سپردهگذاران موسسات مالی از سال گذشته تاکنون بهدفعات نسبت به تعیین تکلیف وضعیت بهوجود آمده اعتراض کردهاند و در هر عرصهای که حضور یافتهاند و به هر نهاد و موسسهای که امکانش بود بهصراحت اعلام کردهاند که پول خود همراه با سود تعیینشده را میخواهند. در دیگر کشورها قوانینی وجود دارد که با اعلام ورشکستگی جلوی چنین مرحلهای از فروپاشی گرفته میشود و از پولهای سپردهگذاران محافظت میشود ولی به گفته یک کارشناس بانکی متاسفانه در ایران نه این قوانین اعمال میشود و نه دیگر پول و سرمایهای مانده که بانک مرکزی آن را تصاحب کند و پول سپردهگذاران را بدهد.
حالا سوال همه این است که تکلیف چیست؟ آیا دولت باید پول سپردهگذاران را بدهد؟ اگر اینطور است این پول را باید از کجا تامین کند، سرمایه دیگر سپردهگذاران در دیگر بانکها یا بودجه دولت؟ شاید باز کردن کلاف سردرگم موسسات مالی ورشکسته بهآسانی ممکن نباشد، ولی میتوان از چند زاویه به آن نگاه و تصور کرد که دولت چه راهکارهایی برای مواجهه با آن را دارد. دراین باره گفتوگویی با حمیدرضا اشرفزاده، عضو هیئتعلمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی داشتهایم.
برای موسسات مالی و اعتباری اعم از بانک و غیربانک در شرایطی که با بحران مواجه میشوند و به هر دلیلی قادر به ادامه کار خود نیستند، پروتکل مشخص و تعیینشدهای از سوی نهادهای مرجع مثل صندوق بینالمللی پول وجود دارد؟
در کشورهایی مثل آمریکا، کره، تایوان، فیلیپین و تایلند چنین پروتکلهایی وجود دارد. تقریبا هر کشوری که یک بحران بزرگ مالی را تجربه کرده است پس از بحران پروتکلهایی برای اعلام ورشکستگی بانکها و موسساتشان وضع کردهاند. اگر موسسات مالی ورشکسته شوند تمام اقتصاد کشور دچار رکود میشود و اقتصاد را ویران میکند. به همین خاطر صندوق بینالمللی پول یک پروتکل واحد و مشترک دارد که برای اعلام ورشکستگی بانکها و موسسات مالی تدوینشده است.
معمولا به این شکل است که قبل از ورشکستگی کامل یا فروپاشی اعلام ورشکستگی کنند تا روی شاخص این بانکها در بورس تاثیر شدید نگذارد و بحران به موسسات دیگر منتقل نشود. مهمتر از همه اینکه این قوانین از سپردههای مردم محافظت میکنند. خطمشی مشخصی از سوی صندوق بینالمللی پول تعیین شده است که چطور اعلام ورشکستگی کنند، چطور منابع را تصرف کنند و اینکه چطور جلوی تاثیر این ورشکستگیها به صنایع وابسته به این بانکها را بگیرند. دولت هم پس از ورشکستگی بهاصطلاح Bail Out میکند یا نجاتشان میدهد. مثلا در بحران دهه ۹۰ کره، ایالاتمتحده حدود ۷۰۰ میلیارد دلار به این کشور کمک کرد و این کمک پول کره را
زنده کرد.
در ایران چنین قوانینی وجود دارد؟
نه، متاسفانه باوجودی که ایران از دهه ۷۰ به اینسو، سه بحران بزرگ مالی را تجربه کرد، هنوز هیچ قانونی برای ورشکستگی بانکها تدوین نکرده است. بحران اول سال ۷۵ بود و بعد سال ۸۹ بود و امسال هم آخرین بحران را تجربه کردیم. در هیچیک اینها هم موسسات مالی ورشکسته نشدند یا بهعبارتی قوانین ورشکستگی درباره آنها اعلامنشده است. حالا که فضا کمی باز شده میتوان گفت فلان بانک ورشکسته شده است، اما حقیقت این است که این موسسات طی یک فرآیند اقتصادی ورشکسته نشدهاند بلکه بهسادگی کلاهبرداری کرده و پول مردم را گرفته و فرار کردهاند. بالاخره نرخ بهره در این بانکها بالا بود و مردم سرمایه خود را به این بانکها بردند. اشتباه بانک مرکزی این بود که قبل از اینکه تکلیف سپردههای این موسسات مشخص شود نرخ بهره را پایین آورد و این موسسات که از اول هم کارشان قانونی نبود شرایط را خراب دیدند و پول و سرمایه مردم را برداشتند و رفتند.
برخی از سپردهگذاران موسسات اعتباری ورشکسته مردم عادی هستند. با فرض اینکه دولت بخواهد مشکل سپردهگذاران موسسات مورد بحث را حل کند، کدام منطقیتر است؛ آیا باید اصل پول را به آنها بدهد یا پول و بهره را با هم پرداخت کند یا سپرده آنها را به بانک دیگری؟
اینکه دولت بخواهد این سپردهها را منتقل کند ممکن نیست چون چیزی باقی نمانده است که دولت یا بانک مرکزی بخواهد تصرف کند. بحث این است که دولتها باید قبلا ورود میکردند که نکردند؛ حالا هم نباید دولت پولی به این سپردهگذاران پرداخت کند. شما ببینید که شاخص بورس خوشبختانه رشد داشت وگرنه ما در بحرانی جدی قرار میگرفتیم. اگر دامنه این اتفاقات به بورس میرسید ما هم تجربه آرژانتین و مکزیک را از سر میگذراندیم.
نبودن این قوانین برای بقیه بانکها هم خطرناک است و امکان دارد ورشکستگی دامن آنها را هم بگیرد؟
بانک دولتی که در ایران ورشکسته نمیشود و این مشکل بیشتر بانکهای خصوصی را شامل میشود. قطعا خطرناک است چون همین بانکهای خصوصی هم سرمایه قابلتوجهی از اقتصاد را دارند و صنایع بزرگی به آنها وابستهاند.
ما بارها اعلام کردیم که دیگر بانک نزنید و مجوز تاسیس بانک ندهید. کشوری که بهخاطر تحریم دچار مشکلات زیادی است و نمیتواند پول نفت را هم بهراحتی دریافت کند با چه پشتوانه مالی و ارزیای بانک میزند و در شرایطی که ورشکستگی این بانکها محتمل است چطور میخواهد به این بانکها کمک کند.
بهنظر شما دولت و بانک مرکزی با بحرانی که به وجود آمده چطور برخورد کرده و بحران به وجود آمده را بهخوبی کنترل کرده است؟
اقتصادمان یک سیاستگذاری درست نمیبینیم. ذات سیاستگذاری اقتصاد ما اینطور است که هیچ مقام دولتی نمیتواند درست تصمیم بگیرد. ولی تصمیم و برخورد دولت با این مسئله نه خوب بود و نه بد. اصلا مسئله از دست اینها خارج است و نمیتوانند تصمیم درست و کاملی بگیرند. بعید است بانک مرکزی سیاست مشخصی در پیش داشته باشد و بخواهد از سپردهگذاران حمایت کامل کنند. منطقا هم نباید پول سپردهگذاران را بدهند. در واقع هم اگر اموالی مانده باشد و بانک آنها را تصاحب کند مطمئنا به سپردهگذاران دانهدرشت میرسد نه این سپردهگذاران خرد. بازی نابخردانه با نرخ بهره مثل کشیدن ماشه این اتفاقات بود. پس نمیتوان گفت دولت خوب عمل کرده است.
- 11
- 6