافع قابل قبولی در این زمینه دست خواهیم یافت، به صورتی که اشتغالزایی و درآمدهای غیرنفتی برای کشورمان با توجه به پتانسیل بالای تولید محصولات با کیفیت محقق خواهد شد.
یکی از راهکارهای اعلام شده کارشناسان برای مدیریت تولید، توجه به بازارهای صادراتی است، نظر شما در این زمینه چیست؟
قطعا همینطور است. در بخش کشاورزی با توجه به این که با موجودی زنده سروکار داریم و زمانبندی نقش تعیینکننده در کل مجموعه دارد، باید برنامهریزی دقیق صورت پذیرد. به این ترتیب، اگر دنبال موفقیت در بخش کشاورزی هستیم، همواره باید ابتدا برای مصرف برنامهریزی کنیم و پس از آن متناسب با بازاری که پیدا کردهایم، تولید را مدیریت کنیم، در حالی که تا امروز ایران دقیقا برعکس عمل کرده است.
در این زمینه، توضیح بیشتری بدهید.
متاسفانه کشاورزان ایران هنوز علاقهمند نیستند براساس برنامهای مدون و مورد تایید مسئولان گام بردارند و از آنجا که خاک ایران به لطف و رحمت خداوند در بخشهای مختلف، توانایی تولید محصولاتی متفاوت را در چهارفصل دارد، معمولا کشاورزان به مدیریت خودشان دست به تولید میزنند که نتایجی همچون ضایعات گسترده سیبزمینی و پیاز یا گوجهفرنگی را به همراه دارد. نکته اینجاست که اگر کشاورزان براساس الگوی کشت تایید شده دولت گام بردارند، حداقل میتوانند انتظار داشته باشند دولت هم بخشی از زیان آنها را جبران کند.
اگر درست متوجه شده باشم، دسترسی به آمار و اطلاعات، از مهمترین ارکان تعیینکننده در مدیریت کشت و تولید بخش کشاورزی است؟
پایه و اساس هر گونه فعالیت اقتصادی آمار و ارقام است، اما از آنجا که در بخش کشاورزی بحث زمان و فسادپذیری محصول وجود دارد، این نکته بیشتر از باقی بخشهای اقتصادی خودنمایی میکند. به این ترتیب، وقتی بدون در نظر گرفتن آمارها دست به تولید محصول زده میشود و کشش بازار داخلی هم کاملا محدود است و خبری از دسترسی آسان به بازارهای صادراتی نیست، کاملا طبیعی است که تجربه تلخ از بین رفتن منافع ملی کشورمان را هر سال داشته باشیم.
به بحث ضایعات و تجارب تلخ گذشته اشاره داشتید. آیا صنایع تبدیلی در این زمینه توان جلوگیری از ضایعات را ندارند؟
یکی از کارکردهای صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی همین است، اما همان طور که قبلا نیز اشاره شد، کشش بازار تعیینکننده است، به صورتی که مثلا وقتی حجم انبوهی از گوجه فرنگی تولید شده و علاوه بر تازهخوری صنایع تبدیلی هم با توجه به توان اقتصادی و توان تولیدشان اقدام به جذب محصولات کردند، چه انتظاری داریم که باز هم گوجهفرنگی تازه خریداری کنند تا مانع ضایعات باشند. این اتفاقی است که آذرماه امسال در کشورمان تجربه شد.
رکود بازار و نبود بازارهای صادراتی باعث شده تا حتی صنایع تبدیلی، تمایلی به خرید گوجه کشاورزان نداشته باشند، چون بازاری برای فروش محصول ایجاد شده نبود و نقدینگی قابل توجهی هم باید در انبارهها میماند.
بنابراین وقتی بدون برنامه اقدام به تولید شده، چه انتظاری برای ورود مدیریت شده به بازار داریم.
به پیشنیازهای صادراتی اشاره کردید. منظور شما دقیقا چیست؟
صادرات محصولات کشاورزی کاملا تخصصی است، چون محدودیت زمان و بازارسنجی دقیق لازم است. بنابراین، برای موفقیت در بحث صادرات محصولات کشاورزی ـ که به عقیده من تنها راهحل برطرف شدن مشکلات بخش کشاورزی ماست ـ باید تمام امکانات در راستای تکمیل یکدیگر ایجاد شده باشند. از تجهیزات برداشت، انبارها، حمل و نقل و تسهیلات صادراتی و مشوقها همه و همه میتوان در این زمینه یاد کرد. این در حالی است که تک نرخی شدن ارز، نکتهای کلیدی است برای صادرات محصولات مختلف به بازارهای صادراتی.
در برخی موارد به تصمیمهای یکشبه مسئولان انتقاد داشتید. منظور شما چیست؟
تصمیمهای یکشبه نهتنها عاملی در موفقیت نیست بلکه صرفا باعث هدر رفتن منابع و در نهایت، کمبودهای داخلی میشود. به همین دلیل، باید با استفاده از تجارب اصولی و منطقی بخش خصوصی مسئولان و تصمیمگیرندگان اصلی برای بازارهای صادراتی محصولات کشاورزی ایران تسهیلات مهیا کنند. البته منظور از تسهیلات، منابع مالی نیست چون در این بخشف زیرساختها از اهمیت ویژه برخوردار هستند و باید مدنظر باشند.
یکی از این نوع تصمیمگیریها را توضیح دهید که چگونه باعث بروز مشکلات صادراتی شده است؟
همان طور که میدانید، وزارت جهاد کشاورزی برای مدیریت واردات برخی محصولات مثل موز تصویب کرده بود، واردات موز به ازای صادرات سیب مجاز خواهد بود، طوری که به ازای صادرات یک کیلوگرم سیب درختی به خاور دور، واردات دو کیلوگرم موز و صادرات سیب به خاورمیانه و واردات نیم کیلو موز در دستور کار قرار گرفته بود.
این تصمیم بظاهر در راستای حمایت از تولیدات داخلی و برای افزایش صادرات محصولات کشاورزی بود، اما در عمل رویای صادرات در واقعیت واردات بود. به این دلیل که برخی سودجویان با صادرات صوری (ریختن محصولات در دریا) به کشورهای خاوردور، اقدام به واردات موز میکردند.
بخش حمل و نقل هم به عنوان زیرساختهای صادراتی محصولات کشاورزی مورد تاکید شماست. در این زمینه مدتیاست شاهد غیرفعال بودن بندر بوشهر هستیم. اهمیت این بندر برای محصولات کشاورزی در چیست؟
دسترسی ساده به بازارهای جنوب خلیج فارس از این بندر، امتیازی برای صادرکنندگان محصولات کشاورزی است، چون این محصولات فسادپذیر هستند زمان تعیینکننده است و مسافت هم در قیمت تمام شده محصولات تاثیرگذار است. بنابراین بارها با مسئولان نسبت به فعالیت مجدد این بندر جلسه داشتیم که برای رونق صادرات محصولات کشاورزی و دسترسی ساده به بازارهای سنتی ایران این مهم محقق شود، اما هنوز هیچ فعالیتی از این بندر نداریم.
برسیم به واردات. در برخی موارد اشاره داشتید به این که واردات غیرمدیریت شده ایران، بازارهای بینالمللی را هم تحت تاثیر قرار داده. در این زمینه لطفا توضیح دهید ایران چه تاثیری در قیمتها دارد؟
برای پاسخ به این سوال یادآوری میکنم، آمار پایه اصلی اغلب فعالیت اقتصادی است. به این ترتیب که وقتی ما آمار میزان تولید و نیاز بازار را داشته باشیم، میتوانیم در صورت کمبود یا برای ذخایر استراتژیک اقدام به واردات و تامین کالاهای مورد نیاز کنیم، اما معمولا در ایران همه موارد دقیقه نود اتفاق میافتد که همین مراجعه بدون برنامه و معمولا خارج از زمان مناسب، باعث برهم خوردن قیمتها در بازارهای بینالمللی میشود؛ مثلا یکباره ایران برای تامین بازار شب عید، اوایل اسفند ماه تصمیم به خرید چند ده هزار تن پرتقال میکند که این یعنی ورود تقاضای دیرهنگام و احتمالا افزایش قیمت.
عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی چه تاثیری بر صادرات محصولات کشاورزی داشته است؟
بدون هر گونه حاشیه و تفسیر هدفمدار از ملحق شدن یا عدم الحاق به سازمان تجارت جهانی، فقط به یک نکته اشاره میکنم که عضو نبودن ایران در سازمان تجارت جهانی، مزیتهای رقابتی محصولات با کیفیت ایران را در بازارها از بین برده است. به عنوان مثال در بازار اروپا تعرفه واردات محصولات کشاورزی ایران که عضو این سازمان نیست، متفاوت از دیگر کشورهاست که عضو سازمان تجارت جهانی هستند. به همین دلیل، معمولا در بازارهای اروپایی محصولات ایران مزیت رقابتی ندارند.
گروهی از صادرکنندگان، مشکلات نقل و انتقال پول را عامل ناموفق بودنشان در بازارهای صادراتی میدانند. سوال اینجاست که اعلام شده بود، با اجرایی شدن برجام، ارتباطات بانکی نیز برقرار شده است. آیا این طور نبوده است؟
نقل و انتقال پول با کشورهای خارجی هنوز به شرایط عادی باز نگشته و بانکهای بزرگ اغلب کشورها حاضر به فعالیت با ایران نیستند چون این بانکها شعب متعددی در آمریکا دارند و از نگرانی جریمه ترجیح میدهند، مراودات خود را با ایران قطع کنند. بنابراین تعدادی بانک کوچک نسبت به گشایش السی یا مراودات بانکی با ایران اقدام کردهاند که عملا مناسب فعالیتهای بازرگانی نیستند.
شاهد مثال این نکته هم اظهارنظر رئیس کمیسیون کشاورزی اتحادیه اروپا در وزارت جهاد کشاورزی ایران در هفته گذشته است. من اعتقاد دارم، با اخبار یا ارائه شعارهای تبلیغاتی نمیتوان چرخ صادرات را به حرکت درآورد.
به حضور هیات اروپایی در وزارت جهاد کشاورزی اشاره کردید. طی دوره امضای توافق نامه برجام، شاهد رفت و آمدهای گسترده هیاتهای تجاری به ایران بودهایم. به نظر شما این هیاتها بیشتر دنبال فروش محصول هستند یا سرمایهگذاری؟
اجازه دهید برای پاسخ سوال شما صرفا در بخش کشاورزی صحبت کنم چون من اطلاعاتی از دیگر موارد ندارم و علاقهای به ارائه اطلاعات اشتباه هم ندارم، اما در بخش کشاورزی لازم است بدانیم این هیاتها بیشتر فروشنده کالا یا خدمات به ایران هستند چون وقتی به آنها پیشنهاد خرید محصولات ایرانی را میدهیم، به مشکلات بین بانکی و تحریمها اشاره میکنند و ادعا دارند مشکل در این زمینه همچنان وجود دارد.
این در حالی است که وقتی از آنها میپرسیم، شما چطور میخواهید مبالغ انتقال کالا یا خدمات خودتان به ایران را دریافت کنید، پاسخ میدهند این مسائل بانکی است و ما قصد دخالت در آن نداریم. نتیجه این که ما تا خودمان زیرساختهای مورد نیاز صادراتی را فراهم نکنیم، رفت و آمد هیاتها بیتاثیر است، چون ارتباط مناسب برقرار نیست.
تاثیر قاچاق در این زمینه چیست؟
ا
ظهارنظر درباره تاثیر قاچاق در اقتصاد کشور کاملا مشخص است، اما اجازه دهید، به نکتهای دیگر در این زمینه اشاره کنم.
به گفته مسئولان، حجم قاچاق ایران طی چند ماه اخیر کاهش یافته و به رقمی معادل ۱۵ میلیارد دلار سیده که خبر خوبی است، اما سوال اینجاست که ارز تامین شده برای ورود این کالاها از کجا ارسال شده و چطور به فروشندگان تحویل داده شده است؟
مگر نه این که ارز مورد نیاز این کالاها از اقتصاد ایران خارج شده است؟ اینجا آن روی سکه معضل قاچاق نمایان میشود. پس تکرار میکنم با سیاستها و قیمتهای دستوری نمیتوان صادرات را رونق داد.
اجازه دهید مثال دیگری برای شما بزنم. همین امروز به یکی از قنادیها یا خشکبارفروشیهای نزدیک محل کارتان سری بزنید تا با حجم قابل توجهی از محصولات قاچاق مثل بادام هندی، بادام آمریکایی و بادام کانادایی مواجه شوید. خوب سوال اینجاست که آیا واقعا به این محصولات نیاز داریم؟
پس چرا واردات این کالاها آزاد نمیشود تا نهتنها منافع اقتصادی دولت با عوارض گمرکی تامین شود بلکه سلامت جامعه و کشاورزی ایران نیز درنظر گرفته شده باشد؟ من بازهم تاکید میکنم باید واقعیت را بپذیریم و براساس آن سیاستگذاری کنیم.
- 18
- 2